لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۴۸ * دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران پلمپ شد * وکیل نبوی، تاج زاده و میردامادی: دادگاه فردا غیرقانونی است؛ در آن شرکت نمیکنم * بازداشت هاله سحابی در میدان بهارستان * پاسخ زهرا رهنورد به نامه همسر جلاییپور دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران پلمپ شد 5 مامور با حکمی که به امضای سعید مرتضوی، دادستان تهران رسیده بود شبانه اقدام به پلمپ ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران کردند. ماموران دادستانی ساعت 9 شب به محل انجمن صنفی روزنامه نگاران مراجعه کرده و در حالی که مشغول فیلمبرداری از ساختمان انجمن بودند، نه تنها این ساختمان بلکه ساختمان تعاونی مسکن انجمن را هم پلمپ کردند. پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران در حالی صورت میگیرد که فردا ( پنج شنبه) زمان برگزاری مجمع عمومی انجمن بود. بدرالسادات مفیدی در همین رابطه به خبرنگار نوروز گفت: از آنجاییکه پلمپ انجمن شبانه صورت گرفته است، احتمالا تعداد زیادی از روزنامه نگاران از این موضوع مطلع نشده اند، بنابراین فردا پیش از ساعت 11 در محل انجمن حضور خواهم یافت تا دوستان روزنامه نگار را در جریان این واقعه قرار دهم. وکیل نبوی، تاج زاده و میردامادی: دادگاه فردا غیرقانونی است؛ در آن شرکت نمیکنم ايلنا : وکیل تاج زاده، میردامادی و بهزاد نبوی تاکید کرد: به دلیل فراهم نبودن مقدمات قانونی دادرسی و به درخواست خانواده های موکلان خود، فردا در جلسه دادگاه حضور نخواهم یافت. هوشنگ بابایی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا در خصوص آخرین وضعیت پرونده های تاج زاده، نبوی و میردامادی، گفت: پس از درخواست رسمی خانواده های این متهمان برای پذیرش وکالت، وکالت نامه خود را به دادستان تهران ارائه کردم. وی افزود: در همین راستا، صبح امروز به شعبه 15 دادگاه انقلاب مراجعه کردم، اما قاضی صلواتی در شعبه حضور نداشت. زمانی که از رئیس دفتر شعبه، محل دادگاه و نام افرادی را که قرار است فردا محاکمه شوند جویا شدم، به من اعلام کرد چنانچه وکالت شما در پرونده ثبت شده باشد باید برای جلسه فردا از شما دعوت شود. پوربابایی با تاکید بر اینکه ابلاغیه ای برای شرکت در جلسه دادگاه فردا برای وی ارسال نشده است، خاطر نشان کرد: با این توصیف روند رسیدگی به این پرونده قانونی نیست. وی افزود: با توجه به اینکه از مقدمات قانونی دادرسی، ملاقات با موکلان در زندان، مطالعه پرونده و فرصت لازم جهت دفاع از موکلان است و هیچ کدام از این موارد رعایت نشده است، در جلسه فردا حضور نخواهم یافت. وی افزود: خانواده های این متهمان نیز طی درخواستی رسمی از اینجانب خواسته اند تا رعایت کامل قانون در فرایند دادرسی، از حضور در جلسه دادگاه موکلان خودداری کنم. بازداشت هاله سحابی در میدان بهارستان چهار شنبه14 مرداد 1388 تغییر برای برابری: هاله سحابی دختر مهندس عزت الله سحابی از فعالان زنان و عضو مادران صلح ایران ، امروز چهارشنبه در جریان اعتراضات به مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد، در میدان بهارستان دستگیر شد. به گفته شاهدان عینی یک لباس شخصی با تی شرت راه راه طوسی سرمه ای که راه های پهن داشت و شلوار جین وکلاه کپی به او حمله کرد. ابتدا مردم هاله سحابی را از دست مامور نجات دادند. اما چند مامور لباس شخصی دیگر با شلیک گاز فلفل به سوی مردم، خانم سحابی را مجددا دستگیر کردند. صورت کسانی که گاز فلفل خورده بودند قشری از پودر نارنجی رنگ پوشانده بود و درد بسیار شدیدی داشتند. گفته می شود در جریان دستگیری خانم سحابی وی را مورد ضرب و شتم شدید قرار داده اند و بر اثر ضربه باتمی که به سر وی زده شده، خون از سرش جاری شده است. هاله سحابی 54 ساله دارای بیماری قند حاد است و برای همین کوچکترین زخمی که در بدنش ایجاد شود منجر به خونریزی شدید می شود. لباس شخصی ها وی را سوار یک ماشین پژو یشمی رنگ به شماره ل 74ل282 ایران 33 که داخل آن یک زن با مانتو و روسری نشسته بود کردند. شاهدان عینی از دستگیری جند نفر دیگر هم یه همین شکل گزارش می دهند پاسخ زهرا رهنورد به نامه همسر جلاییپور در پي نامه فاطمه شمس، همسر محمدرضا جلاييپور به دكتر رهنورد كه خواستار تداوم مسير جنبش سيز براي تحقق مطالبات تاريخي ملت ايران بود، همسر ميرحسين موسوي نيز به آن نامه پاسخ داد. به گزارش «سلام نیوز» متن نامه زهرا رهنورد در پاسخ به فاطمه شمس (همسر محمدرضا جلاييپور) بدين شرح است: سلام بر بانوي انديشمند و جوان، خانم فاطمه شمس و سلام بر همه دلواپسان آزادي و حقيقت و همه شيرزناني كه سبزي انديشهشان، برآمده از سرخي خون دلهاي التيام نايافته و صلابتشان برخاسته از استقامت سنگ صبوريهاي تاريخي است و اين راه ،خط سيري است كه «هيچش كناره نيست» و البته فراز قله آن به فاطمه (س) و زينب كبري ميرسد اما گستره آن تا بينهايت، سلسلهاي از زنان بيدار دلي است كه هر يك استوانههاي تاريخند و من تبار آنها و شماعزيزان نورسته را، به خوبي ميشناسم. نامه شما، فاطمه عزيزم، بيانيه حضور هدفمند و غيرتمندانه زن ايراني است در عرصه تعهد، آزادي و مقاومت. گفتههاي سرشار از خرد و دردمندي شما، نماد تولد مجدد زناني است كه در سرزمين ما، سلاله اي ابدي دارند و من سيودو سال پيش طلوع و تجلي او را در كتاب طلوع زن مسلمان پيشبيني كرده بودم.( اگرچه آن كتاب كه خارج از كشور (آمريكا) كنفرانس داده شد، هرگز در ايران پس از انقلاب، تجديد چاپ نشد)، زيرا جزمانديشان كهنهگرا و اشاعهدهندگان ديكتاتوري و مخالفان حقوق زن كه هميشه مرا دشمن تداوم تحجر و خودكامگي خود دانستهاند بيشترين نقش را در به محاق كشاندن آن كتاب ايفا نمودند. باحضور ميليوني سرشار از انرژي، حيات ،حريت و حق طلبي زنان رشيده مان،آن زن ترسيم شده و مكتوم در صفحات كتاب «طلوع زن مسلمان» را در سيماي زنان سلحشور امروز ميهنمان ميبينيم كه با فكر، گوشت و پوست و با حضور سبز خود، گوياي آنند كه سخن حق هرگز نميميرد. امروز، و در شرايط مقابله جنبش سبز مردم ايران با ساختارشكنان، زنان كشور ما در بهت و نگراني به سر ميبرند، اما دو دسته از آنان رنج و دغدغهاي مضاعف را بر دوش ميكشند. نخستين دسته، زنان اسير و زنداني هستند كه به جرم حقطلبي و آزاديخواهي اسير شدهاند و خدا ميداند كه در زندان با چه هتاكيها و رنجها روبرو هستند، كه همين جا آزادي بيقيد و شرط همه آنان را خواهانم. دسته ديگر، زنان، دختران و مادران و همسران زندانياني هستند كه نگران حيات و پروندهسازي و شكنجه و هتاكي نسبت به فرزندان، دختران و شوهران، و مردان خود هستند و اغلب بيخبر از آنها در شديدترين شرايط نگراني به سر ميبرند. كيست كه نداند در وضعيتهاي سخت و بحراني، فشارهاي وارده بر زنان مضاعف است و نوگلاني پرپر شده چون، نداآقا سلطان، ترانه موسوي و زنان مقاوم ديگر، در عين حال زنان و خانوادههاي زنداني كه بر تارك جنبش سبز مردم ايران خواهند درخشيد از اين نمونهاند. چه قلمها كه بر سر حفظ ويرانههاي سياه خودكامگي شكسته شده و چه انديشه ها كه به محاق رانده شده است،اما حقيقتي كه از ساحت قلم ميتراود، فقط كلماتي مكتوب در سينه صفحات نيست. بلكه در سويداي كالبد واژگان، روح بلند مفاهيم به هزاران شكل شكفته ميشود و شاهدمثال آن، زن امروز ايرانياست كه شما، خانم فاطمه شمس( همسر آقاي محمدرضا جلاييپور زنداني) يكي از نمونههاي آن هستيد. شما از روي تعهد و نه از روي ريا و تفاخر از فضايل همسرتان( محمدرضا )گفتيد و به حق گفتيد، و كيست كه نداند، اما به راستي كه جوانان ايراني همه با فضيلت و حقطلب و عدالتخواهند، و البته شايد از ديد ستم پيشگان، اين جرم بزرگي است كه جوانان بايد تاوان آن را با شكنجه شدنها و گلولهباران شدنها پس بدهند، و بيگناه پرپر شوند. اما مباد كه به فاصله يكصد سال، يعني از انقلاب مشروطه، تاكنون همچنان سخن عارف شاعر دلسوخته،كه با سوگواري ميسرود؛ "از خون جوانان وطن لاله دميده،" باز هم تداوم يابد. لهذا، براي پايان دادن به اين مرثيه است كه اكنون، ما راه را، عليرغم سختيها و فراز و نشيبهايش ادامه ميدهيم و براي نيل به مقصد مطلوب، بر استواري و پايداري خود هم سوگند شدهايم. من هم قطره كوچكي هستم در كنار درياي خروشان همت مردم ايران و مادران عزيزان شهيدي، چون نداآقاسلطان، ترانه موسوي و سهراب اعرابي و محسن روحالاميني و كامرانيها و همسران چشمانتظار و صبوري چون شما، فاطمه عزيز و بسياري ديگر كه شايد در ميان ما هستند اما ناشناختهاند ليكن در سپهر حريت و حقيقت، درخشان و پرتوافكن و ماندگار خواهند بود،ملت ما راه خود را به خوبي شناخته و تحصيل آرمانهايش را منوط به عدم انحراف از آموزههاي امام وشهيدان و قانون اساسي و پيگيري رفتاري مدني ميداند و براي آن جانفشاني ميكند، در اين مسير جان و آبروي زهرا رهنورد، هديه ناقابلي براي تحقق چنين هدف متعالي است و بارها گفتهام كه حاضرم هزار بار تيرباران شوم اما قطره خون بيگناهي، از ستم دژخيمان، بر زمين نريزد. امروز همه ما با ايمان و دلاوري و سلحشوري راه سبزمان را ادامه ميدهيم. ملت ما اطمينان دارد كه به قله رفيع مردمسالاري حقيقي خواهد رسيد و درفش آزادي معونيت، رفاه و عدالت را برفراز آن به اهتزار خواهد آورد و با اين اميد كه براي هميشه زندانهاي سياسي در سرزمين ما برچيده شود و زنداني سياسي نداشته باشيم از اين روي است كه يكديگر را خطاب ميكنيم : "تو پاي به ره نه و هيچ مپرس خود راه بگويدت كه چون بايد رفت" آري "ان موعدكم الصبح، اليس صبح بقريب" وعده ما، صبحدم. آيا نزديك نيست زهرا رهنورد منبع: سلام نیوز |