لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۲۹


لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۲۹

* موسوی: سنگها را بسته و سگها را گشوده‌اید؛ هرچه سریعتر به این بازی خاتمه دهید
* انتقاد رهبر از هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی در سخنرانی روز مبعث
* سید حسن خمینی از کشور خارج شد تا در مراسم تنفیذ شرکت نکند
* مهدی کروبی : "من به عنوان عضو این نظام از دروغ های واضح و نسنجیده ای که گفته می شود شرمنده ام."


گزارش اختصاصی «موج سبز آزادی» از دیدار میرحسین موسوی با خانواده زندانیان سیاسی
موسوی: سنگها را بسته و سگها را گشوده‌اید؛ هرچه سریعتر به این بازی خاتمه دهید

میر حسین موسوی صبح امروز و به مناسب عید سعید مبعث در جمع خانواده زندانیان سیاسی حضور یافت و ضمن شنیدن صحبتهای خانواده ها در مورد چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزانشان و نیز برخورد ناشایست محاکم قضایی با خانواده های آنها، دقایقی به سخنرانی پرداخت.

موسوی در ابتدای سخنان خود با تبریک عید بزرگ مبعث، خطاب به خانواده‌های زندانیان گفت: یقینا شما خانواده‌ها تنها نیستید. خانواده عزیزانی که امروز در بند هستند، به بزرگی همه ملت ایران‌اند، چرا که آنها به خاطر دفاع از ارزشها و آرمانهای این ملت زندانی شده اند و این مساله یک مساله ملی است و ملی باقی خواهد ماند.

وی در ادامه و با آرزوی آزادی هرچه سریعتر این عزیزان، گفت: ما به یک دورنمای بزرگتر و منظر وسیعتری نیاز داریم تا بدانیم چرا این هزینه‌ها پرداخت می‌شود. ما به دنبال جامعه‌ای اسلامی، دینی و آزاد هستیم؛ جامعه‌ای که مردم خود بر سرنوشت خود مقدر باشند و بتوانند در جهت تحقق آرمانها و آرزوهای خود حرکت کنند.

میرحسین موسوی در ادامه با تقبیح تلاشهای زیادی که در جهت پرونده‌سازی برای زندانیان صورت می‌گیرد، افزود: بسیاری از این زندانیان چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند که سالها برای این کشور و این نظام زحمت کشیده‌اند. چه کسی باور می‌کند که اینها با بیگانگان بسازند و منافع کشور خود را در جهت خواست آنان بفروشند؟ آیا کشور ما اینقدر حقیر و کوچک شده که می‌خواهید حرکت اعتراضی عظیم ملت را به بیگانگان نسبت دهید؟ آیا این توهین به ملت ما نیست؟ آیا این توهین به 40 میلیون رای‌دهنده نیست؟ آیا این توهین به دانشجویان، اساتید ، نخبگان و مدیران زحمتکش کشور ما نیست؟ متاسفانه خطیبی در نماز جمعه می‌گوید اعترافات در حال گرفته شدن است و در صورت صلاحدید پخش می شود و مساله تمام شده است. اما ما می‌گوییم با مساله‌ی جدیدی به نام بیداری ملت مواجه شده‌اید؛ یک ملتی که دوباره متولد شده و به صحنه آمده تا از دستاوردهای خود دفاع کند. با دستگیری‌ها و پرونده‌سازی‌ها نمی‌توان این مساله را خاتمه داد. هر چه زودتر به این بازی خاتمه دهید و فرزندان ملت را به ملت برگردانید.

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در طول سالیان اخیر همواره منتقد صدا و سیما بوده و اعتقاد داشته این رسانه در جهت منافع ملی حرکت نمی‌کند، گفت: چهره‌ای که بعد از انتخابات از رسانه ملی دیدیم، به هیچ وجه قابل تصور نبود. سنگها را بسته اند و سگها را باز کرده اند. افرادی دعوت شده‌اند تا با دروغ و تهمت و هتک حرمت، داستان‌سرایی و فضاسازی کنند، در حالی که 13 میلیون جمعیت به قول شما و اکثریت به قول ما حق ندارند از خود دفاع کنند. مانند تبلیغات ماشین رختشویی تهمتهای افراد را تکرار می‌کنند و امکان دفاع را برای ملت فراهم نمی‌آورند و امروز وجدان عمومی جامعه نشان می‌دهد که تا چه اندازه به یک رسانه‌ی مستقل و ملی نیاز داریم. وقتی امکان گفت‌و‌گو و تبادل آرا در رسانه‌ی ملی سلب می شود، فشارها خود را در جای دیگر بروز می‌دهند و مردم به رسانه‌های بیگانه روی می‌آورند. ما نمی خواهیم ملت به رسانه‌های بیگانه اتصال پیدا کنند و می‌پرسیم چرا ملت نباید خبرهای خودش را از رسانه‌های خودش بشنود؟

وی در ادامه به یکی از پرونده‌سازی‌های صورت گرفته برای یکی از اعضای ستاد خود اشاره کرد و گفت: یکی از اعضای ستاد را تحت فشار گذاشته‌اند که اعتراف کن 4 میلیارد تومانی را که از ستاد گرفته‌ای، چه کرده‌ای! حال آنکه کل هزینه‌های ستادهای تبلیغاتی بنده کمتر از سه و نیم میلیارد تومان بوده است و اینها چون خود میلیاردها تومان خرج کردند، به خیال خود دنبال منابع مالی ما می‌گردند.

وی با اشاره به پلمپ دفتر روزنامه کلمه سبز و دستگیری کارمندان آن، گفت: آقای شاهرودی می‌گوید روزنامه‌ی کلمه سبز توقیف نیست و می‌تواند انتشار یابد و ما می گوییم این چه روزنامه‌ی آزادی است که دفترش پلمپ شده و کارمندانش دستگیر شده‌اند؟ مشکل ما متاسفانه همین بی‌قانونی‌هاست که کسی هم پاسخگوی آن نیست. ما معترض به بی‌قانونی هستیم. ما می‌گوییم برخوردهای صورت گرفته در روزهای اخیر و اینکه عزیزان ما اکنون در زندان هیچ دسترسی به وکیل ندارند و حتی امکان ملاقات با خانواده‌های خود را ندارند، بی‌قانونی است. اینکه بر خلاف نص قانون اساسی اجازه برگزاری تجمعات اعتراضی داده نمی‌شود، بی‌قانونی است. ما مدعی اجرای قانون اساسی هستیم و می‌گوییم ساختارشکنان کسانی هستند که موارد زیادی از قانون اساسی را بنا به میل خود نادیده می‌گیرند و اجرا نمی‌کنند. باید بدانیم که این قانون اساسی راحت به دست نیامده و رنج و مشقت و ایثارگری و تجربه‌های 300 ساله‌ی نیاکان ما در پشت این قانون است و باید از آن حراست کرد.

موسوی در ادامه افزود: اکنون برگرداندن اعتماد از دست رفته، بزرگترین ضرورت است و این مساله به هر شکل ممکن باید انجام بگیرد. یقین بدانید دولتی که در فضای بی‌اعتمادی به وجود آید، دولت ضعیفی خواهد بود و چون پشتوانه و مشروعیت مردمی ندارد، مرتبا به بیگانگان امتیاز خواهد داد و این به صلاح نظام و ملت نیست. برای استقرار این نظام خونهای بسیاری ریخته شده و هزینه‌های زیادی پرداخت شده است. باید ببینیم شهدای ما از انقلاب چه می‌خواستند؟ آیا پیام شهدا بستن فضا و آباد کردن زندانها بود یا آنها برای استقرار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خود جان می دادند؟ و اکنون نیز اگر ما هزینه می‌دهیم و شهید می‌دهیم، برای حفظ و حراست از همین ارزشهاست. ما می‌خواهیم کمترین هزینه پرداخت شود، اما از هزینه دادن نمی‌هراسیم و اعتقاد داریم راه امام و شهدا باید ادامه پیدا کند.

وی در انتها با انتقاد شدید از جو امنیتی حاکم بر جامعه، خطاب به کسانی که می‌پندارند با ایجاد رعب و وحشت می توانند مردم را ساکت کنند، گفت: ملت ما بعد از 30 سال آنقدر رشد پیدا کرده است که برای ساکت کردن آن نمی‌توان به روشهای قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانه حرف و اعتراض خود را بیان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را در کشور ما بهتر از نیروهای نظامی حفظ خواهد کرد .


انتقاد رهبر از هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی در سخنرانی روز مبعث
29 تیر 1388
متن کامل سخنرانی رهبر به مناسبت روز مبعث در جمع مقامات کشور:

بسم‏‌اللَّه‏الرّحمن‏الرّحيم‏
تبريك عرض ميكنيم اين عيد بزرگ را كه عيدى است براى همه‏ى بشريت؛ و نه فقط براى امت اسلام. و اميدواريم خداوند اين عيد را بر شما حضار محترم و ميهمانان گرامى و ملت عزيز ايران و همه‏ى ملتهاى مسلمان و سراسر بشريت مبارك فرمايد.

مسئله‏‌ى بعثت نبى مكرم كه زبانهاى قاصر و ذهنهاى كوتاه ما درباره‏ى آن مطالب زيادى گفته است - و همه گفته‏اند - در واقع يك عرصه‏ى عظيمى است كه به اين زودى‏ها بيان ابعاد اين حادثه‏ى بزرگ ميسر نخواهد بود. هرچه زمان به جلو ميرود و بشر با تجربه‏هاى گوناگون، نواقص زندگى خود را، آسيبهاى خود را بيشتر ادراك ميكند، ابعاد گوناگون و بعثت نبى مكرم بيشتر خود را نشان ميدهد. اين بعثت در واقع دعوت مردم به عرصه‏ى تربيت عقلانى و تربيت اخلاقى و تربيت قانونى بود. اينها چيزهائى است كه زندگىِ آسوده و رو به تكامل انسان به آنها نيازمند است.

در درجه‏ى اول، تربيت عقلانى است. يعنى نيروى خرد انسانى را استخراج كردن، آن را بر تفكرات و اعمال انسانْ حاكم قرار دادن، مشعل خرد انسانى را به دست انسان سپردن، تا راه را با اين مشعل تشخيص بدهد و قادر بر طى كردن آن راه باشد؛ اين اولين مسئله است؛ و مهمترين مسئله هم همين است. علاوه بر اينكه در درجه‏ى اول در بعثت پيغمبر، مسئله‏ى عقل مطرح شده است، مسئله‏‌ى دانائى مطرح شده است، در سرتاسر قرآن و تعاليم غير قرآنىِ پيغمبر هم، هرچه شما نگاه ميكنيد، مى‏بينيد تكيه‏ى بر عقل و خرد و تأمل و تدبر و تفكر و اين گونه تعبيرات است؛ حتّى در روز قيامت از زبان مجرمان، قرآن ميفرمايد: «لو كنّا نسمع او نعقل ما كنّا فى اصحاب السّعير»؛(1) علت اينكه ما دچار آتش دوزخ شديم، اين است كه به عقل خود، به خرد خود مراجعه نكرديم، گوش نكرديم، دل نداديم؛ لذا امروز كه روز قيامت است، به اين سرنوشت ابدى تلخ مبتلا شديم.

در كارنامه‌‏ى همه‏ى پيغمبران، در زندگى همه‏ى پيغمبران - اين مخصوص پيغمبر خاتم هم نيست - دعوت به عقل در درجه‏ى اول است. البته در اسلام اين قويتر و روشنتر و واضح‌تر است. لذا اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) در علت بعثت انبياء ميفرمايد: «ليستأدوهم ميثاق فطرته» تا به اينجا كه: «و يثيروا لهم دفائن العقول»؛(2) گنجينه‏هاى عقل را، خرد را استخراج كنند. اين گنجينه‏ى خرد در دل من و شما هست. اشكال كار ما اين است كه مثل آن انسانى هستيم كه بر روى گنجى خوابيده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نميبرد و از گرسنگى ميميرد. وضع ما اينجور است. به عقل وقتى مراجعه نمی‌كنيم، عقل را حَكم وقتى قرار نمی‌دهيم، عقل را تربيت وقتى نمی‌كنيم، زمام نفس را به دست عقل وقتى نمى‏سپريم، وضع ما همين است.

اين گنجينه در اختيار ما هست، اما از آن استفاده نمی‌كنيم. آن وقت از بى‏عقلى و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشكلات فراوان زندگى در دنيا و در آخرت می‌شويم. لذا در حديثى نبى مكرم اسلام (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) فرمود: «انّ العقل عقال من الجهل»؛ عقل عقال جهل است. عقال آن ريسمانى است كه به پاى حيوان - شتر يا غير شتر - ميبندند كه حركت نكند، قابل كنترل باشد. ميفرمايد عقل عقال جهل است؛ اين پاى‏بندى است كه مانع ميشود از اينكه انسان با جهالت حركت كند. بعد ميفرمايد: «و النّفس كمثل اخبث الدّواب»؛ نفس انسان مثل شرورترين حيوانات است؛ مثل شرورترين چهارپايان است؛ نفس اين است. «فان لم تعقل حارت»؛(3) وقتى اين نفس را عقال نكرديد، مهار نكرديد، كنترلش را در دست نگرفتيد، سرگردان ميشود؛ مثل حيوان وحشى‏اى كه نميداند كجا ميرود، سرگردان ميشود؛ با اين سرگردانى است كه مشكلات به وجود مى‏آيد براى انسان در زندگى شخصى خود، در زندگى اجتماعى خود و براى يك جامعه‏ى انسانى. عقل اين است.

اولين كار پيامبر مكرم اثاره‌‏ى(4) عقل است، برشوراندن قدرت تفكر است؛ قدرت تفكر را در يك جامعه تقويت كردن. اين، حلال مشكلات است. عقل است كه انسان را به دين راهبرد می‌دهد، انسان را به دين می‌كشاند. عقل است كه انسان را در مقابل خدا به عبوديت وادار می‌كند. عقل است كه انسان را از اعمال سفيهانه و جهالت‏آميز و دل‏دادن به دنيا باز می‌دارد؛ عقل اين است. لذا اولْ‏كار اين است كه تقويت نيروى عقل و خرد در جامعه انجام بگيرد؛ تكليف ما هم اين است.

ما هم در جامعه‏ى اسلامى، امروز كه خواسته‏ايم نمونه‏اى باشد از جامعه‏ى اسلامى پيامبر مكرم، با همه‏ى ضعفهاى ما، با همه‏ى حقارتهائى كه در ماها هست، در قبال آن عظمت بى‏نظير پيامبر، اينجور حركت كرديم، اينجور خواستيم كه نمونه‏اى از آن درست كنيم. در اين جامعه هم بايد عقل معيار باشد، ملاك باشد.

تربيت دوم، تربيت اخلاقى است كه: «بعثت لأتمّم مكارم الاخلاق»؛(5) مكرمت‌هاى اخلاقى، فضيلتهاى اخلاقى را در ميان مردم كامل كند. اخلاق آن هواى لطيفى است كه در جامعه‏ى بشرى اگر وجود داشت، انسانها ميتوانند با تنفس او زندگى سالمى داشته باشند. اخلاق كه نبود، بى‏اخلاقى وقتى حاكم شد، حرصها، هواى نفسها، جهالتها، دنياطلبى‏ها، بغضهاى شخصى، حسادتها، بخلها، سوءظن به يكديگر وارد شد - وقتى اين رذائل اخلاقى به ميان آمد - زندگى سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد. لذا در قرآن كريم در چند جا - «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة»(6) - تزكيه كه همان رشد اخلاقى دادن است، جلوتر از تعليم آمده است. در همين روايت هم كه راجع به عقل از پيغمبر اكرم عرض كرديم - بعد كه عقل را بيان ميكند - می‌فرمايد كه آن وقت از عقل، حلم به وجود آمد؛ از حلم، علم به وجود آمد. ترتيب اين مسائل را انسان توجه كند: عقل، اول حلم را به وجود مى‏آورد؛ حالت بردبارى را، حالت تحمل را. اين حالت بردبارى وقتى بود، زمينه براى آموختن دانش، افزودن بر معلومات خود - شخص و جامعه - فراهم خواهد آمد؛ يعنى علم در مرتبه‏ى بعد از حلم است. حلم، اخلاق است. در آيه‏ى قرآن هم «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة»، تزكيه را جلوتر مى‏آورد. اين، تربيت اخلاقى است. امروز ما نهايت نياز را به اين تربيت اخلاقى داريم؛ هم ما مردم ايران، جامعه‏ى اسلامى در اين محدوده‏ى جغرافيائى، هم در همه‏ى دنياى اسلام؛ امت بزرگ اسلامى، جوامع مسلمان. اين‌ها نيازهاى اول ماست.

بعد به دنبال آن تربيت قانونى است، انضباط قانونى. اولْ‏عامل به همه‏‌ى احكام اسلام، خودِ شخص نبى مكرم اسلام بود. از قول ام‏المؤمنين عايشه نقل شده است كه سؤال كردند راجع به پيغمبر - اخلاق پيغمبر، رفتار پيغمبر - گفت: «كان خلقه القرآن»؛(7) اخلاق او، رفتار او، زندگى او، تجسم قرآن بود. يعنى چيزى نبود كه به او امر كند، خود او از آن غافل بماند. اينها همه‏اش براى ما درس است؛ اينها همه درس است. نه اينكه ما آن عظمت را با حقارتهاى خودمان بخواهيم مقايسه كنيم، آنجا قله است، ما در دامنه‏ها داريم حركت ميكنيم؛ اما به سمت قله حركت ميكنيم؛ شاخص آنجاست، معيار آنجاست.

ميدان زندگى هم ميدان آزمايش است. ملت ايران اين آزمايش‌هاى دشوار را پشت سر گذاشت كه به اين عزت رسيد. تا وقتى به اسم «لا اله الّا اللَّه» و تلفظ محض به «لا اله الّا اللَّه» و احياناً به ذهنيت «لا اله الّا اللَّه» اكتفا كرده بوديم، اسير پنجه‏ى طاغوت بوديم. آن وقتى كه وارد عمل شديم، ميدان عملىِ «لا اله الّا اللَّه» را شناختيم و پا در آن گذاشتيم، شديم ملت مسلمان و خداى متعال آن عزت را، آن قدرت را، آن هويت برجسته و درخشان را به ما ملت ايران بخشيد. ما اگر قدم بگذاريم، خداى متعال پاسخ ميدهد؛ سريع‏الاجابه است.

در انقلاب، در دفاع مقدس، در آزمونهاى گوناگونِ اين سى سال، ملت ما خوب امتحان دادند. به همان مقدارى هم كه كار كرديم، به همان مقدارى هم كه حركت كرديم، خداى متعال دستاورد داد. البته دستاوردها خيلى بزرگ است: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها».(8) ده برابر تلاش ما، خداى متعال به ما داد. ما كجا بوديم در دوران طاغوت در بين امت اسلام و در بين ملل عالم؟ منزوى، گمنام، فراموش شده، در درون خود بدون حساسيتهاى لازم، بدون آن شجاعتها، بدون آن همت‌هائى كه يك ملت را به جهتش وادار ميكند؛ اينجورى بوديم. امروز جوان ما، دانشمند ما، عالم ما، صنعتگر ما، كشاورز ما، آحاد مردم ما، آرزوهاى بزرگ دارند، در راه آن آرزوها حركت می‌كنند و نتيجه‏اش را هم داريد مى‏بينيد. بزرگترين قدرتهاى دنيا، شعار خودشان را قرار داده‏اند مقابله‏ى با جمهورى اسلامى! خيال ميكنند ملت ايران را با اين كار دارند ارعاب ميكنند، تهديد ميكنند؛ نميدانند كه ملت ايران احساس هويت ميكند كه مى‏بيند مادى‏ترين و خبيث‏ترين قدرتهاى مادى عالم، مانع خودش را ملت ايران مى‏بيند براى رسيدن به اهداف شومى كه دارد؛ اين چيز كمى نيست. می‌گويند می‌خواهيم ما در خاورميانه چنين كنيم، چنان كنيم و ده برابر اين از اهداف شومشان را هم نمی‌گويند؛ ملت ايران مانع است؛ ملت جمهورى اسلامى مانع است. اين نشان‏دهنده‏ى عظمت اين ملت است، عظمت اين نظام است؛ عظمت اين دولت است كه توانسته مانع بشود از اينكه مستكبران عالم بتوانند - حداقل در يك حوزه‏ى مشخصى از جغرافياى عالم - به اهداف خودشان برسند. اين را ملت ايران با حركت در عرصه‏ى احكام دين به دست آورد.

پيغمبر خود عامل بود؛ «آمن الرّسول بما انزل اليه من ربّه»،(9) و مؤمنون هم دنبال سر پيغمبر. او عامل است، مردم هم به عمل او نگاه می‌كنند، راه را پيدا می‌كنند. و نقش بزرگان جامعه، نقش رهبران جامعه، نقش نخبگان جامعه اين است. به حرف نبايد اكتفا كنيم. در جمع شما بسيارى از مسئولين كشور هستيد، هر كدامى می‌توانيد از لحاظ عمل، از لحاظ الگو شدن براى افرادى كه به شما نگاه می‌كنند، يك اسوه باشيد.

ملت ما ملت خوبى است، ملت بزرگى است، ملت وفادارى است، ملت باگذشتى است. نمونه‏هايش را در طول مدت اين سى سال مشاهده كرده‏ايم؛ در همين قضاياى اخير، در اين انتخابات و حوادثى كه بعد از انتخابات به وجود آوردند، نقش ملت را شما مشاهده كرديد. سلائق مختلفى در عرصه‏ى زندگى اجتماعى در ميان ملت وجود دارد؛ حرفشان را می‌زنند، هركدام نظرشان را بيان می‌كنند؛ اما آنجائى كه احساس می‌كنند كه پاى دشمنى با نظام در ميان است، آنجائى كه احساس می‌كنند دستى دارد حركتى را براى ضربه زدن به نظام اداره می‌كند، مديريت می‌كند، مردم از آنها كناره می‌گيرند؛ ولو او همان شعارى را بدهد كه اين آحاد مردم به آن شعار معتقد هم باشند؛ مى‏بينند كه او بدخواه است، خودشان را كنار می‌كشانند. اين مسئله‏ى مهمى است.

در حوادث اين روزها - ما در اين سى سال روزى نبود كه تجربه‏اى نيندوزيم، مطلبى ياد نگيريم - خيلى چيزها ياد گرفتيم، خيلى چيزها فهميديم؛ براى ملت ما تجربه شد؛ همه فهميدند كه در آن وقتى كه ملت در عين استقرار و آرامش و ثبات يك حركت بزرگ را انجام می‌دهد، نبايد غافل بماند از دشمنى دشمنانى كه دارند برايش نقشه می‌كشند. همه گفتند يك انتخابات چهل ميليونى، يك عظمت بى‏نظير از اول انقلاب تا حالا، حضور مردم در صحنه بعد از سى سال، قدرت جذب مردم و به صحنه آوردن مردم براى نظام؛ اين يك عظمت بود؛ نبايد غفلت كنند؛ همه فهميدند كه در چنين وضعيتى نبايد غفلت كنند كه دشمن كمين گرفته است؛ مراقب است. حالا تا گفته ميشود دشمن خارجى، فوراً خارجى‏ها با چهره‏ى حق‏به‏جانب مى‏آيند كه نه، نه، ما دخالتى نداريم، ما كارى نكرديم. اين بى‏حيائى است؛ همه مى‏بينند. حالا آن كارى كه دستگاه‏هاى اطلاعاتى و ديگران كشف می‌كنند و دخالت‌ها را می‌دانند، آن به كنار؛ آن چيزى كه همه دارند مشاهده می‌كنند، نقش رسانه‏هاست كه مهمترين نقش را در اين چند ده سال اخير، رسانه‏ها در تحولات ملتها داشته‏اند.

من يك وقتى، چند سال قبل از اين به عنوان هشدار، اينجا گفتم كه رسانه‏ها و دستگاه‏هاى تبليغاتى و اطلاعاتىِ وابسته‏ى به استكبار، ميداندارترين عناصر دشمنان استقلال ملتها براى به آشوب كشيدن ملتها هستند؛ براى اينكه اينها را از مسيرى كه دارند حركت ميكنند، منصرف كنند. و چند تا كشور را مثال زدم. خوب، امروز نسبت به آن چند سال قبل كه ما اين حرف را زديم، وسائل ارتباطاتى خيلى گسترده‏تر، وسيع‏تر، همگانى‏تر و متنوع‏تر شده است. دشمنان دارند كار ميكنند، آن وقت ميگويند ما هيچ كارى نميكنيم! ما هيچ اقدامى نميكنيم! دستورالعمل‏هايشان براى گروه‏هاى غافل و نادانِ اغتشاشگر توى رسانه‏هاى خودشان به طور علنى دارد پخش ميشود: اينجورى با پليس درگير بشويد؛ اينجورى عليه بسيج حرف بزنيد؛ اينجورى توى خيابان اغتشاش ايجاد كنيد؛ اينجورى تخريب كنيد؛ اينجورى آتش بزنيد؛ اينها دخالت نيست؟ از اين دخالت واضح‌تر؟ علنى‏تر؟ اين را مردم ما به چشم ديدند. اينها براى ملت ما تجربه است. اشتباه است اگر كسى خيال كند كه يك گروه معدود، آن هم در تهران، فرض بفرمائيد به ظرف زباله‏ى شهردارى تعرض ميكند - زورش به او ميرسد - يا فرض كنيد به اموال مردم - به موتورسيكلتشان، به ماشينشان، به بانكشان، به دكانشان - تعرض ميكند، اين مردمند؛ نه، مردم نيستند. بله، بلندگوى استكبارى وقتى ميخواهد از اينها حمايت كند، ميگويد مردم. اينها مردمند؟! مردم آن ميليونهائى هستند كه تا اين اغتشاشگران را، اين مفسدين را در صحنه مى‏بينند، كنار ميكشند و آنها را با نفرت نگاه ميكنند؛ برهم‏زنندگان امنيت عمومى را، آرامش اجتماعى را با انزجار نگاه ميكنند.

هر كسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامه‏‌ى ملت ايران انسان منفورى است؛ هر كه مي‌خواهد باشد. هر هدفى را كه اين ملت بخواهد به آن برسد، در سايه‏ى آرامش و امنيت خواهد رسيد. وقتى امنيت بود، تحصيل هم هست، علم هم هست، پيشرفت هم هست، صنعت هم هست، ثروت هم هست، آسايش گوناگون هم هست، عبادت هم هست؛ دنيا و آخرت در سايه‏ى امنيت وجود دارد. وقتى ناامنى ايجاد شد، همه‏ى اينها مخدوش ميشود. به هم زدن امنيت يك ملت بزرگترين گناهى است كه ممكن است كسى مرتكب بشود. اين را البته آن كسى كه مأمور است، مزدور است، او كه حرف گوش نميكند؛ خطاب ما به او نيست؛ خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشيارند؛ نخبگان ما هوشيار باشند.

نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحليلى كه به آنها كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همه‏‌ى ما خيلى بايد مراقب باشيم؛ خيلى بايد مراقب باشيم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع‏گيرى كردن، مراقب گفتن‏ها، مراقب نگفتن‏ها. يك چيزهائى را بايد گفت؛ اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكرده‏ايم. يك چيزهائى را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كرده‏ايم. نخبگان سر جلسه‏ى امتحانند؛ امتحان عظيمى است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است. اگر بخواهيم به اين معنا دچار نشويم، راهش اين است كه خرد را، كه انسان را به عبوديت دعوت ميكند، معيار و ملاك قرار بدهيم؛ شاخص قرار بدهيم.

عقل، اين سياسي‏بازى‏ها و سياسى‏كارى‏هاى متعارف نيست؛ اينها خلاف عقل است. «العقل ما عبد به الرّحمن و اكتسب به الجنان»؛(10) عقل اين است كه انسان را به راه راست هدايت ميكند. اشتباه ميكنند آن كسانى كه خيال ميكنند با سياسى‏كارى، عقلائى عمل ميكنند؛ نه، عقل آن چيزى است كه راه عبادت خدا را هموار ميكند. شاخصش هم براى ما، بين خودمان و خدا، اين است كه نگاه كنيم ببينيم در بيان اين حرف اخلاص داريم يا نه؟ به فكر خدائيم يا نه؟ من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف ميزنم يا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف ميزنم؟ براى خاطر خداست يا براى خاطر دل مستمع و غير مستمع است؟ معيارش اين است. به خودمان مراجعه كنيم؛ اقضى القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است. خودمان را فريب ندهيم؛ بفهميم چه كار ميكنيم؛ بفهميم چه ميگوئيم؛ چه حركتى ميكنيم.

راه را براى ما باز كرده‏‌اند. مبعث را بايد با اين ديد نگاه كرد. مبعث فقط يك جشن نيست كه جشن بگيريم و كف بزنيم و شيرينى بخوريم و پخش كنيم و شادى كنيم؛ اين نيست. مبعث يك مقطع است؛ يك عيد است. عيد يعنى آن مقطعى كه انسان را به حقيقتى متوجه ميكند. يك عيد است؛ ما نگاه كنيم به مبعث، نگاه كنيم به پيغمبر، نگاه كنيم به آن مجاهدتهاى عظيم، بعد نگاه كنيم به آن تأثير شگرف؛ ده سال - ده سال در عمر يك ملت مثل يك لحظه است - در اين ده سال اين مرد عظيم، اين عظيم العظماء چه كرد! كجا ميشود هيچ ده سالى را با آن ده سال مباركى كه پيغمبر اكرم حكومت كرده است، مقايسه كرد! چه حركتى در تاريخ بشر به وجود آورد؛ چه طوفانى به پا كرد؛ چه ساحل امنى را در وراى آن طوفان به بشر نشان داد و چگونه راه را نشان داد! شصت و سه سال هم عمر كرد. ما حالا با عمرهاى طولانى، با اين حركت‌هاى كودكانه و بچگانه ميخواهيم آن راه را - حالا تا هر جائى كه بشود - پيش برويم. وقتى آنجور حركتى با آن اخلاص، با آن مجاهدت، با آن هدايت ربانى انجام ميگيرد، نتيجه‏اش همان چيزى است كه بر ده سال حكومت پيغمبر مترتب شد و آن عظمت را به وجود آورد.

پروردگارا! ما را بيدار كن؛ دلهاى ما را با حقائق اسلام بيش از پيش آشنا بفرما. پروردگارا! ملت ايران را در اين راه رشيد و استوارى كه در پيش گرفته‏اند، كمك بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولى‏عصر را از ما راضى و خشنود كن.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه‏


سید حسن خمینی از کشور خارج شد تا در مراسم تنفیذ شرکت نکند
دوشنبه، 29 تیر 1388
یک سایت نزدیک به روزنامه‌نگاران اصلاح طلب خبر داده که سید حسن خمینی، نوه ینیانگذار جمهوری اسلامی، برای خلاصی از فشارها برای شرکت در مراسم‌های تنفیذ و تحلیف، ایران را ترک کرده و به یکی از کشورهای منطقه سفر کرده است.
به نوشته سایت سلام، نوه بنیانگذار انقلاب به دلیل فشارهای سیاسی جهت حضور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرد.
سيد حسن خميني اخیرا و در اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرده است.
گفتنی است وی در چند مدت اخیر برای حضور در مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهوری بسیار تحت فشار بوده است و به همین علت برای چند وقتی به یکی از کشورهای منطقه مسافرت کرده است.


سحام نیوز : مهدی کروبی با انتقاد از فضایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم شکل گرفته است گفت: "من به عنوان عضو این نظام از دروغ های واضح و نسنجیده ای که گفته می شود شرمنده ام."
دبیر کل حزب اعتماد ملی در مراسمی که به مناسبت عید مبعث رسول اکرم و برای تقدیر از تلاش های حامیان انتخاباتی اش برگزار شد با اشاره به حوادث انتخابت ریاست جمهوری دهم که البته آنها را اقداماتی فراقانونی خواند گفت: "به دنبال انتخاباتی که برگزار شد متاسفانه حوادثی روی داد که البته گزارش های آن در رسانه های داخلی و خارجی منعکس شد، حوادثی که برای ما تازگی دارد و بسیار عجیب و غریب و غیره منتظره بود." وی با ابراز تاسف از برخوردهایی که با اعتراضات آرام مردم صورت گرفت تاکید کرد: "پس از انتخابات مردم درخواستی قانونی داشتند و تنها خواسته شان این بود که می گفتند "رأی ما چه شده است" مردم بسیار آرام، ساکت و منطقی راهپیمایی میلیونی برگزار کردند ولی متاسفانه مانع این حرکت و تظاهرات آرام مردم شدند و شما شاهد آن بودید که چه غوغایی در تهران و شهرستان ها برپا شد و با سپر ، کلاهخود، باتوم، گاز اشک آور و گلوله به مردم حمله کردند.
اما پس از روی دادن این حوادث اتفاق جالبی روی داد، آن هم اینکه همین افرادی که بر روی مردم گلوله گشودند اینک می گویند ما مردم را نکشتیم و افراد دیگر این کار را انجام دادند و این دیگر داستان عجیبی دارد. "
وی با تاکید بر اینکه اینک در عصر ارتباطات زندگی می کنیم تصریح کرد: "مردم خود شاهد آن بودند که نیروی مسلح چگونه با مردم برخورد می کردند و حتی زنان را به داخل جوی ها پرتاب می کردند و با توجه به اینکه در عصر ارتباطات هستیم این اتفاقات در تمام دنیا منعکس شد که باید گفت متاسفانه آبروی امام (ره) که بنیان گذار جمهوری اسلالمی بود و نظام اسلامی ایان را مخدوش کرد. "
کروبی خطاب به عاملان چنین حوادثی گفت: "آیا کسانی که این کارها را انجام می دهند نمی دانند که در کجا زندگی می کنند، و یا اینکه فراموش کرده اند اینک عصر ارتباطات است."
مهدی کروبی سپس برای تبیین شرایطی که اینکه در آن به سر می بریم به شرذح اتفاقی که روز جمعه در حاشیه نماز جمعه روی داد پرداخت و افزود: "روز جمعه من حدود ساعت 12 به روزنامه اعتماد ملی رفتم و سپس از آنجا با ماشین به سمت نماز جمعه حرکت کردم ، وقتی جمعیت مرا دیدند به سمت من آمدند و من از ماشین پیاده نشده و به سمت دانشگاه حرکت کردم در همین حال مردم نیز پشت سر من حرکت می کردند. وقتی جلوتر رفتیم مشاهده کردم که یک طرف موتور سوارانی با اسلحه ایستاده اند و گاز اشک آور نیز در فضا پیچیده است وقتی نروم و من هم احتمال می دادم که اگر جلوتر بروم درگیری رخ می دهتد مانند اتفاقی که در مسجد قباد سالگرد شهید بهشتی روی داد و بنابراین به مردم علامت دادم که بروند و خودم هم با علامت نشان دادم که می خواهم برای ادای نماز جمعه بروم. بنابراین ماشینی آوردند تا به سمت دانشگاه بروم ، من نیز علی رغم آن که همیشه با ماشین وارد دانشگاه می شدم وقتی مقابل داتنشگاه رسیدم پیاده شدم در انحا دیگر کسی نبود جز نیروهای امنیتی منتسب به خودشان به محض انکه من از ماشین پیاده شدم شروع کردن به سردادن شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه و من با توجه به سوابقم از این شعاری که داده می شد تعحب کردم . در ان زمان فردی انجا نبود ولی همه مشاهده کردید که عکس های مختلی از این صحنه که به سمت من حمله کردند و عمامه ام را انداخته اند منتشر شده است . پس چگونه اینها می خواهند برخوردهای که با مردم صورت گرفته را کتمان کنند و یا به گردند دیگری بیاندازند . چرا که همه این اتفاقات مقابل چشم مردم صورت گرفته است . "
مهدی کروبی تاکید کرد: "مقابل چشم مردم جوانان را کشته اند و اینک می گویند ما اصلاً اسلحه ای دراختیار نداشته ایم من به عنوان عضو این نظام از این دروغ های واضح و نسنجیده شرمنده هستم. " وی تاکید کرد : " اکنون ان قدر به مردم دروغ گفته شده است که هر شایعه ای را مردم باور می کنند و این برای من یادآرو دوران مبارزه ام قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است . در زمانی که ماجرای حمله به مدرسه فیضیه در قم رخ داد می گفتند که بسیاری از روحانیون را به دریاچه نمک انداخته اند و یا پس از حادثه 15 خرداد ٤٢ گفته می شد که نزدیک به 15 هزار نفر به شهادت رسیده اند . این دروغ ها که گفته می شد و اصل ماجرا را تکذیب می کردند و موجب می شد که این شایعات در ذهن مردم پذیرفته شود . اکنون نیز به نظر می رسد که همان ماجرا ها در حال تکرار شدن است و این قدر به مردم دروغ گفته می شود که دیگر نمی توان هیچ حرفی را باور کرد مردم نیز شایعات را باور می کنند و هر آماری که ارایه شود را می پذیرند . " وی خطاب به مسئولان امنیتی و انتظامی گفت: "اگر شما معتقدید که این اعمال از سوی نیروهای منتسب به شما نبوده پس چرا تاکنون کسی را معرفی نکرده اید؛ آخر این چه کاری است که می گویند عده ای با اسلحه های آمریکا،انگلیس و اسرائیل کشته شده اند البته شاید هم در داخل کسی بوده که تیراندازی کرده ولی شما باید با مدرک و سند این حرف ها را ثابت کنید."
کروبی با اشاره به نامه نگاری های برخی از مسئولان به امام زمان گفت: "ابتدا آقایان می گویند که این افراد توسط نیروهای ما کشته نشده اند و انگاه به امام زمان نامه می نوسیند و می گویند که دست ما خالی بوده و هم شهید داده ایم و هم مظلومیم و هم ستم کشیده ایم و این دیگر جای بسی تعجب است . "
وی نسبت به بی توجهی به اصول دینی و مسئله اعتقاد به امام زمان و انتظار گفت : " متاسفانه امروز شرایط به گونه ای شده است که درباره امام زمان این گونه صبحت می شود و ان قدر این مسئله فاجعه امیز است که حتی نمی توان جلوی ان را گرفت . " وی با اشاره به خاطره ای از امام خمینی (ره) گفت : " به خاطر دارم در زمان جنگ تحمیلی هنگامی که حضرت امام شنید که برخی از رزمندگان در جبهه ها این گونه درباره امام زمان صحبت می کنند و عده ای هستند که می گویند با امام زمان صحبت کرده و یا خواب او را دیده اند سریع خواستار پیگری موضوع شده و گفتند که افرادی که این ادعا ها را مطرح می کنند بازداشت کنید و چنین برخوردی از سوی حضرت امام موجب شد تا ان ماجرا دیگر تکرار نشود . ولی امروز فضا به گونه ای است که هر روز یک فردی چنین ادعاهایی را مطرح می کند . " وی افزود : " ما به عنوان شیعه اثنی اعشری معتقدیم که امام زمان (عج) در غیبت هستند و امام زنده می باشند و در انتظار فرج ایشان هستیم ولی ایا این گونه صحبت کردن با ایشان درست است ؟ آیا باید به آقا هم دروغ گفت ؟ خوب می توانستید در نامه به ایشان بگویید که این افراد یک عده آشوب گر بوده اند که می خواستند آشوب کنند که با انها برخورد کردیم ولی چرا دروغ گفتید ؟ "
مهدی کروبی ابراز تاسف کرد از اینکه پس از گذشت 30 سال از پیروزی جمهوری اسلامی ایران تلاش های دوستانش با انجام اقدامات فراقانونی بی ثمر مانده است . ولی وی حامیانش را به امید و حرکت در مسیر هدف تعیین شده دعوت کرد و گفت : " هرچند که در عرصه این انتخابات اتفاق تلخ و غم انگیزی روی داد و لی یادتان باشد که تفکر ازتجاعی که اکنون وجود دارد به دنبال این است که ما را در این وضع نگه دارد ولی ما باید با هوشیاری و امیدواری حرکت کرده و اهدافی را که بدان اعتقاد داریم فراموش نکنیم . " کروبی همچنین با تبیین اهداف برگزاری این مراسم گفت : " اکنون که تنش ها میان نامزدها و داوطلبان کاهش پیدا کرده است من به این فکر افتادم که یک نشستی را با دوستانی داشته باشم که در ایام انتخابات از بنده حمایت کرده اند و از انان تقدیر و تجلیل کنم و از سوی دیگر می خواستم این مراسم برگزار شود تا دیگران هم بدانند که ما زنده هستیم و به راهی که انتخاب کرده ایم ادامه می دهیم . کسانی که می خواهند ما را به حاشیه برانند باید بدانند که فراز و نشیب ها ، بی مهری ها و تقلب ها هیچ کدام در روحیه ما اثر ندارد ." وی افزود : " من از 48 سال پیش وارد عرصه مبارزاتی شده ام و به یاری خدا به راهم ادامه می دهم . " کروبی خواستار حفظ ارتباط با کسانی شد که در عرصه انتخابات به حمایت از او پرداخته اند و گفت : " دوستانی که در انتخابات همراه من بوده اند دو دسته هستند یک عده د وستانی هستند که از دوستان حزبی من می باشند و نسبت به یکدیگر به مانند یک خانواده هستیم و عده ای دیگر دوستان غیر حزبی ام هستند که نسبت به بنده محبت دارند و در این مسابقه با من همراه بودند و بنده نیز علاقه مند هستم که این ارتباط محفوظ بماند البته این ارتباط سیاسی نیست بلکه یک ارتباط عاطفی و فکری می باشد . بنابراین پیشنهاد می کنم که رابطینی از میان این دوستان انتخاب شوند که همواره با من در ارتباط باشند . " مهدی کروبی در پایان گفت : " هرگز ناامید نباشید و درراهی که انتخاب کرده اید ثابت قدم باشید . "
همچنین مهدی کروبی به تعدادی دیگر از حامیانش اشاره کرد که متاسفانه امروز در زندان به سر می برند و ابراز امیدواری کرد که هرچه سریعتر انها آزاد شوند .
گفتنی است در این مراسم علاوه بر حامیان غیر حزبی و حزبی مهدی کروبی برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخیر نیز حضور داشتند .
این مراسم قرار بود که در تالار سنتی عیقیق برگزار شود که به علت عدم ارائه مجوز از سوی فرمانداری تهران در دفتر امام جمارانی برگزار شد .