ولایت فقیه، مشروعیت نظام و حق خدشه ناپذیر حاکمیت مردم


ولایت فقیه، مشروعیت نظام و حق خدشه ناپذیر حاکمیت مردم

گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مبدا و منشاء تمام این بی قانونی ها، جنایات و پس رفت جامعه ما محسوب می گردد. این اصل ارتجاعی، همانگونه که محمد یزدی توضیح می دهد، مشروعیت و قانونیت خود را ناشی از مردم نمی داند، در مقابل این دیدگاه ارتجاعی و بسیار خطرناک و فاجعه بار برای حال و آینده کشور، مبارزه مردم و همه نیروهای میهن دوست برای تحقق حاکمیت مردم و تعلق تمامی قدرت به اراده توده ها قرار دارد. که مقاومت و پیکار در برابر کودتای انتخاباتی خود بخشی از این نبرد تاریخی است.


مقاومت تحسین برانگیز مردم برضد کودتای انتخاباتی و برگماری دوباره دولت احمدی نژاد و حوادث روزهای اخیر، موضوع کلیدی مبارزه برای تامین حق حاکمیت مردم و تعلق تمامی قدرت به اراده توده های مردم را به شکل بی سابقه ای به بحث روز بدل ساخته است.
پس از خطبه های نماز جمعه دیروز تهران (26 تیرماه) خبرگزاری فارس 27 تیرماه، مشروح اظهارات محمدیزدی عضو فقهای شورای نگهبان و رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را منتشر ساخت. مصاحبه یزدی که از چهره های شدیدا تاریک اندیش شناخته شده رژیم ولایت فقیه به شمار می آید، به دلایل متعددی با اهمیت تلقی می گردد و با دقت به آن می توان ماهیت واقعی طراحان و مجریان کودتای انتخاباتی اخیر و نیز جنبه هایی از علل شکاف ژرف درمیان محافل با نفوذ حکومت و روحانیون بلند پایه و صاحب قدرت را باز شناخت.
محمدیزدی، رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جمله برای توضیح و تشریح مضمون و جوهره ولایت فقیه و حکومت ولایی اعلام داشت: "درحکومت اسلامی مشروعیت و مقبولیت با یکدیگر متفاوت است وهمراهی مردم، برای حکومت مشروعیت ایجاد نمی کند." به بیان دقیق تر، آیت الله یزدی عضو فقهای شورای نگهبان و از عاملان تقلب انتخاباتی تاکید می کند، در حکومت اسلامی مورد نظر وی و امثال مصباح یزدی، مکارم شیرازی و دیگر واپس گرایان رای مردم ارزشی نداشته و نظام اسلامی یا رژیم ولایت فقیه برای مشروعیت خود نیازی به رای مردم ندارد و اصولا رای و نظر مردم در چنین حکومتی فاقد ارزش است.
وی سپس افزود: "مشروعیت حاکمیت در اسلام از طرف خداوند است و مقبولیت حاکمیت با همراهی مردم است." به عبارت دیگر مطابق این نظر که دیدگاه قالب در شورای نگهبان می باشد حکومتی و یا دولتی اسلامی حتی اگر از سوی مردم برگزیده نشده باشد، دارای مشروعیت بوده و حضور و رای مردم فقط برای این حکومت مقبولیت ایجاد می کند. در حقیقت دولت یا حکومت به دلیل اینکه مشروعیت خود را از طرف خداوند کسب می کند، به مقبولیت، همیشه و در همه حال نیازمند نیست. محمد یزدی در ادامه سخنان خود خاطر نشان نمود: "... همراهی مردم، مشروعیت حکومت را ایجاد نمی کند... اصل مهمی که زیربنای حکومت اسلامی است مورد توجه... قرار نگرفت این که اگر مردم باشند حکومت هست و اگر نباشند نیست این غلط است... این مساله که مشروعیت و مقبولیت متفاوت است زیر بنای اسلامی است که از زمان پیامبر، ائمه معصومین، غیبت کبری و در زمان ما این گونه است که ولی فقیه با دستور الهی، ولی امر است... مساله نصب الهی مطرح است و این که ولی فقیه در زمان غیبت ولی امر از جانب امام زمان است و مردم باید (توجه کنید باید) با او (ولی فقیه) همراهی کنند...".
چنین دیدگاه پوسیده و ارتجاعی از سوی بسیاری از شخصیت های معتبر مذهبی مردود و باطل اعلام شده است. این دیدگاه و نظریه پایه ی اقدامات کودتاچیان را تشکیل می دهد و بیانگر این واقعیت است که جریان بسیار با نفوذ و مقتدری در جمهوری اسلامی با در دست داشتن اهرم های اقتصادی و سیاسی، رای مردم را فقط زینتی و تشریفاتی می داند و معتقد است در حکومت ولایی مردم می باید فرمان بردار و گوش به فرمان و مطیع ولی فقیه باشند. این جریان مقتدر و با نفوذ با حمایت از دولت ضد مردمی احمدی نژاد که دست پرورده آن است، ضمن تدارک و اجرای کودتای انتخاباتی تلاش می ورزد تمام رقبای درون حکومتی را حذف و سیطره کامل خود را قطعیت ببخشد. کارنامه سیاه این جریان طی سه دهه گذشته برکسی پوشیده نیست. مسایلی نظیر تحمیل حجاب اجباری، قانون قصاص، اعدام، سنگسار و سرکوب شدید آزادی های دمکراتیک و حقوق دمکراتیک فردی و اجتماعی در کنار غارت و چپاول ثروت ملی و تخریب بنیه تولیدی و زیرساخت های اقتصاد ملی بطور عمده با نظر و مشارکت و دخالت مستقیم این نیروی اهریمنی به مرحله اجرا درآمد و به جامعه ایران تحمیل گردید. ازهمان ابتدای انقلاب این نیروی مرتجع با حمایت رهبری خمینی حقوق و آزادی های دمکراتیک را پایمال و وضعیتی ناگوار را پدید آورد. گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مبدا و منشاء تمام این بی قانونی ها، جنایات و پس رفت جامعه ما محسوب می گردد. این اصل ارتجاعی، همانگونه که محمد یزدی توضیح می دهد، مشروعیت و قانونیت خود را ناشی از مردم نمی داند، در مقابل این دیدگاه ارتجاعی و بسیار خطرناک و فاجعه بار برای حال و آینده کشور، مبارزه مردم و همه نیروهای میهن دوست برای تحقق حاکمیت مردم و تعلق تمامی قدرت به اراده توده ها قرار دارد. که مقاومت وپیکار در برابر کودتای انتخاباتی خود بخشی از این نبرد تاریخی است.
ولایت فقیه و استبداد ولایی که پایگاه طبقاتی آن بیش از پیش محدود به سرمایه بزرگ تجاری وسرمایه بوروکراتیک نوین است، حاکمیت و بقای خود را در اختناق، سرکوب و پایمال ساختن حقوق و آزادی های دمکراتیک می داند و فقط با زورسرنیزه قادر به ادامه حاکمیت خود می باشد.
مواضع محمد یزدی، در خصوص حکومت اسلامی و فاقد اعتبار بودن رای مردم، ضرورت تشدید مبارزه با کودتاچیان را که هدف عالی و نهایی آن تامین حق خدشه ناپذیر حاکمیت مردم است، با روشنی تمام در دستور کار قرار می دهد. در عین حال موضوع مشروعیت در حکومت اسلامی بیش از گذشته، ماهیت رژیم ولایت فقیه را نزد افکار عمومی مردم افشا می کند و خود وسیله ای است برای رشد و گسترش مبارزه برای آزادی و عدالت و طرد رژیم ولایت فقیه!