نامه مردم شماره 825، 23 شهریور 1388




ماموریت وزیر کار دولت کودتا: اصلاح قانون کار، تقویت خصوصی سازی


وزیری با ماموریت از پیش تعیین شده، وزیر جدید کار، وارث لایحه ای است که کلیات آن دردولت قبلی به منظور اصلاح قانون کار تصویب شده است.
ایلنا-10شهریور 1388
با رای اعتماد مجلس هشتم به وزیر پیشنهادی کار در دولت کودتا، عبدالرضاشیخ الاسلامی به عنوان وزیرجدید کار فعالیت های خود را آغاز کرد.
وی طی سخنانی اولویت برنامه های وزارت کار و امور اجتماعی را درچارچوب سمت گیری اقتصادی-اجتماعی رژیم ولایت فقیه برشمرد و برنکاتی چون تقویت خصوصی سازی، اصلاح قانون کار، تامین امنیت سرمایه، حل مشکل بیکاری و اشتغال با آزاد سازی اقتصادی انگشت گذاشته، خاطر نشان ساخت: ”وزارت کار به تنهایی مسئول ایجاد شغل نیست بلکه مسئول سیاست گذاری و برنامه ریزی است ... برنامه های مفصلی دراین زمینه ها دارم و اجرای موفقیت آمیز آن برنامه ها با اراده مردم و نظام نه امری محتمل بلکه دردسترس است.“ این برنامه های به قول وزیرکار دولت کودتا ”دردسترس“ شامل دو موضوع پراهمیت و کلیدی می گردد که عبارتند از اصلاح قانون کار و تقویت و ارتقا خصوصی سازی!
درخصوص این مسایل خبرگزاری ایلنا 10 شهریور ماه درمطلبی تحت عنوان، ”وزیری با ماموریت های از پیش تعیین شده“ از جمله نوشت: ”... هفته گذشته هیات دولت (دولت نهم) با تصویب کلیات مربوط به لایحه اصلاح قانون کار یکی از مهمترین برنامه های این وزیر(جدید) را مشخص کرد... قانون کار که موضوع اصلی آن تنطیم روابط کارگر و کارفرماست، همواره در سی سال گذشته یکی از بحث برانگیزترین قوانین درحوزه اقتصاد کشور بوده است. تصویب لایحه اصلاح قانون کار درحالی درآخرین روزهای دولت نهم انجام شد که پیش تر رییس جمهور درمراسم تجلیل از کارگران نمونه کشور به طور تلویحی از ضرورت اصلاح قانون کار سخن گفته بود. وزیر جدید کار وارث لایحه ای است که کلیات آن دردولت قبلی به منظور اصلاح قانون کار تصویب شده است.“ به عبارت دقیق تر وزیر کار دولت کودتای باید یکی از مهمترین مسایل پیش روی رژیم درراستای آزاد سازی اقتصادی و خصوصی سازی را حل کرده و تنطیم روابط میان کارگر و کارفرما را باز تعریف کرده و منافع کلان سرمایه داران را حمایت و پشتیبانی کند. لایحه اصلاح قانون کار اوایل شهریور ماه امسال دریکی از آخرین جلسات هیات وزیران به تصویب رسید. دراین باره وزیر پیشین کار گفته بود: ”وزارت کار از دو سال پیش به منظور اصلاح قانون فعلی کار جلساتی را با صاحب نظران برگزار کرده بود.“
حال دولت کودتا باید اجرای این لایحه را پس از تایید و تصویب مجلس هشتم برعهده بگیرد و انتخاب شیخ الاسلامی و رئوس برنامه های او نشان از عزم دولت کودتا دراین خصوص دارد.
تصویب لایحه اصلاح قانون کار از هم اکنون با واکنش جدی طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان مواجه شده است. ایلنا، 7 شهریور ماه، از قول یکی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد یادآوری کرد: ”دربحران اقتصادی کنونی اصلاح قانون کار می تواند حکم چراغ سبز اخراج کارگران را داشته باشد .... چنین پیداست که حتی نهادهای کارگری مورد قبول دولت نیز درجریان این مساله نبوده اند. بحران تولید و اشتغال فعلی ریشه درمسایل دیگری چون واردات بی رویه، قوانین غلط پولی و مالی و تزریق بی رویه نقدینگی دارد.“ همچنین ایلنا، 9 شهریور ماه، گزارش داد: ”برخلاف تصور شایع که گمان می کنند، اصلاح قانون کار می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی منجر شود، دروضعیت رکود اقتصادی اجرای این قانون ناممکن است و کلا اصلاح قانون کار فاقد استدلال حقوقی دقیق است.“
از سوی دیگر برخی فعالین جنبش کارگری اعلام می دارند، دراوضاعی که اغلب کارگران کشور قراردادی هستند و این کارگران از 80 درصد مفاد قانون کار بی بهره اند، دیگر جایی برای اصلاح قانون کار باقی نمی ماند. بعلاوه اینکه درلایحه اصلاح قانون کار به هیچ وجه از نظرات کارگران و تشکل های کارگری، حتی تشکیل هایی که توسط رژیم تاییده و هدایت می شوند. استفاده نشده و فقط نظرات دولت ضد مردمی احمدی نژاد و باندهای تاریک اندیشی کودتاچی درآن گنجانده شده است. ایلنا 7 شهریور نوشت: ”نظرات کارگران درباره اصلاح قانون کار پرسیده نشده است و نظارت براجرای قانون کار درکشور بسیار ضعیف است.“ علاوه براین ایلنا درگزارشی به تاریخ 10 شهریور ماه تاکید می کند: ”یک فعال کارگری با بیان اینکه اصلاح قانون کار بدون اطلاع و نظر شرکای اجتماعی امری محکوم است، گفت به یقین این اصلاح جز تضعیف موقعیت و امنیت شغلی کارگران بهره ای ندارد ... با توجه به تفکر حاکم بر وزارت کار و امور اجتماعی طی چهار سال گذشته، اصلاح قانون کار از جنس اضافه کردن بند ز به ماده 21 قانون کار است و موجب دغدغه خاطر بیشتر کارگران خواهد شد، اصلاح قانون کار به صورت محرمانه امری مذموم است.“
اصلاح قانون کار به زیان طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان بخشی از برنامه کودتاچیان و دولت برآمده از کودتا درمرحله کنونی است. درماه های اخیر و پس از کودتای انتخاباتی، مجموعه ای از طرح ها و لوایح ضد کارگری از سوی دولت احمدی نژاد تهیه، تدوین و تصویب شده که برخی برای تصویب نهایی به مجلس ارسال گردیده اند. لایحه اصلاح قانونی کار، طرح تغییر قانون بیمه بیکاری، و جز اینها از زمره اقدامات مرتجعان حاکم به شمار می آیند.
هدف دولت کودتا تضعیف موقعیت کارگران و زحمتکشان و جلوگیری از رشد و گسترش جنبش کارگری است. وزیر جدید کار و بطور کلی دولت برآمده از کودتا یکی از اولویت های خود را درحوزه مسایل کارگری تعریف و تعیین می کنند، مهار اعتراضات، سرکوب مبارزات صنفی کارگری و ممانعت از تلفیق مبارزه صنفی با سیاسی درکنار تضعیف جایگاه و موقعیت کارگران به لحاظ حقوقی و اقتصادی از اجزای سیاست کودتاچیان برای مقابله با جنبش کارگری است. برای رویارویی با ارتجاع و تامین منافع صنفی وسیاسی، طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان می باید دردو عرصه بسیار مهم مبارزه خود را گسترش داده و به لحاظ کیفی تقویت کنند، اول سازماندهی جنبش کارگری-سندیکایی برای مقابله با طرح های ضد کارگری بویژه اصلاح قانون کار برپایه مبارزه درراه احیای حقوق سندیکایی و دوم پیوند مبارزات کارگری با جنبش سراسری ضد کودتای انتخاباتی، بدون پیوند با اعتراضات همگانی و مقاومت در برابر کودتای انتخاباتی و کودتاچیان مردم ستیز، جنبش کارگری قادر به تامین حقوق و منافع خود نخواهد شد.
با سازماندهی جنبش اعتراضی، ارتقاء سطح همبستگی و پیوند با جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه سراسری توده ها برضد کودتای انتخاباتی، ماموریت و هدف وزیرکار دولت کودتا را عقیم و خنثی سازیم!








بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران و تصاحب مخابرات توسط سپاه پاسداران


در اوایل شهریور ماه امسال رسانه های همگانی به نقل از معاون سازمان خصوصی سازی جمهوری اسلامی اعلام داشتند، جزییات بزرگترین معامله تاریخ بورس که مربوط به واگذاری بلوک 51 درصد مخابرات است، تشریح گردید.
خبرگزاری فارس دوم شهریور ماه گزارش داد: ”معاون سازمان خصوصی سازی واگذاری بلوک 50 درصد بعلاوه یک سهم مخابرات معادل 22 میلیارد و 936 میلیون و 827 هزار و 827 سهم را توضیح داد، با توجه به انحصاری بودن سهام مخابرات قیمت هر سهم آن 340 تومان و ارزش کل سهام 79 هزار میلیارد ریال برآورد شده، تخفیف دراصل مبلغ معامله، کاهش کل سود فروش اقساطی و افزایش طول مدت پرداخت اقساط تا چند سال بدون احتساب سود فروش اقساطی از جمله این تسهیلات و مشوق های مالی است که در واگذاری وخصوصی سازی نصیب خریداران می شود.“ درنخستین گزارش ها نامی از خریدار و یا خریداران به چشم نمی خورد. درحقیقت برخی خبرگزاری ها و پایگاه اینترنتی که توسط کودتاچیان اداره می شوند، تعمدا از ذکر نام خریدار امتناع می کردنند. اما با گذشت چند روز نام بزرگترین شرکت یا بنگاهی که قرار است بزرگترین معامله تاریخ بورس را انجام دهد روشن گردید، بنیاد تعاون سپاه پاسداران!
پایگاه خبری-تحلیلی سلام 5 شهریور ماه اعلام کرد: ”بنیاد تعاون سپاه پاسداران قصد دارد در یک معامله بزرگ با تشکیل کنسرسیومی سهام 50+1 درصدی مخابرات ایران را خریداری کند .... بنیاد تعاون سپاه مجموعه ای از موسسات مختلف اقتصادی و تجاری است که از آن جمله می توان به شرکت مهندسی افق صابرین، موسسه مالی و اعتباری انصار، موج نصرگستر و ده ها موسسه و شرکت مشابه نام برد. این بنیاد نظامی همچنین 45 درصد سهام گروه بهمن، 4 درصد سهام گروه سایپا و 25 درصد سهام پتروشیمی کرمانشاه را درماه های اخیر خریداری کرده است.“
سپاه پاسداران برای تصاحب مخابرات ایران که برپایه ابلاغیه اصل 44 صورت می گیرد، با حمایت دولت ضد ملی احمدی نژاد از امکانات شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی-شستا- بطور غیر قانونی استفاده می کند. کنسرسیومی که قرار است که مخابرات ایران را درچنگ خود بگیرد متشکل از بنیاد تعاون سپاه، شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی-شستا- و چند شخص حقیقی خارجی است که به عنوان سرمایه گذار مشارکت فعالی درخرید مخابرات خواهد داشت.
قبل از این موضوع یعنی واگذاری مخابرات ایران که تشکیلاتی حساس و حیاتی درکشور محسوب می گردد، سپاه پاسداران از طریق بازار بورس و حمایت ولی فقیه و دولت احمدی نژاد، تراکتور سازی تبریز و مجتمع صنعتی صدرا را تصاحب کرده بود. اینک باواگذاری سهام شرکت مخابرات ایران، همه بخش های آن از تلفن ثابت، موبایل (اپراتور اول)، ارتباطات دیتا و زیر ساخت های صنعتی و فنی آن از دولت به بخش خصوصی دلال و غیر مولد یعنی سپاه پاسداران انتقال می یابد و برتوان و امکانات مالی و فنی این ارگان نظامی-امنیتی افزوده می گردد.
بدون کمترین تردید، سپاه پاسداران که از طراحان و مجریان کودتای انتخاباتی و عامل سرکوب و خون ریزی های اخیر قلمداد می شود، در دومین دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، با دست بازتری به غارت و چپاول ثروت ملی مبادرت کرده و بیش از پیش به مداخله درحیات سیاسی و اقتصادی کشور می پردازد.







وظایف دشوار جنبش دانشجویی درمرحله کنونی


مبارزه با دولت برآمده از کودتا از راه های مختلف وظیفه اصلی همه گردان های جنبش مردمی از جمله جنبش تاثیرگذار دانشجویی است.

جنبش پرتوان دانشجویی میهن ما که نقش بسیار با اهمیت و ارزنده ای درمبارزه با کودتای انتخاباتی برعهده داشته و دارد، درهفته های اخیر به مراتب بیش از گذشته تحت پیگرد و اعمال فشار مرتجعان کودتاچی قرار گرفته است.
سخنان ولی فقیه دردیدار با جمعی از روسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی درروز 8 شهریور ماه و تاکید او بر“ ارایه نقشه جامع علمی“ که به معنای تدوین برنامه ای مشابه ”انقلاب فرهنگی“ درابتدای انقلاب است، محتوی سیاست های کودتاچیان علیه جنبش دانشجویی و میزان هراس آنان از این جنبش ریشه دار و تاثیر گذار را به خوبی آشکار می سازد. خامنه ای دردیدار فوق از جمله گفته بود: ”برنامه ریزی کنونی دررشته های گوناگون علمی از یک تقسیم عادلانه و منطبق با نیاز کشور برخوردار نیست و این مشکل با ارایه نقشه جامع علمی قابل حل است ... حدود 2 میلیون دانشجو ... در رشته های علوم انسانی هستند، این مساله نگران کننده است زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه ها درزمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی درعلوم انسانی و همچنین تعداد اساتید مبرز و معتقد به جهان بینی اسلامی رشته های علوم انسانی درحد این تعداد دانشجو نیست. ...مراکز تصمیم گیری اعم از دولت، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید موضوع را مورد توجه قرار دهند. انتظار از اساتید دانشگاه ها دراین جنگ و مبارزه نرم (کودتای مخملی) فراتر از انتظاری است که از دانشجویان وجود دارد ... وظیفه اساتید بالا بردن قدرت تحلیل دانشجویان ... درجهت مخالف برنامه دشمن در دانشگاه ها است. نظام، تصمیم برمجامله و گذشت ندارد ... ”.
پیش از ایراد این سخنرانی و اعلام رسمی تهیه برنامه ای برای خاموش ساختن صدای دانشجویان و اساتید مینهن دوست و مردمی، غلام علی حداد درجریان همایش آموزشی سالیانه اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفته بود: ”هدف دشمنان ما این است که دانشجویان را برای مقابله با نظام تحریک کنند، این مساله ممکن است درماه های آینده ابعاد تازه ای به خود بگیرد. ... آنها (مخالفان جمهوری اسلامی) می خواهند اینگونه وانمود کنند که تحصیل کرده ها و دانشمندان خواهان جدایی دین از سیاست (حکومت) می باشند.“
دراین میان مواضع نماینده ولی فقیه دردانشگاه ها از صراحت بیشتری برخوردار بود. وی با زبان تهدید آمیز اعلام کرده بود، دانشجویان مخالف اقلیتی از جوانان هستند که، ”قطب نمای دلشان به سمت کاخ سفید درایالات متحده است آنها حقیرتر از آن هستند که درمقابل نظام قدرت ایستادن داشته باشند.“
به موازات این موضعگیری ها، خبر وجود طرحی در شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تعطیلی ترم پاییزه دانشگاه ها به صفحات مطبوعات کشید. گرچه دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود چنین طرحی را انکار کرده و آن را شایعه نامید، اما ادوار نیوز 7 شهریور ماه گزارش داد: ”برخی روسای دانشکده های دانشگاه تهران از جدی بودن طرح تعطیلی این دانشگاه و زیر فشار بودن مسئولان آموزشی برای آمادگی دراین خصوص خبر داده اند.“
همه این مسایل نشانگر آن است که کودتاچیان به شدت از مبارزه جوانان و دانشجویان و خیزش دانشگاه ها و سرایت آن به عرصه ی جامعه نگران اند و با شتاب برنامه های مختلفی را تهیه دیده اند که زمینه چینی برای انقلاب فرهنگی دوم، تعطیلی ترم ها و احضار و تهدید دانشجویان از آن جمله می باشند.
بدون تردید دولت برآمده از کودتا از روی یک برنامه حساب شده و چند وجهی با جنبش دانشجویی برخورد می کند و هدف نهایی نیز سرکوب و مهار مبارزه دانشجویی و ممانعت از سرایت اعتراضات به جامعه است. کودتاچیان تاکنون برای مقابله با جنبش دانشجویی به این روش ها متوسل شده اند: ایجاد فضای رعب و وحشت با فعال کردن کمیته های انضباطی که درهفته های اخیر بویژه دربرخی دانشگاه های مانندعلم و صنعت تهران، فردوسی مشهد، همدان ومازندران ده ها جوان را فراخوانده و مورد تهدید قرار داده اند، صدور احضاریه هایی از سوی وزارت اطلاعات و همچنین احضاریه از سوی دادگاه انقلاب اسلامی، دردانشگاه های امیرکبیرتهران، شیراز و رشت درروزهای اخیر وزارت اطلاعات و دادگاه های انقلاب اسلامی برای ترساندن دانشجویان بویژه دانشجویان سال اول، گروه قابل توجهی از افراد را احضار کرده و مورد پرس و جو و بازجویی گاه توام با تهدید قرار داده وبه آنها اعلام کرده اند درصورت فعالیت سیاسی بازداشت و اخراج خواهند شد. دردانشگاه تهران این احضاریه ها رواج دارد، دراواخر تیرماه امسال برای 14 دانشجو و درمرداد ماه برای 50 دانشجوی دانشگاه تهران از سوی دادگاه انقلاب اسلامی احضاریه صادر شد.
تهیه لیست افراد به اصطلاح ”خاطی وخطرناک“ که از آن به عنوان لیست سیاه یاد می شود. این لیست نام افرادی را دربرمی گیرد که توسط بسیج دانشجویی، حراست و ماموران وزارت اطلاعات ”خطرناک“ توصیف می شوند و باید درصورت لزوم از دانشگاه اخراج شوند. دردانشگاه تهران لیستی 100 نفره و دراصفهان، تبریز، اهواز و کرج لیست هایی 30 و 70 نفره تهیه گردیده است. علاوه بر اینها،دانشجویان دربند به عنوان گروگان تحت انواع فشارهای روحی و جسمی قرار دارند و سپاه و وزارت اطلاعات درخصوص این زندانیان سیاسی شایعات بسیاری را درمحیط های دانشجویی رواج می دهند، کودتاچیان با این جنگ روانی-تبلیغاتی سعی درایجاد تفرقه درصفوف جنبش دانشجویی دارند. با آنچه مورد اشاره قرار گرفت، می توان به اهمیت حضور فعال و کارساز جنبش دانشجویی درمبارزه سراسری علیه کودتای انتخاباتی و برکناری دولت کودتا پی برد.
جنبش دانشجویی باید با صبر و هوشیاری از دام های پیش روی خود بر حذر باشد. نباید گذاشت کودتاچیان با برانگیختن احساسات دانشجویان را وادار به عکس العمل زود هنگام کنند. یکی از طرح های کودتاچیان که ولی فقیه با موافقت خود، اجرای آن را خواستار شده، به تحلیل بردن نیروی جنبش دانشجویی درمنازعات فرعی و غیر واقعی است. لبه تیز مبارزه دانشجویان درمرحله کنونی متوجه بسیج دانشجویی وعناصر منفعل و حراست دانشگاه ها نیست، باید از افتادن دردام این طرح خطرناک پیش گیری کرد. مبارزه امروز جنبش دانشجویی با اصل کودتای انتخاباتی و دولت برآمده از آن است. باید به هر شکل ممکن از تصادم فرساینده وخطرناک دانشجو با دانشجو پرهیز کرد. بروز این مساله درسطح دانشگاه ها یعنی رودررویی با بسیج دانشجویی و تنزل مبارزه برای برکناری دولت کودتا به مقابله با ارگان های وابسته به رژیم دردانشگاه ها به این معنا خواهد بود که مساله اصلی یعنی اعتراض به کودتای انتخاباتی و کشتار و جنایات اخیر به دست فراموشی سپرده شود. دراین باره پایگاه اطلاعاتی-خبری موج سبز 9 شهریور ماه درمطلبی تحت عنوان، ”ارزیابی استراتژی کودتاچیان برای مهار اعتراضات دانشجویی دردانشگاه ها“ از جمله نوشته بود: ”سخنان هفته گذشته رهبری (ولی فقیه) دریک جمع دانشجویی دست چین شده و وابسته، راه سومی را ترسیم کرد که هم هزینه ها(نظام) را دربرخورد با اعتراضات دانشجویی کاهش می دهد و هم دردراز مدت موجب تحلیل رفتن توان دانشجویان در تاثیرگذاری پیرامونی خواهد شد. ازاین راه سوم (دو راه دیگر سرکوب شدید و تعطیلی دانشگاه هستند) باعنوان استراتژی رودررو قراردادن دانشجویان نام برده ایم. البته این راه بی سابقه یا بدیع نیست، اما به نظر می رسد به شاهراه کلیدی برای به خاموشی کشاندن دانشگاه بدل شده است. به طور ساده ماجرا از این قرار است که با تحریک و سازماندهی طیفی از نیروهای حامی حاکمیت و به ویژه طرفداران رهبری و نه الزاما هواداران دولت کودتا با این دستاویز که کشور و نظام در خطر است، منازعه دانشگاه (بخوان جنبش دانشجویی) با دولت را به منازعه دانشجو با دانشجو بدل می شود و دردرگیری های مداوم دانشجویان با هواداران وضع موجود در دانشگاه ها در دراز مدت به فرسایش و تحلیل رفتن توان معترضان خواهد انجامید.“
مبارزه با دولت برآمده از کودتا از راه های مختلف وظیفه اصلی همه گردان های جنبش مردمی از جمله جنبش تاثیرگذار دانشجویی است. نباید لحظه ای این وظیفه عاجل و مقدم به دست فراموشی سپرده شود. درلحظه حساس کنونی وظایف دشوار و خطیری بردوش دانشجویان و فعالان جنبش دانشجویی قرار دارد. باید با هوشیاری و درایت این وظایف را انجام و کودتاچیان را به زانو درآورد!







همبستگی نیروهای مترقی جهان با مبارزات مردم ایران



شرکت هواداران حزب در اتریش در جشن بزرگ ”صدای خلق“
غرفه نامه مردم در فستیوال ”آوانته“
حزب کمونیست پرتغال: پلاتفرم کارزار انتخاباتی ما ارائه آلترناتیو چپ است!
حزب کمونیست ونزوئلا سرکوب فعالان سیاسی در ایران را محکوم می کند!


شرکت هواداران حزب در اتریش در جشن بزرگ ”صدای خلق“
امسال نیز جشن صدای خلق، جشن بزرگ حزب کمونیست اتریش که در هوای آزاد برگزار می شود برای 63 مین بار در پارک پراتر در شهر وین و در روز های 5 و 6 سپتامبر برگزار گردید. هواداران حزب تودۀ ایران در اتریش امسال نیزهمانند سنت هر ساله در این جشن شرکت کردند و به برپایی غرفۀ نامۀ مردم و حزب تودۀ ایران مبادرت کردند. در جشن امسال نیز نمایندگانی از جنبش جهانی کمونیستی و احزاب پیشرو و مترقی جهان شرکت داشتند که از جمله می توان از کوبا، کلمبیا، ترکیه، و همچنین حزب کمونیست عراق و سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و حزب دمکرات کردستان نام برد. در خلال این دو روز دهها نفر از غرفۀ حزب ما بازدید و با نظرات حزب پیرامون مسائل ایران و جهان آشنا گردیدند. در این دو روز صدها اعلامیه به زبان فارسی و آلمانی پیرامون اوضاع سیاسی ایران، سالگرد فاجعۀ ملی، مصاحبۀ رفیق خاوری با نشریۀ ”یونگه ولت“ و نامۀ رفیق دانش به آیت اله منتظری از زندان میان بازدید کنندگان ایرانی و اتریشی که با علاقه مندی و نگرانی مسائل ایران را پیگیری می کردند پخش گردید. فروش کتابهای حزبی، با انتشار کتابهای جدید در ماه های گذشته از سوی انتشارات حزب، رونقی دوباره گرفته است و کتابخوانان و پژوهشگران را کوشش و جوششی نو. علاوه بر اینها در این دو روز رفقا به نمایش فیلم و سرود هایی در همبستگی با مبارزات جنبش مردمی در ایران پرداختند و با پخش فیلم بر روی پرده دیواری تلاش کردند تا شرکت کنندگان در جشن را از رخدادهای هفته های گذشته و تظاهرات میلیونی و مسالمت آمیز مردم ایران که توسط کودتاگران به خون کشیده شد آگاه سازند. چادر های حزب با شعارهایی همانند ”آزادی برای همۀ زندانیان سیاسی در ایران“ تزئیین شده بود.


همچنین به مناسبت همزمانی این جشن با بیست و یکمین سالگرد فاجعۀ ملی، پوسترها و عکس های رفقای شهیدمان با شهدای امروز جنبش در کنار یکدیگر همگان را به یاد جانهای عزیزو گوهرانی می انداخت که از چندین نسل و در دیروز و امروزِ جنبش و در راه نیل به آزادی و عدالت در میهنمان توسط سوداگران مرگ و نیستی از صدف خلق ربوده شده اند. چادر های حزب از حزبی آبدیده و جنبشی آگاه خبر می داد. براستی که سه چادر حزب در این دو روز به محلی صمیمی جهت بحث و گفتگوی ایرانیان، با نظرات مختلف و گرایشات گوناگون سیاسی، پیرامون تحولات و اوضاع سیاسی درایران و همچنین مسائل جهانی بدل گشته بود.
امر دیگری نیز که جشن امسال را با جشن سالهای پیش متمایز می ساخت سخنرانی نمایندۀ حزب بر روی سن اصلی جشن در دهکدۀ همبستگی برای صدها تن از شرکت کنندگان در جشن بود. امسال حزب کمونیست اتریش به علت حساسیت تحولات ایران و همچنین جهت ابراز همبستگی خود با مبارزات مردم ایران از حزب ما دعوت کرد تا پیرامون اوضاع ایران سخنرانی کوتاهی ایراد نماید.
پیش از سخنرانی نماینده حزب ما، رفیق ملینا کلاوس، سخنگوی حزب کمونیست اتریش از جمله اظهار داشت: ” جشن صدای خلق یک جشن انترناسیونالیستی نیز هست و از این روی من و رفقا تصمیم گرفتیم تا زمان در نظر گرفته شده برای سخنرانی من در جشن امسال را در اختیار نماینده حزب تودۀ ایران قرار دهیم.“ نماینده حزب در سخنرانی خود از جمله چنین گفت: ”دنیا در هفته های گذشته تصاویر دیگری از ایران را در رسانه ها دید. کشور ایران در حال دگرگونی گسترده ای در عرصه های اجتماعی و سیاسی است. در بطن جامعۀ ایران روند بازگشت ناپذیرنوینی آغاز شده است که دیگر نمی توان راه آن را سد کرد.
رژیم جمهوری اسلامی برای اولین بار در تاریخ 30 ساله اش با بحرانی ژرف که سابقه نداشته روبرو گردیده است. تضاد بزرگ موجود میان تودۀ مردم و رژیم با شکاف بزرگ دیگری در داخل حکومت تشدید گردیده است. هر روز که می گذرد از حامیان رژیم کاسته می شود. دامنۀ حامیان رژیم روز به روز تنگ تر می گردد. کودتاگران تصور می کردند که پس از تقلب در انتخابات به سادگی خواهند توانست اوضاع را تحت کنترل خود آورند. اما تظاهرات گسترده، مسالمت آمیز و پرتوان توده ها خیال خوش کودتاگران را به کابوسی برای آنان مبدل ساخت.
در حال حاضر بویژه جوانان و زنان در رویارویی با رژیم پیکار قهرمانانه ای را به پیش می برند. بخش گسترده ای ازمردم هم اینک به نیروی متحد و بزرگ خود پی برده اند. در هفته های گذشته ده ها نفر ازتظاهر کنندگان به قتل رسیدند و بیش از 4000 نفر دستگیر شدند. در بارۀ ابعاد جنایت، شکنجه و تجاوز به زندانیان مرد و زن در دخمه ها و شکنجه گاه های رژیم روزی دنیا با خبر خواهد شد. این برای اولین بار نیست که رژیم جمهوری اسلامی تظاهر کنندگان و دگر اندیشان را به قتل می رساند. 21 سال پیش از این نیز، این به اصطلاح مدعیان ”اسلام رئوف“ یکی از وحشیانه ترین جنایات سدۀ معاصر ایران را مرتکب شدند. 21 سال پیش از این رژیم، در همین ایام، فاجعۀ ملی قتل عام چندین هزار زندانی سیاسی را بنا بر دستور مقامات درجه اول آن و با برنامه ریزی قبلی به مرحلۀ اجرا گزارد. مخالفان تقلب های انتخاباتی هستیم. این امر نشانگر آن است که ادامۀ حیات رژیم تنها با شکنجه و سرکوب میسر است. حزب تودۀ ایران و همۀ نیروهای مترقی در ایران مخالف هر گونه دخالتی از خارج، چه به صورت نظامی و چه غیر نظامی می باشند. آن چه که مردم ایران در این شرایط سخت به آن احتیاج دارند یک همبستگی فعال است.
آزادی برای همۀ زندانیان سیاسی در ایران
زنده باد همبستگی بین المللی“


غرفه نامه مردم در فستیوال ”آوانته“
حزب کمونیست پرتغال: پلاتفرم کارزار انتخاباتی ما ارائه آلترناتیو چپ است!

فستیوال با شکوه“آوانته“، نشریه حزب کمونیست پرتغال، در روز های 4 الی 6 سپتامبر در شهر ستوبال، در نزدیکی لیسبون، پایتخت این کشور برگزار شد. امسال هم بیش از صدهزار نفر از اعضا و هواداران حزب کمونیست و نیروهای مترقی، از پیر و جوان گرفته با پرچم های سرخ و سرودخوانان در این فستیوال سیاسی- فرهنگی شرکت کردند. منطقه بین المللی در شهرک فستیوال یا غرفه های متعدد و رنگارنگ امسال هم از جمله اجزاء چشمگیر و مورد توجه جشنواره و پیام آور جنبش مبارزات مردم جهان برای صلح، دموکراسی و همبستگی بین المللی بود. حضور نمایندگان 42 حزب کمونیست و چپ و سازماندهی ده ها غرفه در فستیوال که با پرچم ها و پلاکاردهای متنوع و رنگارنگ تزئین شده بودند، جلوه خاصی به فستیوال داده بود. غرفه های همبستگی با کوبای انقلابی، فلسطین و جمهوری صحرا و ده ها غرفه دیگر درر رابطه با حزب کمونیست آلمان، حزب کمونیست برزیل، حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست های ایتالیا و ده ها کشور دیگر پیام مبارزات خلق های جهان را به مردم و زحمتکشان پرتغال منتقل می کردند.
به دعوت رهبری حزب کمونیست پرتغال هیئت نمایندگی حزب توده ایران برای دومین سال متوالی در فستیوال شرکت و یک غرفه اطلاعات و نشریات در رابطه با مسائل ایران در این جشنواره سیاسی، فرهنگی و مبارزاتی دایر کرد. غرفه ”نامه مردم“ با ارائه هزاران نسخه از 10 نشریه مختلف به زبان انگلیسی و از جمله مصاحبه رفیق خاوری با نشریه ”یونگه ولت“ (دنیای جوان) و نشریه ”ایران امروز“، ویژه تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری، در قلب محوطه اختصاص داده شده به جنبش های بین المللی پیام مبارزات برحق مردم میهن را با کلامی رسا بر تارک جشنواره ”آوانته“، نشریه حزب کمونیست پرتغال، حک کرد. صدها بازدید کننده در طول سه روز فستیوال به غرقه نامه مردم که با پرچم و شعار های حزب و تصاویر جنبش اعتراضی توده ها تزئین شده بود، مراجعه و در رابطه با تحولات اخیر میهن مان با نمایندگان حزب توده ایران به بحث و گفتگو پرداختند. حضور نمایندگان هیئت های رهبری حزب کمونیست پرتغال، آکل فبرس، حزب کمونیست فدراسیون روسیه، جبهه خلق برای آزادی فلسطین، سفیر فلسطین در پرتغال از غرفه ”نامه مردم“ و گفتگو و تبادل نظر در رابطه با جنبش اعتراضی مردم و تحولات هفته های اخیر کشورمان از جنبه های برجسته فعالیت هیئت نمایندگی حزب توده ایران بود. جشنواره مبارزاتی ”آوانته“ در عصرروز جمعه با سحنرانی رفیق ”جرومینو دِ سوزا“، دبیرکل حزب برادر، در میان سرودخوانی هزاران عضو سازمان جوانان کمونیست پرتغال که سهم کلیدی در انجام کارهای تدارکاتی دارند آغاز شد. رفیق سوزا در سخنان خود با اشاره به موقعیت معتبر حزب در جامعه و به ویژه در میان زحمتکشان، فستیوال را شروع مرحله مهمی در کارزار انتخابات پارلمانی پرتغال که در نیمه اول مهرماه انجام می شود، دانست. میهمانان بین المللی فستیوال در صبح روز دوم فستیوال مهمان شهردار شهر کارگری ”باخیررو“، در منطقه لیسبون بزرگ، که حزب کمونیست کنترل شورای شهر آن را به دست دارد، بودند. در بازدید از مناطق مختلف مسئولان شهرداری در رابطه با سرمایه گزاری برای تقویت اقتصاد شهر که در گذشته مرکز مهم تولیدات شیمیایی صنعتی بوده است، و احیاء تاسیسات رفاهی، فرهنگی برای جوانان توضیح دادند. در انتها هیئت های نمایندگی احراب برادر به دعوت شهردار در ضیافت نهاری به مناسبت جشنواره ”آوانته“ شرکت کردند.



در طول مدت فستیوال به درخواست رهبری حزب برادر جلسه ملاقات و تبادل نظر در رابطه با تحولات دو کشور و تحلیل های دو حزب از این تحولات و ضرورت تعمیق روابط برادرانه فی مابین برگزار شد. در این ملاقات که اعضای هیئت سیاسی حزب برادر در آن شرکت داشتند، انتخابات اخیر در ایران و جنبش اعتراضی مردمی و ضرورت حمایت بین المللی از آن مورد بحث قرار گرفت. در روز آخر نمایندگان احزاب برادرجلسه ملاقات و گفتگوی جمعی با رهبری حزب کمونیست پرتغال و از جمله رفیق سوزا، دبیرکل حزب برادر، رفیق مانوئلا برناردینو، دبیر امور بین المللی حزب، و رفیق خوزه کاسانووا، سردبیر ”آوانته“، ارگان حزب برادر، داشتند. پس از این جلسه نمایندگان احزاب برادر به صرف نهار با هیئت دبیران حزب در محل مدرسه حزبی که در منطقه فستیوال واقع است، دعوت شدند. هیئت نمایندگی حزب مان در این مراسم گفتگو هائی با رفیق ”جرومینو دِ سوزا“ و رفیق ”برناردینو“ در رابطه با تحولات کشور انجام داد. دبیر کل حزب برادر با قدردانی از شرکت حزب توده ایران در فستیوال ”آوانته“ اظهار داشت که ”حزب کمونیست پرتغال از مبارزات حزب توده ایران حمایت می کند.“
در مراسم پایانی جشنواره ”آوانته“، جرومینو دِ سوزا، دبیرکل حزب کمونیست پرتغال، طی سخنانی خطاب به نزدیک به 70/000 نفر که در محوطه مرکزی پارک محل برگزاری فستیوال جمع شده بودند اظهار داشت که ”این جشنواره، جشنواره فرهنگ، دوستی، برادری و همبستگی بین‌المللی است و خواهد بود، همان طور که امسال هم شاهدش بودیم. حزب ما هوادار جدّی همبستگی با همه آنانی است که در سراسر جهان و در شرایطی بسیار متفاوت درگیر مبارزه در راه زندگی بهتر برای امروز و فردای کارگران و زحمتکشان و همه نوع بشر هستند. مایلیم که همین‌جا همبستگی قاطع کمونیست‌های پرتغال را با همه احزاب کمونیست و مترقی که امروز در این گردهمایی حاضرند اعلام کنیم. به شما اطمینان می‌دهیم که در مبارزات کوچک و بزرگ شما علیه استثمار، سرکوب و جنگ‌های امپریالیستی، حزب کمونیست پرتغال بی‌تردید در کنار شما خواهد ایستاد، و بی‌شک در مبارزه شما برای بنای جایگزین ضروری و قابل تحقق برای سرمایه‌داری و بحران‌های آن، یعنی سوسیالیسم، شرکت خواهد کرد.“ او در رابطه با انتخابات در پیش رو در پرتغال گفت: ”هر زمان و در صورتی که مردم پرتغال بخواهند، و آنگاه که اراده ملت توقف و تغییر سیاست‌های کنونی را بطلبد، ما در دولت خواهیم بود.“ او بر آمادگی حزب کمونیست پرتغال ”برای همکاری با همه آنهایی که به طور جدی خواهان فاصله گرفتن از سیاست‌های راست هستند“ تأکید کرد. او اضافه کرد که حزب کمونیست پرتغال، به عنوان نیروی اپوزیسیون عمده در صحنه سیاست کشور، قادر به ارتقای مبارزه است و دوش به دوش صدها هزار تن از مردم پرتغال در سراسر کشور در اقدامات و تظاهرات اعتراضی شرکت می‌کند. بیشتر از بیست و چند روز به انتخابات مجلس باقی نمانده است. نتیجه این انتخابات تأثیر تعیین کننده‌ای بر وضعیت سیاسی کشور در سال‌های آتی خواهد داشت. بیایید با این باور محکم به مبارزه انتخاباتی برویم که پس از نتایج انتخابات پارلمان اروپا که منجر به برداشتن گام دیگری به جلو شد، اکنون شمار بسیار زیادتری از مردم پرتغال بر اهمیت تقویت نقش ”جبهه وحدت دموکراتیک“ [CDU، متشکل از حزب کمونیست پرتغال و حزب سبزها] واقف‌اند. در آن انتخابات ده‌ها هزار رأی‌دهنده جدید به ”جبهه“ رأی دادند. سیاست و الگوی جایگزین برای راه رشد، و نیروی واقعی برای یافتن راه‌های اجرای آن وجود دارد. آنهایی که به این سمت و سو گرایش دارند، نیروهای چپ و هوادار سرسخت دموکراسی، حول ”جبهه“ گرد می‌آیند. سیاست و الگوی جایگزین برای رشد همان است که حزب کمونیست پرتغال و چپ میهن‌دوست به مردم کشور عرضه کرده‌اند. با توجه به همین واقعیت است که ما امروز و در اینجا می‌گوییم که جایگزین واقعی برای سرمایه‌داری وجود دارد. جایگزینی که زاییده اراده و خواست مردم است. جایگزینی برای تضمین رشد، عدالت و همبستگی. جامعه جایگزینی که به همت مردم و برای مردم ساخته خواهد شد: سوسیالیسم.
حزب ما حزبی است که با سرمایه‌داری سر سازگاری ندارد و برای سطح والاتری از سازمان جامعه بشری می‌رزمد؛ حزبی است طبقاتی و حامل یک ایدئولوژی مشخص. حزب ما بر پایه اصولی استوار است که زیربنای بی‌نظیری را برای عمل دموکراتیک و کارآمدی لازم به منظور حل کردن مسائل پیش رو، به پیش بردن آمال مردمی، و اجرای تمام و کمال برنامه‌ها و طرح‌های آن در اختیارش قرار داده است. ما حزبی هستیم که در شرایط بی‌عدالتی اجتماعی و افول وضعیت ملی کشور، به عنوان یک حزب میهن دوست از منافع ملت و استقلال ملی کشور دفاع می‌کند، در عین اینکه به شدت خود را پایبند اصول انترناسیونالیسم می‌داند. ما می‌دانیم که چه هستیم و چه می‌خواهیم – یک حزب کمونیست، شایسته چنین نامی! کنگره هجدهم حزب بر این گزینه، این هویت، و این راه تأکید کرد. کارگران، جوانان، و مردم به چنین نیرویی نیاز دارند.“

حزب کمونیست ونزوئلا سرکوب فعالان سیاسی در ایران را محکوم می کند!

در روز 13 سپتامبر در حاشیه فستیوال اومانیته در پاریس ملاقات رسمی بین نمایندگان رهبری حزب کمونیست ونزوئلا و حزب توده ایران برای با تبادل نظر در رابطه با تحولات اخیر دو کشور انجام شد. در این نشست که در غرفه «نامه مردم» برگزار شد و 90 دقیقه طول کشید، رفیق دکتر کارولوس ویمر، عضو هیئت سیاسی، نماینده پارلمان و مسئول روابط بین المللی حزب کمونیست ونزوئلا اعلام کرد که حزب کمونیست ونزوئلا سرکوب های اخیر فعالان سیاسی در ایران را محکوم می کند و در این رابطه بیانیه ای صادر کرده است.

او اظهار داشت که حزب کمونیست ونزوئلا تحولات اخیر را از نزدیک دنبال می کند و با تحلیل های حزب توده ایران در این رابطه موافق است. او ضمن اظهار همبستگی با مبارزات حزب توده ایران اظهار داشت حزب کمونیست ونزوئلا مخالف حکومت مذهبی می باشد. گزارش کامل این نشست در شماره بعد نامه مردم منتشر خواهد شد.







در حاشیة رویدادهای هفته ای که گذشت


با دروغ پردازی نمی توان برجنایات اخیر سرپوش گذاشت!
چرا کودتاچیان از انتشار جزییات قراردادهای نفتی می هراسند؟!
واردات بی رویه و منافع پایمال شده دهقانان کشور

با دروغ پردازی نمی توان برجنایات اخیر سرپوش گذاشت!

سخنان فرمانده کل سپاه پاسداران درخصوص حوادث پس از کودتای انتخاباتی و ارایه آماری نادرست و ساختگی از سوی او، با واکنش های متفاوتی روبرو گردید. بویژه آنکه با گذشت زمان برتعداد شهدا افزوده شده، ابعاد جنایت های اخیر روشن تر می گردد.
پایگاه اطلاع رسانی نوروز چندی روز پیش اسامی و مشخصات 72 شهید را که دراعتراضات خیابانی و بازداشت های ها به قتل رسیدند، منتشر ساخت و دراین باره نوشت: ”... درروزهای اخیر آمار غیرواقعی فراوانی از سوی مقامات رسمی و غیر رسمی وابسته به کودتاگران درخصوص تعداد کشته شدگان حوادث اخیر منتشر شده که دراین زمینه می توان به آخرین آمار یعنی اظهارات فرمانده سپاه اشاره کرد، پایگاه اطلاع رسانی نوروز درپاسخ به اینگونه اظهارات بی پایه و اساس که برای پاک کردن صورت مساله و منحرف کردن اذهان عمومی از جنایات انجام شده درحوادث پس از انتخابات بیان می شود، اقدام به انتشار اسامی دقیق این شهدا می کند تا شاید وجدان های خفته بیدار شده و از کتمان حقایق روشن دست برداشته و از اعمال و جنایات انجام شده توسط زیر مجموعه ها وعوامل کودتا را پذیرفته و سعی درسرپوش گذاشتن برجنایات نداشته باشند ...“.
سپس این پایگاه اطلاع رسانی اصلاح طلبان نام و مشخصات 72 تن را که اغلب جوانان و نوجوانان، این آینده سازان کشور را شامل می شود، انتشار داده است.
انکار جنایت های صورت پذیرفته و حتی تقدیر از اعمال خشونت و وحشی گری توسط گارد شورش سپاه و اوباش بسیجی و لباس شخصی امری شگفت آور نیست. اصولا هیچیک از اقدامات کودتاچیان خودسرانه و تخطی از دستورات نبوده وهرعمل و اقدام انجام شده با تایید و تشویق ستاد اصلی کودتا شامل ولی فقیه، فرماندهان سپاه، شورای نگهبان، و دولت بوده است! انکار این جنایت ها به طرق گوناگون از جمله با مانورهای فریبکارانه نظیر محاکمه برخی مسئولان بازداشتگاه کهریزک و جز اینها سیاست رسمی کودتاچیان برای سرپوش نهادن بر فجایع اخیر بوده و ذره ای از روی احساس مسئولیت و عذاب وجدان نیست و نمی تواند باشد.
اعمال سیستماتیک شکنجه و قتل درسیاست کودتاچیان برای مقابله با جنبش گسترده مردم تحت عنوان ”سیاست پیروزی و برتری با ایجاد رعب و وحشت“ وجود داشته و هنوزهم دارد. بنابراین ضرور است، با سازماندهی اعتراضات به ارتجاع فشار آورد که اسامی و محل شهادت و خاکسپاری کشته شدگان را اعلام کند، بعلاوه مردم ما خواهان معرفی و مجازات مسئولان اصلی و آمران و عاملان جنایت و فجایع اخیر هستند. مبارزه برای انتشار لیست تمامی شهدا رخدادهای اخیر بدون استثناء چه درجریان تظاهرات و چه در بازداشتگاه ها، و نیز معرفی و محاکمه مسببان این فجایع از خواست های جنبش مردمی دراوضاع کنونی است.نباید اجازه داد، کودتاچیان با دروغ پردازی و جعل و کتمان حقایق از زیر بار مسئولیت قتل و جنایت شانه خالی کنند.


چرا کودتاچیان از انتشار جزییات قراردادهای نفتی می هراسند؟!
همزمان با جلسات مجلس برای رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت دهم-دولت کودتا- گزارشاتی درخصوص قراردادهای نفتی ایران با 9 شریک اروپایی انتشار یافت تا به این وسیله به اصطلاح ”کارآمدی“ و ”توانایی“ دولت نامشروع احمدی نژاد بزرگ نمایی و به رخ کشید ه شود. خبرگزاری مهر 6 شهریور ماه اعلام داشت: ”هم اکنون مذاکرات نفتی و گازی ایران با بیش از 30 شرکت از 90 کشور اروپایی درحال انجام است که بیشترین حجم قراردادهای امضاء شده به فروش گاز، توسعه پارس جنوبی، ساخت واحدهای پتروشیمی و توسعه میادین نفت و گازی اختصاص دارد. باوجود افزایش تحریم های بین المللی و اعمال فشارهای سیاسی از سوی دولتمردان غربی درسال های اخیر، اما به نظر می رسد که وجود میادین بزرگ نفت، گاز و طرح های پالایشگاهی و پتروشیمی انگیزه شرکت های اروپایی را برای امضا قرار دادهای همکاری افزایش داده است.“ اینگونه تبلیغات و تاکید بر ”علی رغم فشارهای سیاسی“ آیا به این معنا نیست که رژیم ولایت فقیه و دولت برآمده از کودتا برای تقویت موضع خود چوب حراج برثروت ملی و ذخایر نفت و گاز ایران زده اند. درمیان 9 شریک اروپایی ادعایی کودتاچیان می توان به نام شرکت هایی چون برتیش پترولیوم، توتال، استات اویل، گاز پروم، انی (اجیپ)، رپسول و شل اشاره کرد. بطور مثال دررابطه با استات اویل نروژ تاکید می شود: ”مسیر همکاری مشترک با شرکت های نروژی هموار شده است، مذاکرات با استات اویل درخصوص بلوک نفتی اناران جریان دارد و درصورت نهایی شدن مذاکرات امکان تولید روزانه 130 هزار بشکه نفت خام از این بلوک با ذخیره 6 تا 8 میلیارد بشکه فراهم می شود.“
در مورد شرکت های انی ایتالیا و توتال فرانسه نیز تصریح شده: ”اخیرا شرکت ایتالیایی انی با 45 درصد سهم و توتال فرانسه با 55 درصد قرارداد طرح درود را به صورت بیع متقابل و به ارزش بیش از 540 میلیون دلار به علاوه 7 /38 میلیون دلار بابت احداث کارخانجات جدید فرآورش نفت خام (درود3) امضا کرده اند و مذاکره برای احداث شاه لوله گاز از پارس جنوبی به سمت اروپا با ظرفیت حداقل 50 تا 70 میلیون متر مکعب گاز با این دو شرکت و همچنین پترتیش پترولیوم ادامه دارد. شرکت های شل، توتال و برتیش پترولیوم و گاز پروم روسیه برای مشارکت درطرح های آزادگان، کیش کرخه و پالایشگاه بید بلند 2 و مهمتر از همه فاز 12 پارس جنوبی آماده بوده و مذاکرات اولیه با موفقیت انجام گرفته است.“ دراین گزارش و دیگر گزارشات رسمی، هیچ اشاره ای به جزییات و مفاد قرار دادها و یا مذاکرات نشده و معلوم نیست آمادگی شرکت های اروپایی برای همکاری و سرمایه گذاری درطرح های راهبردی نفت و گاز و پتروشیمی میهن ما برچه اساس و توافقاتی استوار است. مسعود میرکاظمی وزیر نفت دولت کودتا درابتدای فعالیت خود ارایه تخفیف های ویژه به سرمایه گذاران خارجی درصنایع نفت و گاز را اعلام کرده و از خصوصی سازی صنعت ملی نفت ایران حمایت کرده است. آیا واگذاری مالکیت به شرکت های خارجی بویژه انحصارات پرقدرتی چون توتال، برتیش پترولیوم، شل و نیز گازپروم روسیه بخشی از علت تمایل و اعلام آمادگی این شرکت ها برای فعالیت درایران نیست؟! و آیا دلیل عدم انتشار جزییات و مفاد مذاکرات و قراردادهای نفتی به موضوع خصوصی سازی صنعت ملی نفت ایران مربوط نمی شود؟! باید با سازماندهی جنبش مردمی برای برکناری دولت برآمده از کودتا، جلوی تاراج نفت و گاز ایران، از طریق خصوصی سازی را قاطعانه گرفت.

واردات بی رویه و منافع پایمال شده دهقانان کشور
چندی پیش و در گرماگرم مبارزه توده های جان به لب رسیده با کودتای انتخاباتی ولی فقیه-سپاه پاسداران، آماری تکان دهنده از کاهش تولید داخلی بویژه تولیدات بخش کشاورزی و افزایش واردات قاچاق خصوصا از بنادر و اسکه های اختصاصی سپاه پاسداران انتشار یافت. دراین زمینه روزنامه دنیای اقتصاد گزارش داده بود: ”بخش کشاورزی ایران درسال 1384 دارای تراز مثبتی به میران 28 میلیون دلار بود که درسال 1387 (در دوران دولت نهم) به دلیل واردات بی رویه و کاهش تولیدات داخلی اینک یک تراز منفی 6 میلیارد دلاری را نشان می دهد.“ درادامه این گزارش به واردات سیل آسای شکر بویژه از انگلستان، برنج، چای، میوه، گندم خصوصا گندم آمریکایی اشاره گردیده و خانه خرابی ده ها هزار دهقان زحمتکش مورد تاکید قرار گرفته است. این آمار و ارقام زمانی انتشار یافت که اغلب رسانه های بین المللی از جمهوری اسلامی به عنوان بزرگترین خریدار گندم جهان نام برده و می برند. وضعیت حاکم برروستاهای کشور و زندگی میلیون ها روستایی طی سالیان اخیر بویژه از زمان برگماری احمدی نژاد رو به وخامت گذاشته است. آخرین آمار رسمی که درسال 1387 از سوی مدیر کل دفتر برنامه ریزی توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی ارایه گردیده، گویای واقعیت فقر و تیره روزی درروستاهاست. دراین برآورد آماری آمده است: ”روند مهاجرت روستا به شهرها روند قابل قبولی نیست و عمده ترین دلیل مهاجرت دستیابی به اشتغال و درآمد بالاتر است، شرایط کار و درآمد و حتا نوع مشاغلی که درروستا وجود دارد، قابل پذیرش نیست و بطور کلی فرصت شغلی درروستا کم است، طبق آمار رسمی درسال های 75 تا 85(خورشیدی) جمعیت بسیاری به شهرها مهاجرت کرده است و روستاهای زیادی از سکنه خالی شده اند.“
درادامه این برآورد رسمی تصریح شده: ”افزایش 10 درصدی روستاهای خالی از سکنه، بیانگر گسترش ناامنی شغلی و اقتصادی درروستاهای سراسر ایران است، شرایط کار و درآمد و فرصت شغلی درروستاها وجود ندارد ...“ دولت احمدی نژاد درچهار سال گذشته از عوامل اصلی این اوضاع تلخ و نگران کننده محسوب می گردد. بطور مثال روزنامه دنیای اقتصاد درخرداد ماه خاطر نشان ساخته بود: ”رییس هیات مدیره سندیکای چای شمال اظهار داشته صدها تن چای به کشور وارد شده درحالیکه چهار هزار تن چای خشک از سال گذشته هنوز درانبارها باقی مانده است از حدود 14 هزار تن چای خشک تولید شده در استان گیلان 11 هزار و 600 تن هنوز درانبارها باقی مانده اما بازار از چای خارجی اشباع شده ....“.
دبیر انجمن برنج ایران نیز با اعتراض به سیاست دولت که پیامد آن خانه خرابی کشاورزان برنج کار است تاکید کرده: ”با وجود آنکه مقادیر قابل توجهی برنج از سال گذشته درانبارها باقی مانده، تنها دردو ماهه اول سال جاری، دولت جمهوری اسلامی مبادرت به واردات بیش از 227 هزار تن برنج به ارزش تقریبی 190 میلیون دلار کرده است.“
بعلاوه روزنامه سرمایه 29 فروردین ماه امسال درخبری نوشت: ”ایران بزرگترین وارد کننده گندم جهان، ایران ظرف چندماه اخیر درواردات گندم، از مصر پیشی گرفته و تبدیل به بزرگترین خریدار گندم جهان شده به نحوی که پس از 26 سال اقدام به خرید گندم از آمریکا کرده است، بنابر پیش بینی و ارزیابی وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران درسال زراعی 2009-2008 میلادی، هشت و نیم میلیون تن گندم به ارزش تقریبی 2 تا 5 /2 میلیارد دلار خریداری می کند ...“.
همچنین ایلنا 20 مرداد ماه گزارش داد: ”مدعیان حمایت از مردم، (یعنی دولت برآمده از کودتا) بازار کشور را برروی میوه های خارجی باز کرده اند. در4سال گذشته 1 میلیارد واردات میوه داشتیم، با واردات میوه اراضی دیگران (خارجیان، اتحادیه اروپا و آمریکا) را آباد می کنیم، سرانه واردات میوه به کشور 173 درصد افزایش یافته.“ براساس آمار و اطلاعات ارایه شده از سوی گمرک ایران در9 ماهه سال 1387، 577 هزار و 860 تن انواع میوه به ارزش 201 میلیون و 430 هزار دلار وارد کشور شده است ... دولت احمدی نژاد درسال های 86 و 87 عوارض واردات میوه را از 10 درصد به صفر رساند تا دلالان و تجار عمده و شرکت های وابسته به سپاه پاسداران با خیال آسوده به واردات کالا و محصولات کشاورزی مشغول باشند.
طبیعی است که نتیجه این اقدامات فقر روزافزون روستاییان و مهاجرت به شهرها و شکل گیری حاشیه نشینی خواهد بود. دولت ضد ملی احمدی نژاد در چهار سال گذشته از آنجا که به واسطه درآمدهای بالای نفتی با مشکل و محدودیت ارزی مواجه نبود، با فراغ بال و درخدمت به منافع سرمایه بزرگ تجاری حجم بزرگی از درآمدهای ارزی را به جای صرف امور زیربنایی و تقویت تولید، صرف واردات انواع محصولات خارجی از جمله محصولات کشاورزی کرد و حقوق و منافع دهقانان زحمتکش دراین میان قربانی گردید.
اکنون نیز برنامه بنیادی دولت کودتا درمسایل کشاورزی، ادامه سیاست های پیشین عنوان شده، صادق خلیلیان وزیر جدید کشاورزی و جهاد سازندگی دولت کودتا اعلام داشته این وزارتخانه تابع“اوامر رییس جمهور“ بوده واز مدافعان اجرای طرح تحول اقتصادی می باشد! علاوه بر اینها، شاهد دست اندازی و احجافات بی شمار بنیادهای انگلی و سپاه پاسداران درحق دهقانان زحمتکش هستیم. چندی پیش دراواسط مردادماه، بیش از 500 تن از کشاورزان شهرستان سرخس دراعتراض به حق کشی و تصاحب زمین هایشان توسط آستان قدس رضوی درورودی این شهرستان تجمع کردند. یکی از سیاست های مخرب دولت احمدی نژاد واگذاری زمین های مرغوب به بنیادهای انگلی و سپاه پاسداران است که موجی از نارضایتی را دربرخی مناطق روستایی مانند استان خراسان شمالی، مازندران، کرمانشاه و همدان برانگیخته است. این اقدامات درچارچوب اجرای سیاست های کلی اصل 44 صورت می گیرد. خبرگزاری کشاورزی ایران دربهمن ماه سال پیش گزارش داده بود: ”هیات نظارت برمقررات زدایی ابلاغیه اصل 44 تشکیل شد، تشکیل این هیات شرایط صدور مجوزها و پروانه های اقتصادی خصوصا دربخش کشاورزی را تسهیل می کند. خرید گندم توسط بخش خصوصی و شکستن انحصار حمل و نقل گندم توسط دولت و مشارکت بخش خصوصی در تولید محصولات کشاورزی، از وظایف اولیه هیات نظارت برمقررات زدایی اجرای اصل 44 هستند.“ معضل کشاورزی ایران با توجه به سیاست های دولت کودتا ژرفش خواهد یافت. کودتاچیان با برنامه های خود سبب نابودی بیشتر تولید کشاورزی و درنتیجه فقر و تیره روزی دهقانان زحمتکش خواهند شد.






۷۰ سال از آغاز جنگ خانمانسوز جهانی دوم گذشت


روز ۳ شنبه اول سپتامبر امسال (۱۰ شهریور) مراسم ویژه‌ای به مناسبت ۷۰مین سالگرد شعله‌ور شدن جنگ جهانی دوم در لهستان برگزار شد. مراسم به طور رسمی رأس ساعت ۴:۴۵ صبح با شلیک نمادین چند تیر آغاز شد، یعنی درست همان ساعتی که ۷۰ سال پیش در سال ۱۹۳۹ ناو جنگی آلمانی شلزویگ-هولشتاین به یک پاسگاه نظامی لهستان در وسترپلاته در حومه بندر گدانسک حمله و آن را گلوله باران کرد. به فاصله اندکی نیروهای نظامی آلمان وارد خاک لهستان شدند و جنگی را آغاز کردند که در حدود ۶ سال به درازا کشید و پس از ویرانی گسترده ده‌ها کشور و گرفتن بیش از ۵۰ میلیون قربانی نظامی و غیرنظامی، در اروپا پس از فتح آلمان توسط ارتش شوروی و تسلیم بی قید و شرط این کشور در ۸ ماه مه ۱۹۴۵ پایان یافت، اما در آسیا و اقیانوس آرام تا بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط ارتش آمریکا و در نهایت تسلیم ژاپن در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ ادامه داشت.
در مراسم صبحگاهی امسال که جمعی از بازماندگان قربانیان جنگ و نظامیان لهستانی حضور داشتند که در آن جنگ مهیب رزمیده بودند، دولتمردان و نظامیان و رهبران مذهبی لهستان با یادآوری جانبازی‌های مردم لهستان در برابر نیروهای پرقدرت آلمان هیتلری، آن مقاومت دفاعی را ”مبارزه قهرمانانه نیروی ضعیف‌تر در برابر نیروی قویتر“ خواندند. لخ کاژینسکی رئیس جمهور لهستان، که به همراه دانلد تاسک نخست وزیر این کشور میزبانی مراسم را به عهده داشت، در صحبت‌هایش گفت که وسترپلاته ”گواه میهن‌پرستی و روحیه‌ای شکست‌ناپذیر است“ و نخست وزیر لهستان هشدار داد که نباید درس‌های آن جنگ خانمانسوز از یادها برود. ولادیمیر پوتین نخست وزیر روسیه، برلوسکونی نخست وزیر ایتالیا، فرانسوا فیلون نخست وزیر فرانسه، دیوید میلی‌بند وزیر خارجه انگلستان، و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، از جمله نمایندگان کشورهایی بودند که در مراسم گسترده‌تر دیگری در طی روز شرکت داشتند. در این میان مقامات لهستانی که آمریکا را به چشم متحد تاریخی و نزدیک خود نگاه می‌کنند، از حضور هیأت پائین‌رتبه‌ای به سرپرستی جیمز جونز، مشاور امنیت ملی اوباما، چندان خشنود نبودند.
موضوعی که در این سالگرد آغاز یک جنگ خانمانسوز توجه نیروهای صلح‌دوست و مترقی دنیا را به خود جلب کرد، آن بود که به رغم آنکه امروزه همه ملت‌های دنیا بر ویرانگری جنگ و از جمله جنگ جهانی دوم تأکید دارند، اما مراسم امسال در سایه تنش‌های سیاسی در مورد این مسئله برگزار شد که چه کشوری، علاوه بر آلمان هیتلری، آغازکننده آن جنگ بوده است. نخست وزیر لهستان در صحبت‌هایش در مراسم صبحگاهی اشاره کرد که: ”ما اينجا جمع شده‌ايم تا به یاد داشته باشیم که آغازگر این جنگ که بود، مقصر که بود، مجری جنگ که بود، و چه کسانی قربانیان اين جنگ بودند...خوب می‌دانیم آن که اینها را از یاد ببرد، یا تاریخ را تحریف کند، و اکنون یا در آینده صاحب قدرت باشد، باز هم موجب بدبختی و فلاکت خواهد شد، مثل ۷۰ سال پیش.“ لازم به اشاره است که چندی پیش، در قطعنامه رسوا، ارتجاعی و نحریک کننده ‌ای که همایش پارلمانی سازمان همکاری و امنیت اروپا تصویب کرد، نازیسم و ”استالینیزم“ هر دو مسئول افروختن آتش جنگ جهانی دوم شناخته شده بودند. این ادعا بدرستی موجب واکنش شدید دولت روسیه شد و دمیتری مدودوف رئیس جمهور این کشور در مصاحبه با ”تلویزیون روسیا“ آن را ”یک دروغ تمام عیار“ کشورهای غربی خواند و گفت: ”نمی‌توانید کسی را که در مقام دفاع از خود برآمده است، متجاوز بخوانید.“ مددوف جنگ جهانی دوم را ”بزرگترین فاجعه قرن بیستم“ خواند و اضافه کرد که در واقع این اتحاد شوروی بود که در تحت رهبری استالین ”در نهایت اروپا را نجات داد.“ او همچنین کشورهای غربی را به نادیده گرفتن تلاش‌هایی متهم کرد که برای تبرئه کردن ”همدستان پیشین نازی‌ها“ در اوکرائین و کشورهای بالتیک صورت می‌گیرد. مدودوف اشاره کرد که درک مشترک از ابعاد اخلاقی جنگ جهانی دوم میان مسکو و کشورهای غربی در دوران جنگ سرد خیلی بیشتر بود تا امروز. مسکو کشورهای غربی را به تحریف تاریخ و کوچک شمردن فداکاری‌های اتحاد شوروی متهم کرده است که در جنگ جهانی دوم علاوه بر آنکه متحمل تخریب اساسی شهرها و روستاها، صنایع، و تأسیسات زیربنایی شد، در حدود ۲۷ میلیون نفر نیز قربانی داد.
در همین اثنا، روسیه نیز دست به انتشار مدارک و اسناد معتبری از آرشیو سازمان اطلاعت و امنیت خارجی این کشور زده است که در آنها انگشت اتهام به سوی لهستان به عنوان کشوری نشانه رفته است که پیش از جنگ و از اواسط دهه ۱۹۳۰ همدست توطئه‌های هیتلر علیه اتحاد شوروی بوده است، شورش در اوکرائین، گرجستان و دیگر مناطق شوروی را برانگیخته، و در تجزیه چکسلواکی با آلمان نازی همدستی کرده است. این اسناد شامل نامه‌ای از هرمان گورینگ است که در آن او به لهستانی‌ها هشدار می‌دهد که خطر واقعی که لهستان را تهدید می‌کند از سوی مسکو است، و ”نه فقط بلشویسم، بلکه روسیه.“ همچنین، از قول یک مأمور امنیتی شوروی ادعا شده است که لهستان موافقت کرده بوده است که در صورت حمله آلمان به شوروی، بی‌طرف باقی بماند. همانگونه که انتظار می رفت انتشار این مدارک واکنش اعتراض‌آمیز روزنامه‌نگاران لهستانی را به دنبال داشت که آن را تقلبی دانستند و محکوم کردند، و پژوهشگران لهستانی هم آن را ”مهمل مطلق“ خواندند. در همین احوال، ولادیمیر پوتین نخست وزیر روسیه که عازم شرکت در مراسم ۷۰مین سالگرد آغاز جنگ جهانی دوم در لهستان بود، در نامه‌ای به لهستانی‌ها که درست پیش از سالگرد آغاز جنگ در یک روزنامه لهستانی چاپ شد و لحن آشتی‌جویانه‌ای داشت، با اشاره به پیمان عدم تجاوز موسوم به مولوتوف – ریبنتروپ که در ۲۴ اوت ۱۳۳۹ میان آلمان و شوروی بسته شد (مبنی بر آنکه در صورت حمله به یکی از این دو از سوی کشور سوم، دیگری دخالتی نخواهد کرد)، آن را ”غیر اخلاقی“ خواند و نوشت: ”بی‌تردید این پیمان را می‌توان کاملاً محکوم کرد.“ در همین نامه، پوتین به نقش منفی فرانسه و بریتانیا نیز اشاره می‌کند که با امضای موافقتنامه مونیخ در سال ۱۹۳۸ امکان حملهٔ نازی‌ها به شرق و به سوی روسیه را تسهیل کردند. در حالی که روابط میان روسیه و لهستان کماکان پرتنش است، پوتین خواستار ”همدردی و بخشش طرفین“ شد و اظهار امیدواری کرد که ”روابط روسیه و لهستان روزی به سطح بالای یک همکاری راستین برسد“ مشابه آنچه امروز بین روسیه و آلمان وجود دارد.
در مراسم روز سه شنبه، آنگلا مرکل نیز طی سخنانی ضمن استقبال از دعوتی که از او برای شرکت در این مراسم شده بود، آن را ”نشانه آشتی‌جویی“ بین آلمان و لهستان خواند که هر دو عضو اتحادیه اروپا هستند، و گفت اول سپتامبر ”روز سوگواری برای درد و رنجی“ است که آلمان نازی برای اروپا به ارمغان آورد و ”یادآور گناهی است که آلمان مرتکب شد...آن جنگی که آلمان به پا کرد منجر به رنج غیرقابل وصف مردمان بی‌شمار، و سال‌ها محرومیت از حقوق شد، و ویرانی و خفت به همراه داشت...زخم‌ها باقی هستند...“
گفتنی است که ملت لهستان در جنگ جهانی دوم حدود ۶ میلیون تن قربانی داد که ۳ میلیون تن از آنان از یهودیان آن کشور بودند. همچنین در خاک اشغال شدهٔ این کشور چندین اردوگاه مرگ توسط ماشین آدم‌کشی نازی بنا شد، که اردوگاه‌ منفور آشویتس یکی از آنها بود. مردم مترقی و صلح‌دوست جهان با یادآوری لحظه تاریخی آغاز یک جنگ جهانی در ۷۰ سال پیش، به تلاش خود برای جلوگیری از بروز چنین فجایعی ادامه می‌دهند؛ فجایعی که به دست نیروهای امپریالیستی برای غارت ملت‌های جهان تدارک دیده و اجرا می‌شود، و در سال‌های اخیر شاهد نمونه‌هایی از آنها در یوگسلاوی و عراق و ایران و افغانستان بوده‌ایم. مرتجعان جنگ طلب نیز که بقای خود را در جنگ و نابودی می‌بینند، دانسته یا نادانسته موجب بروز و ادامه جنگ‌ها می‌شوند، که هر انسان عاقل و منطقی می‌داند ”برنده“ای ندارد. به امید دنیایی فارغ از غارتگری و جنگ.





در باره نتایج انتخابات عمومی مجلس نمایندگان ژاپن


کمیتهُ اجرائی دائمی حزب کمونیست ژاپن در ۹ شهریور (۳۱ اوت )، بیانیهُ زیر را در رابطه با نتایج انتخابات ۸ شهریور مجلس نمایندگان منتشر کرد:
۱. در انتخابات عمومی مجلس نمایندگان در روز ۸ شهریور، ائتلاف حاکم احزاب ” لیبرال دمکراتیک“ و ”کومی“، که بخاطر نابود کردن وسیلهُ معاش مردم و به تحلیل بردن صلح، هدف انتقاد شدید مردم بوده است، شکست خرد کننده ای را متحمل شد و مجبور به کناره گیری از قدرت گردید. تعداد کرسی های حزب لیبرال دمکراتیک (ل.د.پ) به 119 عدد، یعنی به یک سوم قدرت این حزب در قبل از انتخابات، کاهش یافت. تعداد کرسی های حزب کومی نیز از ۳۱ به ۲۱ عدد کاهش یافت.
حزب کمونیست ژاپن در زمینه همه سیاست های نامطلوب در مقابل دولت ائتلافی ” لیبرال دمکراتیک – کومی“ مقاومت کرده است. در خلال مبارزه (کمپین) انتخاباتی، حزب کمونیست ژاپن از مردم خواست که به ”حکومت ائتلاف لیبرال دمکراتیک – کومی پایان دهند.“ حالا، حزب کمونیست ژاپن، به حکم انتخاباتی مردم به عنوان اولین گام عمده به جلو در سیاست های ژاپن خوش آمد می گوید.
۲ . حزب کمونیست ژاپن تعداد ۹ کرسی خود را، که متناسب با آراء حزب اند، حفظ کرد. تعداد آراء حزب کمونیست ژاپن ۹،۴4 میلیون، یعنی بیشتر از ۱ ۹،۴ میلیون راُی حزب در انتخابات عمومی سال ۲۰۰۵ است، گر چه سهم حزب کمونیست ژاپن از کلٌ آراء، از 25 /7 درصد در انتخابات قبل، به 3/ 7 درصد در انتخابات این دوره، کاهش یافت. اکثریت راُی دهندگان در این انتخابات، خواهان ” برکنار کردن دولت لیبرال دمکراتیک – کومی“ بودند. این خواستهُ مردم ناشی از روند تدریجی تباهی سیاست های حزب لیبرال دمکراتیک بوده است. این روند به دستیابی به پیشرفت در سیاست کمک کرده است ،هرچند این خواسته در عین حال از طریق گرایش عمدهُ به حمایت از حزب دمکراتیک ، که با کارزاری بزرگ حمایت و ترغیب شد مبنی بر اینکه این انتخابات انتخاب کردن دولتی بین ” دو حزب عمده“ است، پاسخ داده شد. این گرایش در محل هائی که مبارزه حزب کمونیست ژاپن ضعیف بود موُثر واقع شد. این امر عملاً بالا بردن تعداد راُی را برای حزب کمونیست ژاپن مشکل کرد.
با در نظر گرفتن شرایط ناسازگار، حزب کمونیست ژاپن مبارزهُ خوبی را در حفاظت از تعداد کرسی هائی که قبل از انتخابات داشت و بالا بردن تعداد آرائی که برای حزب به صندوق های راُی ریخته شد، به پیش برد. ما قدردانی صمیمانه خود را به تمام آنهائی که به حزب کمونیست ژاپن راُی دادند، به خصوص به هواداران حزب کمونیست ژاپن، که شامل اعضاء ”انجمن هواداران حزب کمونیست ژاپن“ می شود، و همچنین اعضاء حزب کمونیست ژاپن که با تحمٌل هوای گرم به هنگام مبارزه انتخاباتی کار بسیار سختی را به پیش بردند، ابراز می داریم.
۳. بعد از انتخابات انجمن حومهُ شهر توکیو، کمیتهُ اجرائی دائمی حزب کمونیست ژاپن، بیانیه ای با عنوان ”انتخابات عمومی آتی را به عنوان فرصتی برای پایان دادن به سیاست های دولت لیبرال دمکراتیک – کومی و انتخاب مسیر جدیدی برای سیاست های ژاپن تبدیل کنید“، صادر کرد. حزب کمونیست ژاپن مبارزه انتخاباتی خود را بر اساس محتویات این بیانیه پیش برد.
همانند اکثریت مردم، با انتقاد شدید از دولت لیبرال دمکراتیک – کومی، به صراحت اعلام کردیم که این مبارزه انتخاباتی را به عنوان فرصتی برای کشف مسیری که ژاپن باید در قرن بیست و یکم در پیش گیرد، به کار بردیم. به خصوص، اعلام اینکه هدف مبارزهُ ما در وهلهُ کنونی این است که متعاقب تشکیل یک دولت جدید بعد از انتخابات به ” یک حزب مخالف با عملکردی سازنده ” تبدیل شویم، باعث واکنش مساعد اکثریت مردم شد. ما معتقدیم که این خواستهُ انتخاباتی ما، توسط بخش های گستردهُ مردم در حکم یک خواست مبتکرانه مورد قبول قرار گرفت، و به حزب کمونیست ژاپن امکان داد که مبارزهُ خوبی را پیش ببرد.
۴. همان طور که نتایج انتخابات به صراحت نشان می دهد، حزب کمونیست ژاپن به عنوان یک حزب مخالف با عملکردی سازنده، نقش بسیار موُثری خواهد داشت. برای تحقق بخشیدن به برنامهُ کاری کارزارانتخاباتی، حزب کمونیست ژاپن تمام کوشش خود را در جهت تشریک مساعی با جنبش های خلقی خواهد کرد. موضع ما در رابطه با دولت حزب دمکراتیک ژاپن، همکاری برای به پیش بردن سیاست هائی در جهت منافع عمومی خواهد بود. ما هر گونه سیاستی را که مخالف منافع عمومی باشد، رد خواهیم کرد. براساس این موضع، ما آماده ایم که تمام نیروی خود را برای اصلاح سیاست های واقعی به کار گیریم. برای صاف کردن جاده جهت استقرار اصل اولویت مردم در یک ژاپن جدید، ما برای پایان دادن به سیاست های قبل، که صرفا“ در خدمت محافل سرمایه داری ژاپن و ائتلاف نظامی ژاپن-آمریکا بودند، خواهیم کوشید. رای دهندگان در این انتخابات عمومی، حکمی سخت برای دولت لیبرال دمکراتیک – کومی صادر کردند؛ ولی نظر سنجی های عمومی مختلف نشان می دهند که مردم به طور کامل پشت سیاست های حزب دمکراتیک ژاپن نایستادند. شهروندان به تحقیق خود برای یافتن مسیر سیاسی جدید ژاپن به عنوان جایگزینی برای سیاست های دولت ائتلافی لیبرال دمکراتیک - کومی، ادامه خواهند داد. ما سعی خواهیم کرد که بخش های وسیع مردم از طرح های پیشنهادی ما به عنوان شق دیگری برای تغییر آگاه باشند.
۵. کارزار انتخاباتی به ما نشان داد که ایجاد یک حزب قوی چقدر مهٌم است. ما تمام سعی خود را کرده ایم تا قدرت خود را توسعه دهیم، تا حزب کمونیست ژاپن بتواند تحت هرگونه شرایط سیاسی، به پیشرفت نائل شود. در حین اینکه میارزهُ خود را برای تحقق خواسته های عمومی توسعه داده ایم، زمینه را برای پیشرفت های جدید حزب کمونیست ژاپن، از طریق کوشش سرتاسری برای تبلیغ برنامهُ حزب، که چشم انداز حزب در رابطه با آیندهُ جامعه و کوشش اساسی برای بالا بردن تعداد اعضاء و خوانندگان روزنامهُ ” آکاهاتا“ را نیز شامل می شود، آماده کرده ایم. ولی کوشش ما فقط مقداری پیشرفت اولیه داشته است و در شرف توسعهُ بیشتری است.
تحت شرایط جدید سیاسی، نقش سرتاسری یی که حزب کمونیست ژاپن می تواند بازی کند، مهٌم تر از هر زمان دیگری خواهد بود. ما به سعی خود برای ساختمان حزبی قوی تر، هم از نظر کیفی و هم از نظر کمٌی، برای ایفای این نقش ادامه خواهیم داد.