لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی (77)







ابراز نگرانی رهبر نظام از حضور مردم سبز در راهپیمایی روز قدس!
کروبی به صادق لاریجانی: من با این بگیر و ببندها از صحنه بیرون نمی‌روم
افشای دستور فرمانده سپاه برای پنهان کردن اسناد جنایات و تجاوزها
شاخه جوانان حزب اعتمادملی: رفتارهای اخیر نیروهای امنیتی و قضایی، کاریکاتوری از اقدامات دهه ۵۰ است
نامه جبهه مشارکت مناطق شمال غرب کشور به میر حسین موسوی
بیانیه کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در رابطه با ادامه بازداشت محمد قوچانی
ناصری: جبهه اصولگرایی به دنبال خانه‌ نشین كردن جریان اصلاح‌طلب است


ابراز نگرانی رهبر نظام از حضور مردم سبز در راهپیمایی روز قدس!

ساعتی پیش آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه تهران از سیاسی شدن راهپیمایی روز قدس ابراز نگرانی کرد و از مخاطبان خود خواست در این روز وحدت را حفظ کنند.

به گزارش موج سبز آزادی، رهبر نظام پس از آنکه در خطبه‌های اول نماز با گوشه و کنایه‌های بسیار، مخالفان خود را تهدید کرد و ضمن مقایسه‌ی موقعیت خود با امام علی (ع)! مخالفان خود را منافق نامید و تهدید کرد که چشم فتنه را در خواهد آورد، در پایان خطبه‌های دوم با اشاره به راهپیمایی همیشگی روز قدس، خواستار آن شد که این راهپیمایی به تفرقه کشیده نشود و عده‌ای از حضور مردم در تجمعات سوء استفاده نکنند.

لازم به ذکر است که همزمان بسیاری از فعالان سبز نیز قصد دارند برای نمایش وحدت ملی علیه به‌کارگیری رفتارهای صهیونیستی، در این راهپیمایی شرکت کنند و علیه سوء استفاده‌گران از حضور مردم در انتخابات، شعار سر دهند.


کروبی به صادق لاریجانی: من با این بگیر و ببندها از صحنه بیرون نمی‌روم
افشای دستور فرمانده سپاه برای پنهان کردن اسناد جنایات و تجاوزها

جناب آیت الله صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه

باسلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات ماه رمضان

همانطور که مستحضرید اینجانب در پی انتخابات پرشبهه ریاست جمهوری اخیر و پیامدهای دردناک و نگران کننده متعاقب آن، نامه های متعددی را به مقامات مسئول نوشته ام تا برخی نکات، انتقادات و اعتراضات را با مسئولان امر درمیان گذاشته و هشدارهای لازم را به آنها داده باشم. آخرین این نامه ها نیز خطاب به شماست که به تازگی قبول مسئولیت کرده و بر صندلی قاضی‌القضاتی تکیه زده اید. و اکنون من شرح جلسات خود با نمایندگان جنابعالی و برخی مسائل حاشیه ای آن را که به پلمپ دفتر شخصی و حزبی من منجر شد با شما در میان می گذارم تا به وظیفه شرعی و ملی خود عمل کرده باشم. باشد که آیندگان نگویند مهدی کروبی با فشار و تهدید و بزن و ببند کوتاه آمد و پا پس کشید و درخانه خزید و صدای حق خواهی اش کوتاه شد. که اگر شما ندانید، دیگران میدانند که در سابقه مهدی کروبی، نه تنها فشار و تهدید و محدودیت و محصوریت کارساز نبوده و او را در پیمودن راهی که تشخیص داده سست و لرزان نکرده ، که محکم تر نیز کرده است.

جناب آقای لاریجانی

نمی دانم تا چه حد از آنچه که در جلسات ما با کمیته منصوب جنابعالی برای پیگیری حوادث اخیر گذشت با خبرید. برای آگاهی مردم و همچنین شما عرض میکنم که ما دو جلسه با آقایان محترم "خلفی ، محسنی اژه ای و رئیسی" داشتیم که این جلسات به صورت مطلوب و مناسبی نیز پیش رفت و در آنها گوشه ای و تعدادی اندک از اسنادی که نشانگر برخی اتفاقات ناگوار و غیرقابل بخشایش در روزهای پس از انتخابات بود ارائه و بازگو شد. در جلسه اول سه سند درباره سه نفر همراه با سی دی و مدارک لازم ارائه شد که نشانگر تجاوز و شکنجه و برخی اعمال رخ داده بر دختران و پسران در بازداشتگاههای مشخص و نامشخص بود. علاوه بر ارائه این سه سند، اشاره ای نیز به صورت شفاهی به اتفاقاتی شد که برای دو دختر یعنی ترانه موسوی «واقعی» و سعیده پورآقایی رخ داده بود. جلسه دوم نیز دوشنبه هفته جاری برگزار شد و حدود سه ساعت نیز به طول انجامید و در این جلسه نیز در کنار بحث های فراوان، من سندی جدید ارائه کردم البته با این قید و شرط که نباید به واسطه این افشاگری و حق خواهی، برای آن فرد و خانواده اش اتفاقی رخ دهد؛ اتفاقاتی از آن دست که پیش از این و در زمان مسئولیت دادستان سابق تهران برای یکی از افرادی که من به عنوان سند معرفی کرده بودم پیش آمد و برخی مشکلات خانوادگی و شارهای جدید مترتب بر آن خانواده شد. بدین ترتیب این بار سند خود را دادم اما سفارشات لازم را هم کردم که مباد غفلتی که دادستان قبلی تهران مرتکب شده بود تکرار شود و پای واسطه هایی به ماجرا باز شود که به جای دادخواهی و دفاع از حق مظلوم و محاکمه ظالم، دست اندرکار تهدید و بی آبرو کردن یک فرد در خانواده و نزد آشنایان و همسایگان شوند و از دیگر سوی آبروی دستگاه قضا آن هم در کشوری اسلامی را به قیمت مصون ماندن ظالمان، چنین ارزان بفروشند. البته این را هم بگویم که در این جلسات که برای بررسی گزارش هایی از وقوع شکنجه و اعمال ناشایست انجام گرفته در زندان ها و پیگیری حوادث بعد از انتخابات تشکیل شده بود، باری از من پرسیدند که آیا تداوم جمع آوری اسناد شکنجه و تجاوز و کشتار مردم را به مصلحت می دانید و آیا ممکن نیست که این اسناد به دست نااهلان بیافتد؟ که من نیز در پاسخ گفتم این اسناد را در مکان محفوظی نگهداری می کنم و در صورت دستیابی به نتیجه، از بین خواهم برد و تاکید کردم که اسناد تجاوز و شکنجه هیچ مایه افتخار نیست که بخواهم آنها را در صندوقچه ای نگهدارم و یا بر دیوار بیاویزم. اسنادی است برای دستیابی به عدالت و ستاندن حق مظلوم از ظالم متجاوز که بعد از دستیابی به نتیجه، مرجح آن است که نابود شود و بوی متعفن و صورت آزاردهنده ظلم نهفته در آن از بین برود.

این را هم بدانید که اگر من در مسیر تحقیق خود به نتیجه ای خلاف نتیجه سابق در خصوص صحت و سقم ادعاهای یکی از شاکیان نیز رسیدم، خود پیش قدم بودم و تصحیح لازم را انجام دادم، از جمله در مورد سعیده پورآقایی که برخی تحقیقات تکمیلی من ناقض گفته های پیشین بود و از این رو تصحیح لازم از سوی خود من و هیات پیگیری، صورت گرفت. به هر حال اما این دوجلسه گذشت و من در پایان با اشاره به مورد دردناک دیگری که به تازگی گزارش آن به من رسیده بود گفتم که همچنان درصدد پی جویی جوانب این ماجرا هستم و اسناد آن را نیز پس از تحقیق کامل ارائه خواهم کرد. همچنین از من خواسته شد که در یافتن جوانب پنهان ماجرای ترانه موسوی تحقیق بیشتری انجام دهم و دستگاه قضایی را در این مسیر در روشن شدن زوایای پنهان ماجرا یاری رسان باشم. با این حال در پایان همان جلسه دوم پیشنهاد کردم - و این پیشنهاد مورد استقبال کمیته نیز قرار گرفت - که بیایید و ماجرای سند آوردن و سند بردن را در همینجا خاتمه دهیم و شما نیز در کار کشف حقیقت شوید چرا که همین اسناد و موارد ارائه شده برای برآفتاب انداختن حقیقت و تاباندن نورعدالت بر چهره اصحاب شرارت، کفایت می کند.

جناب آقای لاریجانی

این پیشنهاد را دادم و رفتم و جلسه ما با کمیته منتخب به خوبی خاتمه یافت. اما فردای آن روز ورق برگشت. جمعیتی با حکم دادستانی آمدند و به دفتر من حمله آوردند. آنجا را مورد تجسس قرار دادند و به تجسس در وسایل نیز بسنده نکردند که حتی نوشته ها و نامه های شخصی و چکها و اسناد خصوصی من را نیز مورد تجسس قرار دادند و بردند. آخر امر نیز دفتر را پلمپ کردند و به آذوقه ای که به رسم هرساله برای اطعام مساکین در انجا انبار کرده بودم نیز توجهی نکردند و آنها را نیز مشمول توقیف خود قرار دادند و آقای داوری سردبیر سایت حزب اعتماد ملی را هم دستگیر و با خود بردند. کار پلمپ دفتر شخصی من تمام نشده بود که دفتر حزب اعتماد ملی را نیز که من دبیرکل آن هستم مورد تجسس قرار داده و وسایل و اسناد یک حزب ثبت شده در ذیل قوانین جمهوری اسلامی را نیز برخلاف قوانین کشور ضبط و سرانجام دفتر حزب را هم پلمپ کردند. به اینها نیز بسنده نشد که دکترعلیرضا بهشتی فرزند مرحوم آیت الله بهشتی و مهندس مرتضی الویری با آن سوابق انقلابی و داشتن سابقه نمایندگی مجلس و شهرداری تهران و سفارت جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی را نیز بازداشت کردند و دفتر موسسه نشر آثار مرحوم بهشتی به
عنوان یکی از پایه گذاران جمهوری اسلامی هم در جمهوری اسلامی پلمپ شد. من مانده ام که آیا این اتفاقات که همگی در روز سه شنبه رخ داد نتیجه جلسه ای است که من روز دوشنبه با هیات منتخب شما داشته ام؟ متعجبم ، نه از آن رو که چرا با مهدی کروبی چنین می کنند بلکه از ان رو که چگونه عده ای متوهمانه تصور می کنند مهدی کروبی فرزند احمد با این بگیر و ببندها از
میدان به در می رود و صدایش خفه می شود. حالا برایم روشن شده است که چرا برخی دوستان و مشاوران اصرار داشتند که اسناد مظالم و شکنجه ها و تجاوزها را از زبان راویان مظلوم، به صورت سی دی درآورم و علاوه بر نسخه ای که به دستگاه قضایی تحویل می دهم، نسخه ای از آن را نیز در محلی امن نگهداری کنم. چراکه ماشین مرعوب سازی و رعب انگیزی همچنان درکار است و چه بسا که شاهدانی در زیر فشار و ارعاب، سخن خود را نیز تکذیب کنند. چرا که کار جمهوری اسلامی به آنجا رسیده است که خانه مهدی کروبی هم دیگر در امان نیست. چراکه هراتفاق ناگوار و ناشایستی در جمهوری اسلامی ممکن شده است و دیگر هیچ چیزی دور از انتظار نیست.

جناب آقای لاریجانی

من همچنان بر خواسته اولیه خود که در نامه ای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کرده بودم، پافشاری می کنم و چرا نگویم که بعد از این ارعاب ها و بگیر و ببندها مصرتر از پیش نیز شده ام. و وقتی می بینم فرماندهی یک نهاد نظامی - که مدارک آن نیز موجود است- در نامه ای به وزارت بهداشت و درمان دستور می دهد که تحویل کپی اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحین و مصدومین حوادث اخیر ممنوع است، و بیمارستان ها را از تحویل اسناد به مجروحان و مورد تعدی قرار گرفتگان ممنوع می کند، بیش از پیش مصر می شوم که بفهمم دلیل این تهدیدها و واهمه ها چیست؟ بر پزشکان است که بر اساس سوگند خود تمام تلاششان را برای درمان مصدومان و بیماران حتی اگر آن مصدوم، دشمن پدرشان باشد مبذول دارند. و شما در مقام قاضی القضات داوری کنید چگونه یک پزشکی در مواجهه با چنین نامه هایی از سوی یک نهاد پرقدرت نظامی، می تواند با امنیت خاطر به وظیفه و سوگند پزشکی خود عمل کند. و اگر مظلومی در بیگناهی کشته شده باشد شما در مقام قاضی القضات چگونه می توانید صدای حق خواهی خانواده او را بشنوید؟ یا اگر کسی مورد شکنجه یا تجاوز قرار گرفته باشد چگونه می تواند در چنین فضای رعب آلودی سند و گواهی خود را از مسئولان پزشکی قانونی دریافت کند و به دست شما برساند؟ پیشتر دعوی ما این بود که نظامیان چرا دخالت در اقتصاد و سیاست می کنند و اکنون می بینیم که اشتهای نظامیان با حسابت و سیاست اشباع نشده و به سراغ طبابت هم آمده اند.

جناب آقای لاریجانی

تصور من این است که شما دعوی عدالت دارید و رجاء واثق دارم که به وظیفه خود در دادخواهی و دفاع از حق مظلوم و محاکمه ظالم آگاهید. از این رو از شما می خواهم که برای روشن شدن افکار عمومی و در راستای انجام تکلیف شرعی و قانونی تان دستور پیگیری اسنادی را بدهید که تاکنون ارائه شده است. و در این مسیر از غالب شدن فضای ارعاب و زد وبند ممانعت به عمل آورید و
نگذارید که نیروهای مسلح و شبه نظامی بعد از فرمانروایی بر عرصه سیاست و طبابت، به فکر دخالت در کار قضاوت بیافتند و قله ای دیگر را به مفتوحات خود از پس انتخابات ریاست جمهوری دهم بیافزایند و کار را از این که هست خراب تر سازند. همچنین به شما توصیه می کنم تا در این فضا که مطبوعات آزاد به لطف دادستان معزول، در محاق توقیف فرو رفته اند مگذارید که برخی مطبوعات و قلم به دستان که به زعم خود درکار حمایت از اسلام اند و به زعم ما اما در مسیر اهانت به اسلام، بیش از این در حاشیه ای امن، دریده سخن بگویند و عدالت خواهی را به محاق برند و آرزویی دست نیافتنی جلوه دهند و گاهی با زبان ارعاب و گاهی نیز به زبان اهانت، چهره های انقلاب را هدف هتاکی خود سازند. همچنین مگذارید که دروغگویی و جعل سند چنان رایج شود که رسانه ملی کشور با تولید و پخش دوباره ی سناریوهایی نظیر سناریوی ترانه موسوی قلابی، روند حقیقت یابی را مخدوش سازد و ابهام ها و مسائلی جدید بیافریند و سنگ هایی در چاه بیاندازد که بیرون آوردن هریک از آنها همچون ماجرای ترانه موسوی از عهده صد عاقل نیز برنیاید.

جناب آقای لاریجانی

شما هیاتی را تشکیل دادید تا به رخدادهای ناگوار پس از انتخابات و ظلم هایی که شده است رسیدگی شود و آقای خلفی به عنوان نماینده شما در کمیته پیگیری، به نقل از شما مدعی بود که جنابعالی گفته اید باید به شکایات و گزارش ها تا نهایت ماجرا، رسیدگی شود. اما پرسش من این است که آیا با وجود این تهدیدها و توهین ها و ارعاب ها رسیدگی به فجایع و شکنجه های پس از انتخابات ممکن خواهد بود؟ پاسخ این پرسش بر شماست اما این را بدانید که مهدی کروبی همچنان اصرار بر پیگیری حقوق مظلومان دارد، باشد که نشان داده باشد این ابزارهای نخ نما شده اگر بر کسانی نیز کارساز باشد، بر او کارساز نیست و او همچنان با قدرت و محکم در میدان ایستاده است و نمی گذارد عده ای تازه به دوران رسیده، چوب حراج بر سرمایه نظام و امام و کشوری بزنند که حاصل یک انقلاب مردمی و خون شهیدان بسیار است.
با آرزوی توفیق شما در امر قضا

21 رمضان1430
مطابق با 20 شهریور1388
مهدی کروبی



شاخه جوانان حزب اعتمادملی: رفتارهای اخیر نیروهای امنیتی و قضایی، کاریکاتوری از اقدامات دهه ۵۰ است
متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم‏الله الرحمن الرحیم

در روزها و شب‏های نیایش قدر و شهادت امام عدالت و زخم خورده جاهلیت شاهد رفتار های به دور از عدالت و جاهلانه نهادهای امنیتی هستیم.

تشدید برخوردهای امنیتی و قضایی در روزهای اخیر نشان از آن دارد که روزهای سختی پیش رو است. روزهایی که اتش خشم مردم نسبت به رفتار زورگویان را مضاعف خواهد کرد. پلمپ دفتر شخصی دبیر کل حزب اعتماد ملی و همچنین دفتر حزب اعتماد ملی و ضبط مدارک موجود در این مکان‏ها برای این صورت گرفته است که اسناد رسوایی بیشتر نهادهای امنیتی و قضایی فاش نشود. بازداشت مرتضی الویری و علیرضا بهشتی مسولان کمیته پیگیری حوادث اخیر که در تداوم دستگیری‏های گسترده بعد از انتخابات صورت گرفت، ترفندی است که کروبی و موسوی را به وادی سکوت بکشاند. باری اینگونه اقدامات سبب آشکار شدن جنایات خواهد شد و مردم پی به عمق بیشتر حوادث خواهند برد.

بیم و ترس از افشاء اسناد تجاوزها، شکنجه‏ها و جان‏باختگان، آن‏ها را وادار به انجام چنین اقدامی کرد. اما خود ناشیانه بر طبل رسوایی‏شان کوبیدند و هر چه تلاش می‏کنند نمی‏توانند آب رفته را به جوی باز گردانند. در واقع رفتارهای نیروهای امنیتی و قضایی در روزهای اخیر، کاریکاتوری از اقدامات نهادهای امنیتی در دهه ۵۰ است.

اقدامات اخیر که در ایام منتهی به روز قدس صورت می‏گیرد، نه تنها فضای رعب و وحشت مردم را موجب نمی‏شود، بلکه باعث حضور حماسی مردم در این راهپیمایی- که راهپیمایی احقاق حق است - خواهد شد. رجاء واثق داریم که هرچه بیشتر بر شیپور رعب و وحشت بدمند عزم مردم برای حضور بیشتر خواهد شد و ایمان داریم به این سخن پیامبر اکرم که "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم".

امید آن داریم روزی را در ایران عزیز شاهد باشیم که مردم طعم شیرین آزادی را بچشند.

شاخه جوانان و دانشجویان حزب اعتمادملی


نامه جبهه مشارکت مناطق شمال غرب کشور به میر حسین موسوی

به نام خدا
فرزند لایق و شایسته آذربایجان، جناب آقای مهندس میر حسین موسوی

دهمین انتخابات ریاست جمهوری بدون شک می توانست نقطه عطفی در تاریخ پر فراز و نشیب و سراسر افتخار انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران باشد. حضور حضرتعالی در عرصه انتخابات، نوجوانان و جوانان نسل سوم و چهارم پس از انقلاب را با آرمان های اصیل انقلاب آشنا کرد و با آن آشتی داد. آنها که خود زمان امام را درک نکرده بودند، کلام و روش و منش حضرتعالی را که شاگرد و پیرو آن بزرگوار بودید به خود نزدیک تر یافتند و حساب کجروی ها، انحرافات و اشتباهات اصحاب قدرت را از اسلام اصیل و اصل انقلاب جدا کردند. از سوی دیگر، رزمندگان سلحشور عرصه های شجاعت و خانواده های شهدای گرانقدری چون شهیدان باکری، همت و جهان آرا و ... به حمایت از شما برخاستند تا انقلابی را که خون های پاک عزیزان شان در پایش ریخته شده بود، از کج فهمی و انحراف نجات دهند. شما نقطه عزیمت جریان هایی شدید که نسبت به آینده ایران در صورت تداوم روند فعلی دغدغه و نگرانی جدی داشتند. آنان برای پیروزی شما تلاش کردند و موفق شدند یکپارچگی ملی ایرانیان را به رخ همه جهانیان بکشند و با حرکتی سبز، بار دیگر ایران را در جهان عزیز و بزرگ جلوه دهند. اما متاسفانه یک بار دیگر فرصتی بی نظیر برای استقرار قانون، آزادی و عدالت، با قانون ستیزی و قانون گریزی انحصارطلبان مدعی اصول گرایی، به تهدید علیه منافع ملت، میهن و نظام جمهوری اسلامی بدل شد. اقتدارگرایان به جای اعتمادسازی و ایجاد جو اطمینان و آرامش، برخورد سرکوب گرانه با مردم بی دفاع را که صرفا خواستار حق خود بودند، پیش گرفتند. چه كسي گمان مي كرد كه تنها سه دهه پس از انقلابي كه به نام اسلام و آزادي و عدالت و به رهبري مرجعي بزرگ چون امام خميني به پیروزی رسيد، جوانان برآمده از اين انقلاب به جرم اعتراض مدني بازداشت شوند و آنگاه پیکر بی جان آنها به خانواده هایشان تحویل داده شود؟ تٲسف بارتر از همه این که اعضای اصلی کمیته ای را که حضرتعالی و جناب آقای کروبی برای پیگیری امور آسیب دیدگان تشکیل داده بودید، از جمله فرزند شهید آیت الله بهشتی را دستگیر و مدارک مربوطه را توقیف می کنند تا مانع از افشای جنایات صورت گرفته شوند. به نظر می رسد که عملا هیچ گونه اراده ای جهت برخورد با عاملان جنایات، علیرغم اعلان مسئولین نظام، وجود ندارد.

جناب آقای موسوی،

در شرایطی که ارزش های والای انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید این مرز و بوم می باشد، پایمال می گردد، هیچ انسان باوجدانی نمی تواند در قبال تاراج دست آوردها و آرمان های عظیم این انقلاب بی تفاوت باشد. پیروان حقیقی امام علی(ع)، آن بزرگ آزادمرد تاریخ که در مورد گزارشی از به یغما رفتن خلخال زن یهودی- شهروندی از ولایات حکومت خویش- از شدت ناراحتی سیلی بر صورتش نواخت، اکنون خون دل می خورند و در مقابل این همه فجایع دردآور سراسر وجودشان مملو از خشم، اندوه و تاسف می گردد. آنها نگران وضعیت جمعي از پاك ترين و صادق ترين رادمردان اين سرزمين هستند که به گناه دلسوزی برای نظام و مشاركت در انتخابات و تبليغ براي جنابعالی ماه هاست که در سلول های انفرادی و تحت فشارهای جسمی و روحی به سر مي برند و از حداقل حقوق انسانی و قضایی خویش محروم می باشند و برخی نیز مجبورند در دادگاه های نمایشی انشا های ابتدایی حامیان کودتا را برای مخاطبان دکلمه کنند. انگار حقیقت، آن سوی دیوارهای اوین زندانی است که وقتی کسی گذارش بدانجا می افتد و حقیقت را می بیند، تمام عقایدش زیر و رو می شود! ما نگرانیم و از شما به عنوان پرچمدار جنبش سبز مردم ایران می خواهیم برای نجات این آزادگان دربند از فشارهای جسمی و روحی، از همه ظرفیت های ممکن قانونی استفاده کنید.

جناب آقای موسوی،

آذربایجانی ها همیشه کسانی را که در راه احقاق حقوق شان پایمردی کنند، بزرگ می دارند و اکنون شما را همچون همه مردان آزاده ای که تاریخ ما وامدار عظمت آنان است قدر می دانند. مواضع شجاعانه و بحق شما به عنوان فرزند لایق و شایسته آذربایجان بدون شک شایسته تقدیر و همراهی است. همان گونه که همه تلاش ما در جهت پیروزی شما در انتخابات بود، اکنون نیز در کنار شما هستیم تا حرکت مقدس انقلاب اسلامی را که عده ای عزم انحراف آن از جاده عدل و انصاف را نموده اند، به مسیر حقیقی آن بازگردانیم. ما به همراه شما، دولت برآمده از انتخاباتی خدشه دار را مشروع و مقبول نمی دانیم و هراس آن داریم که دولت، بدون پشتوانه مردم، بر اثر ضعف های بیشمار ذاتی و عارضی اش در ورطه امتیازدهی به بیگانگان بیفتد. ما تا زمانی که شبهه های مطرح شده در خصوص صحت و سلامت انتخابات رفع نشود و اعتماد از کف رفته بازنگردد، و افراد عادل ، قانونمند و بی طرف در مناقشات سیاسی در مراجع نظارتی و اجرایی انتخابات مسئولیت نداشته باشند، حضور در هر انتخاباتی را بلاموضوع می دانیم.

در خاتمه ما به عنوان اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی مناطق شمالغرب کشور(آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان) که به عضویت در این تشکل منسجم پیرو اندیشه های مردمسالارانه حضرت امام (ره) افتخار می کنیم ، ضمن تقدیر از تلاش های صادقانه و پایداری بی شائبه شما در راه احقاق حقوق ملت ایران، همدلی و همگامی خود را برای پی گیری مطالبات به حق مردم اعلام می داریم و بر آزادی هر چه سریع ترهمه شخصیت ها، فعالان سیاسی، حقوقدانان، روزنامه نگاران، دانشگاهیان، دانشجویان و کلیه دستگیرشدگان و زندانیان گمنام حوادث اخیر، رسیدگی بی طرفانه و عادلانه به پرونده جنایات صورت گرفته در بازداشتگاه ها، آزادی مطبوعات، رفع توقیف و سانسور از آنها، ممنوعیت مداخلات غیرقانونی دولت در فضای ارتباط رسانه ای و فعالیت مجدد سایت های خبری مستقل، اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی، به ویژه اصل 27 مبنی بر آزادی تجمعات مسالمت آمیز تاکید داریم.

بسیار امیدواریم که با حضور و همراهی شما و مراجع عظام و آزاده تقلید و آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و کروبی و مردم آگاه و غیور این سرزمین، شاهد به ثمر نشستن این حرکت سبزاصلاح طلبانه باشیم.

جبهه مشارکت مناطق شمالغرب کشور- آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان


بیانیه کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در رابطه با ادامه بازداشت محمد قوچانی

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی
ادامه بازداشت غیر قانونی محمد قوچانی دربند 209 اوین
محمد قوچانی سردبیر روزنامه توقیف شده اعتماد ملی و از روزنامه نگاران سرشناس در ایران که جزو حامیان مهدی کروبی در انتخابات اخیر بود، همچنان به صورت غیرقانونی در بند 209 وزارت اطلاعات در زندان اوین در بازداشت است.

آقای قوچانی در ساعت 2 بامداد روز 30 خرداد با اتهام بی اساسی مبنی بر کمک به آقای کروبی در نگارش نامه هایی که مواضع ایشان در انتخابات را منعکس می کرد، دستگیر و بازداشت شده است. این در حالی است که مسئولیت بیانیه ها و نامه هایی که از طرف آقای کروبی انتشار یافته است بر عهده شخص ایشان می باشد نه اطرافیان وی.

حدود دو هفته پیش، بازپرس شعبه دو امنیت دادگاه انقلاب قرار آزادی محمد قوچاني را در قبال سپردن وثیقه یک میلیارد ریالی صادر کرده است اما به قرار اطلاع چون در حین صدور این قرار سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران هنوز از سمت خود برکنار نشده بود، با تهیه لیستی از اسامی بازداشت شدگان اخیر که اسم آقای قوچانی نیز در آن وجود داشت مانع از آزادی ایشان شد.

جای سوال است که با وجود پایان دوره تحقیقات و صدور قرار وثیقه، چرا این روزنامه نگار زندانی هنوز آزاد نشده و بازجویی های او مجددا از سر گرفته شده است؟ این در حالی است که قرار بازداشت موقت ایشان تا به حال نه تمدید شده و نه به خود وی ابلاغ شده است.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی خواستار پایان دادن به بازداشت غیر قانونی آقای محمد قوچانی و آزادی هرچه سریعتر ایشان و دیگر روزنامه نگاران زندانی می باشد.


کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

تهران، 19 شهریور 1388



ناصری: جبهه اصولگرایی به دنبال خانه‌ نشین كردن جریان اصلاح‌طلب است
پارلمان‌نیوز: عضو شورای عالی بنیاد باران گفت:جبهه اصولگرایی به دنبال خانه‌ نشین كردن جریان اصلاح طلب است.
عبدالله ناصری در گفتگو با ایلنا، در خصوص شائبه جایگزینی برخی احزاب اصولگرا به جای احزاب اصلی اصلاح‌طلب اظهار داشت: چند سال قبل یكی از سران اصولگرا اعلام كرده بود كه باید در جریان خود یك چپ و راست تشكیل دهیم و از آن به بعد این تفكر و انگیزه در جریان اصولگرا خصوصا بعد از انتخابات 76 و مجلس ششم قوت یافت و بعد از سال 84 در انتخابات ریاست جمهوری و یك دست شدن تمام قوا این انگیزه بیش از پیش جدی شد.

وی با بیان این‌كه قطعا در این زمان نیز این خط و جریان فكری را جبهه اصولگرایی دنبال می‌كند اظهار داشت: آنها می‌خواهند تا جریان اصیل اصلاح‌طلبی كه از بستر امام خمینی بالیده شده و به دنبال حفظ آرمان‌های امام راحل است را كنار گذاشته و یك جریان جدید را به وجود بیاورد و بعد از انتخابات اخیر نیز این سناریو قوت یافت تا جریان اصلاح‌طلبی از تاریخ محو و آنان را خانه‌نشین كند.

ناصری تصریح كرد: معتقدم بخش قابل توجهی از جنگ‌های زرگری در جبهه اصولگرایی از همین تفكر برخاسته است و آنها می‌خواهند تا جریان اصلاح‌طلبی را حذف كرده و یك رقابت دوگانگی را در درون خود تشكیل دهند.

وی سران چپ این جریان را باهنر و لاریجانی و جریان راست آن را سران دولت توصیف كرد و گفت: وجه مشترك این دو جریان عدم باور و اعتقاد راسخ به جمهوریت و اصالت آن در نظام دینی است. جریان اصلاح‌طلبی یك واقعیت تاریخی است كه ریشه در مدرسه و مكتب امام دارد.

این عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب خاطر نشان كرد:بزرگان اصلاح‌طلب از جمله سید محمد خاتمی بارها تاكید كردند كه دعوای امروز حدف جمهوریت است كه دغدغه امام بود وحوادث اخیر نشان داد كه آنها نمی‌توانند این جریان را خانه‌نشین كنند.

ناصری در پایان تاكید كرد: علی‌رغم اختلافات درون گروهی و حركت‌هایی كه اخیر در این جریان شروع شده اما در یكجا با هم جمع می‌شوند و آن جایی است كه متوجه شوند جریان اصولگرایی ناكارآمدی خود را اثابت كرده و اقبال عمومی به آنان كاهش یافته است.