لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (80)







دعوت آیت الله العظمی صانعی از مردم براي شركت در راهپیمایی روز قدس؛ روز تعيين سرنوشت ملت هاي مستضعف و
روز مقابله مستضعفان با مستکبران است
موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی در روز قدس
تغییر ناگهانی امام جمعه روز قدس و دومین سخنرانی احمدی نژاد طی کمتر از یک ماه در نماز جمعه تهران
نامه ۲۷ استاد دانشگاه به رهبر: خود را به علی تشبیه نکنید
بيانيه سازمان دانش آموختگان ايران در خصوص محاکمه عبدالله مومنی: اتهامات بی‌اساس و واهی است
روزنامه‌نگار شیرازی به دلیل انتشار عکس چهار صندوق رای محکوم شد!


دعوت آیت الله العظمی صانعی از مردم براي شركت در راهپیمایی روز قدس؛ روز قدس بر حسب مبنا و منطق امام امت (س) روز تعيين سرنوشت ملت هاي مستضعف و روز مقابله مستضعفان با مستکبران است
باسمه تعالي
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

ملت شريف و بزرگ ايران اسلامي،
روز قدس بر حسب مبنا و منطق امام امت (سلام الله عليه) روز تعيين سرنوشت ملت هاي مستضعف و روز مقابله مستضعفان با مستکبران است. «روز قدس يک روز جهاني است. روزي نيست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابله مستضعفين با مستکبرين است».(1)
اين جانب با محکوم نمودن اشغال و تجاوز در قدس شريف، از عموم ملت فهيم و هوشمند ايران مي خواهم که با حضور باشکوه در راهپيمايي اين روز-که پاسخي به نداي بنيانگذار جمهوري اسلامي است- ضمن پيمان با آرمان هاي مردم مظلوم فلسطين، پشتوانه معنوي محکمي در جهت نفي هرگونه ظلم و ستم و استضعاف ملت ها در هرکجاي عالم ايجاد نمايند، و بايد اطمينان داشت که خداوند در کمين ستمکاران و ظالمان است؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ».
حوزه علميه قم
يوسف صانعي
24/6/1388


فلسطين مظهر مظلوميت و استيفای حق در روزگار ماست
موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی در روز قدس


رئيس جمهور سابق كشورمان، سیدمحمدخاتمی، همگام با مردم فهیم ایران در راهپيمايی سبز روز قدس شركت خواهد كرد.

به گزارش موج سبز آزادی، یك مقام مسئول در دفتر سیدمحمد خاتمی ضمن اعلام این خبر، به خبرگزاری ایلنا گفت: روز قدس میراث ماندگار امام‏خمینی در اعتراض به اشغال سرزمین فلسطین و سركوب ملت مظلوم این سرزمین است.

وی افزود: فلسطین مظهر مظلومیت و استیفای حق در روزگار ماست و همه باید این روز را بزرگ بداریم و آقای خاتمی نیز مانند سنوات گذشته در راهپیمایی مردم شریف تهران در روز قدس شركت خواهند كرد.

پیش از این حضور مهدی کروبی، اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی نیز در راهپیمایی سبز روز قدس قطعی شده بود.



تغییر ناگهانی امام جمعه روز قدس و دومین سخنرانی احمدی نژاد طی کمتر از یک ماه در نماز جمعه تهران

شبکه جنبش راه سبز(جرس):در حالی که رهبران جنبش سبز اعلام کرده اند در راهپیمایی روز قدس در کنار مردم خواهند بود و قرار بود مطابق روال سال های گذشته اکبر هاشمی رفسنجانی امامت جمعه تهران در این روز را بر عهده داشته باشد، ستاد نماز جمعه تهران پس از دو روز انتشار اخبار متناقض، اعلام کرد که نماز جمعه روز قدس به امامت احمد خاتمی و با سخنرانی محمود احمدی نژاد برگزار می شود.

به گزارش خبرگزاری ايلنا، روابط عمومي ستاد نماز جمعه تهران با صدور اطلاعيه‌اي اعلام کرد که«نماز جمعه روز جهاني قدس توسط سيد احمد خاتمي اقامه مي شود.» در این اطلاعیه محمود احمدي‌نژاد به عنوان سخنران پيش از خطبه‌ها معرفي شده است.

اقدام ستاد نماز جمعه تهران در تغییر امام جمعه و تعیین احمدی نژاد در حالی صورت می گیرد که وی کمتر از یک ماه پیش نیز به عنوان سخنران خطبه های نماز جمعه تهران در این مراسم سخنرانی کرده بود.

ستاد نماز جمعه تهران و سایر شهرهای ایران زیر نظر شورای سیاست گزاری ائمه جمعه فعالیت می کند که ریاست آن با سیدرضا تقوی است و ریاست اصلی این شورا با آیت الله خامنه ای است.


نامه ۲۷ استاد دانشگاه به رهبر: خود را به علی تشبیه نکنید

مسیح علی نژاد:

متن کامل نامه بدین شرح است:

جناب آقای خامنه ای

خطبه های نماز جمعة اخیر (20 / 06 / 88 ) شما بیانگر این بود که شما با شبیه سازی بین حکومت امام علی (ع) و سیاست ایشان در برخورد با مخالفین و نظام ولایی خودتان ، سعی وافر داشتید که اولاً خود را به جای امام علی و مخالفین خود را به جای مخالفین امام قرار داده و قداست و پاکی را از آنِ خویش و نفرت و پلیدی را از آنِ مخالفین خود سازید. ثانیاً تلاش نمودید با شبیه سازی مخالفین خود با مخالفین امام علی ، به زعم خود زمینه را برای قلع و قمع نهایی مخالفین فراهم نمائید. همچنین با ترسیم چهرة دشمنان و دوستان خارجی نظام و نیز تکرار حضور 85 درصدی مردم در انتخابات ، سعی کردید پایگاه مستحکم مردمی نظام را به رخ مخالفان داخلی خود کشیده و داغ و درفش را به سران جنبش مردمی نشان دهید تا هم آنان و هم مردم را از ادامة حرکت جنبش سبز و حضور در راهپیمایی روز قدس باز دارید . در این رابطه نکات قابل تأملی به چشم می خورد که برای تنویر افکار عمومی و احیاناً تنبّه شما ، به تبیین آنها می پردازیم:

1- شبیه سازی بین دو پدیدة اجتماعی یا دو دورة تاریخی زمانی در صورتی امکان پذیر و منطقی خواهد بود که بین آن دو وجوه تشابهی موجود باشد . در حالی که بین نظام علوی و نظام ولایی شما نه تنها وجوه تشابهی وجود ندارد بلکه در تضاد با یکدیگرند. البته شاید تنها وجه تشابه هر دو نظام، واژة اسلامی باشد که به عنوان صفت (واقعی یا غیر واقعی) به دنبال هر دو نظام آمده است.

2- اینکه شما نه تنها علی (ع) و مشابهش نیستید بلکه در مقابل و در تضاد با آن بزرگوار هستید را از مقایسة کارنامة سی سالة شما در ایام پس از پیروزی انقلاب تا کنون با کارنامة سی سالة دوران سکوت و حکومت آن حضرت می توان به وضوح مشاهده کرد ( که البته تفصیل آن نیازمند مجال و مقال دیگری است.)

3- ظاهراً شما در مقام خطابه با مطرح کردن دیدگاههای امام در مورد ارزش حکومت و انگیزة ایشان در پذیرش حکومت ، سعی کردید خود را به ایشان تشبیه نمائید. در حالی که اولاً صرف ادعا برای اثبات این امر کافی نیست و تنها اعمال و رفتار شماست که می تواند مؤید یا نافی این امر باشد. ثانیاً شما عمداً یا سهواً نظر امام را در مورد حق حاکمیت که مختص مردم می داند و لاغیر ،فراموش کردید مطرح بفرمایید و شاید به مصلحت نظام ولایی خویش ندیدید! .آری ، فراموش کردید این سخن امام را مطرح کنید که فرمود: " ای مردم حق حاکمیت از آنِ شماست و هیچ کس جز آنکه شما او را امیر خود گردانید حقّ حکومت بر شما را ندارد." و یا آنجا که می فرماید: "رسول خدا (ص) از من پیمانی گرفت و فرمود : ای پسر ابی طالب ، ولایت امّتم حقّ توست. اگر به درستی و عافیت تو را سرپرست خود کردند و با رضایت درمورد تو به وحدت نظر رسیدند، امرشان را بر عهده گیر و بپذیر؛ اما اگر در بارة تو به اختلاف افتادند، آنان را به خواست خود واگذار ."

4- می بینیم که تضاد نگرش و عمل شما با نگرش و عمل امام علی (ع) در این است که امام حق حاکمیت را حقّ مردم می دانست و در مقاطعی که مردم نمی خواستند نه به دنبال حکومت می رفت و نه خود را بر مردم تحمیل می کرد (به عنوام مثال ، عدم شرکت امام در جریان سقیفة بنی ساعده و نـــــه گفتن به پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف در شورای حکومتی عمر و خودداری از پذیرش حکومت پس از قتل عثمان، شواهد روشنی هستند بر این نگرش و روش امام ). در حالی که شما با حمایت از طرّاحی و اجرای کودتا و خیانت در امانت مردم ، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حاکمیت را از مردم سلب کردید ، بلکه چشم خود را بر حضور میلیونی و آرام مردم معترض بستید و به جای پاسخگویی آرام و منطقی به اعتراض آرام مردم ، چماقداران حکومتی خود را در ملأ عام بر سر مردم ریختید و به بهانة آشوب و اغتشاشی که ایادی خود شما بر پا کرده بودند و می کنند مردم بی گناه را یا در خیابانها به خاک و خون کشیدید و یا در بازداشتگاههای مخوف قرون وسطایی خود به مسلخ نظام ولایی خود بردید و با شکنجه های جسمی و روحی و حتی فحاشی های رکیک و تجاوز جنسی به زنان و مردان در بند و بی گناهانی که گناهی جز اعتراض به خیانت شما در امانت و باز ستادن امانتشان نداشته اند ، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حیات را از آنان سلب نمودید ، بلکه کرامت انسانی آنان را با پلید ترین رفتارها به ابتذال کشاندید.

5- شما که دائماً به بهانة دشمن ستیزی ، هر نوع انتقاد و مخالفت مردم را به توطئة دشمنان و بیگانگان نسبت داده و می دهید و مردم حماسه ساز قبل از انتخابات را ، به بهانة اعتراض آنان به نتیجة انتخابات و ربودن رأیشان توسط ایادی شما و ستاد کودتا ، عاملان دولتهای بیگانه و مجریان انقلاب مخملی می خوانید و پس از بازداشت های فله ای ، آنان را در اختیار بازجویان جلّاد خود (که هیچ حدّ و مرز قانونی و دینی و اخلاقی و انسانی نمی شناسند) قرار می دهید تا از طریق اعمال شکنجه های وحشتناک قرون وسطایی، توهمات اربابشان را به صورت اقاریر و اعترافات نمایشی بر زبان آنان جاری ساخته و تحویل بی دادگاههای ولایی شما دهند ، چه وجه تشابهی با امام علی دارید ؟ و اصولاً چه تشابهی بین نظام ضد دینی و ضد انسانی شما و نظام مبتنی بر حقّ و عدل امام علی است که شبیه سازی می کنید تا با عوام فریبی و به لجن کشیدن دین خدا و ولیّ او ، چند روزی بر عمر ننگین نظام ضد جمهوری و ضد اسلامی خویش بیفزایید ؟

6- به راستی این دشمنانی که دائماً از آنان سخن می گویید کیانند و چه ویژگی هایی دارند ؟ و اصولاً معیار دوست و دشمن چیست؟ اگر ظلم و غارتگری معیار شناخت بیگانگان و دشمنان است آیا ظلم آشکار و تعدی و تجاوزهای بی شمار شما و ایادیتان به مال و جان و مال و نوامیس مردم، شما را در ردیف بیگانگان و دشمنان قرار نمی دهد؟ شما که دائماً مردم را از هجوم و سلطة بیگانگان می ترسانید آیا تا کنون از خود پرسیده اید که اگر بیگانگانی نظیر آمریکا و اسرائیل بر این مملکت مسلط شوند آیا بدتر از شما با مردم رفتار می کنند؟ آیا لحظه ای اندیشیده اید که در نظر اکثریت ملت تحت ستم ، ماهیت رژیم ولایی شما از رژیم اسرائیل بدتر و خطرناکتر است ؟ چرا که اسرائیلیان زندانیان فلسطینی را شکنجه می کنند و دژخیمان شما مردم بی گناه و ملت خویش را مورد شکنجه های جسمی و روحی و جنسی قرار می دهند . آری در نظر مردم، جنایاتی که چماقداران حکومتی شما با خوابگاههای دانشجویی و دانشجویان بی گناه کردند از هیچ بیگانه ای انتظار نمی رفت.

7- در حکومت علوی ، وقتی که پیشوای مسلمین می شنود که در نقطه ای از قلمرو اسلامی، خلخالی را به ستم از پای یک زن یهودی ربوده اند ، بر خود سیلی می زند و می فرماید که اگر کسی از شنیدن این خبر و ننگ وقوع این عمل در قلمرو اسلام دق کند نباید بر او خرده گرفت. اما در حکومت ولایی شما بازجویان و دژخیمان با اختیار تامّ و خیالی آسوده از هرگونه مجازات احتمالی ، هر بلایی که مایلند بر سر زندانیان بی گناه می آورند و جان و حیثیت انسانی و ناموس آنان را مورد تجاوز قرار می دهند و پس از تجاوزات بی شرمانة جنسی آنان را به قتل می رسانند و حتی برای محو آثار جنایتشان ، قربانیان را با آتش یا اسید می سوزانند و جسد آنها را شبانه یا در بیابانها رها کرده و یا به صورت گمنام در گورهای دسته جمعی بهشت زهرا پنهان می نمایند و شما در روز روشن و در برابر دیدگان خانواده های مظلوم و داغدار خانواده های آنان و نیز یک ملت دربند و همة جهانیان ، از جایگاه نماز جمعه به تعریف و تمجید از جنایتکاران پرداخته و با افتخار از ظرفیت بالای نظام برای سرکوب فریاد حق طلبانة ملت سخن می گویید. به راستی با چه رویی از امام علی و حکومت وی سخن می گویید؟ شما نه تنها شبیه او نیستید ، بلکه به عنوان کسی که همة ویژگیهای دشمنان امام علی (ع) را در خود جمع کرده اید ( آنچه شرّان همه دارند تو تنها داری ) حق ندارید نام آن بزرگوار را بر زبان آورده و اسوة عدالت را شریک جنایتهای نظام ضد دینی خویش کنید. آیا درد انتساب شما به امامی که قربانی عدالتخواهی خود شد و حاضر نبود برای حفظ قدرت و حکومت خویش و رسیدن به پیروزی ، کوچکترین ستمی را حتی بر دشمنان قسم خوردة خود روا دارد ، از درد ضربت شمشیر مسموم ابن ملجم دردناکتر و کشنده تر نیست ؟

8- به راستی بین حکومت علوی که مبتنی بود بر صداقت و عدالت و احقاق حقّ مظلومین، و حکومت ولایی شما که بر دروغ و تقلب و خیانت در امانت مردم و تزویر و عوام فریبی و ارعاب و تهدید و سرکوب مردم بی گناه استوار شده است چه وجه تشابهی است ؟ چقدر عوام فریبی ؟ چرا حاضرید برای حفظ قالب نظام خود ، همة محتوای دینی و انسانی و اخلاقی انقلاب و اسلام را قربانی کنید؟ آیا لحظه ای اندیشیده اید که حاکمیت نظام اسلامی بی محتوای شما ، از تسلط هر حکومت بیگانه بر کشور خطرناکتر است؟ زیرا تسلط بیگانگان ممکن است مال و جان ملت را تباه کند، در حالی که حاکمیت نظامی که به هیچ حد و مرز قانونی و شرعی و اخلاقی و انسانی پای بند نیست و فقط نام دین را یدک می کشد نه تنها مال و جان و ناموس مردم ، بلکه دین و ایمان و فرهنگ جامعه را به تباهی و ابتذال می کشاند.



9- شما شبیه امام علی نیستید و مخالفین شما هم شبیه مخالفین امام علی نیستند. زیرا هر سه گروه مخالف امام علی ، بر علیه عدالتخواهی امام شمشیر کشیدند . در حالی که مخالفین شما برای احقاق حق انتخاب مردم و تعیین تکلیف رأی ربوده شدة آنها در برابر شما به اعتراض ایستادند و با مسالمت و مدنی ترین شکل ممکن به تحقیر ملت توسط کودتاگران و دزدان رأی مردم اعتراض کردند. نه باتوم داشتند و نه سلاح سرد و گرم ، در حالی که ایادی آشوبگر و اغتشاشگر شما هم باتوم داشتند و هم سلاح سرد و گرم و سبعیت . پس با چه منطقی خود را به جای امام علی می نشانید و مخالفین خود را به جای مخالفین امام علی؟ و بی شرمانه از مدارای با مخالفین دم می زنید ؟



10- بنابراین ، اگر استبداد و خودکامگی اندک توانی برای دیدن واقعیات و حقایق در شما باقی گذاشته باشد که بعید می نماید ، خواهید دید همانگونه که نظام ولایی شما هیچ شباهتی به نظام علوی ندارد و مخالفین شما نیز هیچ شباهتی با مخالفین امام علی ندارند ، روش سیاسی شما و حکومت ولایی تان هم هیچ شباهتی با روش سیاسی حکومت علوی ندارد. امام علی نه تنها هیچ کس را مجبور به بیعت نکرد ، بلکه حقوق هیچ مخالفی را از بیت المال قطع نکرد و هیچ مخالفی را قصاص قبل از جنایت نکرد . در حالی که حکومت ولایی شما نه تنها مردم را از حقّ حاکمیت محروم ساخته ، بلکه مخالفین را به گناه نکرده قصاص کرده و دست تجاوز به مال و جان و نوامیس مخالفین گشوده و پای اهانت و تحقیر بر حیثیت و کرامت انسانی ملت بزرگ ایران نهاده است.



11- ادعای پایگاه مردمی برخاسته از 40 میلیون رأی مردم و حضور 85 درصدی مردم در انتخابات نیز پوشالی است و قابل مصرف برای چماقداران و جلادان و دژخیمان حکومتی و درصد قلیلی از مردم طرفدار شما . زیرا حضور پر نشاط تودة مردم و بویژه جوانان در ایام تبلیغات انتخاباتی ، و حضور 85 درصدی مردم ( که ناشی از فعال شدن تمامی رأی های خاموش در داخل و خارج کشور بود ) ، قطعاً برای ادامة وضع موجود نبود. نسل جوان و مردم مأیوس و قهر کرده با نظام و انقلاب برای تغییر وضع موجود به صحنه آمدند نه برای تثبیت آن و تمامی شعارهای امواج خروشان مردم در ایام تبلیغات انتخاباتی بیانگر این واقعیت آشکار است . بدیهی بودن این امر به قدری بود که وقتی یک ساعت پس از اتمام انتخابات و قبل از آمدن تمامی صندوقها از شهرستانها ، ستاد کودتای وزارت کشور و برخی از خبرگزاری های وابسته به دولت ، محمود احمدی نژاد را با احراز بیش از 60 درصد آراء برندة انتخابات اعلام کردند مردم بهت زده شدند و احساس کردند کودتایی در حال شکل گیری است و وقتی نظامی شدن فضای شهر تهران از عصر روز انتخابات و حضور شما در تلویزیون و تبریک شتابزدة ایشان به احمدی نژاد ( قبل از اتمام شمارش آراء و بررسی شکایات و اعلام صحّت انتخابات توسط شورای نگهبان) را در کنار هم قرار دادند یقین کردند کودتا به رهبری شخص شما صورت گرفته است و به همین دلیل از روز 23 خرداد اعتراضات مردمی با شعار موسوی موسوی رأی مرا پس بگیر آغاز شد و مردم با حضور چند میلیونی خود در راهپیمایی روز 25 خرداد ، علیه توهینی که به شعور و حقّ انتخاب آنان شده بود فریاد اعتراض مسالمت آمیز خود را به گوش جهانیان رساندند. اما شما جاهلانه یا مغرضانه چشم خود را براین اعتراض گستردة مردمی (که یادآور حضور گستردة مردم در ایام پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 بود ) بسته اید و عوامفریبانه حضور گستردة اصلاح طلبانة مردم در انتخابات و نیز حضور معترضانه و میلیونی مردم تهران در روز 25 خرداد و پس از آن را به نفع خود و نظام ولایی رسوای خود مصادره کرده و بی شرمانه همة این واقعیات ( که نـــــــــــه ی بزرگ ملت به شما و رئیس جمهور منتصب شما بوده است ) را پایگاه مردمی نظام تلقی کرده و با تکیه بر آن به ملت اعلام جنگ می دهید و در سراب توهّم خویش ، روش سیاسی خویش را ادامة روش سیاسی امام علی می نمایید !!! زهی خیال باطل . غافل از اینکه طشت رسوایی شما از آسمان قداست بر زمین افتاده و عام و خاص ، پلیدی چهرة مستور در پس پردة قداست و امامت مسلمین جهان را بوضوح دیده اند و برملا شدن جنایات دژخیمان نظام ولایی ، حنای همة ادعاهای پوشالی شما را بی رنگ ساخته است.



12- آری ، رژیمی که وحشیانه تر از هر مهاجم بیگانه با ملت خویش رفتار می کند از هر بیگانه ای بیگانه تر است و ادعای دفاع از مظلومین فلسطینی توسط چنین نظامی، از تلخ ترین لطیفه های تاریخ است که نظام ولایی شما مبدع آن بوده است . بنابراین از این پس ملت ایران ، قدس شریف (عدالت ، آزادی و کرامت انسانی) دربند خویش را نه در سرزمین فلسطین ، که در سرزمین غصب شدة کهریزک و اوین و هزاران بازداشتگاه و زندان رسمی و غیررسمی رژیم ولایی و جای جای وطن به یغما رفته اش ، جستجو کرده و برای رهایی آن از چنگال ایادی غاصب بدتر از اسرائیلِ نظام استبداد دینی شما که تمامی سرزمین پاک ایران را همانند غزه به زندانی بزرگ تبدیل کرده ، تلاش می کند و پتک سنگین تمامی آه و ناله ها و نفرین ها و فریادهای دلخراش مادران و پدران داغدار و همسران و فرزندان به سوگ عزیزانشان نشسته و تمامی ملت ستمدیدة ایران بر سر استکبار مولود نظام ولایی شما فرود خواهد آمد.

به امید رهایی هر چه سریعتر ملت مظلوم و شجاع ایران و نیز اسلام منادی آزادی و عدالت از چنگال متحجرین و قدرت پرستان نظام استبداد دینی جمعی از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاههای تهران


بيانيه سازمان دانش آموختگان ايران در خصوص محاکمه عبدالله مومنی: اتهامات بی‌اساس و واهی است/ دلایل عنوان شده در دادگاه سند افتخار سازمان است

متن کامل اين بيانيه بدين شرح است:

به نام خدا

دادستان تهران که به روال سلف بدنام‌اش به جای دادگستری گام در مسير اشاعه ظلم و بيداد گذارده، ‌هنوز از راه نرسيده برخلاف ادعاهايی که امروز واهی بودن آن سريعتر از آنچه می‌پنداشتيم آشکار شده است، امضای خود را ذيل کيفرخواستی گذاشت که گويی از نظر فقدان استدلال، وجاهت حقوقی و عقلانيت با بيانيه‌های سياسی که پيش از اين به عنوان کيفرخواست در چهار بيدادگاه‌ گذشته قرائت شده در رقابت است.

صحنه‌آرايی مضحک و پليدی که نام آن را جلسه محاکمه «عبدالله مومنی» رييس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) گذارده‌اند با توجه به چهل روز بی خبری مطلق که همگان به ويژه خانواده وی را در هراس و بيم نسبت به جان او قرارداده بود البته از آن جهت که نويد بخش سلامت جسمی اوست موجب خشنودی‌ ست اما تنها کارکرد آن نزد افکار عمومی افزودن برگ ديگری بر کارنامه جنايات سه ماه اخير است که با شکنجه، خونريزی و تجاوز عليه ملت ايران توام شده و اکنون سياهی آن را بيش از پيش کرده است.

مطابق آنچه در برخی رسانه‌ها انتشار يافته، بايد گفت کيفرخواست صادره عليه عبدالله مومنی آنچنان بی اساس تنظيم شده است که فاقد ارزش هرگونه پاسخگويی است کما آنکه به اعتقاد ما اصولا دادگاه برپا شده فاقد وجاهت قانونی می‌باشد، با اين وجود برای آنکه ملت ايران با ابعاد ديگری از جهل و نابخردی ماموران امنيتی دولت کودتا در تنظيم اين کيفرخواست آشنا شوند نکاتی به استحضار ملت شريف ايران می‌رسد:

۱- به باور سازمان دانش آموختگان ايران متن کيفرخواست و آنچه تحت عنوان اعترافات آقای عبدالله مومنی منتشر شده در واقع سند افتخاری برای اين سازمان و مهر تاييد ديگری بر سالها مبارزه جنبش دانشجويی ايران و عبدالله مومنی به عنوان يکی از چهره‌های برجسته اين جريان آزادی‌خواه در راه نيل به مطالبات تاريخی و احقاق حقوق ملت ايران است. از زمان تاسيس نهاد دانشگاه در ايران طی بيش از هفت دهه گذشته اين اولين بار نيست که مستبدان و کودتاگران عليه مبارزات حق طلبانه برآمده از اين نهاد صف‌آرايی می‌کنند و البته آخرين آن نيز هم نخواهد بود اما چه بسيار مستبدانی که آمده و رفته‌اند اما مدال شرف و عزت همواره بر سينه دانشجويان آزادی خواه و دموکراسی‌خواه جای داشته است.

۲- در گزارشات منتشر شده از جلسه دادگاه برخی فعاليت‌ها به عنوان جرايم آقای عبدالله مومنی ذکر شده که همگی آنها در چارچوب فعاليت‌های تشکيلاتی و سياست‌های تدوين شده اين سازمان بوده و طبعا بار مسئوليت آن متوجه سازمان دانش آموختگان ايران است نه يکی از اعضای آن؛ در اين ميان به ويژه تاکيد کيفرخواست بر دفاع بدون خط قرمز از حقوق کليه شهروندان و اقشار مختلف و افشای موارد نقض حقوق بشر قرار گرفته و به طور خاص اشاره به نشستی شده که در آن از حقوق به اصطلاح اراذل و اوباش حمايت شده است. البته دادستان تهران و مقامات امنيتی به خوبی آگاه‌اند که در همان جلسه که بيش از يکسال و نيم پيش برگزار شد،‌ محور اساسی گزارشی که در آن زمان کميته حقوق بشر سازمان منتشر کرد وضعيت فاجعه‌آميز و غيرانسانی بازداشت‌گاه کهريزک بود و شايد اگر مسئولان ذی‌ربط همان زمان به هشدارها و اخطارهايی که در آن نشست علنی مطرح شد توجه می‌کردند، قتل‌ها و جنايات اخير در اين بازداشتگاه اتفاق نمی‌افتاد و علاوه برآنکه تعدادی از خانواده‌ها اين چنين داغدار نمی‌شدند حيثيت نظام اسلامی نيز از صدر تا ذيل اينگونه در سطح جهانی به زير سوال نمی‌رفت که چندين فرمان ملوکانه هم توان احيای آن را نداشته باشد. گرچه محاکمه عبدالله مومنی به چنين دلايلی، به جای آنکه به پاس همين هشدارها از او تقدير شود نشانگر آن است که ادعای دغدغه‌مندی رعايت ضوابط و حقوق شهروندان از سوی برخی مسئولان عاليرتبه تا چه حد بی اساس بوده و تنها زمانی حاضر به پذيرش اشتباهات خود و البته وعده مجازات فرودستان هستند که احساس کنند منافع شخصی‌شان در خطر افتاده است.

بنابراين اعلام می‌کنيم که سازمان ادوارتحکيم وحدت ارتقای سطح دموکراسی و حقوق بشر در ايران را طی سال‌های گذشته سياست اصولی خود دانسته و اين همان چيزی است که سخنگوی سازمان آن را حتی در بيدادگاه کودتاچيان به روشنی تکرار کرده است.

۳- در بخشی از متنی که نماينده دادستان عليه آقای مومنی قرائت کرده آمده است "متهم در اعترافاتش عنوان کرده نسبت به مفسدان اقتصادی بی‌تفاوت شده بوديم...". بايد گفت اگر جامعه ما بدان جا رسيده است که حتی يک شهروند عادی که هيچ جايی در حاکميت ندارد را به اين دليل محاکمه می‌کنند، پس چه به جاست که فورا کيفرخواستی عليه مسئولانی که طی سالهای گذشته با در دست داشتن اختيار قوای مختلف تنها به طرح لزوم مقابله با مفسدان پرداخته و هيچ اقدام عملی انجام نداده‌ و تنها موجب تشويش اذهان عمومی شده‌اند، ارائه شود.

بعلاوه بايد افزود از قضا آنچه امروز موجب به گروگان گرفتن نخبگان و دلسوزان کشور توسط کودتاچيان شده مبارزه عليه ريشه‌ی واقعی و منبع تغذيه مفسدان اقتصادی است که با تجاوز به حقوق شهروندان، اعمال سانسور، عدم شفافيت مالی و خارج ساختن بنگاه‌های اقتصادی تحت اداره خود از نظارت نهادهای قانونی؛ دستگاه‌های سياسی – اداری کشور را به فسادی مهلک کشانده که خيانت در امانت آرای مردم، تنها گوشه‌ای از آثار مفتضح آن است.

۴- در قسمت ديگری از گزارش‌های منتشر شده از دادگاه به نقل از آقای مومنی آمده که وی "در خصوص سفر خود به آلمان برای آموزش براندازی نرم همراه با سه فعال دانشجويی ديگر توضيح داد با تعدادی از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکيم با هدف شرکت در کلاس‌های آموزشی به مدت يک هفته به آلمان رفتيم که همه هزينه آن توسط آمريکا و تحت پوشش يک نهاد حقوق بشری تامين شده بود". طرح اين ادعا در واقع نشانگر عمق جهل تهيه کنندگان اين سناريو و نشانه آشکار ديگری است از تهی بودن دست آنان از ارائه هرگونه دليلی جهت محکوميت عبدالله مومنی به طوريکه با اقتدا به مشی مقتدايانشان پناه بردن به "دروغ" را ساده ترين شيوه يافته‌اند.

طرح اتهام سفر آقای مومنی به آلمان به همراه تعداد ديگری از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ايران ادعايی کاملا واهی و از اساس کذب است. اولا، چگونه ممکن است فردی که گذرنامه او توسط ماموران امنيتی به شکل غيرقانونی و در فرودگاه ضبط شده، به کشور آلمان سفر کند و مجددا به کشور بازگردد و مقامات قضايی با او برخورد نکنند؟ ثانيا، بنا به صراحت همين کيفرخواست صادر شده، عبدالله مومنی طی چهارسال گذشته مکررا بازداشت و محکوم شده، ‌چگونه است که اکنون آقايان متوجه چنين جرمی شده‌اند؟

بر اين اساس به نظر می‌رسد پرونده مختومه سه تن از فعالان سابق دانشجويی که سه سال پيش به همين اتهام واهی، با دريافت احکام مجازات ناعادلانه به دو و سه سال حبس محکوم و اکنون نيز مدتی است با پايان يافتن دوره محکوميت‌شان آزاد شده‌اند، تنها از آن جهت مجددا مطرح شده است که دستگاه‌های امنيتی هيچگونه دليل و سندی حتی برای انتساب اتهامات کذب خود نداشته و مجبورند به هر دستاويزی متوسل شوند.

۵- يکی ديگر از اتهامات سازمان دانش آموختگان ايران که پيش از اين در کيفرخواست عمومی نيز بدان اشاره رفته و اکنون در کيفرخواست آقای مومنی نيز با تفصيل بيشتری به ويژه درخصوص عملکرد ستادهای انتخاباتی نزديک به سازمان ادوارتحکيم وحدت به آن پرداخته شده، مساله مقايسه موضع گيری سازمان ادوارتحکيم وحدت در جريان دو انتخابات نهم و دهم رياست جمهوری است به طوريکه مطابق نظر دادستان تهران موضع عدم مشارکت در دوره پيش و مشارکت فعال در اين دو دوره به عنوان دليل اتهام پی گيری هدف براندازی نرم از سوی اين سازمان مطرح شده است. قطع نظر از اينکه طرح چنين اتهامی به يک حزب سياسی آشکارا نشانگر عيار مردمسالاری مورد ادعای اقتدارگريان و ميزان اعتقاد آنها به انتخابات واقعی است به نحوی که هرگونه موضع گيری نيروهای دگرانديش از سوی آنها تهديدی عليه حاکميت يکپارچه‌شان تلقی می‌شود؛ بايد گفت دخالت عوامل دولت کودتا در مراجع قضايی از همين اشارات به خوبی نمايان است،‌ چرا که مشاهده می‌شود چگونه اقدامات قانونی رقيبان سياسی‌ اين دولت در دوره تبليغات انتخاباتی اکنون به عنوان اسناد جرم در دادگاه‌ها مطرح شده و با ناديده گرفتن مفهوم اساسی رقابت و امکان تغيير در جريان يک انتخابات، نقد و افشای سوءعملکردهای يک دولت با تبليغ عليه کليت نظام يکسان گرفته می‌شود.

۶- در متن کيفرخواست صادره و همچنين اقارير منتسب به سخنگوی سازمان دانش آموختگان ايران به روشنی مشاهده می‌شود که کودتاچيان، هراسان از افشاگری‌های تاريخی مهدی کروبی کانديدای مورد حمايت اين سازمان در انتخابات دهم، تلاش دارند تا با طرح مطالب غيرواقعی و تفرقه انگيز فشارهای بی فايده و رسوای خود را بر مهدی کروبی بيفزايند.
سازمان دانش آموختگان ايران ضمن اعلام پشتيبانی مجدد از مهدی کروبی و تلاش‌های ماندگار و شجاعانه او در راه مبارزه با استبداد، ظلم و استيلای دروغ در کشور، تصريح می‌کند حمايت اين سازمان از ايشان نه تنها پابرجاست بلکه امروز و با توجه به ايستادگی کروبی در برابر متجاوزين به جان و ناموس ايران و ايرانی همراهی و همسنگری با اين قهرمان ملی موجب مباهات هر آزادی‌خواه ايرانی ست.

۷- ادامه سناريوی اعترافات اجباری در اولين دادگاه پس از روی کارآمدن مسئولان عاليرتبه جديد در دستگاه قضايی متاسفانه حکايت از آن دارد که اين مسئولان نيز يا با اين شيوه‌های غيرقانونی که به واقع آبروی قضای اسلامی و نهاد قضاوت در ايران را بر باد داده است، موافقند يا اينکه توان اعمال قدرت در مجموعه تحت مديريت خويش را ندارند، رييس جديد قوه قضاييه پيش از آنکه حتی بخواهد مدعی ترويج عدالت باشد اگر خواهان تسلط بر وقايعی است که به نام او درحال ثبت در تاريخ است، بايستی سريعا به تحقيق از بازداشتگاه‌های امنيتی به ويژه بند ۲الف زندان اوين پرداخته و از نزديک در جريان شکنجه‌های بی حد و مرزی که تيم بازجويان اين کارگاه تواب‌سازی که خود را خدايان حاکم بر سرنوشت زندانيان می‌دانند، قرار بگيرد.

سازمان دانش آموختگان ايران (ادوارتحکيم وحدت) در پايان ضمن تاکيد بر غيرقانونی بودن دادگاه برپاشده و رد کليه مسايل واهی مطرح شده در آن و اعتراض به ادامه گروگانگيری آقايان احمد زيدآبادی دبيرکل و عبدالله مومنی سخنگوی اين سازمان، حق خود را برای شکايت از دست‌اندرکاران اين نمايش به دليل نشر اکاذيب محفوظ می‌داند و به آنان که با نقض حقوق شهروندان و تعدی از اختيارات قانونی خود می‌کوشند با اجبار پاک‌ترين و شايسته‌ترين فرزندان اين آب و خاک تحت شکنجه‌‌های قرون وسطايی به اعتراف، اعتباری برای خود دست و پا کنند يادآور می‌شود که تشت رسوايی ‌شان مدتی است به زمين افتاده و مهر بی آبرويی به دست مردم بر پيشانی آنها نقش بسته است و بدانند که گرچه به سان ديکتاتوری نورسيده در ابتدای بيراهه برقراری حکومت سرنيزه در اين کشور قرار دارند،‌ اما فرزندان دلير ايران زمين آرزوی پيمودن اين راه تا سرانجام را بر دل آنان خواهند گذارد.

سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت)
۲۵ شهريورماه ۱۳۸۸


روزنامه‌نگار شیرازی به دلیل انتشار عکس چهار صندوق رای محکوم شد!

پارلمان‌نیوز: محمد رضا نسب عبداللهی، روزنامه نگار مقیم شیراز 3 روز پیش به اتهام انتشار خبر کشف چهار صندوق رای در وبلاگش به اتهام «تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب» محاکمه شده است.

بنابر اعلام انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران محاکمه این روزنامه‌نگار ساعت 10 صبح روز 22 شهریور در دادسرای انقلاب شیراز و با شکایت استانداری فارس برگزار شد.

این روزنامه نگار گفته است که«استانداری فارس به دلیل انتشار خبر کشف چهار صندوق رای در وبلاگم، به اتهام "تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب" از من شکایت کرده بود كه در پایان این محاکمه، كه به قضاوت آقای موسوی تبار، سرپرست دادسرای انقلاب شیراز برگزار شد تا پایان رسیدگی به پرونده و صدور حکم با قرار کفالت پنجاه میلیون تومانی آزاد شدم."

محمدرضا نسب عبداللهی خبر کشف 4 صندوق رای مهر و مهوم شده در کتابخانه در حال ساخت شیراز را به همراه سه عكس در وبلاگش منتشر كرده بود اما بعد از مدتی از سوی سایت بلاگفا این پست از وبلاگ این روزنامه‌نگار حذف شد.