لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۴۵


لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۴۵

* مجلس آنجایی است که ملت هست: فردا مشروطه در بهارستان تکرار می‌شود
* بیانیه دفتر تحکیم وحدت در خصوص چهاردهم مرداد ماه سالگرد فرمان انقلاب مشروطیت
* بیانیه جبهه ملی ایران
* با من به تماشا بیایید: همه مادران من/ روایت روز دوشنبه



مجلس آنجایی است که ملت هست: فردا مشروطه در بهارستان تکرار می‌شود
از مشروطه 103 سال و از انقلاب اسلامی 30 سال می‌گذرد، اما هنوز در ایران نوعی سلطنت مطلقه حکمفرماست؛ ملت را تهدید و به تقلید کاریکاتوری از انقلاب 57 متهم می‌کنند، مردم را تحقیر می‌کنند و سر به سقف می‌کوبند، می‌گیرند و می‌زنند و می‌کشند و همه را به گردن دشمن می‌اندازند. پاسخ ما چیست؟
فردا هم سالگرد صدور فرمان مشروطیت است و هم روز تحلیف یک کودتاچی؛ مثل همیشه باز تاریخ تکرار می‌شود و مثل همه‌چیز ایران، متناقض در متناقض. صد سال پیش مردم معترض به یک شاه مستبد فهماندند که قانون و مجلس نیاز دوران جدید است و تمام تلاش‌ها در جهت محدود کردن قدرت افسار گسیخته آن مستبد و مستبدان احتمالی دیگر بود. اکنون بعد یکصد سال، شاید با یک پله عقبگرد به نسبت زمان، باز سعی می‌کنیم حقوق خودمان را مطالبه کنیم و یک مستبد را وادار کنیم که سر جایش بنشیند و در حد خود سخن بگوید.
چندی پیش دومین «موج آفرینی» را با هدف ایجاد تجمع میلیونی و آرام در میدان بهارستان و اطراف مجلس در روز چهارشنبه ۱۴ مرداد پیشنهاد دادیم. پیشنهاد این تجمع هم در بیش از نیمی از ایده‌های رسیده به «موج سبز آزادی» موجود بود و هم از سوی وبلاگ‌ها و وبسایت‌های زیادی مورد تاکید قرار گرفته بود.
قرار بر این است که در روز تحلیف رئیس دولت کودتا، مردم در مقابل مجلس بهارستان تجمع کنند و نگذارند که به دور از صدای اعتراض آنان، این رئیس دولت کودتا، سوگند دروغ بخورد و خود را حافظ حقوق ملت معرفی کند. مردم قرار است در این تجمع که از ساعات آغازین صبح روز چهارشنبه انجام خواهد شد، از نمایندگان خودشان بخواهند با عدم حضور در مراسم تحلیف، به ملت بازگردند و مجلس تحلیف را از رسمیت بیندازند. مردم باید به نمایندگانشان بگویند که با حضور در جلسه تحلیف یک فرد متقلب، دیگر نماینده واقعی مردم نخواهند بود؛ بلکه در نگاه ملت، اعتبار و امتیازدهندگان به دولت کودتا به حساب خواهند آمد.
پیشنهاد می‌کنیم موج آفرینان از ایده‌هایی که خود و دیگران برای این تجمع پیشنهاد کرده‌اند، استفاده کنند. ما به طور خاص ایده‌هایی را پیشنهاد می‌کنیم که فضای تجمع روز بهارستان را از حالت خشونت‌بار و درگیری خارج و به یک اجتماع شاد مردمی تبدیل کنند. استفاده از عروسک، صورتک، بادکنک، بادبادک، رنگ‌پاشی، پلاکاردهایی در تمسخر و تحقیر کودتا و تاکید بر اراده ملت برای اینکه نگذارند دولت کودتا آنها را ناامید و منفعل کند، از جمله کارهای ممکن برای رسیدن به این منظور است. همچنین در صورت ممانعت احتمالی از حضور در اطراف بهارستان یا اشباع شدن فضای میدان، مسیرهای منتهی به میدان استقلال (خیابان جمهوری)، میدان شهدا (خیابان پیروزی)، میدان امام خمینی و بازار تهران، گزینه‌های پیرامونی جایگزین هستند.


بیانیه دفتر تحکیم وحدت در خصوص چهاردهم مرداد ماه سالگرد فرمان انقلاب مشروطیت
سه شنبه، ۱۳ مرداد، ۱۳۸۸
به گزارش خبرنامه امیرکبیر متن بیانیه دفتر تحکیم وحدت به شرح زیر است:

کودتا و دادگاه های قرون وسطایی تنها دستاورد انقلاب مشروطه

بعد از گذر بیش از یک قرن از اغاز مبارزات دموکراتیک در ایران دستاوردهای جنبش مشروطه و در پس ان نهضت ملی شدن صنعت نفت و نیز انقلاب اسلامی با بن بستی جدی روبرو گردیده است. جنبش مشروطه منجربه تحول خواست های اساسی نیروهای محرکه اجتماعی گردید.این جنبش درآغازِ کار با خواست های کاملاً سنتی و ریشه دارو به منظور اعتراض به افزایش حقوق گمرکی برپا می شود و آنگاه، در سیر حوادث و مشی وقایع، پا به مرحله گذار می گذارد و به ابتکار روشنفکران در«عدالتخانه» تبلور می یابد و سرانجام با یک تعبیر انقلابی از این واژه به معنای مجلس شورای عدالت و مجلس شورای ملی به جای نظام دیرین «دیوان خانه عدلیه» به خواست اصلی جنبش تبدیل می شود.
اعتراض های جمعی در ایران غالباً هنگامی پدید می آمد که دستگاه حکومت و طبقه حاکم به حقوق اولیه مردم و یا گروه خاصی که که آنرا حق مسلم و گرانبهای خود می دانستند تجاوز می کرد و بدین ترتیب آنان را از بخشی از حقوق سنتی خویش محروم می ساخت. این گونه قیام ها در ایران و جوامع دیگر امری متداول بوده است.
این قیام در انقلاب مشروطه با بروز شکاف های عمیق در دستگاه حاکمه و تشدید روزافزون اختلاف های داخلی شعار تازه ای را شکل داد. بدین گونه، از همان آغاز کار در مرحله نخست شعار محوری شورش از خواست اقتصادی به خواست سیاسی- اقتصادی تحوّل پیدا کرد.
عدالتخانه یعنی جایی که در آن به «عدل» و «مساوات» با همه رفتار شود.. در این دوره است که به بسط مفهوم «عدالتخانه» می پردازند و آنرا از «دادگاه صالحه عادله» در هر شهری به مفهومی بسیار نزدیک به سلطنت مشروطه ارتقاء می دهد. و در مرحله سوم خواست های انقلابی از سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه تحول یافت.
این پروسه گامی موثر در خواسته های ناب دموکراسی خواهانه در ایران بوده است. تا پیش از نهضت مشروطیت، در دوران استبداد قاجار هیچ زمینه ای برای پیدایی و تشکّل احزاب سیاسی وجود نداشت. نیروی متشکل سیاسی غیر روحانی که بتواند نقش اپوزیسیون دولت و در معنای عام آن حکومت را به عهده بگیرد، در میان نبود. چنین نقشی عملاً به عهده روحانیون بود. تقسیم قدرت اجتماعی دوسو داشت، یا در حیطه اقتدار دین بود، یا در حیطه اقتدار سلطنت که در معنای عام از آن به "دولت" تعبیر می شد. به همین جهت از شاه و صدراعظم و وزرایش به رؤسای دولت و از مراجع و مجتهدان به رؤسای "ملّت" تعبیر می شد. انقلاب مشروطه گامی موثر در توسعه نیروی محرکه و نقش افرینی مردم در ثبت وقایع بود.
قانون اساسی مشروطه راهکاری در برابر انسداد دولت قانونی در مقابل دولت قانونمند بوده است دستاورد انقلاب مشروطه در قالب ازادی های مدنی و نیز حضور برای نقش افرینی زنان با گذر بیش از یک قرن دچار اسیب های فراوان گردیده است که اخرین نمونه ان کودتای سازماندهی شده 22 خرداد بود که منجر به تحقیر اعتماد ملت ایران و در پس ان خشونت گرایی شد که اتش ان مردم مان را داغدار نموده است.
مجموعه این ناکامی ها درعرصه های اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و اجتماعی موجب می گردد که، آزاد اندیشان و فعالان سیاسی برای برون رفت از نظام استبدادی تغییر وضع موجود و استقرار قانون کوشش نمایند. فرایندی که زمینه ساز جنبش سبز مردم ایران برای نیل به آزادی و عدالت گردیده است.
چهاردهم مرداد یاداور تمامی تلاش ها برای ازادی خواهی ،عدالت طلبی و صلح خواهی ملت ایران است که امسال با تحلیف فردی همراه خواهد بود که ایران به او بی اعتماد است و نا کار امدی خود را در چهار سال گذشته نشان داده است. و قاعدتا ایران را به سوی سقوط هدایت خواهد نمود.
کودتای 22 خرداد در حذف سرمایه های کشور نشان داد تنها استعداد کنونی ایران محمود احمدی نژاد است که در حال حاضر عامل گسترش اقتصاد مصرف محور ،فقر و فساد است که انقدر کشور را به فساد کشانیده است که از خود حرف راست گفتن و از مردم حرف راست شنیدن را سلب کرده است.و نهایتا مافیای نظامی و اقتصادی با گسترش فساد از طریق توزیع پول های نامشخص و افزودن بر حجم دروغ پردازی و ریا و تقلب در انتخابات او را برای بار دوم رییس جمهور کرده است.
مشروطه امال و ارزو های ملت ایران بود در حالی که بعد یک قرن ارزوی تاسیس عدالت خانه با افسوس برگزاری محاکمات قرون وسطایی همراه است محاکمات منتشر شده از سوی حاکمیت میلیتاریست ان قدر مضحک بود که هر فردی می توانست پرواز روح سعید امامی و محفلی ها را برفراز این دادگاه احساس کند .با وجود اعترافات ساختگی و غیر قابل پذیرش انچه که از برگزاری این دادگاه استنباط می شود ایجاد توجیهات بی ثمر برای تحمیل اقای احمدی نژاد به ملت از یک سو و نیز اولین هشدار ها برای از میدان خارج کردن اپوزسیون رسمی و قانونی از چرخه رقابت می باشد.
در استانه سالگردفرمان مشروطه دفتر تحکیم وحدت بار دیگر برگزاری محاکمات غیرقانونی با ادعای بی پشتوانه انقلاب مخملی را محکوم نموده ونگرانی خود را از وضعیت بازداشت شدگان و نیز نحوه اعتراف گیری ها اعلام میدارد و بار دیگر پشتیبانی قاطع خود را از جنبش سبز ایران اعلام میدارد.
ومن الله الصابرین

اتحادیه انجمن های اسلامی کشور
دفتر تحکیم وحدت


بیانیه جبهه ملی ایران
صد سال بعد از گذشت انقلاب مشروطیت و مبارزه برای آزادی و عدالت، مردم ایران هنوز برای تحقق الفبای اولیه دموکراسی و آزادی با نظام استبدادی مذهبی در جدال می باشند.

در زمانیکه که نظام های استبدادی خودکامه حاکم بر اکثر جوامع بشری بودند و ارزش های انسانی برای حاکمان معنا و مفهومی نداشت و در فرایند جنگ ها سرنوشت سکنه کشور مغلوب غالبا در کشتارجمعی، یا اسارت جمعی و بردگی خلاصه می شد، مدیران و مدبران سرزمین ایرانی ما بنیانگذار نظم و نسقی جدید مبتنی بر همزیستی اجتماعی– فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و آزادی مذهبی بودند. آئینی که در حدود یک هزار سال دوام داشت. اما پس از آنکه جامعه ایران در فراز و نشیب های سیاسی و اجتماعی در معرض تهاجم های پی در پی اقوام بادیه نشین و عشیره نشین قرار گرفت و مقهور نظام های استبدادی گردید، با مبانی دو فرهنگ متفاوت و ستیزه جو روبرو گردید: یکی مبتنی بر فرهنگ تک - بعدی و خودکفا و متعارض با فرهنگ چند بعدی ایرانی و نفی کننده و عقیم کننده ارزش های متفاوت آن، دیگری مبتنی بر فرهنگی نهیلیستی (نیست گرایی) که با مفاهیم همزیستی و همکاری بیگانه بوده و امنیت واقعی خود را در نابودی مخالفین جستجو می کرد. گو اینکه در گذر زمان اندیشمندان ایرانی به ویژه دیوانسالاران موفق شدند تا حدودی مهاجمان را به ارزش های اجتماعی و سیاسی خود فرهیخته سازند، ولی از سوی دیگر جامعه ایرانی وارث آئین ها و قوانین شوم و غیر انسانی حکام مهاجم از لحاظ مدیریت و اداره جامعه گردید. بطوریکه رویه و تصمیمات خودسرانه آنان به ویژه در امور کیفری مانند قتل عام، شکنجه، مکحول نمودن بینایی، قطع و جرح اعضای بدن و غیره اثرات خاص خود را در رویه و روش استبدادی حکام بعدی به ارث گذاشت.

تاسف بارتر آنکه از آغاز قرن نوزدهم که ایران عملا در طیف دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی غرب و مظاهر استثماری آن قرار گرفت، حکام وقت به سبب اتصاف به سرشتی ژانوسی استبدادی و استعمار پذیری، بیش از پیش در ایفای وظایف و مسئولیت های ملی و تاریخی خود ناتوان و آسیب پذیر شدند. چنانکه در طول یکصد و سی سال حکومت استبدادی آنها، ناتوانی آنان در عرصه های گوناگون نه تنها منجر به از دست رفتن سرزمین هایی در شمال ارس و اترک، مشرق و جنوب شرقی و شمال غربی شد، بلکه در نیمه دوم قرن مزبور مجبور به پذیرش معاهدات تجاری مخرب اقتصاد داخلی و واگذاری امتیازات مشابه و رقابتی به دو قدرت استعماری زمان یعنی انگلستان و روسیه شدند.

مجموعه این ناکامی ها و نافرجامی ها در عرصه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی موجب گردید که نواندیشان، آزاد اندیشان، آگاهان و فعالان سیاسی برای برون رفت از نظام استبدادی و استعمار زده وقت، تغییر وضع موجود و استقرار قانون را به معنای روز خود تبلیغ و تجویز نمایند. روندی که زمینه ساز جنبش مردم ایران برای نیل به آزادی و عدالت خواهی گردید که فرآیند آن انقلاب مشروطیت و پیروزی آن شد. بی شک این رویداد در زمانی که در دو قاره آسیا و آفریقا فقط شش کشور ظاهرا مستقل (ژاپن، چین، ایران، عثمانی، حبشه، لیبریا) وجود داشت، از اهمیت خاصی برخوردار بوده واحتمالا بنحوی در انقلاب ۱۹۰۸ ترک های جوان و انقلاب مشروطه ۱۹۱۱ چین موثر بوده است.

با اینکه دولت مشروطه تنها پس از یک سال با مشکلات، محدودیت ها و تحمیلات قدرت های استعماری از جمله عهدنامه ۱۹۰۷ ( ناظر به تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ )، استبداد صغیر، دوران فترت و بالاخره اشغال ایران در جنگ بین الملل اول مواجه گردید، ولی نمایندگان منتخب ملت ایران تا مجلس چهارم در حفظ و دفاع از منافع و مصالح جامعه ایران صادقانه کوشا بودند.

دریغا که پس از اتمام جنگ بین الملل اول اگر چه نظم نوین جهانی در محدوده میثاق جامعه ملل به ویژه اصل آزادی تعیین سرنوشت مردم از یکسو و بروز انقلاب اکتبر روسیه از سوی دیگر به ویژه پس از نا فرجامی و ناکامی وقوع انقلاب کارگری در اروپا و چرخش از استراتژی انقلابی به استراتژی دفاعی و درون گرا بعد از ۱۹۱۹، که فضا را برای رشد و تحقق ارزش های مشروطیت فراهم نموده بود ولی جامعه ایران با کودتای استبدادی ۱۹۲۱ و استقرار مجدد حکومت استبدادی مواجه گردید. گواینکه در دوره بیست ساله نظام استبدادی اقداماتی در زمینه نوسازی جامعه انجام گرفت ولی نظام مشروطیت عملا تعطیل و آزادی مورد نظر ملت در محاق نظام استبدادی وقت قرار گرفت. اگرچه در طول جنگ بین الملل دوم و بعد از آن در مقاطعی به ویژه دوران سه ساله نهضت ملی کردن نفت، جامعه ایران از برخی اصول و مضامین آزادی از جمله آزادی بیان، قلم، مطبوعات، احزاب، تجمعات، و نقش فعال قوه مقننه بهره مند گردید اما نهضت ملی شدن صنعت نفت با تمام اثرات فراگیر داخلی و خارجی آن مقهور کودتای ننگین ۲۸ مرداد گردید و بار دیگر استبداد در کسوت مشروطیت به حیات خود ادامه داد.

دریغ و درد آنکه در زمانیکه ارزش های جهان شمول بشری مندرج در منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سر لوحه قوانین اساسی بسیاری ازکشورها قرار گرفته بود و در پرتو جنبش های استقلال طلبانه و آزادیخواهانه تعداد کشورهای مستقل آسیایی و آفریقایی از شش کشور به بیش از یک صد کشور افزایش پیدا کرده بود و مردم ایران که از فرایند مشروطیت استبداد زده به رنج و درد آمده بودند برآن شده بودند که در پرتو جنبش همگانی ۱۳۵۷ نظم نوینی را بر اساس آزادی، مردم سالاری و حکومت قانون بنا نمایند، ولی غافل از اینکه این انتظارات دولت مستعجلی بیش نبود واز درون و لابه لای حوادث پیش آمده چون گروگان گیری، جنگ تحمیلی هشت ساله و غیره استبداد مذهبی با تمام ویژگی هایش در مقام چالشگری نسبت به حقوق بشر و آزادی های اساسی برآمد. جویندگان مردم سالاری و حکومت قانون یا به حاشیه رانده شدند و یا در زندان ها جای گرفتند و برخی نیز مجبور به جلای وطن گردیدند و اسف بارتر اینکه اصلاح طلبان و طالبان تغییرات مسالمت آمیز برخاسته از دورن همین نظام مذهبی نیز بتدریج سرنوشتی مشابه غیر خودی های اعلام شده پیدا نمودند. مردم ایران با صد سال تجربه پای صندوق رفتن حضور در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را امری ضروری برای رفع نا بسامانی ها و نارسائی های موجود در امور داخلی و خارجی و پایان دادن به ادامه وضع موجود تشخیص دادند و به این امید که با شرکت درانتخابات به این مقصود مهم دست می یابند در آن شرکت نمودند.

غافل از اینکه فرآیند انتخابات مورد بحث از قبل بنفع نامزد مورد نظر نظام که شکستش قطعی بنظر می رسید تنظیم و مهندسی شده بود و به طرزی ناشیانه، عجولانه و نابخردانه پیروزی کاندیدای نظام حاکم اعلام شد. وقتی حکومت انحصار طلب و تمامیت خواه با اعتراض آرام، مسالمت آمیز، قانونمند و متمدنانه میلیونی مردم روبرو می گردد به اقتضای طبیعت استبدادی اش در مقام سرکوبی معترضان قانونمند برآمده به ضرب و شتم، زندان، شکنجه و کشتار آنان دست می یازد. اقداماتی که نه تنها انزجار داخلی بلکه اعتراض و انتقاد جهانی را در پی داشته است.

شگفت آنکه در آستانه روز ۱۴ امرداد که یاد آور روز غرور آفرین پیروزی انقلاب مشروطیت و فداکاری های شهدای راه آزادی و عدالت است، مردم ایران پس از گذشت یک صد سال از این وریداد هنوز برای تحقق الفبای اولیه آزادی و دموکراسی با نظام استبدادی مذهبی روزدر مبارزه هستند. آنهم در شرایطی که خواست ها، درخواست ها، و استدلال های مسالمت آمیز و قانونمند آنها با واکنش های خشونت آمیز مواجه می شود. اسف بارتر اینکه در آستانه روز ۱۴ امرداد که یاد آور پیام آزادی و آزادگی پدران آنهاست و ظاهرا می بایست با شادمانی و شادی برگزار گردد، مردم ایران باید شاهد مراسم تحلیف فردی باشند که منصوب فرایند شمارش مخدوش آرای انتخابات و احراز کننده غیر مشروع مقام ریاست جمهوری است و بدین ترتیب جو ارعاب، اخافه، خشونت و کشتار جاری با این رویداد نامیمون رقم زده می شود. غافل از اینکه مردم ایران با الهام و پیام برگرفته از ندای آزادی و عدالت خواهی پدران خود در یک صد سال گذشته و با اعتقاد و پای بندی به ارزش های جهانشمول حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تعهدات بین المللی ناشی از آن، قویا در راه تحقق آزادی و مردم سالاری کوشا بوده و برآن هستند که جنبش آزادیخواهی را به سر منزل مقصود یعنی استقرار دموکراسی و حقوق بشر و حکومت قانون برسانند.

جبهه ملی ایران ضمن تاکید به همبستگی هر چه بیشتر صفوف کنشگران آزادی و مردم سالاری آنها را به ادامه اعتراضات آرام و مسالمت آمیز برای پایان دادن به وضع خفقان آور موجود و مظاهرغیرانسانی آن فرا می خواند و بر این باور است که رودهای کوچک و متفرق مقاومت و مبارزه مردم سرانجام چون سیل به دریای خروشان آزادی می‌پیوندند.

تهران - جبهه ملی ایران
۱۰/۵/۸۸


با من به تماشا بیایید: همه مادران من/ روایت روز دوشنبه
سه شنبه13 مرداد 1388
روایت یکی از مادران کمپینی از روز دوشنبه

تغییر برای برابری - دوشنبه 12 مرداد سال 1388 . ساعاتي پس ازمراسم تنفيذ احمدي نژاد ، خيابان ولي عصر واكيپ هاي ضد شورش و لباس شخصي ها مستقر ؛ و حضور مشهود مردم در پياده روها. با من به تماشا بیایید:
زني دست بچه سه چهارساله اش در دست از عرض ميدان ولي عصر با عجله عبور مي كند با نگاه به وانت هاي مشكي لندكروز مملو از نيروهاي ضد شورش كه به سرعت ميدان را دور مي زند مادر مي گويد :‌بالا تظاهراته دارند ميرن .
جمعيت از پياده رو غربي خيابان ولي عصر از ونك به سمت جنوب سرازير مي شود فشردگي جمعيت خودروهاي عبوري را به تشويقشان وا مي دارد بوق ممتد انگشت هاي بلند شده مردم را به همراه دارد . جمعيت كه پيوسته مي شود تظاهرات شكل مي گيرد. كاركنان بيمارستان ها فروشگاه ها و ساختمان هاي مسير نگاه تحسين آميز و تشويق آميزي دارند. سرنشينان خودروها علامت پيروزي را از شيشه ها نثار جمعيت مي كنند. موتور سيكلت هاي قرمز رنگ با كلاه خود و باتوم از راه مي رسند جمعيت را بي محابا به باد كتك مي گيرند فريادهاي اعتراض به خصوص از جانب زنان فضا را مي شكند جمعيت به همه سو گريز مي زند شليك ممتد گاز اشك آور همه را به سرفه واشك وا مي دارد. با بي رحمي تمام به داخل ساختمان هايي كه مردم پناه برده اند چندين گلوله گاز اشك آورشليك مي شود. پلاك هاي خودروهايي را كه معترضانه بوق ميزنند می كنند. چندين جوان بي باكانه موتور سيكلت لباس شخصي را كه پلاك را كنده اند دنبال مي كنندو آن ها سراسيمه پا به فرار مي گذارند. نيروهاي سركوب مستاصل به هر سويي هجوم مي برند نقطه اي را پراكنده مي كنند چند ده متر بالاتر يا پايين تر دوباره مردم تجمع كرده و شعار مي دهند مردم به راحتي حاضر نيستند خيابان را ترك كنند دست و كمر و پاي عده اي مصدوم زخمي شده ولي مانع ادامه راه پيمايي مردم به سمت جنوب (ميدان ولي عصر )نمي شود.
حوالي پارك ساعي ماموران جواني را دنبال كرده او را بي رحمانه وخشن به زير ضربات باتوم ومشت ولگد مي گيرند تي شرت او پاره پاره شده و از تنش به كف خيابان مي افتد بالا تنه كبودش مورد اصابت قرار مي گيرد جمعيت فرياد مي زند نزنيد ولش كنيد . چند زن خود را به خيابان و زير و دست وپاي مامورين مي اندازند زني ميانسال كه دهان بندي سبز بر صورت دارد دست در گردن پسر انداخته و سعي در كشاندن او به پياده رو و رها کردن او از دست گاردي ها دارد . يكي از ماموران درشت هيكل چنگ بر گردن زن انداخته او را بلند كرده و به داخل جوي آب پرت مي كند. زني جوان ديگري مضطرب و گريان و با فريادهاي جگر خراش به كمك او شتافته و خود را به سرو گردن مامور معترض آويزان مي كند. زنان و مردان ديگر به هم مي گويند برويم كمك مادرش نگذاريم پسر را ببرند .در همين حين جوان برهنه را مامورين به سمت شمال خيابان مي كشانند و او را به ترك يكي از موتورسيكلت ها سوار مي كنند و دستانش را از پشت دست بند پلاستيكي مي زنند. بلافاصله ماموري لباس شخصي به پشت موتور مي پرد و پشت پسر مي نشيند كه مانع رهايي اش از سوي زنان شود موتور سيكلت به سمت شمال خيابان حركت مي كند. زنان و چند مرد فرمانده نيروها را در پياده رو محاصره مي كنند بين او و نيروهايش جدايي مي افتد بقيه نيروها حركتشان را كند مي كنند كه فرمانده شان به آن ها ملحق شود چندين زن كه از سمت شمال به جنوب مي آيند و از دور نظاره گر فرياد هاي خشم آگين زنان اند به همراه مادر پسر و چند زن ديگر به وسط خيابان دويده و راه حركت را بر موتور سيكلت ها مي بندند. چهره وحشت زده جوان برهنه بر روي موتورسيلكت كه نگاهش غمگين و هراسان به سمت جمعيت حاضر در پياده روي شرقي است رقت انگيز و متاثر كننده است زني ميان سال مردم را تشويق مي كند بجنبيد آزادش كنيد و الا فردا بايد جسدش را از سردخانه تحويل بگيريم !
زنان و مردي ميان سال خطاب به فرمانده شان مي گويد بايد آزادش كنيد بايد آزادش كنيد.نمي گذاريم او را ببريد مگر چه كرده ؟ در پياده رو راه پيمايي كرده به چه حقي مي زنيدش ؟ با فشارهاي همه سويه ومتحد مردم و جمع شدن عده اي بيشتري از زنان و جيغ و فريادهاي آنان فرمانده سست مي شود حتي زني كه مصر است به هر قيمتي مانع بازداشت جوان بي گناه شود پاهاي فرمانده را گرفته و خودش زانو بر زمين زده و جيغ مي كشد كه محال است بذارم از اين جا بري . بايد آزادش كني.
اين صحنه مقاومت شكوه مند و انساني و همدردي بي نظير انسان ها نسبت به هم اشك شوق در چشم برخي نشاند بالاخره جوان آزاد شد و دستش در دستان زنان ، مادران به پياده رو آورده شد .
جمعيت يك صدا دست زدند و هورا كشيدند چند زن به سمت مادرش رفته و او را غرق بوسه كردند او خيس عرق و خسته از پيكاري نيم ساعته آرام بر سكوي ديواره پارك ساعي نشست و وقتي تعريف و تمجيد تشويق آميز مردم را كه دورش جمع شده و از فداكاري مادرانه اش مي گويند ، فروتنانه ميگويد : من مادرش نيستم!