لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۹


لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۹

* بیانیه شماره 14 کمیته صیانت از آراء ستاد آقای میرحسین موسوی
* جدیدترین بیانیه کروبی: پنجشنبه به سوگ شهیدان می نشینیم
* بیانیه عبدالله نوری در مورد انتخابات و سرکوب پس از آن
* نامه مهدی کروبی به ضرغامی: مدافعان دولت احمدی نژاد مروج اسلام متحجر و اسلام طالبانی هستند



بیانیه شماره 14 کمیته صیانت از آراء ستاد آقای میرحسین موسوی

۲ تير ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۵۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ان الله یأمرکم ان تؤدوالامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
(سوره شریفه نساء آیه 6)

ملت شریف ایران!
نامه مورخه 30/3/88 جناب آقای مهندس میرحسین موسوی خطاب به شورای نگهبان، حاوی گزارشی از مهندسی انتخابات، با بی‌اعتنایی مقامات مسئول و ذیربط مواجه گردید. یک بار دیگر برخوردهای جانبدارانه و بی‌اعتنایی به افکار عمومی و عدم توجه به عوامل موجدة حماسة حضور 22 خرداد، تکرار شد.
کمیته صیانت از آرای ملت ایران در انتخابات دهمین دورة ریاست‌جمهوری، در تداوم وظیفه خود، اینگونه برخوردهای انسداد آفرین را مخل دستیابی به یک راه حل معقول و خداپسندانه می‌داند و اصرار بر معکوس جلوه دادن حرکت عظیم ملت ایران در 22 خرداد 88 را محکوم می‌کند. این کمیته همچنین یادآوری می‌نماید چنانچه هشدارها و تذکرات قبلی نادیده گرفته نمی‌شد و مقامات مسئول، وظیفة قانونی خود را در رفع اشکالات عدیده‌ای که در مرحله «قبل»، «حین» و «بعد» از انتخابات به آنان اعلام گردید، انجام می‌دادند، امروز نظام جمهوری اسلامی و کشور ایران به عنوان مهد مردم‌سالاری دینی و الگوی بی‌رقیب توسعه سیاسی جهان اسلام، سرخط اخبار سیاسی جهان بود، نه به عنوان کشوری که تظاهرات آرام مردم خود را تحمل نمی‌کند و با انواع تدابیر آن را به سمت تشنج و اغتشاش می‌برد. اگر امروز درصدر اخبار جهان، نمایش عکس‌ها و فیلم‌های قربانیان بی‌گناه تظاهرات خیابانی ایران قرار دارد، گناه آن به گردن کسانی است که مرتکب انواع رفتارهای خلاف قانون شدند یا بر آن چشم پوشیدند و متأسفانه امروز با تظاهر احترام به قانون، قربانی اصلی اقدامات خلاف قانون را به رعایت قانون دعوت می‌کنند.

ملت فهیم و صبور ایران!
آنچه کلیه ناظران منصف و بسیاری از دست‌اندرکاران امر انتخابات در ادوار مختلف جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان «مهندسی انتخابات در این دوره» یاد می‌کنند، طی سه مرحله پی در پی صورت گرفته است:
الف) سلسله اقدامات قبل از اخذ رأی از طریق زمینه‌سازی‌های غیراخلاقی، اقدامات غیرقانونی و تخلفات آشکار و مکرر که برخی از آنها در بیانیه‌های قبلی مستنداً اشاره گردیده از جمله استفاده وسیع و نامحدود از امکانات تدارکاتی، تبلیغاتی و نیروی انسانی دولتی که در خدمت نامزد دولتی قرار داشت، به گونه‌ای که گویا هدف پیروزی در انتخابات، مجوز همه گونه حیف و میل سرمایه‌های ملی، تاراج اعتماد عمومی و هر گونه خلافکاری دیگر است. استماع عباراتی نظیر «دولت دروغ» و «دولت دروغگو» از مردمی که قریب به سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی ویژگی ممتاز نظام را صداقت مسئولین می‌دانستند، موجبات ناخرسندی هر شنونده‌ای می‌شد. در روزهای تبلیغات انتخاباتی، با اینکه بسیاری از گزارش‌های ارائه شده توسط رئیس‌جمهور وقت، در سیما، روز بعد به وسیله نهادهای رسمی تکذیب می‌شد، این روش تعجب‌برانگیز به وسیله وی تکرار می‌گردید. گویا مشاوران رئیس‌جمهور به این نتیجه رسیده بودند که اعلام یک دروغ بزرگ تأثیر تبلیغاتی چندین میلیونی دارد و تکذیب بعدی آن مخاطبانی حداکثر چند هزار نفری خواهد داشت. البته در شرایط فقدان ترس از خداوند یا حسابرسی مقامات و نهادهای مسئول، این معامله‌ای پرسود است و توده‌هایی را که فقط چشم به تلویزیون دارند، جذب می‌کند. هر چند هر روزه بیش از پیش، نخبگان از سلامت و کارآمدی دولت ناامید شوند.
همچنین یک سلسله اقدامات دیگر قبل از رأی‌گیری، به طور مشخص معطوف به ایجاد سیستمی بسته و محدود به چند فرد خاص از دستگاه اجرا و نظارت بود که هیچکس را به درون آن راهی نباشد. بدین ترتیب با انواع روش‌هایی که قبلاً ذکر شد، حق قانونی و شرعی نامزدها برای اعمال نظارت و حضور مؤثر در مراکز مرتبط با برگزاری انتخابات سالم، از آنها گرفته شد. نهایتاً به دلیل حضور بسیار گسترده مردم در صحنه که با نامزدی مهندس میرحسین موسوی امیدی دوباره را در حال شکوفایی می دیدند، فعالیت‌های این جریان برای بیرون راندن مردم از صحنه حضور در انتخابات، خنثی گردید لیکن سلسله اقداماتی که برای محدودسازی نظارت و صیانت از آرا انجام شده بود، صرفا می‌توانست با دخالت مسئولان نظام بی‌اثر شود که متأسفانه چنین شد.

ب) در مرحله اخذ رأی، همگان شاهد تقلب بسیار وسیع، سیستماتیک و چند لایه بودند که جزئیات آن تنها به وسیله یک هیأت حقیقت یاب عادل، بی‌طرف، شجاع و کارآمد، می‌تواند ارائه شود. در اینجا برخی نمودهای آن را به مثابه مشتی از خروار ذکر می‌نمائیم:
1- تعیین و به کارگیری اعضای هیأت‌های اجرایی و نظارت از یک طیف خاص به گونه‌ای که اغلب مشهور به جانبداری از کاندیدای دولتی بوده‌اند.
2- تغییر کمَی و کیفی شعب اخذ رأی و اعضای آن.
3- چاپ انبوه و بی‌سابقه تعرفه‌ها بطوری که می‌بایست بالغ بر بیست میلیون تعرفه بدون استفاده موجود باشد هر چند که از آمار و سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست و هنوز در هاله‌ای (!) از ابهام قرار دارد.
4- گزارش‌هایی مبنی بر وجود تعرفه‌های بدون شماره سریال که در شب 22 خرداد 88 به چاپ رسیده است، وجود دارد که این امر در تاریخ انتخابات بی‌سابقه بوده و وجود نارسایی‌ها و کسری تعرفه در استان‌ها از ساعات قبل از ظهر روز اخذ رأی بر وضعیت بغرنج سرنوشت این تعرفه‌های سرنوشت‌ساز (!!) می‌افزاید.
5- تهیه و تأمین مهرهای انتخاباتی به میزان حیرت‌آور قریب به دو و نیم برابر تعداد شعب و نیز تحویل دو مهر به هر شعبه اخذ رأی که فاقد وجاهت قانونی است، از اقدامات عجیب و غریب این دوره می‌باشد که با کمال تعجب و تأسف هیچگونه اعتراضی را از سوی نهادهای نظارتی قانونی بر نیانگیخت، در حالی که وجود مهر اضافی در هر شعبه می‌تواند زمینه‌ساز تقلبات فراوان گردد.
6- در حالی که توسط مسئولان برگزاری انتخابات ادعا شود که مهندس میرحسین موسوی حدود 40 هزار نماینده در شعب اخذ رأی سراسر کشور داشته است، که عاری از واقعیت می‌باشد، بلکه واقعیت، گویای وضعیت ناگوار و تأسف‌باری برای اجرای این بخش از قانون در این دوره می‌باشد. بخشی از اشکال آفرینی‌ها به منظور اختلال در سیستم نمایندگان نامزدها به قرار زیر می‌باشد:
6-1- طبق قانون حضور نمایندگان نامزدها، از روز اول خرداد 88، نمایندگان مهندس موسوی می‌توانستند در هیأت‌های اجرایی حضور یابند. در حالی که در هیچ نقطه کشور به دلیل امتناع فرمانداران و دستور وزارت کشور، امکان حضور آنان تا روز رأی‌گیری ممکن نگردید.
6-2- فرمانداری‌ها در مواجهه با مسئولین ستادهای مهندس موسوی، بهانه‌گیری‌های مختلف و درخواست اطلاعات اضافی و غیرقانونی برای پرونده‌سازی نمایندگان ایشان را بیان می‌نمودند.
6-3- در پذیرش مدارک ارسال شده از سوی ستادهای مهندس موسوی، تعلل و تأخیر می‌ورزیدند.
6-4- برای تعداد زیادی از نیروهای معرفی شده کارت صادر نکردند.
6-5- کارت‌های صادر شده براساس شعبه‌های معرفی شده نبود و آنها را با جهت‌گیری خاص بنحوی مهندسی می‌کردند که امکان حضور ایشان را در شعب از بین می‌برد.
6-6- کارت‌های نمایندگان را دیر هنگام و به گونه‌ای تحویل دادند که بخشی از آنها ناقص و مخدوش و جابجا شده بود.
6-7- از فعالیت قانونی بسیاری از نمایندگان مهندس موسوی در هنگام پلمپ کردن صندوق‌ها و رؤیت شناسنامه رأی دهندگان، جلوگیری می‌کردند و به تذکرات ایشان در ممانعت از تبلیغات غیرقانونی کاندیدای دولتی توسط بعضی از اعضا و نظار شعب وقعی نمی‌نهادند.
6-8- از حضور نمایندگان نامزدها در سایت‌های تجمیع آراء ممانعت به عمل آوردند.
6-9- نمایندگان کشوری نامزدها را در گوشه‌ای از ستاد انتخابات کشور مستقر کرده بودند که امکان هیچگونه دستیابی و اطلاع از آمار یا چگونگی تجمیع آراء برای ایشان مقدور نبود به گونه‌ای که در ساعت 2 و پانزده دقیقه بامداد 23 خرداد طی نامه‌ای رسمی اعتراض خود را از این وضعیت به وزیر کشور اعلام داشتند.
6-10- سیستم پیامک (SMS) که به عنوان تنها وسیله ارتباطی و انعکاس تخلفات در روز انتخابات توسط نمایندگان مهندس موسوی پیش‌بینی شده بود، از بامداد روز رأی‌گیری کاملا قطع گردید.
6-11- تلفن‌های ثابت کمیته صیانت از آراء در اواخر زمان رأی‌گیری و هنگام اوج کاری ستاد برای اخذ گزارش‌ها قطع و دستگیری رابطین شعب که مسئولیت پشتیبانی نمایندگان مهندس موسوی را عهده‌دار بودند، آغاز گردید.
6-12- ...

7- شبهه جدی در وضعیت صندوق‌ها: هیچ اطمینانی وجود ندارد که صندوق‌ها قبل از پلمپ شدن، با آراء مورد نیاز و مهندسی شده از قبل، پر نشده باشد. نمایندگانی که پس از عبور از هفت خوان اختلالات، بسیاری از آنها در ساعت مقرر امکان حضور قبل از زمان شروع رأی‌گیری نیافته بودند، نمایندگانی که موفق به حضور شدند، غالبا با اصرار و تاکید غیرقانونی «راه ندادن» یا «اخراج» مواجه گردیدند. سؤال این است که این تأکید بر عدم حضور در موقع پلمپ صندوق رأی، چه دلیلی توجیهی می‌تواند داشته باشد؟!

ج) مرحله اعلام عجولانه نتیجه انتخابات:
در این مرحله، سرعت عجیب اعلام نتایج نهایی آراء حتی در زمانی که رأی‌گیری در جریان بود، خبر از ارائه آماری غیرواقعی می‌داد، به ویژه وقتی در مرحله تجمیع، وجود نمایندگان نامزدهای غیردولتی کان لم یکن بوده و آنان هیچ اطلاع و نظارتی بر چگونگی تجمیع و اعلام آن نداشته‌اند و از شنیدن آمار رادیو اظهار تعجب نموده‌اند.
در مرحله اعلام نتایج، نکته اساسی دیگر اصرار و تأکید عاجل مقدمات بر ختم انتخابات و تجدید دوره ریاست‌جمهوری و اعلام صحت آن حتی قبل از طی مهلت قانونی است. این عجله در بخش رسانه‌ای دولت نیز مشهود بود، به طوری که خبرهای رسانه‌هایی همچون ایرنا، فارس، کیهان و ... به شکل زودهنگام برروی خروجی‌ها قرار گرفت که این همه حاکی از تصمیم قبلی مبنی بر اعلام نتیجه از قبل تعیین شده به نفع کاندیدای دولتی بود، به نحوی که آرای آقای احمدی‌نژاد در ساعات اولیه بامداد 24 میلیون عنوان گردید؟!

ملت شریف ایران!
کمیته صیانت از آراء امیدوار است اصرار غیرقانونی و غیراخلاقی بر سپردن بررسی تقلبات به دست عوامل آن و دیگر کسانی که در این فرایند نقش داشته‌اند پایان پذیرد و با استفاده از تجربیات زمان حیات امام(ره) با تشکیل کمیته حقیقت یاب عادل، کارآمد، شجاع و مورد قبول همه طرف‌های انتخابات، کل مراحل انتخابات مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد.
تشکیل این کمیته و اعلام نتیجه به وسیله آن، آرامش و طمأنینه را به جامعه و اعتبار را به مسئولان نظام باز خواهد گرداند و تجربیات گرانقدری برای نظام ذخیره خواهد نمود. در سطح جهان نیز جمهوری اسلامی یکبار دیگر درخشش خواهد گرفت و الگوی مردم‌سالاری دینی پیشنهادی آن مجددا الگوی موفق و پیشرو برای همه آزادگان جهان خواهد بود.
کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی


جدیدترین بیانیه کروبی: پنجشنبه به سوگ شهیدان می نشینیم
دوشنبه، 1 تیر 1388

مهدي كروبي با صدور بيانيه اي ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر از مردم دعوت كرد تا در مراسم گرداميداشت شهداي حوادث اخير حضور يابند. البته كروبي در اين اطلاعيه تاكيد كرده است كه علي رغم تلاش هاي مكرر تا كنون موفق به گرفتن مكان خاص براي برگزاري اين مراسم نشده اند و پس از به نتيجه رسيدن پيگيري ها مكان و زمان برگزاري مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد. متن كامل اين بيانيه به شرح زير است :

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ملت بزرگ ایران

متاسفم که اعتراض مسالمت آمیز هموطنان عزیزمان در قبال تقلب و تخلف گسترده و نادیده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترین مقام اجرایی کشور ، با سرکوب و خشونت غیر قابل وصف مواجه شد. صحنه های دلخراش و تکان دهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان این سرزمین که مطابق نص صریح قانون اساسی و در جهت نشان دادن اعتراض خود به خیابان ها رفته بودند، دل هر انسان آزاده ای را به درد آورد. آیا به راستی با مردمی که در جمعه 22 خرداد با حضور خود حماسه افتخار آمیزی برای نظام خلق کردند، باید چنین بی رحمانه برخورد کرد؟ تمامی ارکان نظام جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی بعنوان میثاق ملت و آموزه های امام،مشروعیت خود را از رای ملت به طور مستقیم و یا غیر مستقیم اخذ می کند. مطابق اصل 27 قانون اساسی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است. پر واضح است که خیانت در امانت ملت مغایر تعهد دولت در قبال ملت بوده است (اوفو به العهود) و اتفاقا انانكه حرمت راي مردم را پاس نداشتند به ملت باید مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند و اعتراض مسالمت آمیز ملت نسبت به خیانت صورت گرفته نه تنها مخل مبانی اسلام نیست بلکه در جهت اعمال آموزه های اسلامی است.

متاسفانه کسانی که عظمت رفتار مدنی و بدور از خشونت مردم را بر نمی تابند بدنبال حاکم کردن فضای رعب و وحشت و ایجاد فضای امنیتی آزار دهنده به هدف تحمیل اراده اقلیت بر اکثریت هستند. ملت ما در جریان انقلاب اسلامی زنگار های طاغوتی را زدود و با تاسی از موازین اسلامی بدنبال عینیت بخشیدن به ارزش های والای اسلامی و ایرانی است و هر کس که بخواهد این حقیقت را کتمان کند در مقابل سیل خروشان ملت قرار خواهد گرفت . قانون اساسی این میراث گرانبهای ملت ، تضمین کننده نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی است. گسستن از نظام استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان دستاورد سال ها مبارزه مردم و رهبران ملی و مذهبی خاصه امام راحل است که به سادگی و به بهانه های واهی نمی توان مردم را از آن محروم کرد.

اینجانب ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر و در جهت برگزاری مراسم سوگواری در شان و منزلت شهدا بدین وسیله از هموطنان عزیز دعوت می کنم در مراسم بزرگداشت شهدای چند روز گذشته كه متعاقبا زمان و مكان ان اعلام خواهد شد حضور یابند . شايان ذكر است كه علي رغم تلاش هاي مكرر تا كنون موفق به گرفتن مكان خاص براي برگزاري اين مراسم نشده ايم و تاخير در ارسال اين بيانيه نيز به علت پيگيري و هماهنگي هاي لازم مرتبط با اخذ مكان مناسب جهت برگزاري اين مراسم بوده است . انشاءالله با پيگيري هاي مستمر موفق به اخذ مكان مناسب براي برگزاري مراسم گراميداشت شهداي حوادث اخير شويم كه به محض به نتيجه رسيدن پيگري ها مكان و زمان برگزاري اين مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد .

اما نکاتی به اجمال و بر حسب ضررورت مطرح و از مسئولین می خواهم نسبت به آن اقدام عاجل نمایند:

1.بازداشت فله ای فعالان سیاسی و تعداد زیادی از هموطنان در راهپیمایی ها مطابق قوانین و مقررات کشور چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی غیر قانونی است، لذا آزادی فوری بازداشت شدگان را که می تواند در آرامش به جامعه کمک کند خواستارم.
2.فراهم آوردن امکانات و شرایطی در جهت درمان مجروحان اخیر.
3.تحویل پیکر شهدا به خانواده آنان و اجازه برگزاری مراسم سوگواری مطابق شان و منزلت آنان.
4.لغو فضای سانسور و فشار بر مطبوعات و سایر رسانه ها.



بیانیه عبدالله نوری در مورد انتخابات و سرکوب پس از آن: این رفتارها به زوال حکومت سرعت می دهد
سه‌شنبه، 2 تیر 1388

ادوارنیوز: عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات، با انتشار بیانیه ای به سرکوب شدید مردم و معترضان در روزهای پس از برگزاری انتخابات انتقاد کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

ألَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

وقایع روزهای گذشته اينجانب را به حكم وظيفه ديني، اخلاقي و ملي بر آن داشت تا نكاتي را ياد آور شوم:

۱- اعلام نتيجه انتخابات اينجانب را همچون انبوهی از ملت هوشمند ایران شگفت زده و نگران ساخت. شگفت زده از آن جهت كه چگونه سرمايه عظيم اعتماد ملت به تاراج رفت و نگران از اين بابت كه چرا پس از گذشت سه دهه از پيروزي انقلابي كه آزادي يكي از اساسي ترين شعارهاي آن بود و به بهاي ريخته شدن خون عزيزان اين وطن به پيروزي رسيد، شهروندان اين کشور از حداقل ميزان آزادي سياسي، يعني برخورداري از انتخاباتي سالم، محرومند؟ هرچند در طول ساليان گذشته با نگراني عمیق، ويراني بسیاری از دستاوردهاي اسلام و انقلاب را شاهد بودم، ولي اميد آن داشتم تا اين انتخابات بتواند تضميني بر حداقلي از آزادي ها باشد و از خسارات بيشتر جلوگيري كند. ملت سرفراز و آگاه ايران نيز براي پاسداري از همين آزادي حداقلي با وجود همه تضييقاتي كه بر سر تحقق خواسته آنان بود بیشترین همکاری را با حکومت داشتند و حتی به فیلتر شورای نگهبان تمکین کردند و به یکی از 4 کاندیدای مورد تأیید شورای نگهبان رأی دادند و صادقانه تمامي سرمايه خود را در طبق اخلاص نهادند و با حضور حماسي خود خواستند از خسارت و زوال بيشتر ایران عزیز جلوگيري كنند.اما افسوس که امروز بسیاری از رأی دهندگان احساس می کنند همان رأی هم نادیده گرفته شده است و فریبی به بهای از بین رفتن آبرو و صداقت حکومت، خورده اند. انتظار مي رفت مسئولین مربوطه با وجود تمامي محدوديتهايي كه در انتخابات ايجاد كرده بودند به آراي مردم احترام گذاشته از آن حفاظت نمایند، آن هم در نظامی كه با عناويني همچون مردم سالاري ديني همواره خود را بر آمده از ملت معرفي مي كند، ولي پاسداشت حضور حماسي ملت اعلام نتيجه اي بود كه نه تنها هيچيك از رقباي انتخاباتی آن را نپذيرفتند، بلكه احساسات کثیری از رأی دهندگان را جريحه دار كرد.

۲- امروز میلیون ها رأی دهنده ایرانی در داخل و خارج کشور معتقد هستند که بزرگترین گناهان که دروغ است، آن هم دروغی به بزرگی ایران و نیز گناه خیانت در امانت را مجریان امر! مرتکب شده اند و گویا قرار است کسی سخنی نگوید تا با مرور زمان همه چیز حل شود. راستی چه منکری عظیم تر از دروغ و خیانت در امانت آنهم نسبت به ملتی به عظمت ملت ایران؟ مگر راستگويي چه زياني براي صاحبان قدرت دارد كه از آن گريزانند و دروغ گويي جز از بين بردن مشروعيت نظام و سلب اعتماد عمومي چه سودي در پي دارد كه اين همه بر آن اصرار مي ورزند؟ در انتخابات ریاست جمهوری 4 سال قبل هم برخی از کاندیداها مدعی تقلب و تخلف گسترده بودند، لکن در این انتخابات افزون بر سه کاندیدا عدهء کثیری از مردم نتیجه انتخابات را نپذیرفته اند؟ چنانچه این باور اصلاح نشود و اعتماد جمهور مردم جلب نگردد بازنده اصلی نظام است. مهمترين سرمايه اجتماعي و ملي همه نظام ها اعتماد عمومی است و حداقل خسران وضعيت کنونی از بين رفتن آن است. آیا در چنین شرائطی نباید برای باز گرداندن اعتماد مردم تلاش کرد؟ آیا روشی که در پیش گرفته شده برای جلب اعتماد مردم مناسب است؟ ابطال انتخابات یک روال سابقه دار بوده و به هیچ عنوان بدعت نیست و بدیهی است تکرار انتخابات هم نه تنها باعث تغییر در آراء واقعی ملت نمی شود بلکه تمامی رأی دهندگان را بر رأی خود ثابت قدم تر می کند. چنانچه شورای نگهبان هم نظر قطعی خود را مبنی بر صحت انتخابات صادر نماید، رهبر می تواند به عنوان معضل پیش آمده از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور اقدام دهد تا رییس جمهور برآمده از انتخاباتی سالم و شفاف بتواند با قدرت و اعتماد به نفسی بیشتر مسئولیت اجرائی کشور را بر عهده گیرد.

حال اگر کسی مدعی تقلب و تخلف در انتخابات باشد چگونه می تواند آن را بیان کند؟ در حالی که مطبوعات تحت فشار و تهدید و سانسور قرار دارند و به نحو بی سابقه ای تمامی رسانه ها تحت کنترل است و هر گونه اطلاع رسانی از طریق رسانه های داخلی و خارجی و اینترنت و تمامی سایت های خبر رسانی و حتی تلفن شخصی شهروندان دچار اختلال قرار می گیرد و سیستم پیام کوتاه تعطیل می گردد تا حداقل های ارتباطی و خبررسانی مردم از بین برود و صدا و سیما هم که متعلق به مردم و جزء اموال عمومی است یک طرفه هر آنچه می خواهد می گوید بدون اینکه اشخاص و صاحب نظرانی که مانند آنها فکر نمی کنند و یا اعتقاد به تخلف و تقلب آشکار در انتخابات دارند را در بحث ها شرکت دهد، دیگر چه راهی برای اعتراض می ماند؟ مگر امر به معروف و نهي از منكر از مهمترین ارکان اسلام نیست؟ و در آیات متعدد قرآن بر آن تاکید نگردیده است؟ حال چنانچه مردم منکری را از حکومت مشاهده کردند آیا در قبال آن وظیفه ندارند؟ آیا امر به معروف و نهي از منكر براي جلوگیری از انحراف حكومت ها نیست؟ حکومتی که مدعی آزادی است و در گفتگو با رسانه های داخلی و خارجی ادعا می کند در ایران آزادی مطلق! وجود دارد، اعلام نمايد مردم چگونه می توانند انتخابات را نقد کنند؟ چرا پس از تبريك رهبری هيچ يك از رقيبان اين نتيجه را نپذيرفته اند؟ چرا نخست وزیر 8 ساله نظام در دوران دفاع مقدس، جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و نیز حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی رییس دو دورهء مجلس نظام که هر دو مورد تایید صریح امام خمینی (ره) بوده اند و آشکارا خود را در چهارچوب نظام ولایت فقیه تعریف می کنند و به تازگی از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند و مجدداً در نماز جمعه اخیر هم مورد تایید رهبری قرار گرفتند و به تعبیری خودی به حساب آمدند، نظر رهبری را نمی پذیرند و صراحتا انتخابات را شعبده بازی و مضحک می نامند؟ امروز هم مردم به دنبال رأی خود می گردند و حکومت نباید از این خواست تعبیر دیگری بکند که تعبیری غیر از این بیش از همه به ضرر حاکمیت است. همیشه حکومت ها اعتراضات سنگین و خواست های بزرگ را تقلیل می دهند و بسیار تعجب آور است که چرا در این نظام خواست های معقول و قابل دسترس را به انقلاب مخملی و امثال آن و یا تأثیر پذیری از القائات خارجی ارتقاء میدهند؟

۳- حال چرا تیر اندازی به مردم؟ چرا دستگیری های کور و حبس و زندان؟ چرا ضرب و شتم و هتک حیثیت مردم؟ چرا حمله به دانشجویان و دانشگاه ها؟ چرا اتهام های واهی؟ چرا برخورد با مالباخته به جای دزد؟ زندانی کردن ده ها اصلاح طلب و روشنفکر، نخبگان سیاسی و فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و تعداد کثیری از جوانان و دانشجويان و فعالان جنبش مدني كه در راستاي احقاق حقوق ملت و دفاع از آزادي بيان تلاش مي كرده اند و بسياري از آنان چه در جريان انقلاب و چه پس از آن خدمات بسياري به اين ملت كرده اند و در راه دفاع از حقوق ملت همچون برادر گرانقدر و عزیزم جناب دکتر سعید حجاریان هزينه های سنگینی چون ترور و جانبازی را پرداخته اند، چه مشکلی را حل می کند؟ آیا این دستگیری ها خود برمشکلات حکومت و انحرافش از جاده حقیقت و صواب نمی افزاید؟ به فرض که حکومت عزیزان زندانی ما را وادار به اعترافات دروغین و سناریوهای شکست خورده و نخ نمایی مانند اینکه از خارج دستور گرفته و یا به دنبال انقلاب مخملی و امثال آن بوده اند، کرد، طراحان این سناریوها مطمئن باشند تاریخ مصرف این نوع دروغ پردازیها و تهمت ها گذشته است و نه تنها بر ملت مؤمن و هوشیار اثر نخواهد گذاشت که فاصله و اختلاف نظر مردم با حاکمیت را بیش از پیش عمیق می کند. آیا این بازداشت ها با ضوابط اسلامی و اخلاقی منطبق است؟ آیا این دستور اسلام است که جوانان مظلومی كه روش شما را قبول ندارند به نام اسلام بازداشت و زندانی کنید؟ آیا اینها خوارج هستند و دست به سلاح برده اند؟ مگر قرآن کریم نمی گوید "محمدٌ رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم / محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند"؟ آیا رو در رو قرار دادن نیروهای سپاه و بسیج و یا نیروی انتظامی - که همگی در جهت امنیت و نظم و نگاهبانی از مرزهای کشور باید با دشمنان خارجی و یا اشرار داخلی مقابله نمایند - با مردم به مصلحت نظام است؟ در اینجا لازم می دانم به مسئولین صدا و سیمای دولتی یاد آور شوم، کسانی را که شما آشوبگر می نامید همین مردمی هستند که هر گاه حکومت نیاز به حضورشان دارد، آنان را ملت غیور و همیشه در صحنه می نامد، هر چند ممکن است افراد شرور آموزش دیده ای در جمع آنان نفوذ كنند و برای آسیب زدن به اجتماعات آنان و صحه گذاردن بر تبلیغات رسانه های حکومتی دست به هر کاری بزنند. بی تردید این شیوه تبلیغات و اتهام های واهی نفرتی عظیم در میان مردم برای بنگاه عریض و طویل اطلاع رسانی دولتی به وجود می آورد چرا که نجابت مردم هيچگاه به آنان اجازه تخريب و زيان رساندن به اموال عمومي و یا خصوصی را نمي دهد، اگر چه مسئولیت و وبال این حوادث بر گردن كساني است كه امكان تشكيل تجمعات مسالمت آميز را براي مردم فراهم نكرده اند. چگونه است تجمعات و تظاهراتی که توسط نهادهای حکومتی ترتیب داده می شود هرگز مورد تعرض قرار نمی گیرد ولی اعتراض منتقدان حکومت همیشه با تهدید، ارعاب و آشوب عده ای مواجه می گردد؟! چگونه است در تجمعاتی که توسط نهادهای حکومتی برگزار می شود افرادی تحت عنوان اخلال گر و یا آشوب طلب مشاهده نمی شوند ولی در هر نوع تجمع انتقادی و مسالمت آمیز این افراد حضوری پر رنگ در جهت بر هم زدن نظم و آرامش عمومی دارند؟! چگونه است که در تجمعات حکومتی عوامل و عناصری تحت عنوان لباس شخصی، گروه فشار و یا عوامل خودسر حضور ندارند ولی اگر تجمع و گردهمایی منتقدین برگزار گردد حضوری گسترده و رعب انگیز دارند؟! و چگونه است که تاکنون این افراد در هیچ دادگاهی محاکمه نشده اند؟! سلب اعتماد عمومي خسارتي جبران ناپذير است كه حداقل كشور را در برابر تهديدهاهاي خارجي آسيب پذير مي سازد و چنانچه خدای ناخواسته تهدیدی خارجی متوجه ایران شود حكومت پشتيباني مردم را از دست خواهد داد. آیا بهتر نیست حکومت به جای رفتار خشن و تهدید و ارعاب و دستگیری و تیر اندازی و ضرب و شتم و کشتار برخوردی اخلاقی نسبت به مردم داشته باشد؟ مگر علي‌ابن ابي‌طالب (ع) نفرمود: "به خدا سوگند اگر هفت اقليم را ‏به من دهند تا به مورچه ای ستم روا داشته پوست جوى را از آن بگيرم ، هرگز نمي¬كنم"؟ آيا پیشوایان دینی ما با مردم به گونه ای رفتار مي كردند كه جرأت انتقاد نداشته باشند؟ آیا این نوع رفتار، اعتقادات مردم نسبت به اسلام، را خدشه دار نمی کند؟ و این جفای به اسلام نیست؟ قرآن کریم به پیامبر رحمت للعالمین (ص) خطاب می کند: "وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ / و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً مردم از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند"

۴- آزادي جوهر انسانيت است و همچنان كه از ديرباز تا كنون در تعاليم پيامبران و پيشوايان ديني و انديشمندان و همچنین اعلاميه ها و بيانيه هاي حقوق بشري امروزين مطرح شده است از حقوق سلب ناپذير انسان است. بنيادي ترين آرمان انقلاب اسلامي نيز آزادي بوده و در اصل ۲۷ قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز صراحتاً آزادي تشكيل اجتماعات به رسميت شناخته شده است. پس چرا در برابر اين حق مشروع و مسلم ملت مقاومت مي شود و اجازه راهپیمایی داده نمی شود؟ حکومت که خود را اکثریت می داند از چه بیمناک است؟ حاکمیت که همه امکانات مادی و نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و تبلیغاتی را در اختیار دارد و معتقد است منتقدان و معترضان اقلیتی بیش نیستند! حکومتی که مدعی ممتاز ترین دموکراسی در جهان است حداقل همانند آنها رفتار نماید، در همه دموکراسی های امروز جهان اجازه راهپیمایی و یا اعتصاب و یا تحصن را به اقلیت می دهند و مسئولیت حفظ امنیت از آ ن را نیز حکومت به عهده می گیرد. من به عنوان یک شهروند و از باب النصیحه لأئمه المسلمین به حکومت توصیه می نمایم با پافشاری بر یک کار نادرست کاری نادرست تر انجام ندهید و ایران عزیز را دچار آسیب پذیری در برابر تهدیدات خارجی نکنید و با تمسک به بهره برداری بیگانه صدای حق طلبانه مردم خود را خاموش ننمایید. بدانید آبروی اسلام و نظام و جمهوریت آن با هیچ مصلحتی قابل معاوضه نیست. امیر مومنان (ع) می فرماید: " بهترين مردم نزد خداوند كسى است كه درستكارى را بر نا درستی ترجیح دهد، هر چند درستكارى، به زيان او باشد و موجب اندوه او شود و بدكارى برای او سود آور باشد و به مال و اعتبار او بیفزاید" نهج البلاغه - خطبه 125

به نوبه خود ، با دلي پر از اندوه با خانواده های دردمند تمامی قربانيان، مجروحان و آسیب دیدگان حوادث روزهاي اخير و خانواده های صبور و مقاوم زندانیان سر افرازی که جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق ملت جرمی مرتکب نشده اند اظهار همدردي مي نمایم و به همهء عوامل و عناصر دخیل در این التهابات و تنش آفرینیها و کسانیکه به نام دفاع از اسلام و انقلاب و نظام خشن ترین برخوردها را نسبت به مردم بی دفاع روا می دارند متذکر می گردم این رفتارها باعث سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد که: "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم / حکومت با کفر باقی می ماند ولی همراه با ظلم هر گز پایدار نمی ماند".

من در مراحل مختلف انقلاب حضور داشته ام، 5 بار از سوی امام خمینی (ره) در مسئولیت های مختلف منصوب شدم، 2 بار در مسئولیت وزارت کشور قرار گرفتم، 2 بار به مجلس راه یافتم و در طول دوران جنگ در جبهه ها حضور داشتم. برادرانم بارها در طول جنگ مجروح شدند و نهایتا یکی از آن ها به فیض شهادت نائل آمد و یکی دیگر از آنها که از قافلهء شهدا جا مانده بود، در پی انجام وظیفهء نمایندگی به سوی رحمت حق شتافت. همواره دل در گرو اسلام و انقلاب و ایران داشته ام و در این راه آنچه را وظیفهء دینی و ملی خود دانسته ام انجام داده و می دهم اگر چه برای خود و یا خانواده ام هزینه داشته باشد، چه آنکه بر سر همین آرمانها و عقایدم و دفاع از آنچه حق می پنداشتم زندان جمهوری اسلامی را نیز بدون کمترین شکوه و شکایتی تحمل نمودم و با هیچ کس غیر از خدای خود معامله نکرده و نخواهم کرد (ان شاء الله). بسیاری از دوستانم را به یاد می آورم که در راه دفاع از اسلام و میهن در دوران انقلاب و در جبهه های نبرد به شهادت رسیدند و امروز نظاره گر من هستند که آیا در قبال از دست رفتن آرمان های انقلاب و عزت ایران با بی تفاوتی تنها نظاره گر هستم و یا در حد توانم به وظیفه خود عمل می کنم، به تعبیر هشدار دهنده امام خمینی در ماجرای کاپیتولاسیون: "آن آقاياني كه مي گويند بايد خفه شد، اينجا هم بايد خفه شد؟ … والله، گناهكار است كسي كه داد نزند؛ والله، مرتكب كبيره است كسي كه فرياد نكند"

۶- در خاتمه 2 فراز از بيانات اميرمومنان (ع) در نامه خطاب به مالك اشتر را ياد آور مي شوم، تا حکمرانان نظام جمهوري اسلامي که از آغاز سوداي تحقق حكومت آرماني شيعه را در سر داشته اند به ارزيابي خویش بنشینند كه آيا راهي كه در پيش گرفته اند راه امام علي (ع) است؟

کلام اول: قلب خويش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حيوان درنده اي نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنيمت شماري زيرا آنها دو گروه بيش نيستند : يا برادران ديني تواند و يا انسانهائي همچون تو.

کلام دوم: بپرهیز از ریختن خون‏ها بناحق، زیرا که هیچ چیز، مانند ریختن خون حرام سبب غضب خدا و بزرگی عقوبت ‏حق تعالی، و زوال نعمت و کوتاهی عمر دولت نمی‏شود، پس حکومتت را با ریختن خون حرام تقویت مکن که همین سبب ضعف و سستی و نابودی آن می‏گردد.

بار دیگر به ارباب حکومت این آیه را متذکر می گردم که:

ألَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و حقّ خاشع گردد؟!
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم / تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال
والسلام علي من اتبع الهدي
عبدالله نوری
01/04/1388


نامه مهدی کروبی به ضرغامی: مدافعان دولت احمدی نژاد مروج اسلام متحجر و اسلام طالبانی هستند
سه شنبه 2 تير 1388

بسمه تعالی

جناب آقای مهندس ضرغامی
رئیس محترم سازمان صداوسیما

با سلام
عملکرد صداوسیما در چگونگی انعکاس موج عظیم اعتراضات آرام مردم در سطح کشور به خصوص مردم شریف و قهرمان تهران پس از انتخابات بی نظیر ۲۲ خردادماه هر بیننده و شنونده منصف و علاقه مند به امام و نظام جمهوری اسلامی را به تحیر واداشت. آیا آنچه که مردم شریف ایران در این چند روز خواستار آن بوده و هستند جز احقاق حق و صیانت از آرای خود بوده است؟

عدم اطلاع رسانی مناسب از خواست واقعی ملت و انتشار اخبار تجمعات آرام میلیونی به خصوص در روز دوشنبه ۲۵ خردادماه که همگان آن را با راهپیمایی ایام انقلاب مقایسه نموده و حتی قابل قیاس با راهپیمایی های مرسوم ۲۲ بهمن نبوده با رسالت رسانه ملی سازگار است؟

آیا ضرب و شتم و کشتار مردم بی گناه که غالبا توسط نیروهای لباس شخصی انجام می شود و انعکاس وارونه آن در صداوسیما جزو رسالت رسانه ملی است؟

آیا حمله به کوی دانشگاه توسط لباس شخصی ها که نمایندگان مجلس و مراجع رسمی و حتی مقام معظم رهبری نیز بر آن تعریض داشته اند و نسبت دادن این خشونت ها به انبوه جمعیت معترض به نتیجه انتخابات و تشبیه آنها به منافقین سال های ۶۰ جزو رسالت رسانه ملی است؟ آیا نسبت دادن آتش سوزی ها و آتش زدن مساجد و تخریب اموال ملت که حسب اطلاعات واصله غالبا از سوی لباس شخصی هاست و البته ممکن است بعضا تعدادی عناصر نفوذی هم سوءاستفاده کنند جزو رسالت رسانه ملی است؟ آیا مردمی که الله اکبرهای شبانه سر می دهند مسجد آتش می زنند؟

آیا این صداوسیما همان صداوسیمایی است که حسب فرمایش امام باید کارخانه آدم سازی باشد؟

آیا نمایش اینگونه ای اعتراضات مردمی به نوعی تطهیر منافقین سال های ۶۰ نخواهد شد.

آیا عملکرد صداوسیما، بی اعتمادی مردم را به نظام جمهوری اسلامی افزایش نخواهد داد. نشان دادن صحنه های ضرب و شتم وحتی کشتار رقت انگیز جمعی از مردم دل اینجانب را به شدت آزرده کرده است و به گمان من در صورت عدم دخالت نیروهای لباس شخصی و انتظامی و فرضا نیروهای نفوذی و اغتشاشگر این صحنه های دلخراش به وجود نمی آمد اما آیا انعکاس آن در صداوسیما و نسبت دادن آن به جمعیت میلیونی جزو رسالت رسانه ملی است.

جناب آقای ضرغامی، به خوبی می دانید که آنانی که امروز از دولت آقای احمدی نژاد حمایت می کنند کسانی هستند که مروج اسلام تحجر و اسلام طالبانی هستند که نقطه مقابل تفکر حضرت امام قرار دارند و مردمی که معترض به نتایج انتخابات هستند به نتیجه انتخاباتی معترضند که در یک فرایند مهندسی شده و تقلب های فراوان، فردی را به عنوان رئیس جمهور آینده اعلام کرده است که بتواند مجری تفکر متحجرانه و تفکر نشات گرفته از مکتب آقای مصباح یزدی باشد.

جناب آقای ضرغامی عملکرد رسانه ملی قبل از انتخابات که ترویج دروغگویی، هتک حرمت، اتهام زنی، استفاده نادرست از رسانه ملی برای یک کاندیداست جای بحث طولانی دارد که در یک فرصت مقتضی باید به آن پرداخت. از شما به عنوان رئیس این رسانه ملی اکیدا می خواهم پیام این مردم عزیز و شریف را دریابید و رویکرد رسانه ملی را در چگونگی انعکاس اعتراضات آرام مردمی اصلاح نمایید و بیش از این مردم را برای کسب اطلاعات و اخبار به سمت رسانه های خارجی سوق ندهید.

مهدی کروبی