لحظه به لحظه با پیکار دلیرانه جنبش مردمی - ۳۰ * جمهوری اسلامی با برگزاری مراسم 30 تیر با خشونت برخورد کرد بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران/ جبههای ملی و فراگیر از معترضان تشکیل شود مراسم چهلم ندا آقاسلطان بر سر مزار وی در بهشت زهرا برگزار خواهد شد نامه فرزندان بهزاد نبوی به میر حسین موسوی: نگران پدر ما نباشید، به مبارزهتان ادامه دهید نامه شيرين عبادي به مادران عزادار: یاد آر ز شمع مرده یاد آر علی تنهاست: یادداشتی به قلم محسن کدیور جمهوری اسلامی با برگزاری مراسم 30 تیر با خشونت برخورد کرد سالهاست که عصر روز سی ام تیر اعضای شورای مرکزی و نمایندگان سازمانهای جبهه ملی ایران در میدان هفت تیر تجمع پیدا کرده و از آنجا به ابن بابویه بر سر مزار شهدای سی ام تیر میروند و با نثار گل نسبت به شهدای گرانقدر سی تیر ادای احترام میکنند اما امروز 30/4/88 ساعت 5/4 بعدازظهر هنگامیکه اعضای جبهه ملی به میدان هفت تیر و مقابل مسجد الجواد میآمدند با صحنه یک شهر اشغال شده و با صدها نیروی انتظامی و بسیجی و لباس شخصی مواجه میشدند که اجازه توقف به هیچکس نمیدادند و با خشونت هر چه تمامتر افراد را متفرق میکردند و به اتوبوس هایی هم که برای رفتن به ابن بابویه تهیه شده بود اجازه توقف در میدان داده نشد و تعداد زیادی از مردم را که برای همگامی با اعضای جبهه ملی به میدان هفت تیر آمده بودند مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار دادند از سوی دیگر پس از برخورد حکومت با این مراسم مسالمت آمیز عده ای از اعضاء جبهه ملی بطور انفرادی و با اتوموبیل های خود به ابن بابویه رفتند که تعدادی از آنها به هنگام خروج از محوطه مزار شهدای 30 تیر توسط نیروهای انتظامی بازداشت شدند که در میان بازداشت شدگان آقایان اصغر فنی پور ، مهندس حسین عزت زاده ، ناصر کمیلیان، حسین ریاحی ، علی قادری ، محمدعلی رباطی ، دکتر حسین مجتهدی و چند نفر دیگر دیده میشدند. شامگاه 30/4/88 روابط عمومی جبهه ملی ایران بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران/ جبههای ملی و فراگیر از معترضان تشکیل شود سهشنبه، 30 تیر 1388 متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: ملت شریف ایران؛ بیش از یکماه از کودتا علیه اراده آهنین و عزم استوار شما برای ایجاد «تغییر» در فضای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور میگذرد و در این مدت مبارزات حق طلبانه و آزادیخواهانه شما به شکل بیسابقه و هولناکی سرکوب شده و ایران روزهای تلخ و دردناکی را در امتداد تاریخ طولانی خود تجربه میکند. ملت ما در روزهایی که گذشت داغدار از دست دادن تعداد نامعلومی از شهروندان سرفرازی شد که مظلومانه و در راه دفاع از آزادی و مبارزه با دیکتاتوری دروغ و فریب جان باختند و اجساد پاکشان غریبانه به خاک سپرده شد. همچنین این روزها ایرانیان شرافتمند و آزادیخواه در سراسر دنیا نگران صدها عزیز دربندی هستند که طی سالها جز با انگیزه دفاع از کرامت انسان و ارتقا و پیشرفت ميهن خود گامی برنداشتهاند. این همه کافی است تا ملتی به عزا بنشیند. اما سوگ ملت ما وقتی افزون میشود که این همه جور و بی عدالتی از سوی حاکمان امروز ایران با طرح بی سابقهترین دروغها و نیرنگها به اجرای قانون و قانونمداری تعبیر میشود و با هزینه از باورهای دینی و مذهبی که بایستی زیربنای اخلاق اجتماعی باشند، قبیحترین جنایات علیه مردم توجیه و مشروع نشان داده میشود. با این وجود سنت تاریخی و الهی رسوایی دروغگویان و سرنگونی مستبدان مغرور امری قطعی است. اگر تا دیروز کشتار، ضرب و شتم و دستگیری معترضان و نیز تخریب اموال عمومی از سوی عوامل نظامی کودتاگران با انواع و اقسام دروغهایی نظیر برخورد قانونی با اغتشاشگران یا نفوذ تروریستها در میان مردم توجیه میشد آیا دولت کودتایی و حامیان آن میتوانند همچنان دم از ابتنای بر مبانی مذهبی و اشتغال خود به اجرای احکام شریعت بزنند؛ وقتی عوامل آنها در میان نمازگزاران نشسته در صفوف نمازجمعه گازاشک آور شلیک و دهها نفر از نمازگزاران را دستگیر و وقیحانه در اطلاعیههای رسمی به کرده خویش اعتراف میکنند؟ و از این پس با در دست داشتن چنین کارنامهای چگونه از تعرض به نمازجمعه فلسطینیان در مسجدالاقصی به عنوان جنایت یاد خواهند کرد؟ حاکمانی که بیماران ناتوان و زنان باردار را به جرم نشر افکار در حبس دارند و جسد جوانان و نوجوانان بیگناه را از درب زندان خویش تحویل مادران داغدیده میدهند چگونه مدعی میشوند که مشروعیت خویش را از جانب خداوند کسب کردهاند درحالی که ستاندن جان انسانها را به جای صیانت از امنیت آنها به کارویژه خویش بدل نمودهاند. ایرانیان آزادیخواه؛ برگزاری انتخابات اخیر و نتایج حاصل از آن که با مشارکت طیف گستردهای از جناحها و جریانات سیاسی کشور صورت گرفت علاوه بر اینکه یکبار دیگر بیکفایتی دولت نهم را که حتی از پوشاندن نشانههای آشکار تقلبها و تخلفات گسترده خود عاجز است نشان داد، به روشنی عدم کارآیی نظام انتخاباتی و همچنین بسیاری از ساختارهای قانونی موجود را به رخ کشید. در واقع تلاش راهبران کودتا برای قانونی جلوه دادن عملکرد خود و تاکید مکرر آنان بر رعایت معیارهای قانونی و التزام به ساختارهای حقوقی موجود به منظور سرپوش گذاردن بر این واقعیت انجام میپذیرد که نظام توزیع قدرت کنونی توان انطباق با اراده اکثریت ملت را نداشته و قانون را تنها به مثابه ابزاری برای تحدید جمهوریت، سرکوب اعتراضات مردمی و توجیه خشونت عریان خود میخواهد. اما نباید از یاد برد که تجربه طغیان استبداد را برای اولین بار در 22 خرداد تجربه نکردهایم. تاریخ جنبش آزادیخواهی این ملت دستکم در 100 سال اخیر موارد مشابه بسیاری را پیشروی ما میگذارد و پیروزی واقعی زمانی به دست میآید که با بهرهگیری از آن تجارب به تلاش برای بازستاندن رای ملت و حرکت به سوی استقرار دموکراسی و حقوق بشر همت گماریم. بی شک برای نیل به این پیروزی وحدت و اتحاد نیروهای سیاسی منتقد در این شرایط بر حول محور مطالبات اساسی مردم از اهمیت ویژهای برخوردار است. چنین وحدتی البته بایستی به شکلی نظاممند تبلور یافته و با بهرهگیری از قدرت اجزای خود و نیز حمایت شهروندانی که معتقدند رای آنها به سرقت رفته است، به عرصه سیاست وارد شده و به پیگیری حقوق ضایع شده مردم بپردازد. خوشبختانه چنین اقدامی به درستی از سوی رهبران جنبش سیاسی امروز ایران به ویژه آقایان موسوی و کروبی مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. بر این اساس سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) پیشنهاد تشکیل جبههای ملی و فراگیر با مشارکت احزاب، تشکلها و جریانات سیاسی معترض به وضع موجود را اقدامی موثر و الزامی میداند که با توجه به عدم پذیرش مشروعیت تشکیل دولت برآمده از کودتای 22 خرداد از سوی این سازمان، اجرایی کردن آن علاوه بر تاثیر مثبت در راهبری اعتراضات میتواند منشاء خیر و برکات دیگری نیز باشد. به باور ما در رهبری چنین جبههای علاوه بر دو کاندیدای معترض بایستی شخصیتهای اصلاحطلب و تحولخواه موجه، معتبر و شجاع دیگری نیز حضور یابند تا همچنانکه در آخرین مواضع آقایان موسوی و کروبی مورد تاکید قرار گرفته است اهدافی همچون «تلاش برای احیای انتخابات آزاد و عادلانه»، «پیگیری مجازات عاملان تقلب در انتخابات و نقض حقوق اساسی مردم»، «دفاع از آزادی رسانهها و جریان آزاد اطلاعات» و ... را از طریق این جبهه پیگیری نمایند. این سازمان همچنین پیشنهاد برگزاری رفراندومی جهت اخذ نظر مردم در مورد سلامت انتخابات برگزار شده و مشروعیت نتایج آن را زیر نظر نهادی بیطرف و مورد وثوق، راهکاری عملی پیش روی حاکمیت میداند که از طریق عمل بدان بتواند در مسیر بازگرداندن اعتماد عمومی و مشروعیت از دست رفته خویش گام بردارد. سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در عین حال متذکر میشود که پیگیری مجازات آمران و عاملان خونهای به ناحق ریخته و جنایات صورت گرفته علیه شهروندان بیدفاعی که منطبق بر قانون اساسی جهت اعتراض مسالمتآمیز به خیابانها آمدند در جریان هرگونه روند سیاسی نبایستی متوقف شود و درصورتی که قوه قضاییه بر اساس وظیفه ذاتی خود نسبت به شناسایی، تعقیب و محاکمه متهمان به ارتکاب این جرایم که اسناد بسیاری نیز در ارتباط با آن موجود است اقدام نکند رسیدگی به این جنایات میتواند از محاکم کیفری بینالمللی نیز درخواست و پیگیری شود و قطعا این مساله امری نیست که شامل مرور زمان شود. سازمان ادوار تحکیم وحدت همچنین بار دیگر اعتراض خود را نسبت به تداوم بازداشت و عدم بهرهمندی آقایان احمد زيدآبادی و عبدالله مومنی دبیرکل و سخنگوی این تشکل از حقوق دادرسی عادلانه اعلام کرده و بازداشت تعداد دیگری از اعضای این سازمان از جمله آقایان احمد مدادی، رئوف طاهری، رضا عباسی و محمد قائم مقامی را محکوم مینماید. سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) 30 تیرماه 1388 مراسم چهلم ندا آقاسلطان بر سر مزار وی در بهشت زهرا برگزار خواهد شد. سهشنبه، 30 تیر 1388 به گزارش خبرنگار نوروز، پسر عموی ندا آقا سلطان به همراه همسرش در روز عید مبعث به دیدن خانواده سهراب اعرابی رفتند. آنها اعلام کردند که قرار است روز پنج شنبه، هشتم مرداد به مناسبت چهلم ندا بر سر مزار او حاضر شوند. خانواده ندا گفتند که برای این مراسم اعلام عمومی نخواهند داشت، اما از حضور مردم استقبال میکنند. این مراسم با مراسم برخی دیگر از کشته شدگان وقایع اخیر که چهلمین روز شهادت آنها منتهی به هفته اول مرداد ماه خواهد بود در یک روز برگزار میشود. پیشبینی میشود به همین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای در قطعه 257 گرد هم آیند. خانواده آقا سلطان پس از پایان مراسم در بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا در منزل خود خواهند بود. ساعت دقیق مراسم چهلم ندا از سوی خانواده آقاسلطان اعلام نشد. پسرعموی ندا در این دیدار از فشارهایی که پس از شهادت ندا بر خانواده او وارد شده سخن گفت. به گفته وی در روز مراسم خاکسپاری ندا آقاسلطان، ماموران امنیتی پیش از خانواده ندا در بهشت زهرا حضور داشته و پس از پایان مراسم اجازه ندادند خانواده ندا حتی برای مدت کوتاهی بر سر مزار او حضور یابند. آنها به مادر ندا که در سر مزار دخترش گریه میکرده، گفتند که " فاتحهات را که خوانده ای، بلند شو برو " !. با این حال خانواده ندا به مادر سهراب گفتند که دیگر حاضر نیستند " باب میل آنها " رفتار کنند. به گفته پسرعموی ندا، اغلب دوستان ندا نیز مورد بازجویی قرار گرفتهاند. نامه فرزندان بهزاد نبوی به میر حسین موسوی: نگران پدر ما نباشید، به مبارزهتان ادامه دهید متن کامل این نامه در ادامه میآید: بسم الله الرحمن الرحیم رئیس جمهور منتخب و محبوب ملت ایران، جناب آقای مهندس موسوی با عرض سلام و ارادت مدتیست در پی فرصتی بودیم تا در فضایی آرام تر و عقلانی تر عرض ادبی داشته باشیم و پیروزی قاطع شما را چه در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، چه در عرصه دفاع از حقوق مردم و چه در عرصه افشای ماهیت زشت استبداد موجود بر کشور تبریک بگوییم. ما فرزندان آقای بهزاد نبوی مفتخریم که پدرمان توسط دولت کودتا و به جرم دفاع از رأی مردم بیش از یک ماه است در زندان انفرادی بسر میبرد. در حقیقت جریان کودتاچی مدتها به دنبال انتقام گیری از جریانی بود که پس از دوم خرداد و به ویژه در مجلس ششم سعی در افشای برنامه اقتدار گرایان جهت هدم جمهوریت نظام و تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت به اصطلاح اسلامی داشت. استعفای نمایندگان مجلس ششم و تحصن افتخار آمیز آنان در خانه ملت تنها گوشهای از تلاش ایشان در جهت تنویر افکار عمومی در مورد انحرافی بود که در خط اصیل امام و انقلاب در حال شکل گیری بود. ولی متاسفانه باید اعتراف کنیم که ما در میزان عطش اقتدارگرایان به قدرت و عدم پایبندی آنها به ابتداییترین اصول انسانی، اخلاقی و اسلامی فهم درستی نداشتیم. باور نداشتیم که در روز روشن مردم را به گلوله ببندند و بی شرمانه ادعا کنند که مردم با سلاحهای اهدایی آمریکا و اسرائیل کشته میشوند. باور نداشتیم که این گبلزهای وطنی، در لباس نظامی و روحانی و رئیس دولت و امام جمعه، هیچ حد و مرزی برای دروغ گفتن جهت حفظ قدرت نا مشروع خود قائل نباشند. از شما میخواهند که در چارچوب قانون و از طریق شورای نگهبان مطالبات خود را پیگیری کنید. سوال ما این است که چرا هنگام تصویب قانون مطبوعات در مجلس ششم نگذاشتند که روند قانونی طی شود؟ مگر شورای نگهبان نمیتوانست آن طرح را هم مانند تمامی طرحهای سیاسی مجلس ششم رد کند؟ ما میپرسیم مگر نمیشد مطبوعات اصلاح طلب توسط شاکیان همیشگی و طی روند قانونی بسته شوند؟ چه شد که ۱۲ روزنامه در یک روز بطور فله ای توقیف شد؟ نتیجه پرونده قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه در چارچوب قانونی چه بود؟ بالاخره آن ریش تراش کذایی پیدا شد؟ چرا در حکومت عدل علی پس از ۱۰ سال از شکایت آقای تاجزاده از آقای جنتی هیچ اقدامی صورت نگرفت، جز اینکه شاکی یک ماه است در انفرادی بسر میبرد و متهم کماکان بی هیچ واهمهای مشغول اتهام زنیست. آیا اینکه پدر ما و فرزندان خدوم این ملت بیش از یک ماه است که در سلول انفرادی بسر میبرند قانونیست؟ آیا اینکه نمیگذارند حتی یک دقیقه با خانوادهشان مکالمه تلفنی داشته باشند قانونیست؟ اینکه اجازه نمیدهند قرصهایی را که آقای نبوی پس از عمل جراحی قلب باید به طور مرتب استفاده کنند را به ایشان برسانیم قانونی و طبق اصول اسلامیست؟ البته از جماعتی که ایشان را ۴ سال پیش و تنها چند ماه پس از جراحی قلب باز در قم به قصد کشت کتک زدند انتظار دیگری نیست. این ناجوانمردان از سعید حجاریان، این جانباز اصلاحات چه میخواهند؟ البته که در قاموس اینان امثال حجاریان بر هم زننده امنیت ملی و امثال سعید عسگر تثبیت کننده امنیت ملی هستند. و شاهدیم که چگونه سعید عسگرها را رها کرده اند تا نداها و سهرابها را قربانی قدرت نا مشروع خود کنند. عجبا که در این روزگار غریب شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" نیز در رسانه به اصطلاح ملی سانسور میشود. تا جایی که ما به خاطر داریم شعار مرگ بر شوروی از شعرهای ثابت زمان امام بود. آیا مشکل ما در آن زمان با اقمار شوروی سابق بود یا با هسته اصلی آن، یعنی روسیه غاصب جنایتکار که عظیمترین تجاوزات را در طول تاریخ به تمامیت ارضی کشور ما کرده و میکند؟ چه شد که شعار "نه شرقی، نه غربی" تبدیل به سیاست نگاه به شرق یا به بیان صریح تر باج دادن به شرق شد؟ جناب آقای موسوی! ما به نوبه خود از شما و عزیزانمان آقایان خاتمی و کروبی میخواهیم که لحظهای برای احقاق حقوق ملت و احیای خط راستین امام و انقلاب دست از مبارزه بر ندارید. نکند لحظهای به خاطر نگرانی از وضعیت پدر ما و سایر زندانیان در پیگیری مطالبات مردم تردید به خود راه دهید. این جماعت نه دین دارند و نه آزاده اند. بی تردید شهادت پدران و برادران ما در راه نیل به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بسیار گواراست. آنچه تلخ و غیر قابل تحمل است نهادینه شدن استبداد در کشور، پایمال شدن خون شهدای انقلاب، دفاع مقدس و جنبش سبز و بلا موضوع شدن رای مردم است. ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین با ارادت بسیار یاسر و میثم نبوی ۳۰ تیر نامه شيرين عبادي به مادران عزادار: یاد آر ز شمع مرده یاد آر زنان آزاده جهان ابعاد فاجعه گسترده تر از ان بود که می پنداشتیم. مردمی معترض به نتیجه انتخابات در تهران و شهرستان ها، به خیابان ها آمده اند تا به طریقی مسالمت آمیز اعتراض خود را بیان کنند ، اما جواب آن ها تنها گلوله بود و چوب و چماق - تعدادی هم که جان به در بردند ، روزهای بعد دستگیر شدند. رادیو و تلویزیون دولتی ایران تعداد کشتگان را در ابتدا هشت نفر و سپس یازده نفر اعلام کرد ، اما با گذشت مدتی بیش از ۲۵ روز هنوز افرادی بودند که نامشان نه در لیست کشته شدگان بود و نه در طومار دستگیر شدگان. مادران سراسیمه به هر جایی که ممکن بود نشانی از گمشدگان خود بیابند مراجعه کردند اما پاسخی نبود . اکنون که مادران به تدریج اجساد جگرگوشه گان خود را تحویل می گیرند ، مشخص شده که تعداد کشته شدگان بسیار بیشتر از آن ارقامی ست که دولت جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده است و طرفه آنکه هنگام تحویل جنازه ، از خانواده ها تعهد می گیرند که در مورد تاریخ و چگونگی فوت ِ عزیزشان با کسی سخن نگویند . اما حقیقت را نمی توان برای همیشه کتمان کرد و ناله را نمی توان تا ابد در سینه نگه داشت و بنابر این ابعاد فاجعه هر روز گسترده تر از روز قبل در برابر چشمان مردم ایران ظاهر می شود . مادرانی که فرزندان خود را ازدست داده یا جگر گوشه گانشان هنوز جزء مفقودین بوده یا در زندان ها به سر می برند ، کمیته مادران عزادار ایرانی را تشکیل داده اند . اعضای این کمیته و سایر زنانی که با آنان همدردی می کنند ، هر هفته روزهای شنبه از ساعت هفت الی هشت بعد از ظهر در یکی از پارک های شهر حود با لباسی به رنگ سیاه به نشانه ی عزاداری گرد هم می آیند تا با لب های خاموش غم خود را بیان کنند . ضمن تسلیت به مادرانی که جگرگوشه گانشان را در راستای آزادی و دموکراسی از دست داده اند و با اعلام همدردی با زنانی که هنوز در جستجوی فرزندان گم شده شان سرگردانند و با ابراز تاسف از این که تعداد کثیری از جوانان ایرانی به خاطر فعالیت های مسالمت آمیز مدنی در زندان هستند ، از زنان آزاده ی جهان دعوت می کنم روزهای شنبه هر هفته از ساعت هفت الی هشت بعد ازظهر با گردهم آیی در یکی از پارک های شهر خود با پوشیدن لباس سیاه با مادران عزادار ایرانی همدردی نمایند و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانند . شیرین عبادی علی تنهاست: یادداشتی به قلم محسن کدیور محسن کدیور، سایت راه سبز، دوشنبه، 29 تیر 1388 یادداشت «علی تنهاست» به قلم محسن کدیور نوشته و امروز در سایت راه سبز(جرس) به طور اختصاصی منتشر شده است. متن کامل این یادداشت را در زیر میخوانیم: علیرغم اینکه بسیجیهای محترم، با شور و حرارت تمام در هر نماز جمعه و دیگر مراسم سیاسی مذهبی با شعار سازمانی خود "ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند" با شبیه سازی با صدر اسلام، اعلام می کنند که با بودن ایشان در گرد آقا و مقتدایشان حضرت آیت الله سید علی خامنه ای، معظم له، برخلاف امام علی ابن ابی طالب (ع) در نیمه دوم دهه چهارم هجری در شهر کوفه تنها نیستند؛ اما به نظر می رسد بر خلاف این شعار آشنا، علی بتدریج تنها شده است، بسیار تنها. زیرا در کنار خیل بسیجیهائی که بالاخره به لحاظ سازمانی و مقررات شبه نظامی نمی توانند علی را تنها بگذارند، ملاک تنها نبودن درادبیات رایج شیعی، برخورداری از پشتیبانی قابل توجه علما، فقها و مراجع است. بیشک تنهائی علی با سیاهی لشکرعزیزانی که بالاخره علیرغم شور و احساس غیر قابل انکار برخی، حقوق می گیرند، رفع نمی شود. اما علی در حوزه تنهاست. اخیرا تعداد حامیانش در میان علمای شاخص به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می رسد. در میان مراجع تنها یک نفر به رئیس جمهور نورچشمی معظم له تبریک گفت و اتفاقا آن یک نفر هم از دیدگاه جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم در زمره «مراجع جائز التقلید» به حساب نمی آید. (برای اطمینان بیشتر به سایت این تشکل حوزوی مراجعه کنید.) پس از مراجع در میان علمائی که در حوزه قم اصطلاحا آیت الله محسوب می شوند کسانی که پس از نماز جمعه تاریخی 29 خرداد، ایشان را فصل الخطاب دانستند عبارتند از حضرات آیات شیخ محمد یزدی، شیخ محدتقی مصباح یزدی و شیخ مرتضی مقتدائی. حتی ائمه جمعه قم (حضرات آیات امینی، جوادی آملی و استادی) هم با ظرافت خود را کنار کشیدند و بر تفکیک قوا تأکید کردند و از راهپیمائی هتاکانه برخی طلاب در قم گلایه کردند. آیت الله محمد یزدی در انتهای مصاحبه اخیرش با خبرگزاری ولائی فارس در مورد تحصن عدهاي از طلاب در جريان انتخابات گفته است: «اين افراد هم مجوز داشتند و هم نداشتند؛ يعني از مسئولان بالاتر اجازه گرفته بودند، اما از مقامهاي پائينتر اجازه نداشتند.» با درک این سخن معنای "قانونی بودن" در فرمایشات مقام رهبری بهتر درک می شود. طلابی که در دفاع از تصمیمات مقام معظم رهبری به مراجع و ائمه جمعه قم اهانت کردند، نیازی به اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح نداشتند، چرا که از مقامات عالی رتبه مأموریت داشتند. در نظام ولائی حتی راه پیمائی های "خودجوش" هم نیاز به امریه و مجوز شرعی از مقام ولایت دارد. به نظر آیت الله شیخ محمد یزدی در مصاحبه یادشده «مراجع عظام شخصيتهاي وارستهاي هستند كه مباني اسلامي در قلب و دل آنها ريشه دارد و متكي به مباني اسلامي هستند، اما مسائلي وجود دارد كه ممكن است براي آنها روشن نباشد و بايد با برگزاري ديدارهاي دوطرفه و چندطرفه مطالب را روشن كرد». معنای این سخن این است که مراجع در مسائل سیاسی روشن و مطلع نیستند و امثال حضرت ایشان مراجع را ارشاد می کنند. به زبان واضح تر مراجع تقلید نمیفهمند و منصوبین مقام رهبری از جمله ایشان میفهمند. لازم به ذکر است که از تصمیمات تاریخی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رسمیت شناختن تنها شش نفر به عنوان مراجع جائز التقلید است که در صدر آنها حضرت آیت الله خامنه ای قرار دارد. از دیدگاه این تشکل حوزوی حضرات آیات عظام منتظری، موسوی اردبیلی و صانعی جائز التقلید شمرده نمی شوند. دیگر تصمیم مهم این حزب سیاسی، اعلام عدم مشروعیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که اکثر رهبران آن الآن در زندان اوین تحت فشارند. سومین تصمیم تاریخی این تشکل به رسمیت شناختن نتیجه انتخابات 22 خرداد 88 و حمایت بی چون و چرا از تصمیمات مقام رهبری بوده است. درست است که ائمه محترم جمعه کشور و نمایندگان محترم ولی فقیه در نهادهای مختلف از جمله سپاه و ارتش و بسیج و ادارات و ... همگی قاطبتا از تصمیمات اخیر معظم له حمایت کامل کرده اند، اما تمام این سروران از منصوبین معظمله هستند و از ایشان حقوق می گیرند و در صورت عدم حمایت از مقام خود عزل میشوند، لذا پشتیبانی ایشان بواسطه عدم استقلالشان فاقد ارزش حقوقی است. نتیجه اینکه علی در میان عالمان دین و فقیهان اهل بیت به شدت تنهاست. اکنون پرسیدنی است چرا علی تنها شده است؟ پاسخ چندان دشوار نیست. علی تنها شده چون از سنت پیامبر رحمت (ص) دور شده است. قرآن به صراحت به پیامبر خدا می فرماید اگر خشن و غلیظ القلب باشی مردم از حولت پراکنده می شوند. راز تنهائی علی دور شدن از "رحماء بینهم" است. علی تنها شده چون از سیره امام علی (ع) فاصله گرفته است. امام علی (ع) هرگز اجازه نداد مستقبلین به دنبالش بدوند. او صریحا به اهالی شهر انبار اعتراض کرد که به شیوه شاهان ایران به استقبال و بدرقه من نیائید و دنبال مرکب من ندوید. امام علی (ع) هرگز منتقد غیر مسلح را سرکوب نکرد، به زندان نیفکند و نکشت. او با منطق قوی خود به منتقدان تند زبانش پاسخهای منطقی داد. امام علی(ع) همواره نصیحت به ائمه مسلمین و امر به معروف و نهی از منکر را حق مردم می دانست و آنان را تشویق می کرد به این وظیفه شرعی خود عمل کنند. امام علی (ع) هرگز کسی را به زور به بیعت با خود مجبور نکرد و آنان را که با او بیعت نکرده بودند هرگز به زندان نیفکند و از حقوق و امتیازات اجتماعی محروم نکرد. امام علی هرگز منتقدان و مخالفانش را نه به زندان افکند و نه در زندان با فشار به اقرار واداشت و هرگز مخالفی در زندانش کشته نشد. امام علی (ع) به شدت استاندارنش را از ریختن خون بیگناهان برحذر داشته به ایشان یادآوری می کرد که مردم یا هم دین تواند یا هم نوع تو، پس با ایشان مهربان باش. امام علی (ع) زمانی که شنید برخی سپاهیانش به زور زیور از پای دخترکی یهودی در سرزمین تحت حکمرانی او در آورده اند، همچون مارگزیده به خود می پیچید و می گفت ای کاش علی مرده بود و چنین مصیبتی را نمی شنید. آری امام علی (ع) اینگونه بود برادر بسیجی. ارزیابی راه علیهای زمانه، با امام علی (ع) چندان دشوار نیست. شیعیانِ امام علی (ع) هم منش و روش علوی را میشناسند، هم با راه و رسم اموی آشنایند. اگر کسی به زبان از علی (ع) بگوید اما مردم احساس کنند که دانسته یا ندانسته به راه خلفای بنی امیه می رود، او را تنها می گذارند. آنها فریب اسم علی را نمی خورند، مردم تشنه عدالت، آزادگی و ایثار امام علی (ع) اند، نه شیفته اسم بی مسمای او. امام علی (ع) 23 سال بخاطر عظمت اسلام از حق شخصی گذشت و چون مردم توانائیهای او را نشناختند و به او اقبال نکردند خانه نشین شد. این همان حدیثی است که آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه 25 تیر تهران از زبان پیامبر (ص) به آن اشاره کرد. علوی بودن یعنی وقتی حاکم دانست از پشتیبانی اکثریت مردم برخوردار نیست، حکومت را رها کند، چرا که حکومت بدون رضایت مردم مشروعیت ندارد. به قول ابن فهد حلی (رحمة الله علیه) حکمرانی بدون رضایت مردم مجاز نیست. اینکه مجمع روحانیون مبارز در بیانیه تاریخی 28 تیر خود برای برون رفت از بحران عدم مشروعیت نظام، رفراندم را پیشنهاد کرده به همین دلیل است. اگر میزان رأی مردم است، اکنون که اکثریت - یا به نظر حکومت حداقل یک سوم مردم - در امانتداری، صداقت و عدالت دست اندرکاران نظام شک کرده اند و علیرغم نصیحت مشفقان، حکومت در نزاعش با مردم به حکمیت مراجع هم تن نداد، تنها راه بازگرداندن جمهوریتِ در شرف احتضارِ نظام و زدودن تنهائی علی، تن دادن به رفراندم البته با ناظرانی امین و مورد اعتماد مردم است. مردم صاحبان اصلی نظام و مالک سرنوشت خودند. هرگونه تصرفی در ملک مشاع، بدون اجازه صاحبانش غصب و تصرف عدوانی محسوب شده، شرعا حرام است. علی برای رفع تنهائیش باید به میزان رأی مردم تن دهد، و با عمل به سیره علوی و سنت نبوی به وظیفه شرعی و اخلاقی خود عمل کند. آن گاه همه مردم ایران با او خواهند بود و دیگر حقیقتا تنها نخواهد بود. خوش بود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود هر که در او غش باشد 28 تیر 1388 |