نامه مردم شماره 805، 16 آذر ماه 1387




اطلاعیه دبیر خانه کمیته مرکزی درباره برگزاری نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران



نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران، با حضور اعضای اصلی و مشاور کمیته مرکزی و شماری از مسئولان و کادرهای حزبی، برگزار شد.

پلنوم(وسیع)کمیته مرکزی حزب کار خود را با یکدقیقه سکوت به احترام خاطره شهدای راه آزادی میهن آغاز کرد و سپس به بررسی گزارش هیئت سیاسی کمیته مرکزی، در ارزیابی آخرین تحولات ایران و جهان پرداخت. گزارش هیئت سیاسی پس از بحث و تبادل نظر و پیشنهادات اصلاحی رفقای شرکت کننده با اکثریت آراء به تصویب نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب رسید. در پی تصویب گزارش سیاسی، نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب گزارش شعب مختلف کمیته مرکزی را بررسی و رهنمود های لازم را به شعب ابلاغ کرد.
پلنوم(وسیع)کمیته مرکزی، گزارش مفصلی را درباره تلاش های رژیم ولایت فقیه و دستگاه های امنیتی آن برای ضربه زدن به تشکیلات و وحدت حزب توده ایران، در دهه های اخیر، مورد بررسی قرار داد و در پی بحث و تبادل نظر شرکت کنندگان در نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب، سندی با عنوان ”درباره وحدت حزب و دشواری های مبارزه و فعالیت حزب توده ایران پس از یورش رژیم ولایت فقیه“ به اتفاق آراء به تصویب شرکت کنندگان در نشست (وسیع) کمیته مرکزی حزب مان رسید.
پلنوم(وسیع)کمیته مرکزی حزب مان در انتهای کار خود با انتخاب مجدد اعضای هیئت سیاسی، صدور قطعنامه ای درباره بیستمین سالگرد فاجعه ملی و همچنین تصویب پیام های گوناگونی به : مردم ایران؛ به کارگران و زحمتکشان؛ به زنان مبارز؛ به جوانان و دانشجویان؛ به زندانیان سیاسی و خانواده های جان باختگان راه آزادی؛ به نیروهای آزادی خواه، تحول طلب و هوادار دموکراسی؛ و به نویسندگان، مترجمان، شاعران، هنرمندان، روزنامه نگاران و خبرنگاران، با موفقیت به کار خود پایان داد.
دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران
آذرماه 1387







هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهمین نشست احزاب کارگری و کمونیستی جهان در برزیل



بیانیه سائو‌پالو: سوسیالیسم جایگزین مناسب شرایط کنونی است!
پیام ریاست جمهوری برزیل به دهمین نشست احزاب کارگزی و کمونیستی جهان
قطعنامه نشست احزاب کارگری و کمونیستی جهان بر ضد امپریالیسم و در همبستگی با مردم ایران


دهمین نشست جهانی احزاب کمونیست وکارگری، از 1 تا 3 آذرماه (21الی 23 نوامبر2008) با موفقیت کامل در شهرسائوپولوی برزیل، به میزبانی حزب کمونیست برزیل، برگزار شد. 65 حزب کمونیستی و کارگری از55 کشور مختلف جهان در این نشست شرکت کردند.
نمایندگان احزاب شرکت کننده در بارهُ موضوع این نشست که عبارت بودند از:“پدیده های نو در نظام بین المللی، وخیم تر شدن معضلات و تناقض های ملی،اجتماعی، زیست محیطی و رابطهُ میان امپریالیست ها، مبارزه برای صلح ، دموکراسی، استقلال، پیشرفت وسوسیالیسم، واتحاد عمل احزاب کمونیست وکارگری“ سخنرانی هایی ایراد کردند. متن کامل این سخنرانی ها را حزب میزبان به طور کامل منتشر خواهد کرد . این نشست انجام تبادل نظرهای با اهمیتی بین احزاب شرکت کننده را ممکن ساخت.
دهمین نشست، پیامی از سوی لویس ایناسیو لولا دسیلوا، رئیس جمهوری فدرال برزیل، دریافت کرد که در آن ”قدر شناسی“ او از ”تمامی مبارزات“ احزاب کمونیستی و کارگری ”در دفاع از کارگران وفقرا“ و“تعهد“ احزاب کمونیست وکارگری ”به پایه ریزی یک نظم اقتصادی نوین بین المللی“ ابراز می گردد. دهمین اجلاس درخلال بحران شدید سرمایه داری، یعنیموضوعی که تمام سخنرانی ها معطوف به آن بود، بر گزار گردید. بسیاری از شرکت کنندگان در نشست، بر ماهیت سیستماتیک وساختاری بحران تاکید ورزیدند، در حالی که خاطر نشان کردند که این بحران مشخصه ای است ویژه از توسعه سرمایه داری که در این مورد با سیاست های مالی نو لیبرالیِ دهه های اخیر، تشدید یافته است .
سخنرانان اجلاس استدلال کردند که، بحران اخیر شکست کامل وفروپاشی نو لیبرالیسم را نمایش می دهد، اما به خودی خود به معنای پایان سرمایه داری نیست. برعکس، بورژوازی در توسعه یافته ترین کشورها، قدرت سیاسی خود را برای سازماندهی ”عملیات نجات“ سیستم هایشان به کار می زند. اما این سیاست ها، فراترازمطلوب سازی سرمایه داری، هدفش آن است که کارگران را به پرداخت هزینه تلاش در جهت حل تضادهای ذاتی سیستم وادار سازند. این بحران شدید، همچنین این افسانه را که ضدّ انقلاب های 1989-1991 به معنای پیروزیِ نهایی وبازگشت ناپذیرِ سرمایه داری بود، از اعتبار انداخت. این بحران هم محدودیت سیستم سرمایه داری به عنوان یک سیستم اجتماعی، وهم نیاز به برانداختنِ آن به شیوه ای انقلابی را برجسته ساخت.
دررابطه با مسئله مورد بحث، یعنی بحران سرمایه داری، 65 حزب شرکت کننده در اجلاس ”بیانیه سائو پولو“ را که اظهار می دارد: ”سوسیالیسم بدیل سرمایه داری است ” به تصویب رساندند.
بسیاری از احزاب بر معنای مثبت به چالش طلبیدن فزایندهُ برتریِ ایالات متحده در جهان تاکید کردند، در حالی که یاد آور شدند که بشریت به مرحلهُ مبارزهُ ضد امپریالیستی نیروی تازه یافته ای برای استقلال، توسعه، و پیشرفت اجتماعی مردمان وملت ها وارد شده است. درهمین رابطه برخی از احزاب اهمیت فوق العاده ائتلاف های تازهُ کشورهای درحال توسعه را- نظیرIBSA (تریبون آزاد سه جانبه، بین هند، برزیل وافریقای جنوبی) ودیدارهای منظم BRIC (برزیل، روسیه، هند، چین) به عنوان سیما هایی از روابط نیرویِ تازه یافتهُ جنوب– جنوب خاطر نشان کردند.
برای تمام احزاب کمونیستی وکارگری حاضردر نشست، بحران جاری سرمایه داری، نیاز به مطرح کردنِ موضوع گذار به سوسیالیسم ، وتشدید مبارزهُ اندیشه ها در میان مردم، به هنگامی که محدودیت های سرمایه داری در پیش چشم همگان آشکار گردیده است، تقویت می کند.
احزاب حاضر همچنین بر اهمیت نمادین برگزاری نشست سالانه احزاب برای اولین بار در امریکای لاتین، بر بین المللی شدنِ روند نشست های سالیانه ، و توجه به اینکه این منطقه به قطب مقاومت ضدنو لیبرالی وضد امپریالیستی تبدیل شده است، تاکید کردند.
دهمین نشست بیانیهُ ”همبستگی با خلق های امریکای لاتین وکارائیب“ رابا استقبال از مبارزات توده ای وپیروزی های کسب شدهُ اخیر درسراسر قاره به وسیلهُ نیروهای دموکراتیک ، مترقی وضد امپریالیست ، از جمله کمونیست ها، به تصویب رساند.
شرکت کنندگان در اجلاس نگرانی عمیق خودرا نسبت به اوضاع انفجاری خاورمیانه به سبب طرح های امپریالیسم برای تغییر شکل منطقه ، اشغال عراق وتعدی مداوم اسرائیل به خلق فلسطین ابراز کردند.احزاب شرکت کننده توجه ویژه به بحران انسانی در غزه به دلیل محاصره توسط اسرائیل را ضروری دانستند، و خواستار پایان دادن به محاصره ونیز برچیدن دیوار نژاد پرستانه وشهرک های اسرائیلی گردیدند.
شرکت کنندگان نشست، تشویق یک رشته اقدام های مشترک، نظیر ابتکارعمل هایی در باره بحران سرمایه داری، کارزارهای همبستگی با کوبا به مناسبت پنجاهمین سالگرد انقلاب کوبا؛ ابتکار عمل های ضد ناتویی به مناسبت شصتمین سال بنیانگذاری آن؛ همبستگی با فلسطین، از جمله دیدارهایی از سوی هیئت های نمایندگی ازغزه، راتصویب کردند.
در پایان روز دوم اجلاس نمایندگان 65 حزب کمونیست وکارگری در یک گردهماییِ همبستگی با مبارزات خلق های امریکای لاتین شرکت کردند. آنها در این گردهمایی فرصت همراهی با رزمندگان حزب کمونیست برزیل ، و هیئت های نمایندگی جنبش های سیاسی واجتماعی مترقی امریکای لاتین را یافتند، همبستگی انترناسیونالیستی خود را تصریح کردند.

سائوپولو- حزب کمونیست برزیل
23 نوامبر 2008

بیانیه سائو‌پالو: سوسیالیسم جایگزین مناسب شرایط کنونی است!

جهان با بحرانی اقتصادی و مالی در ابعادی وسیع روبرو است. این بحران، بحرانی است مربوط به سرمایه داری که از سرشت آن و از تناقض های غیر قابل آن جدا نشدنی است و احتمالا سنگین ترین بحران از زمان رکود اقتصادی سال ۱۹۲۹ بوده است و مثل همیشه کارگران و زحمت‌کشان قربانیان اصلی آن هستند.
بحران کنونی بیانگر بحران ژرف‌تری است که ذانی نظام سرمایه‌داری است و گواه بر محدودیت‌های تاریخی سرمایه‌داری، به سان یک نظام اجتماعی، و ضرورت سرنگونی انقلابی آن است. بحران کنونی همچنین تهدیدی بسیار جدی از پسروی اجتماعی و دمکراتیک به همراه دارد و چنان که تاریخ نشان داده است می‌تواند زمینه را برای اقدامات نظامی‌گرانه و سرکوب‌گرانه فراهم سازد که هوشیاری هر چه بیشتر احزاب کمونیستی وهمه نیروهای دمکراتیک و ضد امپریالیستی را طلب می کند.
در زمانی که میلیاردها دلار از خزانه ملی برای نجات مسئولان بحران کنونی- یعنی کلان سرمایه‌داران، سرمایه مالی و بورس بازان -پرداخت می‌گردد زحمت‌کشان، زمین‌داران کوچک، لایه‌های میانی و تمامی کسانی که برای گذران زندگی کار می‌کنند زیر فشار شرکت‌های انحصاری قرار گرفته‌اند و در این رهگذر استثمار و بی‌کاری، دست‌مزدها و حقوق بازنشستگی کم‌تر، ناامنی، گرسنگی و فقر بیشتری را تجربه خواهند کرد.
کارزارهای ایدئولوژیک انجرافی نیرومند، درپی پنهان کردن خاستگاه اصلی این بحران و مسدود کردن راه به سوی راه حل هایی است که به سود توده‌های مردم پشتیبان موازانه ای نو از قدرت، برقراری نظم بین المللی یی نو به سود نیروهای مردمی، همبستگی بین‌المللی و دوستی میان خلق هاست. قدرت‌های عمده سرمایه‌داری: ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن با بکارگیری سازمان‌های بین‌المللی زیر سلطه خود مانند صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، بانک مرکزی اروپا، ناتو و دیگران و نیز با جوسازی و بهره‌برداری از آن به سود اهداف خویش در سازمان ملل، برای نجات کوتاه‌مدت با سراسیمگی بدنبال ”راه‌حل‌هایی“ هستند (که خود بذرهای بحران‌های نوینی خواهند شد) تا بتوانند سازوکار ستم‌گری و بهره‌کشی امپریالیستی را دوباره نقویت بخشند.
آنها با طفره رفتن از تبین عوامل اصلی و تأکید بر گزینش‌های ناکارآمد برای تدوین ”مقررات“،و اقدامات ”انسان‌گرایانه“ و اصلاح سرمایه‌داری، تنها خواهان تغییر سیمای سرمایه‌داری با حفظ ماهیت آن هستند. احزابی که از سرمایه پشتیبانی می‌کنند احکام ”اجماع واشنگتن“ را که در اقتصاد مالی‌گرایی قماری ددمنشانه جان تازه‌ای دمیده است با شتاب‌زدگی پذیرفتند. سوسیال‌دمکراسی با پنهان سازی تمکین خود به نولیبرالیسم و تبدیل به یکی از شالوده‌های امپریالیسم،در برگشتی تآخیرآمیز به ”مقررات“ آموزه کنیزیان که سرشت طبقاتی قدرت و مناسبات مالکیت را دست‌نخورده باقی می‌گذارد به روشنی از پذیرش گزینه‌های انقلابی برای زحمت‌کشان و مردم پرهیز می‌کند.
ناکامی این چشم‌انداز نیز اجتناب‌ناپذیر است.
همان گونه که تاریخ نشان داده است اگر کارگران و مردم متحد شوند می‌توانند در تعیین مسیر رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اثرگذار باشند و با در تنگنا قرار دادن سرمایه بزرگ، آن را به دادن امتیازات مهم به سود توده‌ها وادار و از پیشرفت بسوی فاشیسم و جنگ جلوگیری کنند و راه را برای فرارفت‌های عملی مترقی و حتا انقلابی بگشایند.
آینده، در آستانه یک مبارزه طبقاتی بی‌امان و فزون‌یابنده در سطح جهان قرار گرفته است. بشریت لحظات بسیار دشوار و پیچیده‌ای از تاریخ را می‌پویدکه در آن با بحران اقتصادی جهانی همزمان با بحران‌های سوخت و غذا و بحران جدی زیست‌محیطی مصادف شده است؛ به سخنی دیگر دنیایی سرشار از بی‌عدالتی ونابرابری، جنگ و کشمکش.
ما اکنون در برابر یک تقاطع تاریخی و تعیین‌کننده قرار گرفته‌ایم: در یک سو صلح جهانی، حق حاکمیت، دمکراسی و حقوق زحمکشان و مردم قرار دارد و در سوی دیگر توانمندی سترگی برای پیکار و پیشرفت آرمان رهایی کارگران و توده‌ها، آرمان پیشرفت اجتماعی، صلح، آرمان سوسیالیسم و کمونیسم.
احزاب کمونیست و کارگری که در دهمین نشست خود در سائو‌پالو گرد آمده‌اند به به مبارزه توده‌ای پدید آمده بر ضد ستم و بهره‌کشی امپریالیستی، بر ضد افزایش دست‌اندازی به دست‌آوردهای تاریخی جنبش کارگری و بر ضد حملات نظامی‌گرایانه و ضد دمکراتیک امپریالیسم درود می‌فرستد.
تأکید بر این امر ضروری است که باید ورشکستگی نولیبرالیسم را نه در کاستی‌های شیوه‌های مدیریت سرمایه‌داری بلکه شکست خود سرمایه‌داری و درستی اهداف آرمانی و برنامه کمونیستی دریافت. ما تصریح می‌کنیم که آرزوی والای رهایی زحمتکشان و توده‌ها تنها در گسستگی قدرت کلان سرمایه، قدرت‌های امپریالیستی و متحدان آن و نیز با دگرگونی بنیادی با ماهیت آزادی‌گرا و ضد انحصاری تحقق خواهد یافت.
ما طبقه کارگر، زحمتکشان و خلق‌های جهان را با یقین به درستی گزینه سوسیالیسم، راهی به یک استقلال واقعی و کامل خلقی، راهی برای تصریح حقوق زحمتکشان و تنها راه پایان دادن به بحران‌های ویران‌گر سرمایه‌داری، فرا می‌خوانیم تا به رسالت کمونیست‌‌ها و انقلابیون بپیوندند و با اتحاد پیرامون منافع طبقاتی و آرمان‌های عدالت‌جویانه، با دست‌های خود ساختمان آینده‌ای شکوفا، عادلانه و سرشار از آرامش را برای بشریت پی‌ریزی نمایند. بدین ترتیب شرایط برای پیوستن مبارزات مردمی به یکدیگر و مقاومت در یک جنبش گسترده بر ضد سیاست‌های سرمایه‌داری در رابطه با بحران‌ها و تحریکات امپریالیستی که صلح جهانی را به خطر می‌اندازد پدید می‌گردد.
با اطمینان به امکان‌پذیر شدن جهانی دیگر، جهانی بدون استثمار طبقاتی و ستم‌گری سرمایه‌داری، ما پشتیبانی خود از ادامه پویش تاریخی برای ساختمان جامعه‌ی نوین، بدون بهره‌کشی و ستم‌گری طبقاتی یعنی سوسیالیسم را اعلام می‌کنیم.

بیانیه ریاست جمهوری، لوییس ایناسیو لولا دسیلوا
به دهمین گردهمایی احزاب کمونیست و کارگری

برزیل، ۲۱ نوامبر سال ۲۰۰۸
رفیق گرامی رناتو رابلو،
رفقای گرامی،
ادای احترام من به دهمین گردهمایی احزاب کمونیست و کارگری تنها انجام وظیفه رسمی نیست بلکه سپاسگزاری از پیکاری است که همهُ شما در دفاع از کارگران و تهیدستان به پیش برده‌اید، سپاسگزاری از آن احساسات انسانی است که راهنمای مبارزه‌ی شما برای ریشه‌کنی فقر، گرسنگی و نابرابری موجود در بین خلق‌ها است و سپاسگزاری از تلاش شما برای ساختمان یک نظم اقتصادی نوین جهانی می‌باشد.
ما با بحران الگوی سیاست‌های نولیبرالی که کارآیی خود را در سه دهّ اخیر بر ساختار قدرت و تولید جوامع جهان نهاده است روبرو هستیم. اقتصاد بی‌نظم و لجام‌گسیخته جهانی منطق غیر مسئولانه‌ی قمار سرمایه‌داری را درپی گرفته است. سیاست‌های همگانی، به ویژه خدمات اجتماعی، جای خود را در برنامه‌های خلقی از دست داده اند و ماشین عدم توسعه جایگاه بزرگی را برای خود کسب کرده است.
بنابراین، اساسی است که لحظهُ کنونی را مورد بحث قرار دهیم. البته من قصد پیش‌گوئی گام بعدی در تاریخ را ندارم – و توانایی چنین کاری را ندارم – لیکن مایلم به کردهائی اشاره کنم، که اهمیت پر بهایی در گفتمان دوره‌ای که آغاز می‌شود، خواهند داشت.
نخست، بر این باورم که زمان رهائی کارگران فرا رسیده است – از کارگرانی که در مزارع و کارخانه ها کار می‌کنند تا آنهائی که در پیش‌رفته‌ترین آزمایشگاه‌های کامپیوتری اشتغال دارند. زمان رهائی کار بعنوان منبع بزرگ ثروت و کامیابی، در مبارزه برای توسعه فرا رسیده است. لازم است که تولید را افزایش دهیم و اولویت بیشتری به زیربنای عمومی و آموزش و پرورش برای رفاه همگانی بدهیم.
افزون بر این، نباید فراموش کنیم که همبستگی زمانی معنای حقیقی خود را خواهد یافت که منافع جهانی و همه‌ی انسان‌ها را هدف قرار دهد. جامعه‌ی مدنی متشکل، نهادهای بین‌المللی و سازمان های گوناگون، باید واقعیت‌های نوین و بازگشت‌ناپذیر اعضای جامعه جهانی را بازتاب دهند. عواملی که ما را بعنوان یک خلق، با حقوق و وظایفی که مسئول سرنوشت بهم پیوسته‌ی تمام کره‌ی زمین می‌باشیم، بهم پیوند می‌زنند.
هم اکنون، انسان برای رفع نیازهایش بیش از اندازه تولید می‌کند. لیکن آینده تنها در صورتی پایدار خواهد بود که دیگر گرسنگی، تهدیدی برای ۸۵۵ میلیون ساکنین این کره نباشد.
همانطوری که همه می‌دانیم، لحظات بحرانی یک رشته فرصت هائی را نیز در بر دارند. ما دیگر باید بدانیم که برای باز یافتن ارزش‌های همبستگی، برابری، و عدالت، چگونه از این فرصت‌ها استفاده نماییم.

با تشکر فراوان
لوییس ایناسیو لولا دسیلوا
رئیس فدراسیون جمهوری برزیل


همبستگی احزاب کمونیست و کارگری جهان با مبارزات مردم ایران

در جریان دهمین نشست بین المللی احزاب کمونیست و کارگری جهان، در سائوپولو، قطعنامه ای در رابطه با تهدیدهای ایالات متحده بر ضد ایران و همچنین در همبستگی با مبارزات جنبش رو به اعتلای مردم ایران مورد بررسی و تصویب قرار گرفت. این قطعنامه که مورد حمایت یکپارچه 60 هیئت نمایندگی از سراسر جهان قرار گرفت، ضرورت همبستگی از مبارزات جنبش کارگری، زنان و جوانان ایران به مثابه اجزای کلیدی جنبش صلح رو به اعتلای کشور را مورد توجه قرار می دهد.
حضور رهبران و دبیر کل های احزاب کمونیست هند، برزیل، ونزوئلا، آفریقای جنوبی، فدراسیون روسیه، مجارستان، یونان، نپال، آرژانتین، کلمبیا در میان امضاء کنندگان این قطعنامه کاملاٌ چشمگیر می باشد. جالب توجه است که اکثریت مطلق احزاب کمونیست- کارگری شرکت کننده از کشورهای آمریکای لاتین از این قطعنامه حمایت کردند.

قطعنامه دهمین نشست بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری
بر ضد تهدیدهای امپریالیسم و برای صلح و دموکراسی در منطقه خاورمیانه و ایران

ما، احزاب و سازمان‌های امضا کننده این بیانیه، شرکت کنندگان در دهمین نشست بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری در روزهای ۲۲ تا ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸ (۱۵ تا ۱۷ آذر ۸۷) در شهر سائوپولوی برزیل، نگرانی عمیق خود را نسبت به ادامه حضور نظامی امپریالیسم آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه، ادامه تجمع نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه خلیج فارس، و ادامه موضع نظامی‌گرایانه و برتری‌طلبانه آمریکا در مقابله با ایران اعلام می‌داریم. جورج بوش، که سیاست‌هایش در انتخابات اخیر آمریکا با قاطعیت از سوی مردم آمریکا طرد شد، به مشی جنگ‌طلبانه‌اش ادامه می‌دهد و در هفته‌های اخیر باز هم تمایل‌اش به ”اقدام‌های اضطراری بر ضد ایران“ را تکرار کرده است. به اعتقاد ما، سیاست‌های آمریکا نسبت به ایران در هشت سال گذشته، و نیز اشغال نظامی عراق و افغانستان و تهدید بر ضد سوریه، همگی بخشی از نقشه‌ها و طرح‌های آمریکا برای ”خاورمیانه بزرگ“ است که هدف آنها تأمین سرکردگی و تسلط آمریکا بر منابع انرژی گسترده این منطقه است.
رژیم مذهبی ایران از جوّ متشنج کنونی در ارتباط با امپریالیسم و نیز سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا نسبت به ایران به منظور توجیه و گسترش سرکوب نیروهای مترقی، سندیکاهای صنفی، و جنبش‌های زنان و جوانان و دانشجویان بهره‌برداری می‌کند. این جنبش‌ها اجزای کلیدی جنبش اوج‌گیرنده صلح و عدالت اجتماعی در ایران هستند. ما همچنین با نگرانی شاهد وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران در چند ماه اخیر هستیم. بر اساس گزارش‌هایی که به دست ما رسیده است، در چند هفته گذشته حملات تازه‌ای بر ضد فعالان جنبش زنان صورت گرفته است.
ما پیمان می‌بندیم که کارزاری را دنبال کنیم با این هدف که دولت آینده آمریکا را واداریم سیاست‌های تجاوزکارانه بوش نسبت به ایران را کنار بگذارد و خط مشی تازه‌ای را بر پایه گفتگو و عدم مداخله در پیش گیرد. ما بار دیگر مخالفت کامل خود را با هر گونه تجاوز نظامی آمریکا، اتحادیه اروپا یا اسرائیل بر ضد ایران اعلام می‌کنیم. تصمیم‌گیری در مورد سمت‌گیری تحولات آینده ایران فقط باید توسط خود مردم ایران صورت بگیرد و نه دیگران.
ما خواهان امحای سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه و دیگر نقاط دنیا، رعایت کامل و بی‌چون و چرای پیمان منع گسترش هسته‌ای، و اعلام این منطقه به عنوان منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای هستیم.

احزاب رای دهنده به قطعنامه

برزیل – حزب کمونیست برزیل (PCdoB)
الجزایر – حزب دموکراسی و سوسیالیسم الجزایر
آرژانتین – حزب کمونیست آرژانتین
بلاروس – حزب کمونیست بلاروس
بلژیک – حزب کارگران بلژیک
بولیوی – حزب کمونیست بولیوی
برزیل – حزب کمونیست برزیل
بلغارستان – حزب کمونیست بلغارستان
کانادا – حزب کمونیست کانادا
شیلی – حزب کمونیست شیلی
کلمبیا – حزب کمونیست کلمبیا
قبرس – حزب مترقی زحمتکشان قبرس (آکل)
جمهوری چک – حزب کمونیست بوهم و موراوی
دانمارک – حزب کمونیست دانمارک
دانمارک – حزب کمونیست دینامارکا
اکوادور - حزب کمونیست اکوادور
فنلاند - حزب کمونیست فنلاند
گرجستان – حزب کمونیست متحد گرجستان
آلمان – حزب کمونیست آلمان
بریتانیای کبیر - حزب کمونیست بریتانیا
یونان - حزب کمونیست یونان
مجارستان – حزب کمونیست کارگران مجارستان
هندوستان - حزب کمونیست هندوستان
هندوستان - حزب کمونیست هندوستان (مارکسیست)
عراق - حزب کمونیست عراق
ایران – حزب توده ایران
ایرلند - حزب کمونیست ایرلند
ایرلند – حزب کارگر ایرلند
ایتالیا – حزب کمونیست رفونداسیون
ایتالیا – حزب کمونیست‌های ایتالیا
لائوس – حزب انقلابی مردمی لائوس
لتوانی – حزب سوسیالیست لتونی
لبنان – حزب کمونیست لبنان
لوکزامبورگ - حزب کمونیست لوکزامبورگ
مکزیک – حزب کمونیست‌های مکزیک
نپال - حزب کمونیست نپال (مارکسیست – لنینیست متحد)
هلند – حزب کمونیست جدید هلند
نروژ - حزب کمونیست نروژ
فلسطین - حزب کمونیست فلسطین
فلسطین – حزب مردم فلسطین
پاناما - حزب خلق پاناما
پاکستان - حزب کمونیست پاکستان
پاراگوئه - حزب کمونیست پاراگوئه
پرو - حزب کمونیست پرو (میهن سرخ)
پرو – حزب کمونیست پرو
پرتغال – حزب کمونیست پرتغال
روسیه – حزب کارگران کمونیست روسیه
روسیه - حزب کمونیست فدراسیون روسیه
صربستان – حزب کمونیست جدید یوگسلاوی
آفریقای جنوبی - حزب کمونیست آفریقای جنوبی
اسپانیا - حزب کمونیست خلق‌های اسپانیا
سوریه - حزب کمونیست سوریه (خالد بکتاش)
سوریه - حزب کمونیست سوریه (یوسف فیصل)
سوئد - حزب کمونیست سوئد (SKP)
ترکیه - حزب کمونیست ترکیه
اوکرائین - حزب کمونیست اوکرائین
اوکرائین – اتحادیه کمونیست‌های اوکرائین
ایالات متحد آمریکا - حزب کمونیست ایالات متحد آمریکا
اوروگوئه - حزب کمونیست اوروگوئه
ونزوئلا - حزب کمونیست ونزوئلا







پیام پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران به زنان مبارز و مترقی ایران !



پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران گرم ترین درودهای خود را به شما زنان دلیر و پیکارجوی ایران که در شرایط دشوار ادامه سیاست های سرکوبگرانه و زن ستیز ولایت فقیه مبارزه می کنید، نثار می کند. شما در شرایطی به پیکارتان ادامه می دهید که فشار و سرکوب بر ضد نیروهای مردمی، و از جمله جنبش زنان، در سال های اخیر اوج بی سابقه ای گرفته است. از احضارها و بازداشت ها و صدور احکام زندان وشلاق و ممنوع الخروج ساختن فعالان زن گرفته تا خشونت در خیابان ها تحت عنوان ”طرح ارتقاء امنیت اجتماعی“، سانسور درعرصه های مختلف هنری و نوشتاری و ممنوع کردن دسترسی به پایگاه های اینترنتی زنان وغیره ... از جمله تلاش های مذبوحانه ای است که رژیم واپسگرای ولایت فقیه برای خاموش ساختن مبارزات حق طلبانه شما در پیش گرفته است.

زنان مترقی و آزادی خواه ایران !
شما با شرکت فعال در تحولات سیاسی کشور، در دهه های اخیر، ثابت کرده اید که نیروی تعیین کننده یی در مبارزه عمومی خلق بر ضد استبداد و تاریک اندیشی بوده و هستید. تلاش های ارزنده شما برای عمومی کردن خواسته های برابری خواهانه و حق طلبانه و بردن آگاهی جنسیتی به درون توده ها، از طریق شرکت در کارزارهای مختلف از قبیل ”کمپین یک میلیون امضا“ برای تغییر قوانین زن ستیز، کارزار برضد سنگسار، کارزار بر ضد اعدام نوجوانان، مبارزه بر ضد جداسازی جنسیتی، سهمیه بندی و بومی سازی دانشگاه ها برای دختران – که برای ممانعت از حضور توانمند شما در عرصه های علمی و اجتماعی و سیاسی طرح ریزی می شود- و افشای سیاست های زن ستیزانه رژیم ولایت فقیه که یکی از نمونه های بارز آن مبارزه متحد و پیگیرانه شما بر ضد لایحه ارتجاعی ”حمایت خانواده” همه در جهت مبارزه متحد توده ها بر ضد استبداد و تاریک اندیشی و برای آزادی، برابری و عدالت جنسی و طبقاتی در میهن ما است. از جمله دیگر عرصه های مهم مبارزات شما در سال گدشته تلاش های ارزنده فعالان جنبش زنان برای سازمان دهی کارزارهای ملی و بین المللی بر ضد جنگ و برای صلح است.
این تلاش ها و مبارزات برحق شما از مرزهای کشور فراتر رفته است و حمایت، همبستگی و تحسین افکارعمومی جهان را برانگیخته، که اهدای جوایز متعدد به فعالان زن از جایزه نوبل گرفته تا دیگر جوایز جهانی، گواه حقانیت راه تان در نبرد دشوار پیش روی است.

زنان پیکارجوی ایران!
شما با سازماندهی تشکل های صنفی و مستقل و با هوشیاری و گزینش شیوه های مختلف مبارزه، در بردن آگاهی به میان توده های محروم زنان و گسترش آن نقش بسزائی دارید. شما با مبارزه پیگیر و متحد خود به همه نشان دادید که حق گرفتنی است و عقب نشینی های هر چند محدود رژیم از جمله در پس گرفتن برخی از مواد ارتجاعی لایحه ”حمایت خانواده“، توقف یا مسکوت گذاشتن قانون سنگسار و حق ارث بردن زنان از زمین، جز با مبارزه جمعی و پیگیر شما امکان پذیر نبود. مبارزه بی امان شما برای تغییر قوانین زن ستیز و بر ضد فقر و خشونت و برای صلح مورد حمایت همه نیروهای مترقی و مردمی میهن ما است. حزب توده ایران اعتقاد عمیق دارد که جلب و جذب هرچه بیشتر زنان طبقات محروم و زحمتکش جامعه و تحکیم پیوند با جنبش کارگری و دانشجوئی، جنبش زنان رادر نبرد با ارتجاع حاکم و فشارهای فزاینده رژیم تقویت خواهد کرد.
پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی با اطمینان به پیروزی نهائی مبارزات حق طلبانه و برابرخواهانه شما، یکبار دیگر درودهای گرم خود را نثار شما زنان رزمنده و دلیر ایران کرده و پشتیبانی بی دریغ خود را از مبارزات برحق شما اعلام می دارد.
پلنوم (وسیع) کمتیه مرکزی حزب توده ایران
آذرماه 1378







پیام پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران به جوانان و دانشجویان مبارز



همزمان با 16 آذر روز دانشجو، روز طنین افکن شدن شعار تاریخی ”اتحاد، مبارزه، پیروزی“، در دانشگاه های ایران، پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران درودهای آتشین خود را به شما فرزندان دلاور توده های محروم جامعه، شما آینده سازان و مبارزان پرشور راه عدالت اجتماعی، صلح و آزادی نثار می کند.
جنبش دانشجویی همواره درطول حیات خود در صف مقدم مبارزه بر ضد امپریالیسم، ارتجاع و استبداد قرار داشته و دراین راه کارنامه ای درخشان، که با خون مبارزان جوان رنگین شده، از خود باقی گذارده است.
نام گذاری 16 آذر به نام روز دانشجو و طنین شعار ”اتحاد، مبارزه، پیروزی“ گواه روشن بر پیوند و ارتباط سرشتی و ناگسستنی جنبش دانشجویی با مبارزات سراسری و نقش تاثیر گذار و غیر قابل انکار آن در مجموعه تحولات چند دهه اخیر میهن ما است.
استبداد و ارتجاع حاکم با علم به این نقش جدی و موثر است که در سال های اخیر انواع توطئه ها را برضد جوانان مبارز و جنبش دانشجویی طراحی و پیاده کرده اند. درطول 2 سال اخیر ارتجاع حاکم با اعمال فشارهای سیستماتیک و با استفاده از روش های گوناگون از جمله احضار به کمیته های انظباطی، محرومیت از ادامه تحصیل فعالان دانشجویی، نصب دوربین های مدار بسته در دانشگاه ها، نصب دروازه های امنیتی در ورودی اصلی دانشگاه تهران، اخراج و تعلیق ترم های تحصیلی، جدا سازی جنسیتی، سهمیه بندی قومی در آزمون سراسری، دستگیری و محاکمه و زندان و شکنجه و ایجاد تفرقه درصفوف جنبش دانشجویی، سعی کرده اند این جنبش موثر اجتماعی را با دشواری های روز افزونی مواجه ساخته و سرانجام به زعم خود نابود سازد.
رژیم ولایت فقیه که تاثیر جدی جنبش دانشجویی را در حوادث اخیر کشور به ویژه رخداد بزرگ دوم خرداد و شکست نماینده ارتجاع را تجربه کرده، با روی کار آوردن دولت ضد ملی احمدی نژاد و اتخاذ سیاست هایی کوشیده و می کوشد جنبش دانشجویی را به انزوا کشانده و پیوند آن را با دیگر گردان های اجتماعی نظیر جنبش کارگری و زنان تضعیف و از میزان تاثیر گذاری آن درجامعه و مبارزات ضد استبدادی کنونی بکاهد.
جوانان و دانشجویان!
در اوضاع کنونی و با توجه به صحنه بغرنج سیاسی کشور و یورش های هدفمند ارتجاع حاکم به جنبش دانشجویی، حفظ هوشیاری و گریز از دام ها و توطئه واپس گرایان یک ضرورت اساسی و غیر قابل چشم پوشی به شمار می آید. رژیم واپس مانده ولایت فقیه می کوشد توان و نیروی جنبش دانشجویی را به تحلیل برده و مانع حضور فعال آن درتحولات کشور گردد از این رو حفظ هوشیاری، تقویت روحیه رزمندگی و ایستادگی متناسب با توان و ظرفیت جنبش دانشجویی و تحکیم پیوند آن با مبارزات سراسری و پرهیز از تفرقه و پراکندگی از زمره اولویت های اصلی در لحظه دشوار کنونی محسوب می شوند.
اوضاع کنونی وظایف خطیری را بردوش جوانان ودانشجویان قرار داده است. جنبش دانشجویی درمبارزه سرنوشت ساز برضد ارتجاع واستبداد یک نیروی موثر و کارآمد اجتماعی است که ضمن تقویت صفوف خود می باید دوشادوش جنبش مردمی و به همراه آن تمام نیرو و امکانات خود را برضد استبداد و ارتجاع تجهیز و سازماندهی نماید.
پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران با حمایت از جنبش دانشجویی کشور، اعتماد عمیق حزب توده ایران بر این امر را که جوانان و جنبش دانشجویی از گردان های موثر جنبش مردمی واز اجزای جدایی ناپذیر جبهه واحد ضد دیکتاتوری است، مورد تاکید قرار می دهد و به مبارزه قهرمانانه و دلاورانه جوانان و دانشجویان به دیده تحسین نگریسته و به آن درود می فرستد!

درود آتشین به جنبش دانشجویی ایران!
افتخار جاوید به جان باختگان جنبش دانشجویی!
مستحکم باد پیوند جنبش دانشجویی با مبارزات کارگران و زنان مبارز!

پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران
آذرماه 1378






پيام نشست وسيع کميته مرکزی حزب توده ايران، به نويسندگان، شاعران، مترجمان، هنرمندان، روزنامه نگاران و خبرنگاران ايران




حزب توده ايران بر اين اعتقاد است که تحولات ژرف در روابط انسانی مردم ايران و رشد اجتماعی و فرهنگی ميهن، همواره از بزرگراه روشنگری و تلاش روشنگران ممکن بوده و هست. نويسندگان، شاعران، مترجمان، هنرمندان، روزنامه نگاران و خبرنگاران، که عسرت ها و تنگنا ها، ناکامی ها و کاميابی های زندگی روزمره و هستی اجتماعی، اخلاقی و روحی مردم را باز تابيده اند، و هر يک با شيوه خاص خود در رشد آگاهی فرهنگی، اجتماعی و سياسی و فرارويی ذوق فردی مردم ما کوشيده اند، از پيشتازان اين عرصه سرنوشت ساز بوده و هستند.
تاریخ ادب( شامل ترجمه) و هنر ميهن ما- لااقل از دوران تحولاتی که منجر به فروپاشی نظام سنتی شد و آرزوی تا کنون تحقق نيافته نظمی دیگر و در مسير عدالت خواهی و بهبود زندگی توده ها قوت گرفت – نشان دهنده تلاش پيگير نویسندگان، شاعران، مترجمان، هنرمندان، روزنامه نگاران و خبرنگاران در مسير عدالت خواهی و دمکراسی است. اغراق آميز نيست اگر بگوئيم که آنها معماران روح و معنويت مردم ما و شايد بشريت بوده و هستند.
تلاش تحسین برانگیز، که همواره با احضارها و بازجوئی ها، زندان ها، شکنجه ها و اعدام ها، وکم ترينش خانه نشينی و فقر و نيازمندی خود و خانواده هايشان همراه بوده و هست، بی ترديد نقش تأثیر گذاری و اساسی یی در رشد و آگاهی توده ها داشته و دارد. جامعه ما از رهگذر کوشش بی وقفه آنان، که با کاهش تن و رنجش جان همراه بوده و هست، توانسته است به آن استقلال فکری و معنوی يی برسد که بتواند با جهل و خرافه و عوام فريبی و انواع و اقسام ترفند های تبليغاتی – رسانه ای گسترده ، در سطح ميهن و جهان، به قصد هموار کردن راه غارت منابع ملی و استثمار هرچه بيشتر زحمتکشان و تصويب قوانين در جهت تحکيم مبانی ضد مردمی رژيم های خودکامه و ولايت فقيهی رو در رو شود و مسير راستين منافع حال و آينده خود را بيابد. به گمان حزب توده ايران ، فعالان عرصه های گوناگون فرهنگی و نويسندگی و روزنامه نگاری بر رغم تحمل انگ هايی همچون : عامل بيگانه، جاسوس، اقدام کننده عليه امنيت کشور، با وجود تحمل خوره سانسور، ممنوعيت نشر آفرينش های ادبی و هنری، با همه توقيف های فله ای نشريات – حتی در سطح نشريات صنفی ، دانشجوي، و محلی – توانسته اند وظيفه روشنگری خود را در کشوری با حکومتی عوام فريب و ضد مردمی- بر رغم ژست هايی چون هدیه دادن به برخی مطبوعاتی ها – و وزير ارشادی واپس مانده که از ”رواج ويروس (!!) انديشه در ميان روزنامه نگاران ”وحشت زده و هراسان است، تا جايی که ممکن است انجام دهند.
نشست وسيع کميته مرکزی حزب توده ايران، ضمن ابراز دين خود در بهره گيری از مجموعه اطلاع رسانی ها و روشنگری های نويسندگان، شاعران، مترجمان، هنرمندان، و به ويژه روزنامه نگاران و خبرنگاران ميهن، با وجود خط قرمز ها و فشارهای دد منشانه حاکمان رژيم ولايت فقيه بر آنان ، حمايت خود را از مبارزه دليرانه و روشنگرانه آنان در گستره ميهن، و تلاششان در ايجاد تشکل صنفی مستقل اعلام می دارد، ودرود های پرشور خود را نثار آنان می کند.

پلنوم (وسیع) کمتیه مرکزی حزب توده ایران
آذرماه 1378







پیام پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران به مردم ایران


مردم هشیار ایران!
پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران گرم ترین درودهای صمیمانه خود را به شما مردم شرافتمند و زحمتکش ایران تقدیم می دارد.
نشست وسیع کمیته مرکزی در شرایط دشوار و بحرانی حاکم بر میهن برگزار شد. تبعات سیاست های ضد مردمی، ضد ملی و غارتگرانه رژیم ولایت فقیه مردم زحمتکش کشور را با یکی از دشوار ترین شرایط اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دوران معاصر رو به رو ساخته است.
میلیون ها ایرانی در معرض فشارهای کمر شکن اقتصادی از تامین اساسی ترین امکانات زندگی محرومند. ستم مضاعف ناشی از سیاست های ارتجاعی نسبت به اقلیت های ملی، شرایط جهنمی برای این بخش از مردم میهن ما ایجاد کرده است. سیاست ضد فرهنگی، عقب ماندگی سیستم آموزشی کشور، عدم دسترسی گروه کثیری از هم وطنان ما به ابتدائی ترین امکانات بهداشتی، افزایش بی سابقه بیکاری، تورم، گرانی، گسترش فساد در دستگاه های دولتی، و به طور کلی وضع نامناسب اقتصادی ناشی از سیاست تخریب توان اقتصادی- انسانی میهن توسط رژیم، زندگی را برای میلیون ها انسان در کشور ما غیرقابل تحمل کرده است.
نزدیک به چهار سال پیش ، احمدی نژاد ، نامزد منتخب ارتجاعی ترین جناح رژیم ”ولایت فقیه“، در جریان انتخاباتی پر تقلب و با پشتیبانی نیروهای سپاه، و در شرایط سیاسی دشوار حاکم بر جامعه پس از 8 سال حاکمیت نیروهای اصلاح طلب، بر مسند قدرت نشست. احمدی نژاد که با شعارهای عوام فریبانه ی ”پول نفت بر سر سفره مردم“ ، ” رسیدگی به وضع محرومان ” و ” کاهش فاصله نجومی بین فقر و ثروت“ ، کارزار انتخاباتی خود را برگزار کرد، در عمل با اتخاذ سیاست های مخرب و ارتجاعی خود ، فقر فزاینده، نابسامانی اجتماعی، عدم ثبات و اختناق را بر کشور حاکم کرده است.
در شرایطی که در آمد های نفتی در سال های اخیر نزدیک به رکورد بی سابقه بیش از 90 میلیارد دلار بوده است، بر اساس آمار منتشره از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی و وزارت اقصاد و دارایی در سال 1386، بیش از 35 درصد مردم میهن مان در زیر خط فقر زندگی می کنند. بر اساس آمار سازمان ملل، نرخ رشد فقر در ایران 18 درصد است و این به مفهوم کشیده شدن فزاینده تعداد کثیر دیگری از هم میهنان مان به چنگال فقر و محرومیت است. در ایران امروزه بیش از 15 میلیون نفر قادر نیستند حداقل مایحتاج زندگی خود را تامین کنند.
سیاست های فاجعه بار دولت احمدی نژاد، سبب رشد بیکاری، گرانی فزاینده، به تعطیلی کشیده شدن واحد های تولیدی و تورم لجام گسیخته در کشور شده است، که به نوبه خود افزایش فاجعه بار ناهنجاری های اجتماعی چون بزهکاری، اعتیاد و فحشا را به همراه داشته است.
در کنار این تبعات طبیعی سیاست های اقتصادی- اجتماعی رژیم ارتجاعی حاکم، یورش بی رحمانه و خشن نیروهای سرکوب گر رژیم به فعالان سندیکایی و کارگری، جنبش زنان، فعالان دانشجویی، ”غیر قانونی ” اعلام کردن فله ای روزنامه ها و نشریات کشور و تهدید و ارعاب فعالان سیاسی و اجتماعی ، جو اختناق را در کشور به حداکثر رسانده است.
در عرصه بین المللی نیز دولت احمدی نژاد، تحت نظارت و با حمایت کامل ولی فقیه، با اتخاذ سیاست های جنجال برانگیز، کشور را در بحران بین المللی بسیار عمیق قرار داده است.
دولت احمدی نژاد به جای اتخاذ سیاست های استوار بر گفت و گو ها و تبادل نظرهای بین المللی برای دفاع از حقوق طبیعی میهن که در مقاوله نامه های بین المللی به رسمیت شناخته شده است، و حل مسایل از طریق جلب حمایت های بین المللی و بر مبنای رفع تشنج، سیاست های مبتنی بر تهدید های نظامی و سیاسی را در پیش گرفته است. این امر با توجه به حضور صدها هزار نیروی نظامی آمریکا در عراق و نیروی نظامی ناتو در افغانستان و حضور ناوگان های آمریکایی در خلیج فارس، تنها می تواند منافع ملی میهن مان را به خطر بیاندازد.
هم میهنان مبارز!
بحران مالی- اقتصادی حاکم و بن بست سیاسی کشور، رشد فقر و بیکاری و تحدید آزادی های اجتماعی و سیاسی، نتیجه مستقیم سیاست های دیکته شده از سوی ولی فقیه رژیم است که بر اساس آن قدرت تصمیم گیری های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در کف ارتجاعی ترین لایه های اجتماعی و نمایندگان سرمایه داری تجاری و نیروهای سرکوبگر و وابستگان آن ها قرار گرفته است. این حقیقت که در سال های اخیر سپاه پاسداران و فرماندهان آن نقشی جدی تر و روز افزون در اداره کشور به دست گرفته اند و تصویب اصلاحیه مبنی بر حق نامزد شدن فرماندهان نظامی در انتخابات ریاست جمهوری در مجلس، را باید نشانه هایی جدی از قدرت گیری بی سابقه جناحی از بورژوازی بوروکراتیک- نظامی نوخاسته دانست که حاضر است برای ماندن در قدرت به هر ماجراجویی دست بیازد. در ایران امروز گروهی سکان هدایت کشور را در شرایط به غایت پیچیده و حساس به دست گرفته اند، که تنها هم و غم خود را متوجه حفاظت از حاکمیت ارتجاعیون حاکم، ”اسلامی کردن“ همه عرصه های حیات اجتماعی کرده اند.
هم میهنان گرامی!
پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران معتقد است که تنها راه دگرگون کردن این شرایط دشوار و غیر انسانی، جایگزینی رژیم ”ولایت فقیه“ با یک حکومت ائتلاف ملی با شرکت همه نیروهای آزادیخواه است. ما معتقدیم که می توان با تشدید و گسترش مبارزه اجتماعی و سیاسی، رژیم را وادار به عقب نشینی کرد. کم نیستند نیروهایی در درون جامعه ما و حتی پیرامون حاکمیت کنونی، که خواهان دگرگونی شرایط موجود اند.
برای نجات میهن از خطرهای داخلی و خارجی ای که آن را تهدید می کنند، اتحاد عمل تمامی نیروهای مترقی ، تحول طلب و ضد استبدادی کشور ضروری است . باید از اشتباهات گذشته درس گرفت و با توافق برسر شعار های واحد مبارزاتی، راه را برای شکست دولت احمدی نژاد و سیاست های رژیم ”ولایت فقیه“ باز کرده و مسیر تحولات مثبت به سود جنبش مردمی کشورمان را هموار کرد.
حزب ما طی نزدیک به هفت دهه حیات خود، همواره در کنار مردم برای منافع زحمتکشان و منافع میهن ما رزمیده است. توده ای ها هیچ گاه در دشوارترین شرایط از مبارزه در راه دفاع از آزادی و رفاه مردم ایران دست نکشیده اند. ما با اتکاء به خوشبینی تاریخی و تجربیات گرانبهای سال های اخیر، معتقدیم که دوران این حکومت استبدادی نیز به سر خواهد آمد و مردم میهن خواهند توانست ایران آزاد، آباد و پیشرفته فردا را با دست های توانمند خود بنا کنند.

پیروز باد مبارزه قهرمانانه مردم ایران بر ضد رژیم استبدادی حاکم!
با هم، در راه تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری، برای آزادی، صلح، عدالت اجتماعی و طرد رژیم ”ولایت فقیه“!

پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران
آذر ماه 1387






پیام پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران به کارگران و زحمتکشان



پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران، درودهای گرم و پرشور خود را به شما کارگران و زحمتکشان که بار اصلی معضلات اقتصادی-اجتماعی را بردوش می کشید و با وجود همه دشواری های متعدد به مبارزه درراه تامین عدالت اجتماعی، آزادی و نفی و طرد استبداد و ارتجاع ادامه می دهید، تقدیم می کند.
طی سال های اخیر، هیچگاه وضعیت کار و زندگی کارگران و زحمتکشان تا به این درجه وخیم نبوده است، از یک سو گرانی و تورم فزاینده قدرت خرید وسطح زندگی میلیون ها زحمتکش را کاهش داده و از سوی دیگر اخراج های گسترده به اشکال مختلف امنیت شغلی میلیون ها مزد بگیر را نابود ساخته است.
رواج قرار دادهای موقت، خروج کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار، خصوصی سازی افسار گیسخته و دستمزدهای پایین تر از نرخ واقعی تورم و موانع متعدد درراه احیا و ایجاد سندیکاهای مستقل، چنان اوضاعی را پدید آورده که طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان برای رهایی از آن راهی جز مقاومت و مبارزه ندارند. دولت کارگر ستیز احمدی نژاد که از زمره مسببان این وضعیت قلمداد می شود، با اعلام اجرای طرح ”تحول اقتصادی“ زندگی و امنیت شغلی زحمتکشان را نشانه گرفته و به پیروی از نسخه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی درصدد تغییر و اصلاح قانون کار به سود کلان سرمایه داران است.
بی جهت نیست که در پیش نویس لایحه ”هدفمند کردن“ یارانه ها حذف ماده 41 قانون کار مبنی بر تعیین حداقل حقوق وافزایش دستمزد کارگران گنجانده شده است و دولت احمدی نژاد اجرای سریع آن را طلب می کند و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام در چارچوب اجرایی کردن ابلاغیه اصل 44 بندی را به ماده 121 قانون کار افزوده است که درمغایرت کامل با حق امنیت شغلی کارگران قرار دارد و امکان اخراج تحت عنوان تعدیل نیروی انسانی را به کلان سرمایه داران می بخشد.
در چنین اوضاع دشواری مبارزه شما زحمتکشان برای نیل به حقوق به حق سیاسی و صنفی از اهمیت دو چندان برخوردار است.
مبارزه دلیرانه وخستگی ناپذیر طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان بخش اصلی و جدایی ناپذیر مبارزه جنبش مردمی برضد استبداد و ارتجاع حاکم است، طبقه کارگر همواره به عنوان ستون فقرات جنبش سراسری دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم در ژرفش و گسترش این مبارزات نقش تعیین کننده داشته و دارد. در اوضاع حساس کنونی میهن ما و درآستانه انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز جنبش پرتوان کارگری در به شکست کشاندن ارتجاع حاکم و ناکام گذاردن توطئه های آن وظایف خطیری را بر دوش دارد.
کارگران و زحمتکشان میهن ما برای احیا و ایجاد سندیکاهای مستقل وحق برخورداری از تشکل های صنفی و تامین حقوق بنیادین کار، با سیاست های دولت ضد مردمی احمدی نژاد و به طورکلی سمت گیری اقتصادی-اجتماعی رژیم مبارزه می کنند و به همین علت نیز با برنامه هایی چون طرح ”تحول اقتصادی“، خصوصی سازی بر پایه ابلاغیه اصل 44 مخالف بود، و مجریان و هواداران آن به ویژه جناح ارتجاع حاکم را در تقابل با خود ارزیابی می کنند.
کارگران و زحمتکشان!
ادامه سیاست های نولیبرالی و مبتنی بر فرامین صندوق بین المللی پول و بانک جهانی همانند طرح تحول اقتصادی، در شرایط کنونی جهانی که بحران اقتصادی شکست کامل این سیاست ها و رسوایی مبلغان این نوع نظرات را بیش از پیش آشکار ساخته، به شدت به زیان حقوق و منافع مجموعه مزدبگیران کشور است و ماهیت واقعی جریانات تاریک اندیش و مردم ستیزی چو دولت احمدی نژاد و همه جناح های طیف ارتجاع حاکم را برملا می سازد.
پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران با توجه به تحولات کشور و ضرورت مبارزه متحد با ارتجاع حاکم، ضمن پشتیبانی از خواست های به حق صنفی-رفاهی طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان، تشدید مبارزه با مرتجعان و عقیم ساختن توطئه های آن را در پرتو اتحاد عمل همه نیروهای راستین راه آزادی وعدالت اجتماعی، وظیفه مبرم و عاجل درلحظه کنونی ارزیابی کرده و از این رو ارتقاء سطح سازماندهی و تقویت همبستگی درصفوف جنبش کارگری-سندیکایی و پرهیز ازتفرقه و پراکندگی در این جنبش پرتوان را حائز اهمیت قلمداد می کند.
پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی، گرم ترین درودهای خود را به فعالان سندیکایی، مبارزان دربند سندیکالیست که با وجود اوضاع نامساعد پیگیرانه در سنگر دفاع از حقوق زحمتکشان پیکار می کنند، تقدیم می دارد، توده ای ها همچون همیشه درکنار توده های کار و زحمت، پیگیر و خستگی ناپذیر به مبارزه ادامه خواهند داد!

درود پرشور برطبقه کارگر و دیگر زحمتکشان ایران!
درود بر مبارزان در بند جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران!
پیروز باد مبارز کارگران و زحمتکشان درراه احیای حقوق سندیکایی!
برقرار باد جبهه واحد ضد دیکتاتوری!
استوار باد پیوند زحمتکشان جهان!

پلنوم (وسیع)کمیته مرکزی حزب توده ایران
آذرماه 1378







پیام به همه نیروهای سیاسی آزادی خواه، تحول طلب و هوادار دموکراسی در ایران



پلنوم (وسیع) کمیته مرکری حزب توده ایران درودهای گرم خود را به همه نیروهای سیاسی ملی، مترقی و مدافع دموکراسی که پرچم مبارزه با تمامیت گرائی و ارتجاع حاکم را برافراشته نگهداشته اند، تقدیم می دارد. پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران با احترام به مبارزات شما بر ضد استبداد و تاریک اندیشی می نگرد و به آن ارج می گذارد.
نمایندگان شرکت کننده در پلنوم بر پایه تحلیل شرایط بحرانی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که کشور را فرا گرفته است، و ضرورت گشایشی در خور، در مسیر مبارزات مردم میهن برای رهایی از بختک رژیم ”ولایت فقیه“، که با زیرپای گذاردن بدیهی ترین اصول انسانی، اجتماعی و اخلاقی، جهنمی را برای مردم کشور ما ایجاد کرده است، برداشتن گام های عملی لازم برای سازماندهی مبارزه مشترک همه نیرو های آزادیخواه و تحول طلب جامعه را ضروری دانستند.
امروز صف وسیعی از آزادی خواهان، از نیروهای ملی و مذهبی تا معتقدان به سوسیالیسم، خواهان پایان یافتن انحصار قدرت و استبداد، و حرکت جامعه به سمت استقرار یک حکومت مردمی و متکی بر آرای مردم اند. ما بر این باوریم که بر خلاف تبلیغ های دروغین ”ولی فقیه“ و انصارش، صف های ایجاد شده در جامعه نه میان ”خودی و غیر خودی“، بلکه بین سر سپردگان و عمال استبداد از طرفی، و گردان های جنبش مردمی و نیز نیروهائی که در راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی می رزمند، از طرف دیگر است. امروز زندان های رژیم ”ولایت فقیه“، هم شکنجه گاه زندانیان سیاسی دگراندیش، ملی، دموکرات، معتقد به سوسیالیسم است، و هم محبس نیروهای مذهبی دگراندیش. در سیاهچال ها و شکنجه گاه های رژیم ”ولایت“ است که از جمله می توان مرزهای واقعی صف خلق و ضد خلق را مشاهده کرد.
تلاش سرکوبگرانه رژیم در چهار سال اخیر برای یکپارچه کردن حاکمیت خود و تثبیت کنترل بی رقیب خود بر ارکان سه گانه قدرت دولتی نتایج ویرانگری برای میهن ببار آورده است. عملکرد فاجعه بار دولت احمدی نژاد، رئیس جمهور برگمارده ولی فقیه، در تخریب همه امکانات بالقوه اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک، سپردن همه پست های کلیدی دولت به دست های بی کفایت فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی، و اتخاذ سیاست سرکوب و سانسور و پیگرد فعالان جنبش های کارگری، زنان و دانشجویی، جامعه را در آستانه انفجار قرار داده است.
امروز میهن ما بر سر دوراهی حساس و سرنوشت سازی قرار گرفته است. دو راهی ادامه رژیم استبدادی و قرون وسطایی کنونی به قیمت سرکوب خونین و کشتار باز هم بیشتر آزادی خواهان، و یا طرد رژیم ”ولایت فقیه“ به عنوان اساس حکومت استبدادی، و گشودن راه برای استقرار یک حکومت مردمی معتقد به جاری کردن اصلاحات پایه ای اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور. جدایی نیروهای سیاسی آزادی خواه از یکدیگر، بی توجهی به نیاز مبرم جنبش برای ایجاد یک جبهه واحد ضد دیکتاتوری با برنامه سیاسی مشخص برای دگرگونی شیوه اداره امور کشور، و کم توجهی به نیاز هر چه بیشتر انسجام یافتن جنبش اصلاح طلبی، می تواندعواقب دردناک و فاجعه باری را برای میهن ما به همراه داشته است.
در آستانه شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر حزب توده ایران همه نیروهای سیاسی آزادیخواه، دموکراتیک و تحول طلب کشور را فرا می خواند که به انتظار تاریخی مردم ستم دیده میهن در تدارک جبهه متحد ضد دیکتاتوری برای رهانیدن میهن از چنگ دیکتاتوری پاسخ مثبت دهند. این مهم فقط با غالب آمدن بر پیشداوری ها و سوء برداشت ها، و کنار زدن تمامی موانع مصنوعی بر سر راه اقدام متحد، که ریشه در تبلیغات دشمنان خلق و حاکمیت تاریک اندیشان و توطئه های رسوای نیرو های ارتجاعی دارند، ممکن می شود. حزب توده ایران در اینجا لازم می داند که نسبت به کوشش های مسمومی که اخیراٌ برای ایجاد تفرقه و بدبینی بین طرفداران حزب توده ایران و نیروهای ملی از طریق بازخوانی هدفمند تاریخ جنبش ملی شدن نفت در سال های اول دهه 1330 در جریان است، هشدار بدهد. به باور ما این کوشش نه دفاع از حزب و سیاست های آن، بلکه دامن زدن به جو جدائی، تفرقه و خصومت بین نیروهایی است که اتحاد عمل آنها در شرایط کنونی مبارزه ضرورت تاریخی است.
پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران بر این باور است که در این پیکار سرنوشت ساز، باید با الهام از آزمون های وحدت گرایانه توده های خلق که در حد اعلای هوشیاری به نمایش گذارده شده است، دوش به دوش و همگام، بدور از خود محور بینی ها، با واقع بینی و سعه صدر و در پذیرش و تحمل یکدیگر، در یک صف متحد، به تلاش ها و مجاهدت های خویش برای شکست ارتجاع و استبداد ادامه دهیم. انتظار مردم از ما چنین است! به این انتظار باید پاسخ مثبت داده شود.

پیروز باد مبارزه مشترک همه نیروهای آزادی خواه برای طرد رژیم ولایت فقیه!
پیروز باد مبارزه قهرمانانه مردم ایران بر ضد رژیم استبدادی حاکم!
با هم، در راه تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری، برای آزادی، صلح، عدالت اجتماعی و طرد رژیم ”ولایت فقیه“!

پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران
آذر ماه 1387







نگاهی به رویدادهای ایران




سردار پاسدار یا نوکیسه ای با ثروت باد آورده!
دلالان و واسطه ها درخدمت شرکت های خارجی
شبکه توزیع کشور درچنگال سرمایه بزرگ تجاری است

سردار پاسدار یا نوکیسه ای با ثروت باد آورده!

*نمایندگان حامی دولت احمدی نژاد در مجلس هشتم: ”چرا برخی از نمایندگان به این نکته توجه نمی کنند که درزمان اجرای اصل 44و خصوصی سازی هستیم و نباید کسی (صادق محصولی) را به خاطر سرمایه دار بودن مورد اتهام قرار داد.“
(به نقل از روزنامه اعتماد 22 آبان 1387)

پس از استیضاح علی کردان، محمود احمدی نژاد، رییس دولت نهم، در اقدامی کاملا حساب شده و هدفمند، صادق محصولی، مشاور ارشد خود، را برای تصدی وزارت کشور تعیین کرد. احمدی نژاد با معرفی محصولی که از او به عنوان ”سردار میلیاردر“ و ”پاسدار رانت خوار“ نام برده می شود، تلاش دارد با یک مانور سیاسی در میان جناح های طیف ارتجاع حاکم موقعیت لطمه دیده خود را ترمیم کرده و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم تسلط خود بر وزارت کشور را به عنوان یکی از وزارتخانه های کلیدی و تاثیرگذار از دست ندهد. اما در این میان و درگرماگرم رویارویی جناح های مختلف طیف ارتجاع حاکم، معرفی صادق محصولی با توجه به اینکه یک بار نیز برای تصدی وزارت نفت آماده شده بود اما با مخالفت نمایندگان مجلس هفتم منصرف گردید. پرسش های جدی مطرح می گردد. پاسدار صادق محصولی یکی از میلیاردرهای کنونی جمهوری اسلامی و یا بهتر گفته باشیم نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده های رژیم ولایت فقیه است که ثروت و قدرت خود را از راه رانت خواری، و چپاول و حیف و میل ثروت عمومی به چنگ آورده اند.
سابقه و پیشینه این پاسدار، به خودی خود بیانگر شکل گیری و پیدایش آن لایه های انگلی طبقه سرمایه دار ایران است که اکنون توسط دولت احمدی نژاد حمایت می شوند و از سویی به مراکز نظامی به ویژه سپاه پاسداران مرتبط هستند و از دیگر سو پیوندهای مستحکمی با سرمایه بزرگ تجاری و سرمایه بوروکراتیک نوین ایران دارند.صادق محصولی فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز کرد و سپس روانه سپاه پاسداران شد. درمقام یک پاسدار بلافاصله به فرمانداری شهرستان ارومیه گمارده شد و دراندک زمانی به سمت معاون استانداری آذربایجان غربی تعیین شد و در حوادث ابتدای انقلاب، در مناطق کردستان، همراه با عناصری چون ملاحسنی و قالیباف نقش اصلی را در خون ریزی و برادرکشی برعهده داشت و به همین علت به فرماندهی سپاه پاسداران منطقه 5 یعنی آذربایجان شرقی و غربی منصوب گردید و پس از آن با طی مدارج، مسئول تحقیق و بازرسی کل سپاه پاسداران، فرمانده لشگر ویژه سپاه (لشکر 6)، معاون طرح و برنامه ریزی وزارت دفاع و مجری پروژه های مختلف عمرانی و صنعتی درقرارگاه خاتم الانبیاء سپاه و پس از آن دبیر شورای مشورتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو دبیر خانه مجمع تشخیص مصلحت نظام ومشاور رییس جمهور بوده است و درعین حال با حمایت ارگان های حکومتی درخرید و فروش زمین، برج سازی، دلالی فروش نفت، حضور در اسکله های غیر مجاز و وارد کردن کالاهای خارجی بسیار فعال بوده و هست. وی به تصریح مطبوعات داخل کشور از جمله آن تعداد معدودی از وابستگان رژیم است که نام آنها در لیست وام گیرندگان کلان مطرح شده و تاکنون بیش از 400 میلیارد تومان وام از سیستم بانکی دریافت کرده است. روزنامه اعتماد 22 آبان ماه درگزارشی با عنوان “وزیر پیشنهادی کشور در مورد پرونده های مالی اش توضیح داد، روز سخت محصولی در مجلس“ از جمله نوشت: ”درحالی که برخی نمایندگان ”رایحه خوش“ خدمت (حامیان احمدی نژاد درمجلس هشتم) دریک هفته اخیر با گفتگوهای چهره به چهره خود با نمایندگان سعی داشتند اعضای کمیته بررسی پرونده های مالی محصولی را متقاعد کنند که به این حواشی پایان دهند اما گویا با بی نتیجه ماندن این تلاش ها، محصولی خود ترجیح داد به کمیسیون امنیت ملی مجلس برود و در مورد آنچه سه پرونده اصلی (توجه کنید سه پرونده اصلی) مالی وی از سوی نمایندگان خوانده می شود، توضیح دهد.“
خبرنگار روزنامه اعتماد این سه پرونده اصلی درمیان ده ها پرونده حیف و میل و چپاول ثروت ملی را اینگونه نام می برد: ”پرونده مزایده قرارداد سوآپ نفت درزمان حضور محصولی در استانداری آذربایجان غربی، پرونده خرید زمین برای سپاه که درقوه قضاییه وجود دارد و وجود نام محصولی درلیست وام گیرندگان کلان با حداقل 400 میلیارد تومان وام.“
درارتباط با پرونده چگونگی مزایده قرارداد سوآپ نفت با دولت باکو، درمنطقه نخجوان، روزنامه ”اعتماد“، 22 آبان ماه، از قول نمایندگان مجلس هشتم نوشت: ”برخی از نمایندگان عنوان می کنند بخش وسیعی از ثروت آقای محصولی از طریق مزایده قرارداد سوآپ یعنی قرارداد فروش نفت به نخجوان به دست آمده است و آقای محصولی با اتکا با رانت دولتی دراین مزایده برنده شده بود.“
درعین حال برخی از نمایندگان وابسته به جناح موسوم به تحول خواه ارتجاع حاکم خواستار ارایه گزارش رسمی بانک مرکزی و یا گزارش رییس کل بانک مرکزی درخصوص اسامی وام گیرندگان کلان و صحت و سقم وام حداقل 400 میلیارد تومانی صادق محصولی هستند. ولی درمقابل هیات رییسه مجلس و هواداران دولت احمدی نژاد اعلام کرده اند. بهتر است مجلس وارد چالش جدید با دولت نشود.
دقیقا درراستای چنین مواضعی نمایندگان “رایحه خوش“ خدمت و حامیان احمدی نژاد درمجلس هشتم خطاب به برخی مخالفان با صراحت خاطر نشان می ساختند: ”چرا برخی از نمایندگان به این نکته توجهی نمی کنند که درزمان اجرای اصل 44 وخصوصی سازی هستیم ونباید کسی را به خاطر سرمایه دار بودن مورد اتهام قرار داد.“
گزینش پاسدار رانت خوار و یا سردار میلیاردر دردولت مدعی عدالت محوری، به نوبه خود ماهیت سیاه و ضد مردمی دولت احمدی نژاد را نشان داده و نقاب از چهره نیرنگ باز آن در برابر افکار عمومی و توده های محروم جامعه، برداشته و عوام فریبی آن را افشاء می سازد!
دلالان و واسطه ها درخدمت شرکت های خارجی

نقش مخرب سرمایه بزرگ تجاری دراقتصاد کشور و یکه تازی تجار عمده و دلالان و واسطه ها که نبض اقتصادی و مالی را در دست دارند، پیامدهای ناگوار جدی به دنبال داشته و دارد. نابودی بنیه تولیدی در دو عرصه پراهمیت صنعت و کشاورزی و ژرفش وابستگی کشور به امپریالیسم از زمره این پیامدها است. در بخش کشاورزی در چند سال اخیر با تقویت نقش بزرگ زمین داران و فعالیت پر تب و تاب دلالان و واسطه ها بسیاری از تولیدات کشاورزی که در بازارهای جهانی نیز مقام و جایگاهی داشتند، سیر نزولی طی کرده و محصول ایرانی به دلیل سیاست های ضد مردمی رژیم ولایت فقیه و سودجویی مشتی دلال بزرگ مغلوب محصولات مشابه خارجی شده است. یکی از آخرین نمونه ها، ماجرای افزایش قیمت زعفران است که درمطبوعات داخلی از آن به عنوان ”ماجراهای پشت پرده افزایش قیمت زعفران“ نام برده می شود. از اوایل پاییز امسال ناگهان قیمت زعفران ایران افزایش چشمگیر و جهشی پیدا کرد به شکلی که رییس هیات مدیره صندوق توسعه صادرات زعفران ایران اعلام داشت: ”قیمت هر کیلو زعفران از 1 میلیون و 850 هزار تومان به بیش از 3 میلیون طی چند روز رسیده است و این وضعیت غیر عادی بازارهای صادراتی زعفران ایران را تهدید می کند.“
ماجرا از این قراراست که چند دلال عمده بازار زعفران با افزایش قیمت این محصول، در صدد هستند بازار داخلی را با بحران مواجه سازند و با جلوگیری از فعالیت واحدهای بسته بندی زعفران درداخل کشور، که قادر نیستند زعفران به قیمت بیش از 3 میلیون تومان را خریداری کرده و سپس به دست مشتریان داخلی و خارجی برسانند، محصول فوق را بصورت فله ای به اسپانیا و اروپا و آمریکا (صادرات به آمریکا از طریق دوبی صورت می گیرد) بدون اشاره به ایرانی بودن آن صادر کنند.
در این باره روزنامه کارگزاران 13 آبان ماه نوشت: ”بازی جدید واسطه ها زعفران را با بیش از 35 درصد افزایش قیمت به بالاتر از 3 میلیون تومان درهر کیلو رساند. بسیاری از صادر کنندگان براین باورند که گرانی کاذب زعفران دربازار داخلی، برای فروش ارزان آن به شرکت های خارجی به صورت فله ای است.“
در همین خصوص رییس هیات مدیره صندوق توسعه صادرات زعفران ایران به خبرگزاری مهر 12 آبان ماه گفت: ”کشاورزان ناراضی هستند واز تولید خود سود نمی برند، امسال تولید زعفران 30 درصد کاهش یافته و درحدود 100 تن است. متاسفانه حضور واسطه ها و دلالان دربازار زعفران ایران و فروش خام و فله ای آن از سوی گروهی از تجار و دلالان به اسپانیا و امارات متحده، لطمات جدی به بازارهای صادراتی ایران وارد می کند و در این شرایط کشاورزان فقیرتر و تولید کنندگان به شدت نگران تعطیلی واحدهای بسته بندی و افزایش تقلب به خصوص دراین بازارها هستند.“
وی سپس متذکر گردید: ”واسطه ها با گرانی در بازار داخلی، محصول زعفران ایران را ارزان تر از قیمت جهانی به اسپانیا و امارات متحده عربی به صورت فله ای می فروشند و اسپانیا این محصول را با بسته بندی خود و به نام اسپانیا به بازار جهانی عرضه می کند و سالیانه سودهای میلیون دلاری کسب می کند.“
ماجرای اخیر گرانی کاذب محصول زعفران بار دیگر نقش مخرب دلالان و دولت حامی آنها را هویدا می سازد. اقتصاد غیر مولد و انگلی و حضور پررنگ و بسیار عمیق تجار عمده و دلالان بزرگ در اقتصاد کشور، خطری نیست که بتوان برآن چشم بست!


شبکه توزیع کشور درچنگال سرمایه بزرگ تجاری است

گرانی کمر شکن کالاها و خدمات عمومی نارضایتی گسترده اجتماعی را سبب گردیده و به این علت دولت احمدی نژاد و نیز مجلس هشتم می کوشند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و مسئله را به عوامل خارجی، تورم جهانی و جز اینها نسبت دهند. به علاوه در هفته های اخیر و با هدف فریب مردم جان به لب رسیده از گرانی و تورم افسار گسیخته، طرح های متعددی برای سامان دهی قیمت ها و تنظیم شبکه های توزیع در سراسر کشور در روزنامه ها و پایگاه های خبری انتشار می یابد. بطور مثال معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی از تدوین طرح ساماندهی شبکه پخش و توزیع در اواسط فصل پاییز خبر داده است. در این خصوص ایران اکونومیست اواسط مهرماه امسال درگزارشی خاطر نشان ساخت: ”اجرای آزمایشی طرح ساماندهی شبکه های بخش (توزیع)، معاون وزارت بازرگانی از اجرای طرح آزمایشی ساماندهی شبکه پخش (توزیع) از اول آبان ماه سال جاری خبرداد، مفتح در خصوص اقدامات صورت گرفته برای رتبه بندی اصناف گفت، 70 درصد اصناف کشور، کارت (کارت ویژه اصناف) گرفته اند و تا پایان سال جاری تمام صنوف کارت دریافت می کنند. براساس اقدامات صورت گرفته و جلسات برگزار شده، ساماندهی شبکه پخش (توزیع) بصورت پایلوت از اول آبان ماه درتهران سه شرکت پخش (توزیع) شناسنامه دار آغاز به کار می کنند. مردم و اصناف از برگزاری نمایشگاه عرضه مستقیم کالا در ماه رمضان بسیار راضی بودند. در70 درصد استان ها به دلیل استقبال مردم نمایشگاه ها تمدید شد و این نمایشگاه ها توانست تاثیر بسیار مثبتی درکنترل قیمت ها و تنظیم بازار در ماه رمضان داشته باشد چرا که اگر این نمایشگاه ها برگزار نمی شد، شاهد افزایش قیمت شدید کالاها بودیم.“
برخلاف اینگونه تبلیغات روند افزایش قیمت ها به ویژه قیمت مواد غذایی درطول ماه رمضان ادامه داشت. اصولا با وضعیت کنونی و بدون تدوین برنامه ای جامع نمی توان شبکه توزیع کشور را که در چنگال سرمایه بزرگ تجاری قرار دارد، سامان داد و به مبازره با گرانی و احتکار برخاست.
سرمایه بزرگ تجاری ایران از راه شبکه وسیعی از عمده فروشان و دلالان و واسطه ها وبنیادهای انگلی که به دور خود گرد آورده، از نظر نفوذ درقشر عظیم بیش از 150 هزار واحد صنفی که از جهت توزیع کالا بدان وابسته هستند، کنترل بازار و تنظیم قیمت ها را به سود خود و به زیان مردم دردست دارد. شورای اصناف انجمن های اسلامی بازار، کمیته امداد خمینی و بنیادهای انگلی اهرم های سرمایه بزرگ تجاری برای تسلط بر شاهرگ توزیع کشور است.
اهرم های پولی، گرانی، احتکار، سودجویی همه به قدرت این بخش سرمایه داری ایران برای تسلط بیشتر بر حیات سیاسی-اقتصادی یاری می رساند. درسال های اخیر نیز دولت احمدی نژاد با واردات گسترده و سیل آسا از خارج برتوان سرمایه بزرگ تجاری و سلطه آن بر شبکه توزیع سراسر کشور بسی افزوده است.
تدوین یک برنامه ملی و مبتنی بر تقویت تولید داخلی، ملی کردن بازرگانی خارجی بصورت واقعی و نه درحرف وایجاد بخش دولتی و تعاونی درتوزیع فرآورده های مورد مصرف همگانی، یگانه راه برای کنترل قیمت ها و جلوگیری از غارت سرمایه بزرگ تجاری، دلالان و محتکران و تجار عمده است. با شعار و عوام فریبی نمی توان شبکه توزیع کشور را بازسازی، سالم سازی و در خدمت منافع اکثریت جامعه قرارداد!