لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۵۵ * خامنه ای: بازداشت میرحسین، نظام را به سقوط میکشاند * کروبی: سند و شاهد دارم، از ترس از دست دادن پست و مقام موضع نگیرید * احمدي نژاد و محصولي مسئول اجرايي اصلي جنايت هاي زندان ابوغريب كهريزك هستند * اسفنديار رحيممشايي: در حقيقت احمدينژاد در اين ميان فقط چهار ميليون راي ايجابي دارد سایت حزب مشارکت از طرح احمدینژاد برای بازداشت موسوی و سران جبهه اصلاحات خبر داد رهبر: بازداشت میرحسین، نظام را به سقوط میکشاند سایت نوروز متعلق به جبهه مشارکت خبر از طرح تخیلی برای بازداشت میرحسین موسوی و ده تن از سران اصلاح طلبان داده که از سوی احمدینژاد مطرح و به علت مخالفت رهبری منتفی شده است. به نوشته این سایت، مقام ارشد نظام (رهبری) گفته که بازداشت میرحسین، نظام را به سقوط میکشاند. این خبر در حالی فاش میشود که به نظر میرسد حتی کسانی که تلاش میکنند با مطرح کردن موضوع بازداشت میرحسین، قبح این موضوع را بشکنند، نگراناند که هر تلاشی برای عملی کردن چنین طرح خطرناکی، به بحرانی بزرگ و پایاننیافتنی در کشور بینجامد که کارکردی شبیه یادداشت احمد رشیدی مطلق در سال 1356 در روزنامه اطلاعات داشته باشد. به نوشته سایت نوروز، طرحی به شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد شد تا میرحسین موسوی و 10 نفر دیگر از سران جبهه اصلاحات که برخی از اعضای مجمع روحانیون نیز در میان آنها هستند، بازداشت شوند، اما به دلیل عواقب شدید برای کودتاچیان با اجرای آن مخالفت شد. این طرح که با پشتیبانی محمود احمدینژاد و به اصرار او تهیه و به شورای عالی امنیت ملی ارائه شده بود، میرحسین موسوی و 10 نفر دیگر را عاملان ادامه اعتراض ها دانسته و تاکید کرده است تا این 11 نفر بازداشت نشوند، اعتراض ها به پایان نخواهد رسید. علاوه بر میرحسین موسوی، از مهدی کروبی، علی اکبر محتشمیپور، مرتضی الویری، محمدرضا خاتمی، یکی از فرزندان هاشمی و چند نفر دیگر در این فهرست دیده میشوند. سید محمد خاتمی در این فهرست دیده نمیشود و تهیه کنندگان طرح معتقد بودند که نام او به خاطر شهرت بین المللی عواقب وخیمی خواهد داشت. به گزارش نوروز، این طرح وقتی در شورای عالی امنیت ملی مطرح میشود، با مخالفت تعدادی از اعضا مواجه میشود، زیرا به نظر آنان اجرای این طرح عواقب غیر قابل کنترلی خواهد داشت که اصل نظام را با خطر سقوط روبهرو خواهد کرد. احمدینژاد و تعدادی دیگر روی طرح اصرار میکنند، اما پس از اینکه طرح به اطلاع مقامات ارشد نظام میرسد، آنها نیز نظر منتقدان را تایید کرده و به صورت تلویحی به این نکته تاکید میکنند که بازداشت میرحسین، نظام را به سقوط میکشاند. کروبی: سند و شاهد دارم، از ترس از دست دادن پست و مقام موضع نگیرید انتشار نامهی مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان، واکنشهایی عمدتا عجولانه از سوی مهرههای وابسته به دولت کودتا به دنبال داشت. دامنهی این واکنشها حتی شخصیتهای معتدلتری چون علی لاریجانی و امیررضا خادم را نیز دربر گرفت و آنها را وادار به موضعگیریهایی عجولانه و غیر منطبق با واقعیت کرد که در شرایط فعلی به نظر میرسد نتیجهای جز سرپوشگذاشتن بر تخلفات گسترده نداشته باشد. حال در پی این موضعگیریها، مهدی کروبی در مصاحبهای با سحام نیوز، ارگان رسمی حزب اعتماد ملی، ضمن اعلام خبر دستور پیگیری این نامه از سوی رئیس قوه قضائیه، به تهمتهای بیاساسی که در این مورد به وی وارد شده است پاسخ داده و جزئیات جدیدی از فجایع صورت گرفته در زندانها را مطرح کرده است. به گزارش سحام نیوز، دبیرکل حزب اعتمادملی، در پاسخ به افرادی که وی را به خاطر نگارش این نامه مورد انتقاد واعتراض شدید قرار دادند گفت: "کسانی که این روزها به دنبال جوسازی هستند، (بهتر است) فضایی امن و آرام را ایجاد کنند و هیاتی مستقل و بیطرف را مسئول رسیدگی به این ماجرا کنند و بعد خواهند دید افرادی که این مسائل را به بنده منتقل کردهاند میآیند و شکایت خود را آنجا مطرح میکنند. البته افرادی در این هیات قرار گیرند که کسانی که مورد آزاد قرار گرفتهاند و شکایتی دارند نسبت به انها اعتماد داشته باشند و مسایلی که برایشان روی داده را با انها در میان بگذارند و البته (بتوانند) اطمینان داشته باشند که این هیات نیز تا آخر از حقوق آنها دفاع میکند." مهدی کروبی همچنین در توضیح علت نگارش این نامه به هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس خبرگان تصریح کرد: "من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم. نخست اینکه ایشان از ارتباط نزدیکی با رهبری برخوردار هستند و بنابراین مطمئن هستم که این مسائل را به ایشان منتقل میکنند. از طرف دیگر خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز انتقاداتی را به حوادث اخیر داشت و در نماز جمعه نیز تا حدودی گلایههای خود را مطرح کرد و حتی درخواست کرد تا زندانیان را آزاد کنند. همچنین من طی هفتههای گذشته نامه ای را به وزیر اطلاعات و رییس قوه قضائیه نوشته بودم و بنابراین تصمیم گرفتم که این نامه را به ریاست مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بنویسم. در عین حال بنده از قبل از آغاز حرکت نهضت انقلاب با آقای هاشمی آشنا بودم و همواره از قبل و پس از انقلاب با ایشان همکاری و رفاقت داشتهام و من از این حق برخوردارم که به ایشان نامه بنویسم. البته این ارتباطی به اختلاف سلیقه من با آقای هاشمی ندارد چرا که هرچند ما با هم اختلاف دیدگاه داریم ولی من معتقدم که ایشان از جایگاه خاصی برخوردار است که شاید بتواند کاری کند. همین آقایانی که امروز به آقای هاشمی رفسنجانی هتاکی و انتقاد میکنند شاید از یاد بردهاند که ایشان از نزدیکترین یاران امام بودهاند و حتی زمانی که قرار بود حکم مهندس بازرگان خوانده شود در مراسمی که همه ما حضور داشتیم ایشان کنارامام نشستند و متن حکم را قرائت کردند." وی با اشاره به ادعاها در مورد انتشار عمومی زودتر از موعد این نامه گفت: "من هنگامی که به ایشان نامه نوشتم انتظارم این بود که با توجه به ابعاد فاجعهآمیز این مسائل در مدت زمان کوتاهی ایشان پاسخ این نامه را بدهند. البته از نامه هم دو نسخه تهیه شد، که یکی نزد ایشان و دیگری نزد بنده بود. لیکن بعد از ده روز آقای هاشمی به این نامه پاسخی ندادند. البته این به معنای گلایه از آقای هاشمی رفسنجانی نیست، بلکه من احساس کردم که ایشان بنابر شرایط فعلی و وضعیتی که در آن قرار دارد نمیخواسته که وارد این معرکه شود. من هم بنابر نگرانی نسبت به اخباری که مدام به من میرسید این نامه را منتشر کردم. البته بعد متوجه شدم که ایشان نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و نفراتی را نزد من بفرستد تا نظرات مرا دریافت کرده و به آنها منعکس کند." کروبی همچنین افزود: "هنگامی که این نامه منتشر شد، برخوردهای متفاوتی صورت گرفت. برخی استقبال کردند، چرا که میگفتند این باعث شد تا فضا به گونهای شود که کسانی که در این باره مطالبی داشتند آن را مطرح کنند. مانند خبری که یک خانم سنندجی آن را مطرح کرد که من از ذکر نام ایشان خودداری میکنم و آقایان میتوانند به سایتها مراجعه و در این باره آگاهی بیشتری کسب کنند. البته در کسانی هم بودند که از انتشار این نامه برآشقتند و قصد دارند تا فضایی را ایجاد کنند که کسی جرات بیان مطالبی در این باره را نداشته باشد. یعنی فضایی ایجاد شود که اگر بچههای مردم را میکشند و یا کسی را در زندان مورد اهانت قرار میدهند، خانوادههایشان را در مقابل در زندان تهدید کرده و کتک میزنند، به خانههای مردم میریزند و به اموال آنها خسارات وارد میکنند، کسی جرات طرح این مطالب را نداشته باشد." وی در ادامه گفت: "چرا به جای اینکه چنین فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند تا مردم را به سکوت بکشانند فضایی را ایجاد نمیکنند تا اگر مسائلی در این باره وجود دارد و کسانی که شکایاتی دارند آن را در فضای آزاد و امن مطرح کنند. بهتر نیست به جای آنکه برخی در برابر انتشار این نامه چنین موضعگیری و فحاشی کنند به بررسی اصل ماجرا بپردازنند، نه اینکه هنوز کمیته پیگری مجلس تشکل نشده است، بگویند که محتوی این نامه کذب محض است. به نظر من باید مسئولان با شنیدن چنین مسائلی ناراحت باشند. اخر شما فضایی ایجاد کردهاید که کسانی که مورد آزار قرار گرفتهاند جرات طرح این مباحث را ندارند و حتی شاید در شرایطی قرار گیرند که بیایند و بگویند که در زندان به ما نماز شب یاد میدادند و هیچ شکنجهای هم روی نداده است." کروبی سپس به فضایی که در این چند سال اخیر شکل گرفته است اشاره کرد و گفت: "در جامعهای که قتلهای زنجیرهای روی میدهد و مردم را میکشند و جنازههایشان را در کنار خیابان رها میکنند و یا در جامعهای که مصطفی مولایی، مسئول دفتر بنده را ربوده و در کیسه میاندازنند و کتک میزنند دیگر چطور افراد جرات داشته باشند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند. در جامعهای که زنی را در (خیابان) پاسداران با آن وضعیت به قتل میرسانند، دیگر چگونه مردم احساس امنیت کنند. متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کردهاند مورد شکنجه قرار دادهاند که من شنیدهام که افراد را در کهریزک لخت میکردند و چهار دست و پا مینشاندند و سوار آنها میشدند و به آنها میگفتند که صدای حیوانات در بیاورید. این مایه تاسف جمهوری اسلامی است. برخی دیگر را لخت کردهاند و روی هم خواباندهاند و آب روی آنها ریختهاند. حتی هنگامی که افراد را شکنجه میکردهاند به آنها میگفتند با صدای بلند بگویید که مادرتان .... است، مانند زمان قتلهای زنجیرهای که به افراد میگفتند بگویید که من فرزند مادرم نیستم و سپس آنها را کتک زده و در بیابانها رها میکنند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم میکنم. فراموش نکنیم که مردم ما در جامعهای زندگی میکنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردی میگیرند و سپس جنازهاش را تحویل میدهند. آیا شما وجود اینها را کتمان میکنید؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از این عملکردتان میپردازید؟" وی تاکید کرد: "هنگامی که حضرت علی(ع) توسط ابن ملجم مورد ضربت قرار گرفت، حضرت تاکید کردند که مراقب فردی که او را مورد حمله قرار داده باشند و گفتند که چنانچه من زنده نماندم برای قصاص به او یک ضربه بزنید. ولی اینک شاهد هستیم در حکومتی که حکومت عدل علی(ع) الگوی آن قرار دارد، جوانی را به خاطر شعاری که سر داده است با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند و طوری برخورد میکنند که حتی برخی از آنها جان میبازند. آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع) و دین اسلام که دین رافت است سنخیت دارد؟" کروبی با اشاره به توجه امام به چنین مسائلی گفت: "هیچگاه یادم نمیرود هنگامی که لطفالله میثمی به دستور مرحوم لاجوردی بازداشت شده بود همسرش نزد من آمد و گفت که به خاطر شرایط فیزیکیاش نمیتواند حتی آشغال گوشه چشم خود را پاک کند. من پس از دیدار با همسر او به همراه احمد آقا به نزد امام رفتم و عین کلام همسر میثمی را مطرح کردم که امام فورا دستور آزادی او را صادر کردند. این درحالی است که اکنون شنیده میشود که در برخی از زندانهای زنی که شنیده شده باردار است اینک دچار ناراحتی کلیه شده و یا زندانیان سیاسی را به بند معتادین منتقل کردهاند. میگفتند که زندان ها کانون آدمسازی هستند ولی این طوری آدمسازی میشود که هنگامی که فردی را بازداشت میکنند به او میگویند تو را به کهریزک میفرستیم که آدم شوی و زندانیان سیاسی را ارازل و اوباش محسوب میکنند. آخر این طوری میتوان آدمسازی کرد؟" وی با انتقاد از اینکه رییس مجلس و رییس کمیسیون امنیت ملی که رییس کمیته پیگیری وضعیت آسیبدیدگان حوادث اخیر است بدون هیچ پشتوانه تحقیقاتی به تکذیب اصل ماجرا پرداختهاند گفت: "من پیشنهاد کردم که مسولیت پیگیری این حوادث را میپذیرم، هرچند که این مسولیت برایم افتخارآور نیست، بلکه برایم زجرآور است. ولی قصد دارم تا حقایق کشف شود و هیاتی مستقل و بیطرف تشکیل شود تا فضایی ایجاد شود که کسانی که مورد آزار قرار گرفتهاند خودشان بیایند و این مسائل را بازگو کنند تا ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجههای قرون وسطایی خشکانده شود. نه اینکه مسئولان پیگیری این حوادث در مجلس شورای اسلامی در مدت 24 ساعت و قبل از اینکه کمیته پیگیری جلسهای تشکیل دهد به تکذیب محتوای این نامه یپردازنند. من ضمن احترام به ریاست مجلس هشتم جناب آقای دکتر لاریجانی که نسبت به ایشان و پدرشان و پدر خانم ایشان ارادت ویژهای دارم و آقای علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم، میگویم که قبل از آنکه در اظهار نظری شتابزده اصل ماجرا را تکذیب کنید حداقل با بنده تماسی میگرفتید یا از من میخواستید که نفراتی را نزد شما بفرستم، شاید من اطلاعاتی در این رابطه داشتم. آخر چطور میشود که بدون آنکه تحقیقی صورت گیرد و جلسهای تشکیل شود میگویید این ماجرا کذب محض بوده است. شما حداقل تحقیق میکردید تا ببینید این کسی که این حرفها را زده از روی هوس چنین گفته و یا چون اینکه رای او را در انتخابات نادیده گرفته و تقلب کردهاند میخواهد برای عقدهگشایی چنین حرفهایی بزند، یا اینکه مطلبی دارد و بر اساس مستنداتی این حرفها را زده و بعد موضعگیری میکردید." کروبی سپس افزود: "در شرایطی که رییس مجلس که سالها من در جایگاه ایشان و دیگر جایگاهها بودم، بدون تحقیق، اصل ماجرا را تکذیب میکند، دیگران چطور میتوانند بیایند و این مسائل را مطرح کنند که در قبال آنچه که گفتهاند مورد اهانت قرار گیرند و آبرویشان نیز برود. من احساس میکنم که این موضعگیریهای شتابزده تحت فشار صورت گرفته است، زیرا این بزگواران نگران آن هستند که به سرنوشت دیگر دوستان خود در گذشته دچار شوند. آقای لاریجانی نگران است که به سرنوشت دکتر حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند، آقای بروجردی نگران تکرار سرنوشت دیگر دوستانش چون آقای افروغ است که او را از ریاست کمیسیون حذف کردند و یا حتی سرنوشت قبلیها مثل آقایان مجید انصاری و محتشمی پور. آخر چرا فضایی ایجاد میشود که حتی وقتی علی مطهری حرفی میزند به او حمله میشود و میگویند که به پدرش خیانت کرده است، به طوری که حتی کسی دیگر جرات آن را نداشته باشد تا این ماجرا را پیگیری کند." دبیرکل حزب اعتماد ملی، با گلایه از قضاوتهای عجولانه درباره این نامه گفت: "نباید اینقدر شتاب زده درباره محتوی این نامه موضعگیری میکردند و شاید بهتر بود که این دوستان نیز به مانند آقای شاهرودی حداقل هیاتی را میفرستادند تا اصل ماجرا را از من جویا شود، نه اینکه حرفهای آقای بروجردی را چهل بار از تلویزیون پخش کنند ولی حتی یک کلمه از حرفهای مرا پخش نکنند. بهتر بود که آقای لاریجانی همان کمیته تحقیق و پیگیری را نزد من میفرستاد، تا من مستندات و مطالبی که دارم را به این کمیته منتقل کنم. من به مسئولان میگویم که هیچگاه این فحاشیها و انتقادات من را وادار به سکوت نخواهد کرد، من در این 20 سال گذشته از این درشتیها بسیار شنیدهام و تا زمانی که زنده هستم از حقوق مردم دفاع خواهم کرد. شما نمیتوانید زبان، دست و قلم بنده را بندید. برخی از اربابان مطبوعات به گونهای حرف میزنند که گویی با جبرئیل امین حشر و نشر دارند و او برایشان گزارش میآورد اینها قصد دارند تا فضا را به اندازهای سنگین کنند که دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد. اینها همان کسانی هستند که نمیگذاشتند تا اصل ماجرای قتلهای زنجیرهای برملا شود و افراد را میکشتند و سپس پروندههای فساد اخلاقی برای آنان درست می کردند و به آنها تهمت میزدند." کروبی در پاسخ به افرادی که ادعا کردهاند استنادات این نامه تلفنهای خوانندگان روزنامه اعتمادملی بوده است گفت: "من از این سخنان تعجب میکنم. حتی یک بار هم از طرف روزنامه، تلفن خوانندگان را به من منتقل نکردهاند. البته تلفنهایی در این باره به روزنامه شده است که پس از انتشار این نامه بوده و قبل از آن تماسی در این باره نبودهاست. به این آقایان میگویم که مستندات من کسانی بودهاند که نزد من آمدهاند که یا خود مورد آزار قرار گرفته بودند و یا اینکه شاهد بودهاند و یا کسانی نزد آنها اقرار کرده بودند. من آدمی نیستم که بدون آنکه مستنداتی داشته باشم و بنابر یک تلفن و یا اینکه کسی حرفی را بدون پشتوانه به من زده باشد چنین نامهای بنویسم." رئیس اسبق بنیاد شهید، همچنین در واکنش به مسائلی که درباره نحوه عملکرد وی در آن بنیاد از سوی رسانههای حامی کودتا مطرح میشود گفت: "طرح این مسائل اهمیتی ندارد و طرح این موضوعات نشاندهنده این است که من پروندهای ندارم که بخواهند آن را مایه تخریب من قرار دهند. بنابراین به داستانسرایی درباره عملکردهای مدیریتی من میپردازنند. درحالیکه کسانی که بنده را میشناسند و با من همراه بودهاند همیشه از من حمایت کردهاند. بنده دو بار از ریاست بنیاد شهید استعفا دادم. نخست بعد از فوت امام، که از حج و بنیاد شهید استعفا دادم. ولی رهبری نپذیرفت. سپس در سال 71 استعفا دادم که با اصرار من رهبری قبول کردند. البته بیت امام و دفتر رهبری از جمله آقای محمدی گلپایگانی به خوبی در جریان این ماجرا قرار دارند. خدا رو شکر که پس از گذشت 18 سال هنوز اکثریت خانواده شهدا ارتباط خودشان را با من حفظ کردهاند و من به این آقایان پیشنهاد میکنم به جای اینکه خانوادههای شهدا را وارد این دعواهای سیاسی کنند بهتر است که دو ماه دیگر از همین مسئول جدید بنیاد شهید بپرسند که کارمندان و خانوادههای شهدا از مدیران این بنیاد هنوز نام چه کسی را بیشتر از دیگران به خوبی یاد میکنند. من ازآقایان خواهش میکنم که دیگر این خانوادههای معزز شهدا را که با فداکاریهای آنها این نظام به پیروزی رسید و تثبیت شد را وارد این دعواهای سیاسی نکنند. آنها به اندازه کافی خودشان مشکلات دارند و دیگر نباید آنها را وارد این قضایا کرد. من مطمئن هستم که اکثر این خانوادهها از وضعیتی که در جامعه حاکم شده است رنج می برند." کروبی با اشاره به نیات کسانی که این روزها علاقه خاصی به راهاندازی دعواهای سیاسی دارند و اصلاحطلبان را به تنشزایی در کشور متهم میکنند گفت: "نزاع بر سر این است که ما مخالف نظام هستیم، ولی من این را میگویم که ما مدافع نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام هستیم. ما میگوییم که جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشد ولی آنها میگویند که رای مردم زینت است و حتی این روزها یکی از آنها گفته که اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خداست که البته من میگویم این حرفها دربرابر همان پولهایی است که به موسسه وی سرازیر میشود. از سوی دیگر یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد میگوید که او تنها چهار میلیون رای دارد و 20 میلیون باقی مانده منتقد به اصل نظام هستند. من همینجا میگویم که هیچ رییسجمهوری، نه آقای احمدینژاد و نه قبلیها و یا بعدیها نمایندهی خدا بر روی زمین نیستند و نمی دانم این چه حرفهایی است که زده میشود. زمانی برای ناصرالدین شاه بادمجان میآورند، فردی که از نزدیکان وی بوده به تعریف از بادمجان میپردازد و ناصرالدین شاه نیز از آن میخورد. هنگامی که قصد خروج از اتاق را داشته است از زیاد خوردن بادمجان دل درد میگیرد و آروغ میزند. در همین زمان همان فرد شروع میکند در مورد بدی بادمجان سخن گفتن. ناصرالدین شاه به وی میگوید که تا حالا تو از فواید آن سخن می گفتی، حالا چه شده که در مذمت آن حرف می زنی. آن فرد میگوید آن موقع شما خوشتان میآمد، بنابراین من خوب میگفتم. ولی حالا شما بدتان آمده، من باید در مزمت بادمجان سخن بگویم. حالا به نوعی شاهد تکرار چنین وقایعی هستیم. من خودم به خانوادههای شهدا توصیه میکنم که وارد این نزاعهای سیاسی نشوند. البته در این جا از آقای ضرغامی قدردانی می کنم که در برابر هتاکی به همسر شهید باکری از او دفاع کرد. ولی همه خانواده شهدا مانند همسر شهید باکری شناخته شده نیستند که از آنها دفاع شود." در پایان مهدی کروبی تاکید کرد: "من به نسلهای جوانتر میگویم که این شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد، اهداف و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام نیست و این رفتارها را به نام اسلام و نظامی که بنیانگذار آن امام خمینی بوده است ننویسند. این نظام جمهوری اسلامی همان نظامی است که با فداکاری و ایثارگریهای بسیاری شکل گرفت. کسانی چون سردار لشکری که 18 سال در زندانهای بعثی اسیر بودند و یا در جبههها شهید شدند، کسانی که در تظاهراتهای قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و اکنون نیز خانوادههایشان از فضایی که در کشور حاکم شده است رنجیده خاطر هستند. من 20 سال است که برای دفاع از حقوق شهروندی و حقوق مردم به عنوان عضو کوچک این نظام تلاش کردهام و اکنون هم بار دیگر تاکید میکنم که این تهمتها و افتراها مرا از راهی که به آن اعتقاد دارم جدا نخواهد کرد." سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی بیانیهای اعلام کرد: احمدي نژاد و محصولي مسئول اجرايي اصلي جنايت هاي زندان ابوغريب كهريزك هستند متن كامل بيانيه به نقل از پایگاه اینترنتی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: بسم الله الرحمن الرحیم ملت شریف ایران به رغم دستور تعطیل زندان غیر قانونی کهریزک هر روز شاهد اخبار جدیدی در باره این زندان هولناک هستیم. علاوه بر این براساس اخبار متواتری که ظاهراً قابل انکار نیستند، رفتارهای حیوانی و وحشیانه با زندانیان کهریزک آن گونه که در نامه آقای کروبی به آقای هاشمی رفسنجانی آمده است، به مراتب دلخراش تر و دردناک تر از مرگ و شهادت براثر ضرب و شتم در این زندان است. امروز که پس از گذشت دو ماه هر روز ابعاد تازه تر و جزئیات بیشتری از این زندان هولناک علنی می شود، شاهد تلاش گسترده محافل خبری و رسانه ای وابسته به جریان اقتدار گرا برای منحرف ساختن افکار عمومی از این جنایات و به حاشیه بردن موضوع زندان کهریزک هستیم. جنجال آفرینی های تبلیغاتی سخیف و فرار به جلو عوامل دست دوم وسوم جریان اقتدارگرا نظیر درخواست دستگیری و محاکمه مهندس موسوی و خاتمی و هاشمی و کروبی و یا اظهارات هتاکانه عوامل مذکور علیه خاتمی و هاشمی همگی تلاش هایی برای انحراف اذهان عمومی از موضوع زندان ابو غریب کهریزک است. همزمان شاهد تحرکاتی برای تقلیل این ماجرای اسفبار به آن چه که «کوتاهی یکی دو افسر جزء در انجام وظیفه» خوانده می شود، هستیم. خبر دستگیری این یکی دو افسر جزء درحالی منتشر می شود که جنایات رخ داده، در حد تخلفاتی نظیرعدم استاندارد بودن شرایط زندان کهریزک، نگهداری تعداد بیش ازحد ظرفیت در این زندان و یکی دو مورد تنبیه بدنی که معلوم نیست علت فوت باشند، اعلام می شود. این اقدامات انسان را به یاد صحنه سازی های پس از فاجعه جنایت بار حمله لباس شخصی ها به کوی دانشگاه می اندازد که نهایتاً به محکومیت یک مأمور جزء به اتهام دزدیدن ریش تراش ختم شد. اما ابعاد جنایات ابوغریب کهریزک، شواهد و مدارک برجای مانده و شاهدان و بازماندگان آن و نیز حساسیت عمومی نسبت به این فاجعه بسیار بیشتر از آن است که به اقتدارگرایان حاکم اجازه دهد آن را به سرنوشت ماجرای کوی دانشگاه تهران تبدیل کنند. زندان کهریزک یک زندان غیر قانونی و خارج از نظارت و کنترل سازمان زندان ها بوده است. مسئول نهایی و پاسخگوی اصلی حوادث این زندان که زیر نظر نیروی انتظامی اداره می شده است، شخص آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی و آقای محصولی به عنوان وزیر کشور و رئیس شورای امنیت کشور است. این دو تن مسئول تمام تخلفات و رفتارهای غیر قانونی و اسفناک دو ماهه اخیر از جمله در زندان کهریزک علیه شهروندان هستند. فرمانده نیروی انتظامی زیر نظر وزیر کشور فعالیت می کند و شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که رئیس دولت و وزیر کشور وی در طول دو ماهه اخیر نه تنها کمترین حساسیت و تلاشی برای نظارت بر عملکرد این نیرو و ممانعت از اقدامات غیر قانونی آن از جمله وجود و فعالیت زندان کهریزک نداشته اند، بلکه برعکس شواهد آشکاری از حمایت رئیس دولت از اقدامات مذکور حکایت دارد. رئیس دولت نهم در حالی اقدام به حرکات تبلیغاتی نظیر نوشتن نامه به رئیس قوه قضائیه و درخواست رأفت اسلامی با بازداشت شدگان حوادث اخیر می کند که درحمایت از رفتارهای سرکوب گرانه و غیر قانونی علیه مردم، وزیر اطلاعات را به دلیل «کم کاری و عدم برخورد فعال وزارت اطلاعات با حوادث دو ماهه اخیر» عزل می کند و ضمن برعهده گرفتن مسئولیت مستقیم این وزارتخانه و ابراز رضایت از ارگان ها و نهادهای نظامی و انتظامی در حوادث مذکور، پرسنل این وزارت را مورد انتقاد قرار می دهد و بلافاصله چند تن از معاونان این وزارت را تنها به خاطر این که توهماتی نظیر انقلاب مخملی و برخوردهای سرکوب گرانه اخیر با معترضان را تأیید نکرده اند، از کار برکنار می کند. با توجه به آنچه که ذکر شد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران اعلام می کند هرگونه اقدامی برای رسیدگی به تخلفات و قانون شکنی های دوماهه اخیر در نقض حقوق شهروندان و در رأس تمام آن ها جنایات ابوغریب کهریزک بدون توجه به مسئولیت وزیر کشور و رئیس دولت نهم به عنوان مسئولان اجرایی اصلی این تخلفات، اقدامی ناتمام و غیر بنیادین است و نمی تواند نگرانی ها را نسبت به امکان تکرار چنین جنایاتی در آینده منتفی سازد. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران 88/5/21 يك هفتهنامه اصولگرا خبر داد كه رحيممشايي اين سخنان را اخيرا در جلسهاي گفته و تاكيد كرده است كه اين 20 ميليون نفر كه منتقد نظام هستند مشايي همچنين به نقش خود به عنوان معاون اول كه قرار بود در زمينهسازي ظهور فعاليت داشته باشد، نيز اشاراتي كرده است. وي درباره آراي احمدينژاد گفته است: از 24 ميليون راي احمدينژاد، 20 ميليون منتقد به نظام هستند كه در اين انتقاد خود حتي از آن 13 ميليون هم جديتر هستند چراكه آن 13 ميليون فقط دولت احمدينژاد را زير سوال بردند، ولي اين 20 ميليون به كل روند سالهاي گذشته پيش از احمدينژاد نه گفتند. و در حقيقت احمدينژاد در اين ميان فقط چهار ميليون راي ايجابي دارد. سخنان اسنفديار رحيممشايي از دو زاويه حائز اهميت است. اول از زاويه آراي آقاي محمود احمدينژاد است. از آنجايي كه خبر منتشره در يكي از هفتهنامههاي اصولگرا و معتمد منتشر شده است، ميتوان به صحت آن استناد كرد. در طي سالهاي اخير، كساني كه به تحليلآراي محمود احمدينژاد در دو دوره انتخابات رياستجمهوري نشستند، عموما بر يك نكته تاكيد داشتند كه احمدينژاد را به علت گفتمان انتقادي به نظام جمهوري اسلامي و عملكرد مديران ارشد آن، توانسته آرايي را به سبد خود اضافه كند كه اين آرا، نه تنها اصالتا متعلق به او نيست، بلكه به اپوزيسيون و كساني كه مخالف نظام هستند، تعلق دارد. در زمان تبليغات انتخابات رياستجمهوري سال 84 و حتي 88، محمود احمدينژاد محور تبليغات خود را بر انتقاد از عملكرد جمهوري اسلامي كه توسط روساي جمهور سابق يا نخستوزير دوران جنگ اتخاذ شده بود، استوار كرد. او در واقع با اينكه خود را يك اصولگرا معرفي ميكرد اما بيشترين انتقادات را بهدوره امام و پس از امام وارد كرد و تلاش كرد خود را مدافع مردم نشان دهد. سخنان او معمولا از تريبون صداوسيما پخش ميشد اما كساني كه مورد تهمت،افترا و انتقاد قرار گرفته بودند اين اجازه را پيدا نميكردند كه به تلويزيون بروند و پاسخ او را بدهند. به اين ترتيب محمود احمدينژاد كه خود را از درون نيروهاي اصولگرا و با حمايتهاي آشكار برخي نهادها به قدرت رسيد، در هر دو دوره خود را در جايگاه اپوزيسيون نظام نشاند و توانست آراي مخالفان را به سبد خود بريزد. نكته حائز اهميت اينجاست كه بنا بر گفته رحيممشايي، در اين دوره احمدينژاد فقط 4 ميليون راي ايجابي داشت و نه بيشتر. به عبارتي احمدينژاد نه تنها نتوانست آراي دوره قبل خود را به لحاظ كيفي ارتقا دهد، بلكه به لحاظ كمي نيز دچار ريزش نيرو شده است. نكته دوم به آراي جناح رقيب احمدينژاد برميگردد. درتحليل رحيممشايي، 13ميليوننفري كه به اصلاحطلبان راي دادهاند، فقط دولت احمدينژاد را زير سوال بردند، در حالي كه 20ميليون نفر ازكساني كه به احمدينژاد راي دادند منتقد نظام هستند. اما به رغم اين نگاه تامل برانگيز، حاميان آقاي احمدينژاد بلافاصله بعد از انتخابات، شرايط را بحراني جلوه دادند و در نشريات خود به توجيه بازداشتها و دستگيريهاي پس از انتخابات پرداختند. آيا اگر كسي منتقد دولت احمدينژاد بود ولو 13 ميليوننفر، بايد آنها را بازداشتكرد و به آنها گفت كه درصدد انقلاب رنگي يا كودتاي مخملي بودند؟ به اين ترتيب اين خبر كوتاه، نگاه جديدي را عرضه كرد. اول آنكه احمدينژاد 4 ميليون راي داشته است. دوم 20ميليون از كساني كه به او راي دادهاند به ادعاي رحيممشايي، منتقد نظام هستند و 13ميليون نفر كه به اصلاحطلبان راي دادهاند فقط منتقد احمدينژاد هستند. منبع: اعتماد ملی |