استقبال جبهه مشارکت از تشکیل "راه سبز امید" پاسخ پایگاه اطلاع رسانی نوروز به دروغ پردازی های اخیر رسانه های ستاد کودتا در خصوص انتشار اسامی شهدا بانگ اللهاکبر در خوابگاه شهید چمران دانشگاه تهران محمدرضا باهنر: اگر کروبی نتواند مستندات محکمی ارائه دهد، بايد به اتهام وی رسيدگی شود زهره آشتيانی خبرنگار سايت اعتماد ملی بازداشت شد اطلاعیه سازمان دانش آموختگان ایران: آیا عبدالله مومنی زنده است؟ بیانیه مجمع زنان اصلاح طلب در خصوص حوادث اخیر در خواست مادران بازداشت شدگان حوادث اخیر برای ملاقات با نمایندگان مجلس استقبال جبهه مشارکت از تشکیل "راه سبز امید" راه امید سبز می تواند به عصر یخبندان گردش دموکراتیک قدرت پایان دهد بسم الله الرحمن الرحیم دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران علی رغم همه تلخی ها و بد اخلاقی ها و سوء استفاده های اصحاب قدرت، دست آوردهای شیرین و بزرگی داشت که به مرور نتایج آن برای همگان روشن خواهد شد. شاید مهم ترین دست آورد این انتخابات، ظهور و بروز اراده ملی در بالاترین سطح و در فراگیرترین عرصه برای غلبه بر موانع و عوامل عقب ماندگی و در جا زدن کشور بود که با گشودن "راه سبز امید" تردیدی نیست که این ملت با آگاهی و شناخت کامل و با برخورداری از صبر و بردباری مثال زدنی و با بلوغ مدنی کاملی که در این عرصه از خود نشان داد، روز به روز فضاهای جدیدی را برای شکوفایی ظرفیت های ملی خواهد گشود. بدین معنا دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، پیروزی ملتی بود که شکوفایی خود را جشن گرفت و راه روشن خود به سوی سعادت و ترقی را شناخت و در آن گام به پیش نهاد. آن چه به نام بیانیه "راه سبز امید" توسط قرزند پاک ملت، انسان فرهیخته، فداکار و متدین، جناب آقای میرحسین موسوی انتشار یافت در حقیقت مانیفست رهایی مردم ایران از چرخه معیوب استبداد – وابستگی – عقب ماندگی است. این متن پرمحتوا حاصل اندیشه در یک قرن تلاش ملت ایران برای آزادی و پیشرفت و خودباوری و بخصوص تعمق فراوان در انقلاب اسلامی ایران و نتیجه بهره گیری از تجارب مغتنم جنبش اصلاح طلبی مردم ایران در دهه گذشته است و می تواند به عنوان چراغ پرفروغی در راه پرفراز و نشیب آنان راهگشای همه ملت برای رسیدن به آرزوها و آمال خود باشد. جبهه مشارکت ایران اسلامی با تبریک به جناب آقای مهندس موسوی برای "راه سبز امید" از این حرکت راهگشا و امید آفرین استقبال می کند و حمایت همه جانبه خود را از پویندگان این مسیر پر رهرو اعلام می دارد. از نظر ما "راه سبز امید" دارای شاخصه ها و نمادهای مهمی است که تبیین و پردازش آن ها می تواند در تداوم راه و در تسهیل وصول به مقصد ما را یاری کند. در این جا ما به طور بسیار موجز در حد بضاعت خود به این مهم می پردازیم و امیدواریم آحاد ملت ایران و به خصوص نخبگان و فرهیختگان و اهل دانش و قلم در روشن تر ساختن این راه نورانی یار و یاور دیگر هم وطنان خود در این مسیر باشند. 1- اساس "راه سبز امید" بازگشت و توجه کامل به متن جامعه است. اصلاحات برای آن بود که شکاف بین ملت و حاکمیت را ترمیم کند اما ضعف جامعه مدنی سبب شد تا در این مهم به توفیق کامل دست پیدا نکند. تجربه سترگ اصلاح طلبان اینک می تواند در راه تقویت و توانمند کردن جامعه ایران به عنوان منشا اصلی قدرت و اقتدار در "راه سبز امید" با بازگشت پرتوان به جامعه به کار گرفته شود و به خصوص در عصر یخبندان گردش دموکراتیک قدرت، و در زمان خاکمیت انحصار بازگشت به جامعه به صورت دموکراتیزاسون کامل جامعه ایران می تواند سرآغاز تحولی بزرگ در مدنیت این کشور به شمار آید. این "بازگشت به مردم" در عین حال که محور همه حرکات را آحاد شهروندان قرار می دهد اما ماهیتا با نگاه توده وار که مشارکت مردم را تنها از طریق سلسله مراتب فرماندهی و بسیج شده از بالا می پسندد کاملا متفاوت است. در نگاه "راه سبز امید" در حقیقت قدرت در جامعه به صورت هرمی ترسیم می شود که قاعده و اساس آن را مردم آگاه، باشعور، دارای حق کامل دانستن و از آن مهمه تر پرسیدن تشکیل می دهد. مردمی که در تعیین حق سرنوشت خود آزادی کامل دارند و هیچ کس نمی تواند این حق را از آنها سلب کند. 2- "راه سبز امید" توانمندسازی جامعه ایران را به نحوی در دستور کار قرار می دهد که هر فرد به عنوان یک ملت شناخته می شود. تجربه موفق "هر شهروند یک ستاد" و "هر شهروند یک رسانه" ما را امیدوار می کند که اینک به دنبال تحقق "هر فرد ، یک ملت " باشیم. در این دیدگاه نادیده انگاشتن حق هر فرد به مثابه ظلم به تمام ملت است و در مقابل هر فرد با مسئولیت پذیری در برابر جامعه خود تکلیف دارد تا به صورت فعال در همه اموری که با سرنوشت سایر هموظنان خود ارتباط دارد مشارکت فعال داشته باشد. 3- "راه سبز امید" ایرانیان را دارای آنچنان ظرفیت بالا و والایی می داند که تکیه بر این ظرفیت را برا یآبادانی و سربلندی ایران کافی و وافی می داند و نه تنها با فعلیت رساندن این ظرفیت نوید ایرانی آباد و آزاد را می دهد بلکه خود را قادر به ارائه الگویی مناسب برای همه کسانی می داند که می خواهند فارغ از سلطه هر قدرتی متکی به خود و هویت خود باقی بمانند. بر این اساس تمام نگاه "راه سبز امید" به داخل و ظرفیت های ملی است و در عین حال که از تمام فرصت های بین المللی در راه سربلندی ملت ایران استفاده می کند اما تعامل به جهان را به قیمت نفی هویت و کم انگاری ظرفیت های ملی نفی می کند. 4- "راه سبز امید" در عین پذیرفتن تکثر و تنوع در درون جامعه ایرانی« نه تنها شکاف های جامعه را فعال نمی کند بلکه با چسب هویت ملی و برابری حقوقی تمام ایرانیان، از این همه تکثر به عنوان سرمایه ای برای رشد و تکامل همه جانبه جامعه ایرانی بهره خواهد گرفت. در "راه سبز امید" همه ایرانیان، از هر جنسی، از هر نژادی، از هر آیینی و از هر فرهنگ و زبانی، بخشی از هویت ایرانی است که وقتی در کنار هم قرار گیرند، وحدت ملی را شکل می دهند. در این نگارستان زیبا به نام ایران، آحاد این ملت علاوه بر افتخار ایرانی بودن، مفتخر به نقش داشتن در تکمیل این هویت پربار هستند. 5- "راه سبز امید" اگر نگوییم تنها راه، مسلما از معدود راه هایی است که با پیمودن آن می توان به تداوم راه انقلاب اسلامی در قالب "جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد" امیدوار بود. امروز متاسفانه رفتارهای ناهنچاری که به نام دین و انقلاب چهره نظام را خدشه دار کرده، دفاع از جمهوری اسلامی را برای بسیاری از دلبستگان به آن مشکل کرده است. "راه سبز امید" با نشان دادن سره از ناسره نه فقط در گفتار بلکه در رفتار و شیوه عمل خود و ترسیم چهره رحمانی دین می تواند اعتماد بر باد رفته را به میراث امام و شهیدان برگرداند. بر همین اساس "راه سبز امید" علیه هیچ فرد یا چریانی نیست بلکه نفی کننده رفتارهایی است که با جمهوری اسلامی هیچ قرابتی ندارد و چون وصله ناجوری دامن این نظام را آلوده کرده اند. "راه سبز امید" دشمن استبداد، وابستگی، ویژه خواری، شایسته ستیزی، ریاکاری، دروغ گویی و حاکمیت بداخلاقی هاست. 6- ویژگی مهم "راه سبز امید" به رسمیت شناختن همهه نهادهای جامعه مدتی و به خصوص احزاب است. "راه سبز امید" فضا را بر هیچ حزب و جریان و گروهی حتی مخالفان خود تنگ نمی کند بلکه با گسترده کردن فضای سیاسی و اجتماعی همچنان آحاد ملت را به تشکل یابی، سازماندهی و عمل جمعی فرا می خواند. همچنین با اهتمام به ایجاد شبکه های گسترده اجتماعی در ابعاد کوچک و بزرگ در خانه، مدرسه، دانشگاه، حوزه، کارگاه و سازمان های صنفی و حرفه ای یادآور این نکته است که در صورت وجود چنین شبکه های گسترده ای است که نهادهای تاثیرگذار جامعه مدنی مانند احزاب می توانند به اهداف والای خود دست یلبند. در حقیقت "راه سبز امید" پیشنهاد می کند جامعه ایرانی با ظرفیت مثال زدنی خود شایسته آن است که در همه زمینه ها و عرصه ها به کار جمعی روی آورد به نحوی که دست تطاول روزگار نتواند این همبستگی و وحدت را با هر حیله ای دستخوش آسب کند. 7- "راه سبز امید" که در پاسخ به محدودیت های فراوان ایجاد شده بر سر راه ملت در راه احقاق حق خود اعلام موجودیت کرد از چنان وسغت نظر و قدرت روحی بالایی برخوردار است که برای کاهش رنج ملت و کاستن از هزینه های ملی برای رسیدن به سازش با قدرت حاکمه راه حل های عادلانه ای را ارایه می کند که اگر ذره ای انصاف وجود داشته باشد و اراده ای برای برون رفت از بحران یافت شود، این راه حل ها که برگرفته از آموزه های الهی و منشا گرفته از روح گذشت ایرانی است مورد توجه خواهد بود. جبهه مشارکت ایران اسلامی با ابراز خوشوقتی از آغاز این مرحله در تاریخ ایران عزیز، اطمینان دارد تلاش همه مردم ایران در "راه سبز امید" سبب شکوقایی استعدادهای فراوان و سربلندی روزافزون ملت خواهد شد و دیر نخواهد بود روزی که قدرت ملت در حرکت پرتوان خود همه کس و همه چیز را به تسلیم در برابر اراده خود وا خواهد داشت. جبهه مشارکت ایران اسلامی 18 شهریور 1388 پاسخ پایگاه اطلاع رسانی نوروز به دروغ پردازی های اخیر رسانه های ستاد کودتا در خصوص انتشار اسامی شهدا پس از انتشار اسامی شهدای سبز در سایت نوروز کودتاگران به تلاش افتادند که بگونه ای انتشار این خبر را خنثی سازند. از یک طرف فرمانده سپاه به میدان آمد و اعلام کرد که در حوادث پس از انتخابات فقط 29 نفر کشته شدند که 20 نفر آنها بسیجی بودند ( که البته تا امروز نام هیچیک از آنها اعلام نشده است!)، و از طرف دیگر صدای و سیما به عنوان بوق امپراطوری دروغ تلاش کرد تا با تدوین و اجرای سناریویی همچون ماجرای ترانه موسوی بدنبال افراد همنامی با اسامی شهدای اعلام شده بگردد تا آنها به پای دوربین برای تکذیب کشته شدنشان بیاورد که در نهایت تلاش توانستند دو نفر را بیاورند تا کشته شدنشان را تکذیب نمایند!جدای از اینکه مردم با تجربه مربوط به شهید ترانه موسوی اینگونه تکذیبه ها را ساختگی می دادند اما این عمل صدا و سیمای کودتاگران با تمام دسیسه هایی که به کار بسته اند به معنای تایید کشته شدن بقیه اسامی اعلام شده در پایگاه اطلاع رسانی نوروز است. نشانه دیگری که در این ارتباط می توان بدان اشاره کرد حمله به دفاتر پیگیری آقایان موسوی و کروبی برای کسب اطلاع از وضعیت آسیب دیدگان پس از انتخابات و جمع آوری آمار کشته شدگان و مجروحان می باشد که کودتاگران با ربودن کلیه اسناد و اوراق این دفاتر و پلمپ و تعطیل کردن آنها در پی آنند که روند اطلاع رسانی در این باره را مسدود و متوقف سازند و از افشای بیشتر جنایات انجام شده و خون های بنا حق ریخته جلوگیری نمایند غافل از اینکه در دنیای کنونی انجام چنین کاری ناممکن است و شاید عصبانیت یکی دو روز اخیر کودتاگران در بازداشت فرزند شهید بهشتی و مهندس الویری و همینطور پلمپ دفتر مهدی کروبی و انجمن دفاع از حقوق زندانیان نیز از این نشات می گیرد که به هیچکدام از مدارکی که در پی آن بوده اند دسترسی پیدا نکرده اند. از اینروست که به رغم همه تلاشهای کودتاگران برای پوشاندن و لاپوشانی جنایات انجام شده هر روز اخبار مربوطه از جایی بیرون می زند و رسوایی بیش ازپیش را برای آنها ببار می آورد. و مردم بخوبی دریافته اند که هرگونه تکذیبه دستگاههای تبلیغاتی را دلیلی بر صحت اخبار منتشره قلمداد کنند. اما برخی توضیحات در این مورد لازم می نماید: 1- فشارهای بسیاری از طرف نهادهای امنیتی بر خانواده های شهدا و آسیب دیدگان از فجایع چند ماه اخیر وارد شده است که یا شهادت عزیزان خود را مرگ طبیعی اعلام کنند و یا بر اثر تصادف و بیماری. نهادهای مختلف امنیتی با تطمیع و اگر نشد با انواع تهدید از جمله تهدید جان و مال دیگر عزیزان آن خانواده و عدم تحویل پیکر عزیز جانباخته شان از مراجعه خانواده به نهادهای مستقل جلوگیری می کنند. این فشارها بر خانواده ها از یک طرف و فشارهای وارده به نهادهای مدنی مستقل مدنی و فعالان حقوق بشر که در روزهای گذشته به اوج خود رسیده است از طرف باعث شده است جمع آوری مستندات در این زمینه به کاری سخت و طاقت فرسا تبدیل شود. و به همین دلیل هم سایت نوروز در انتشار اسامی فقط 25 نفر از شهدا را به عنوان شهدای قطعی در بند اول جول خود نام برده و دیگر اسامی را قابل بررسی و تحقیق عنوان کرده است. 2- به تمام فشارهای فوق باید به اعمال غیر انسانی برخی نهادهای امنیتی نیز اشاره نمود. این نهادها برای خدشه دار و بی اعتبار کردن طالاعات منتشر شده توسط نهادهای مدنی و فعالان حقوق بشر به هر نیرنگ و فریبی دست می زنند. ارسال اطلاعات غلط و پس از انتشار ساخت گزارشهایی تلوزیونی از این دست یکی از این شگردهاست. و متاسفانه در این انتخابات حداقل در دو نوبت، به خانواده خبر شهادت فرزندانشان داده شده است و پس از انتشار اخبار مربوط به آن، آن عزیز به خانه بر می گردد. 3- یکی از اسامی که در لیست منتشر شده توسط سایت نوروز در ردیف 18 قرار داشت و به عنوان یکی از دلایل بی اعتباری لیست توسط رسانه تصویری ستاد کودتا به نمایش گذاشته شد "احمد نجاتی کارگر" بود. اواسط مردادماه خانمی به ........... مراجعه و مدعی می شود فرزندش در حوادث پس از انتخابات به شهادت رسیده است، پس از تحقیقات ..........، معلوم می شود جوانی با این مشخصات در یکی از بیمارستانهای تهران بدلیل اصابت گلوله بستری بوده است و سپس در حالی که وضعیت جسمی وی وخیم بوده، توسط نهادهای امنیتی از بیمارستان منتقل شده است. سپس با حضور در منزل فرد یاد شده با اعلامیه فوت وی روبرو می شوند و خبر را تائید شده می پندارند. تصویر زیر عکسی است از اعلامیه فوت این شخص که توسط مادر وی و یا کسی که مدعی شده بود مادر اوست در اختیار .............. قرار گرفته است. بانگ اللهاکبر در خوابگاه شهید چمران دانشگاه تهران بانگ اللهاکبر و مرگ بر دیکتاتور دانشجویان ساکن در خوابگاه شهید چمران دانشگاه تهران وسیعتر از شبهای گذشته و در فضای منطقه طنینانداز شد. به گزارش موج سبز آزادی، با وجود دستگیریها و سرکوبهای گستردهای که تاکنون صورت گرفته و همینطور تهدیدات مکرر وزیر نو رسیده علوم و نهادهای نظامی بر علیه دانشجویان، امشب بانگ اللهاکبر و مرگ بر دیکتاتور دانشجویان ساکن در خوابگاه شهید چمران دانشگاه تهران وسیعتر از شبهای گذشته و در فضای منطقه طنینانداز شد. دانشجویان دانشگاه تهران چند روزی است که به دلیل برگزاری امتحانات به خوابگاهها بازگشتهاند. به نظر میرسد که فعالیتهای دانشجویان، روزهای سختی را برای حامیان کودتا با آغاز به کار دانشگاهها رقم خواهد زد. محمدرضا باهنر: اگر کروبی نتواند مستندات محکمی ارائه دهد، بايد به اتهام وی رسيدگی شود، ايلنا محمدرضا باهنر در نشست خبری که پيش از ظهر امروز که در دفتر جامعه اسلامی مهندسين برگزار شد، به اظهار نظر درباره مسائل سياسی روز پرداخت. به گزارش خبرنگار ايلنا، وی با بيان اينکه بحثهای روز سياسی مربوط به پسلرزههای جلسات رای اعتماد به وزراست،گفت: ما منتظر هستيم رئيسجمهور هرچه سريعتر نسبت به معرفی سه وزير باقیمانده اقدام کند. وی افزود: علیرغم اينکه مجلس تعطيلات طبيعی خود را داشت ، اما به محض دريافت نامه از سوی آقای رئيسجمهور اعلام کرديم که هفته آينده مجلس جلسه خواهد داشت . اما پس از آن ايشان طی نامهای مجدد اين نامه را منتفی دانستند ، ولی در هر صورت مجلس آمادگی بررسی رای اعتماد وزرا را دارد. وی با بيان اينکه رئيسجمهور حق دارد سه ماه وزارتخانههای باقیمانده را با سرپرست اداره کند، تصريح کرد: ما به آقای رئيسجمهور توصيه میکنيم و اميدواريم که ايشان تلاش نکنند از همه اين فرصت خود استفاده کنند و هرچه زودتر کابينهای با قدرت و توانمندی بالا شکل بگيرد. دبيرکل جامعه اسلامی مهندسين در پاسخ به سوالی مبنی بر اينکه چه شد شما در اين دوره از بررسی وزرا به اصولگرايی منتقد تبديل شديد، اظهار داشت: چهار سال قبل در مجلس هفتم ، جمعبندی فراکسيون اصولگرايان که بنده رياست آن را برعهده داشتم، اين شد که سه وزير رای نياورند، ولی در صحن علنی اين تعداد به چهار نفر رسيد. وی ادامه داد: مخالفت يا موافقت با دولت هيچکدام مساله افتخارآميزی نيست. علاقهمند بوده و هستم که دولت هرچه سريعتر بتواند کابينه خود را تکميل کند و کارهای ضروری و عقبافتاده کشور را پيگيری کند. نايبرئيس مجلس با تاکيد بر اينکه رای اعتماد يا عدم اعتماد به وزرا نمیتواند تابعی از اعتماد به رئيسجمهور باشد ،گفت: نظر ما از ابتدا اين نيز بود که بايد به تکتک وزرا اعتماد کنيم. براساس آييننامه مجلس نمايندگان حق دارند در مورد کليت برنامه دولت به صورت موافق يا مخالف صحبت کنند و اين به اين معنا نيست که شخص مخالف با کل کابينه مخالف است و يا موافق با کل کابينه موافق است. باهنر در پاسخ به اين سوال که شما در موضعگيری اظهار داشتيد که اگر نامه رهبری نبود ۸ تا ۹ نفر از وزرا رای نمیآوردند و موضعگيریهايی در اين ارتباط شد، پاسخ شما چيست و آيا نامه محرمانه بوده است يا خير، گفت: من هيچگاه نگفتهام که نامه بوده است، چه محرمانه و چه غيرمحرمانه، صحبت بر سر پيام شفاهی بود که از سوی مقام معظم رهبری به مجلس داده شده بود. در مجلس رايزنیهای ما مفصل و پرحجم بود، برخی از نمايندگان تحليلهای متفاوتی داشتند، بنده از روز اول تصورم اين بود که ۵ تا ۶ نفر از افراد پيشنهادی رای نمیآورند، ولی گروهی فکر کردند که من همه تلاشم را به کار خواهم گرفت که اين افراد رای نياورند در صورتی که واقعيت قضيه اين نبود و فقط پيشبينی بود. وی ادامه داد: پس از آنکه رايزنیها شروع شد، باز نظرات متفاوت بود و با اينکه در مرحله اول دولت موفق به تشکيل کابينه نشود، مخالف بودم تا اينکه پيام شفاهی مقام معظم رهبری خطاب به مجلس آمد و نظر مشورتی ايشان اين بود که بهتر است همگی وزرا رای بياورند و تاکيد کرده بودند که اين امر حکومتی و دستوری نيست و نمايندگان بايد پاسخگوی عملکرد خود باشند، بنده با برندازی که در مجلس کردم نظرم عوض شد و رويکردم در رای اعتماد به دولت تغيير کرد و تلاش کرديم اکثريت قريب به اتفاق افراد رای بياورند. نايبرئيس مجلس با بيان اينکه اگر پيام شفاهی مقام معظم رهبری حکمی دستوری بود همه نمايندگان خود را ملزم به اجرای آن میدانستند،گفت: ايشان تاکيد داشتند که نظر من فقط مشورتی است و بر همين اساس رويکرد نمايندگان عوض شد ، ولی اگر همين نظر هم نبود احتمال اينکه بين ۷ تا ۱۰ نفر از وزرای پيشنهادی رای نمیآورند، زياد بود. باهنر در پاسخ به سوال خبرنگار ايلنا، در مورد توصيه مقام معظم رهبری به کابينه دهم مبنی بر لزوم استحکام رابطه دولت با علما گفت: در کشور ما جايگاه شخصيتها و نهادهای مدنی و مذهبی و مراجع فکری تعريف شده است. در نظام شيعی و در جمهوری اسلامی نهادی تحت عنوان رهبری وجود دارد، که اختيارش در اصل ۱۱۰ قانون اساسی ذکر شده است و باز در همين قانون آمده است که اختيارات ايشان مطلق است در عين حال مساله مراجع تقليد از جايگاه حساس و ويژهای برخوردار است. باهنر با تاکيد بر اينکه هميشه نقش مرجعيت در هدايت مردم و مبارزات ضد استکباری و ضد استبدادی نقش ويژهای بوده است، گفت: بر همين اساس امام و رهبری بر لزوم احترام و رعايت شان مراجع تقليد تذکر میدادند و اجازه نمیدادند به بهانههای واهی کسی با تکيه بر نظرات رهبری انقلاب موقعيت و جايگاه مراجع را سست کند و اين توصيه رهبری در راستای اين سياست راهبردی است. نايبرئيس مجلس با تاکيد بر اينکه در راستای توصيههای مقام معظم رهبری مجلس همه همکاری خود را با دولت خواهد کرد، در اين مورد که آيا دغدغه از عملکرد دولت نهم در رابطه با مراجع در بيان اين توصيه رهبری موثر بوده است يا خير،گفت: به هر حال مقام معظم رهبری در بيان توصيههای خود حتما احساس ضرورتی میکنند و قاعدتا در اين مورد هم اينگونه بوده است که تذکر دادند. دبيرکل جامعه اسلامی مهندسين در پاسخ به سوال ديگری مبنی بر تغييرات در وزارتخانههای دولت دهم نيز گفت: تغيير مخصوصا در مديريتهای اجرايی نشان از سياست راهبردی رئيسجمهور دارد. معتقدم ترميم کابينه برای دولتها فرصتی برای حل مشکلات کشور است به شرطی که ترميم کابينه دفعی باشد، اگر قرار است تغييرات مستمر باشد به صورتی که مديران کشور احساس ثبات نکنند، نهتنها فرصتی برای دولت نيست بلکه تهديد است و به لحاظ شخصی اين روش را نمیپسندم، بايد مديران احساس ثبات و آرامش کنند. وی در پاسخ به سوال ديگری در مورد ادامه بازداشتها و برخی مواضع و تاثير آن در بازگشت آرامش به فضای کشور گفت: معتقدم بايد به سرعت متهمين مجرم و بیگناه از هم تفکيک شوند . راضی نيستيم متهمی که جرمی ندارد حتی يک ساعت نيز بازداشت شود. از سوی ديگر عدهای براساس تحليلهای غلط مرتکب جرمهايی شدند که در واقع عدالتخواهی اقتضا میکند اين مجرمين تنبيه شوند و مهمترين قدم برای رسيدن به آرامش تفکيک اين دو مجرمين از هم است. وی گفت: برخی جرمشان از روی ناآگاهی است که بايد با رافت اسلامی با آنها برخورد شود و برخی اعمال مجرمانه را براساس تحليلهای غلط انجام دادند که بايد پاسخگو باشند . در مجموع بايد فضا از حالت راديکالی بيرون بيايد و پرخاشگریها در برخی رسانهها کاهش پيدا کند. باهنر با تاکيد بر اينکه رسانهها نقش مهمی در خاموش کردن پرخاشها دارند،گفت: متاسفانه در جريانهای بعد از انتخابات يکسری اتهامات سنگين و غيرقابل تحمل از سوی عدهای به نظام وارد شد ، مثلا بحثهايی که آقای کروبی مطرح کردند خيلی زمان برد و ما از طرق مختلف خواهش کرديم که اين بحثها بسيار خطير است و برای نظام هزينه دارد مستندات خود را ارائه دهيد تا روشن شود که آيا اتهامات واهی است و يا واقعيت دارد تا به آن رسيدگی شود، بالاخره معلوم شد عدهای نشستند و سیدی درست کردهاند و اظهارات افراد مطرح شده در اين سیدیها مبنايی نداشته است و طبيعی است که اگر آقای کروبی نتواند مستندات محکمی ارائه دهد، بايد به اتهام وی رسيدگی شود. نايبرئيس مجلس تاکيد کرد: خوشبختانه با تشکيل هيات ويژه از سوی رئيس قوه قضائيه مساله به صورت جدی جلو میرود. باهنر در تحليل خود از آينده جريان اصلاحطلبی نيز گفت: اعتقاد نداريم که يکی از جناحهای درگير سياسی بايد از صحنه سياسی کشور حذف شود. معتقديم بايد حضور داشته باشند رقابت کنند ، رفتارهای هم و ساير قوا را نقد کنند و مدافع حضور طيفهای مختلف در صحنه سياسی کشور هستم. وی در عينحال تصريح کرد: اداره کردن طيف سياسی با ساختارشکنی متفاوت است . اپوزيسيونی که در چارچوب نظام و قانون اساسی فعاليت میکند بايد از حقوقش دفاع شود . ولی اگر خارج از نظام باشد و خواست با کليت نظام درگير شود، قاعدتا اپوزيسيون بيرون نظام میشود و تکليفش مشخص است. متاسفانه بسياری از شخصيتهای اين طيف همانطور که هم در اقرارهای آنها و هم در عملکردهايشان مشخص است به دنبال ساختارشکنی بودهاند، البته نمیخواهم قضاوت کنم بايد حساب کسانی که ه بیگناه گرفته شدهاند و کسانی که مجرم هستند از هم جدا شود و اگر مجرم هستند بايد آماده تحمل مجازات رفتارهای مجرمانه خود را داشته باشند. نايبرئيس مجلس با اشاره به هيات سه نفره قوه قضائيه مرکب از دادستان کل کشور، معاون اول رئيس قوء قضائيه و مديرکل حوزه رياست اين قوه گفت: بنا شده است اين هيات کليه محاکمات را پيگيری کند و به صحت و سقم آنها وارد شود . ولی تا اينجای قضيه قرار شده است اين دادگاهها از حالت علنی بودن خارج شود تا جلوی استفادههای تبليغاتی از آنها گرفته شود و در نهايت معتقدم بايد رفتار مجرمانه با رفتارهای غيرمجرمانه تفکيک شود. دبيرکل جامعه اسلامی مهندسين تاکيد کرد: معتقدم در عين رسيدگی در دادگاهها نبايد استفاده تبليغاتی از روند دادگاه شود و برخی اقرارها و اعترافات ممکن است، اعتراف به تحليل اشتباه باشد که متفاوت از اعتراف به عمل مجرمانه است. باهنر تاکيد کرد: برخی از شخصيتهايی که اعتراف کردند، به سادگی به تغيير تحليل نمیرسند و اين مسالهای روشن هم از ديدگاه جامعه و هم از ديدگاه طيفهای سياسی است و به نظر میرسد که با برخی شايعات و گفتوگوها نمیتوان آنها را وادار کرد که حرفهايی بزنند که اعتقادی به آنها ندارند و برخی اقرارها حرفهايی متين و عميق است. شجاعت هميشه اين نيست که انسان به حرفهای گذشته خود مصر باشند، برخی اين شجاعت را داشتهاند که به عملکردهای گذشته خود اعتراف کنند. باهنر در پاسخ به اين سوال که به نظر میرسد بناست جناح اصلاحطلب از صحنه سياسی حذف شود و افراد و چهرههای جديدی از جمله جامعه اسلامی مهندسين، طيف آقای قاليباف و لاريجانی در زمره اصلاحطلبان درآيند، گفت: ما که اصلاحطلب نمیشويم. علاقه دارم آقايان خاتمی، موسوی و کروبی در چارچوب نظام کار کنند، قطعا از آن مسير بهتر میتوانند مواضع خود را دنبال کنند. مثلا آقای ميرحسين پس از ۲۰ سال که در صحنه سياسی کشور نبود، توانست ۱۴ تا ۱۵ ميليون رای بياورد، ولی متاسفانه با تحليلهای غلط و بلندپروازانه به بیراهه رفت و اينکه به جای حرکت در چارچوب نظام به اپوزيسيون بيرون نظام تبديل شود، و حرفهايی بزند که انسان حيفش میآيد. وی ادامه داد: نمیتوانم باور کنم کروبی با آن سابقهاش اتهامات بیپايه عليه نظام وارد کند و پس از دو ماه نتواند مستندی را برای حرفهای خود پيدا کند و فکر میکنم اگر کروبی نتواند ادعای خود را اثبات کند جرم بسيار بزرگی را مرتکب شده که بايد پاسخگو باشد. باهنر با تاکيد بر اينکه افتخارم هميشه اين بوده که اصولگرا باشم، گفت: اين مساله قابل تصور نيست که بنده اصلاحطلب شوم. متاسفانه چون در کشور حزب نداريم طيفهای سياسی در درون خود از راديکال تا ميانهرو و کندرو را دارند، مثلا در درون جبهه اصولگرايی اختلافنظرهايی وجود دارد، ولی معتقديم که سرمايه طيفهای مختلف نبايد با کارهای غيرمعقول و ساختارشکنی از دست برود، چراکه هم خود ضرر خواهند کرد و هم طرفدارانشان. دبيرکل جامعه اسلامی مهندسين در پايان در پاسخ به سوالی مبنی بر انتشار عکس وی با محمدرضا خاتمی گفت: بنده با آقای خاتمی چندينبار نشستيم بحث کرديم و قرار نيست که حرفهايمان تنها از طريق رسانهها باشد. بالاخره سياسيون با هم ارتباطاتی دارند و عکسهای منتشر شده نيز مخفی نبوده است، اين عکسها مربوط به مناظرهای رودررو برای انتخابات هشتم رياستجمهوری بود. آقای خاتمی احترام بنده را همواره داشتهاند و من هم خود را موظف به احترام ايشان میدانم و عکسها برای من غريب نبوده است. باهنر به طنز گفت: اگر کسی عکسهای ديگری از اين دست سراغ دارد به ما برساند تا آلبوم ما هم تکميل شود. زهره آشتيانی خبرنگار سايت اعتماد ملی بازداشت شد، نوروز در پی پلمپ دفتر حزب اعتماد ملی که روز سه شنبه و با حکم دادستان تهران صورت گرفت، زهره آشتيانی خبرنگار سايت رسمی اعتماد ملی( سحام نيوز) به همراه محمد داوری، سردبير و يکی ديگر از خبرنگاران اين سايت بازداشت شدند. زهره آشتيانی پيش از اين نيز چندين بار احضار و مورد بازجويی قرار گرفته بود. روز سه شنبه پس از پلمپ دفاتر مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی و بازداشت اعضای سايت، منزل آشتيانی نيز مورد تفتيش ماموران قرار گرفت. زهره آشتيانی، سابقه همکاری با روزنامه های توسعه، اقبال، اعتماد ملی و برخی ديگر از روزنامه ها و خبرگزاری های اصلاح طلب را در کارنامه خود دارد. سخنگوی اعتماد ملی در گفتگو با خبرگزاری ايلنا بازداشت اين سه نفر را تاييد کرد. اطلاعیه سازمان دانش آموختگان ایران: آیا عبدالله مومنی زنده است؟ ادوارنیوز: درپی ابراز نگرانی شدید خانواده عبدالله مومنی پس از گذشت 35 روز بی خبری مطلق از سلامتی وی، و انتشار برخی شایعات نگران کننده، سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) اطلاعیهای را بدین شرح منتشر ساخت: ملت شریف ایران؛ اینک که اثبات شده است در این ملک هیچ دادرسی بر سر کار نیست، ناچار از آنیم که دیگر بار از دردها و مصائب با شما بگوییم. قریب سه ماه از بازداشت آقایان احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی دبیرکل و سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران میگذرد و همچنان هیچ مرجعی حاضر به پاسخگویی در مورد اتهامات و حتی محل نگهداری آنان نبوده و همچنانکه پیش از این بیان داشتیم این اقدام چیزی جز یک گروگانگیری تمام عیار برای سرپوش نهادن بر کودتای 22 خرداد نیست. امروز 35 روز است که از عبدالله مومنی هیچ اطلاعی در دست نیست. آخرین خبر از وی مربوط است به ملاقات همسر و دو فرزنداش با او در حیاط زندان اوین؛ همسر مومنی وضعیت وی را در آن ملاقات اینگونه توصیف کرده بود: «همسرم شدیدا تحت فشار روحی و جسمی و شکنجه است و نزدیک 20 کیلو وزن کم کرده است. آن کسی که دیدیم اصلا عبدالله مومنی نبود؛ فقط یک پوست و استخوانی بود که تعادل روحی و روانی و قدرت حرف زدن وایستادن و راه رفتن نداشت. هیچ چیزی از عبدالله نمانده است». این آخرین اطلاعی است که از عبدالله مومنی، در دست است و پس از گذشت 35 روز اینکه حتی از یک تماس تلفنی وی نیز با خانواده دریغ شده به باور ما متاسفانه ممکن است ناشی از آن باشد که جان عبدالله مومنی به مخاطره افتاده باشد. تاسف آورتر آنکه آگاه شدیم پرونده آقایان عبدالله مومنی و احمد زیدآبادی در اختیار قاضی مسئول فجایع بازداشتگاه کهریزک است؛ فردی که نه تنها به رغم ادعای دروغگویان، به دلیل مشارکت در جنایاتی بی سابقه، از کار برکنار نشده است بلکه ناجوانمردانهتر از پیش به آزار خانوادههای مظلوم و ستمکشیده زندانیان سیاسی میپردازد. از سوی دیگر شایعات هولناک و به شدت نگران کنندهای که در مورد سلامتی عبدالله مومنی منتشر شده، همسر او را وحشت زده و خواب را از دیدگان فرزندان بیگناهاش ربوده است، وضعیتی که دستکم با شنیدن صدای پدر برای چند لحظه میتواند تا حدی از شدت آن کاسته شود؛ خواستهای کوچک که بیش از یکماه است از آنان دریغ شده است. همسر عبدالله مومنی معتقد است «حتما اتفاق ناگواری افتاده است که از عبدالله هیچ خبری نیست». او از همه میخواهد که «هر کاری» از دستشان بر میآید برای اطلاع از سرنوشت همسرش انجام دهند. اکنون پرسش ما از هر نهاد یا شخصی که در این آدم رباییها نقشی دارد تنها یک جمله است! آیا عبدالله مومنی زنده است؟ سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) 19/6/1388 بیانیه مجمع زنان اصلاح طلب در خصوص حوادث اخیر ما ،علیرغم سهم ونقشی که در کشاندن مردم وبویژه زنان ودختران به پای صندوق های رآی وگرم کردن تنور انتخابات وشور بخشيدن به آن داشتیم، بيش از دو ماه است که با چشماني گریان و دلی خونین در عین همراهی بامردم معترض ،نظاره گر حوادث ورخداد های بهت آور و باورنکردنی پس از انتخابات بوده و همانند مولایمان خار در چشم واستخوان در گلو تا بحال سکوت اختیار کرده ایم که خود سرشار از ناگفته هاست.امروز،ادامه وضع تآسف بار ویآس آور موجود و روند برخورد با حرکت های اعتراضی ومسالمت جویانه، قانونی وغیر خشونت آمیز که به زعم برخی به هر شکل ممکن باید "جمع" شود.،دیگر صبروقرار از کفمان ربوده است.مگر می شود مادران وپدران جوان از دست داده ،همسران و فرزندان وبستگان زندانیان و مفقودان ودختران وپسران باتوم خورده و مجروح وقربانيان اعمال شنيع را دید وبیش از این دم بر نیاورد ؟دراین روزهاانگشت حیرت بر دهان با هجوم سوالات فراوان به ذهن خود مواجهیم که براستی اينان به کدامین گناه کشته شده ،دربندند،مفقود شده ویا مورد ضرب وشتم بی رحمانه وسايراعمال كه زبان از بيان آن قاصراست قرار می گیرند؟و به راستی چه کسانی از اینکه بطور فزاینده ای خیل عظیمی از مردم ازقطار انقلاب پیاده شوند سود می برند؟ چه کسانی عالمانه وعامدانه در سوق دادن معترضان دلسوز نظام به جمع معاندان دست دارند و با چه هدف وانگیزه ای جای دوست و دشمن را باهم عوض می کنند ؟! چه تعداد ریزش نیروها باید صورت گیرد تا عطش سيري ناپذيربرخی در اجرای این پروژه بر طرف گردد؟ وآیا نسبتی بین آرمانهای انقلاب اسلامی که دلهای بسیار ی را مغلوب خود کرد و رویه هاو برخوردهایی که فوج فوج افراد را ازعداد وفاداران به نظام وحتی دینداران خارج می کند وجود دارد؟ بویژه اینک که نوبت به سابقون انقلاب نیز رسیده است!!چه شد آن آرمانها ووعده ووعید ها و قرارهایمان؟!انقلابی که ورای سایر انقلابهای مرسوم بوده وقرار نبود که فرزندان خود را بخورد وکم کم به نوه های خود نیزرحم نکند ؟!قرارمان نبود مناسبات پیشین کماکان باز تولید شده و تنها عناوین و اسم ها جابجا شود!! قرارمان این نبود که ظلم های فاحش بی پاسخ بماند و آب از آب تکان نخورد!!انقلاب ماانقلابی بود برای تحقق آزادی های مشروع و حقوق بنیادین مردم ،بر چیدن بازداشتگاهها و زندانهای غیر قانونی و غیررسمی. انقلابی بود برای آزادی ،استقلال ،جمهوری اسلامی ( نه یک کلمه بیش ونه یک کلمه کم)،انقلابی که قرار بود طرحی نو در اندازد والگویی باشد برای سایر ملل زجر کشیده ومظلوم دنیا.انقلابی برای آزاد ی بیان ،آزادی عقیده وآزاد ی عمل و فضایی که در آن احزاب ،مطبوعات و رسانه ها نفس بکشند .انقلابی علیه فقر وفساد وتبعیض و انقلابی برای حفظ و ارتقای کرامت ذاتی انسانها .انقلابی که درذات خود ضد دیکتاتوری واستبداد بود.همین آرمانها بود که هشت سال مقاومت و دفاع مقدس را برای مردم ایران رقم زد و آرزوی تحقق جامعه آرمانی بر خاسته از انقلاب اسلامی بود که سه دهه مردم را در صحنه نگه داشت وهمین آرزو بود که 40 میلیون را در انتخابات اخیر به پای صندوقهای رأی کشاند تا اکثریت آنان از این راه به تغییرو اصلاح وضع موجود وبهبود آن امیدوار باشند.همانهایی که تا دیروزودر ایام تبلیغات انتخابا تی حضور سبزشان در خیابانها و ستاد ها تحمل می شدوسهم عظیمی در خلق حماسه عظیم 22 خرداد داشتند، به فاصله چند ساعت از بر گزاری انتخابات ،ستاد هايشان مورد هجوم واقع شده و فعالین آن مورد ضرب وشتم و بازداشت قرار گرفتند وشبانه موج گسترده بازداشت فعالین و سران احزاب اصلاح طلب آغاز شد و بدین سان پاداش تلاشهای شبانه روزی این عزیزان را کف دستشان گذاشتند وخستگی را به تنشان .همانهایی که امروز خس وخاشاکند و فردا قرار است یقه هایشان را گرفته و سرهایشان را به سقف بچسبانند.!!و بدین سان دیواراعتماد بین حاكميت و بخشی از مردم که به نتایج اعلام شده اعتراض داشتند فرو ریخت و وااسفا که دستهایی برای بلند تر کردن دیوار بی اعتمادی بین این بخش ازمردم و حاکمیت شبانه روز در کارند و سعی وافری در تزریق نا آرامی و التهاب آفرینی مدام در جامعه دارند.در حالی که انتظار می رفت با عمل به توصیه های بزرگان ،علما ومراجع عظام ودلسوختگان انقلاب ونظام ،آرامش از دست رفته به جامعه باز گردانده شود،امادرعملکردها و برخوردهای اخیر هیچ نشانی از عزم و اراده ای برای بازگشت همدلی و وفاق به چشم نمی خورد و بر عکس تلاشها برای عمیق تر کردن شکاف موجود قوت بیشتری می گیرد.بااين ملاحظات يادآور مي شود كه در نظام اسلامی وسیله لزوما از جنس هدف است اگرهدف مقدس ومشروع است وسیله نیزالزاما و باید مقدس و از جنس هدف باشدو باهیچ توجیهی نمی توان از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف حتی به بهانه حفظ نظام سود جست. آیا مجمو عه حوادث ورویدادها ی اخیر ما را به چنین اصلی رهنمون مي شود؟!،ازجمله: 1- به جای جلب وجذب و مجاب کردن معترضین به انحای مختلف سعی در تحریک ودفع آنها می شود. 2- به جای دلجویی از آسیب دیدگان حوادث اخیر و به خصوص خانواده هایی که عزیزان خود را ازدست داده اند بر زخم های آنان نمک پاشیده و رنج ومصیبت مضاعفی بر آنان تحمیل می شود. 3- به جای آنکه در تدارك برگزاری دادگاه متخلفان و افراد خود سر ومسببان جرمها وجنایتها ی رخداده در خیابانها ،بازداشتگاهها وخوابگاهها ی دانشجویی باشند و سهم آنان را در بروز وشدت يافتن نا آرامیها واغتشاشات تعیین کنند،به بهانه برگزاری دادگاه اغتشاشگران ،عجولانه و در آستانه مراسم تنفیذ، نمایشی را تدارک می ببیند که به واقع دادگاهی است علیه قانون اساسی وسایر قوانین عادی،از جمله قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی و فاقد حداقل استانداردهای لازم برای آیین دادرسی ومحاکمه عادلانه واصرار بر ادامه اين سناريوكه مضحكانه وبه طرز بي سابقه اي وكيل ومتهم به جاي دادستان نشانده شده وبه جاي دفاع به تاييد كيفر خواست صادره پرداخته وسعي در محكوم كردن خود دارند!!. 4- ایراد اتهامات واهی به کاندیداهایی که همه ازفیلتر شورای نگهبان رد شده و صلاحیتشان برای شرکت در انتخابات به تایید کامل آن شورا رسیده بود و انگ زدن ووارد کردن انواع تهمتها وافتراها به سران اصلاحات وفعالین سیاسی و کسانی که تنها دغدغه شان احیای مجدد آرمانهای انقلاب و بازگشت به مسیر اصلی آن که همان راه امام (ره)است،آنهم از طریق انتخابات و روشهای قانونی ومصرح در قانون اساسی و در چارچوب آن که بارها مورد تاکید وتایید واقع شده است.اتهاماتی از قبیل براندازی نظام ،انقلاب مخملی وهمکاری با بیگانگان و....وصله هایی ناچسب هستند که نشان ازعمق غفلت و کم اطلاعی نسبت به ابعاد وسیع و تاثیرگذار این اتهامات بزرگ در آینده سیاسی کشور دارد وتوان وصلاحیت دستگاه امنیتی کشور رانیز به شدت زیر سوال می برد. به راستی اگر از مدتها قبل تدارکات مربوط به انقلاب رنگی لو رفته بود ،پس چرااصلا صلاحیت کاندیداهای مذکور به تأیید رسید؟!!. 5- آزادکردن زندانیان و بازداشتیهای اخیروتعيین تکلیف آنان بنا به توصیه علما ومراجع عظام وبزرگان نظام- بويژه قبل از حلول ماه مبارك رمضان- می توانست تا حدودی به بازگشت تدریجی آرامش کمک کند که متأسفانه حرکت خاصی در این رابطه به چشم نمی خورد و در مقابل کماکان خانواده هایی در به در وسرگردان به دنبال کسب اطلاع از جگر گوشه های خود هستند. 6- ادامه روند فعالیتها و برنامه های صدا وسیما بویژه در پخش اعترافات گرفته شده از فعالین سیاسی وکارگزاران برجسته نظام وحتی پخش گزینشی اعترافات گرفته شده وجریان دادگاه - به رغم مخالفت وزارت اطلاعات که يكي از دلايل عزل وزیر مربوطه بود- نقش بزرگي دردامن زدن به بی اعتمادی هادارد.این در حالی است که رسانه به اصطلاح ملی تا کنون هیچ فرصتی برای كانديداهاي معترض جهت ارائه دیدگاهایشان قرار نداده است. 7- مطالبه اصلی معترضین قائل شدن حق اعتراض برای آنان در چارچوب اصل 27قانون اساسي است واینکه حق تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها را با شروط مندرج در آن اصل داشته باشند که متأسفانه کوچکترین قدمی برای تحقق این اصل تا کنون برداشته نشده و با به خاک وخون کشیدن اعتراضات قانونی این اصل نقض هم شده است. 8- نخبگان سیاسی جناح مخالف و بقول خودشان پیروز انتخابات و بویژه ائمه جمعه وجماعات و نمایندگان مجلس می توانند در باز سازی اعتمادازدست رفته نقش اساسي داشته باشند که مع الاسف بعضآ خلاف آن ودر آفرینش التهاب و دمیدن در تنور تحریکات گام برمي دارند. 9- بالاخره روی سخنمان با کسانی است که به دور از منافع ملی ،منافع جناحی وگروهی خود را با اصل نظام پیوند زده و به خذ ف هر آنکه خارج از اردوگاه جناحي آنهاست با تراشیدن انگیزه های بر اندازانه کمر همت بسته اندو اعتراضات به حق وقانونی مردم به نحوه برگزاری ونتایج انتخابات را در برابر اصل نظام وولایت فقیه قرار می دهند،به هوش باشند که ادامه این رویه هاوعملکردها به مصداق بر سر شاخ نشستن و بن بریدن ،همه سرنشینان کشتی انقلاب را با هم غرق کرده و نه از تاک نشان خواهد ماند ونه از تاکنشان! هشدار تا با رنگ وبوی دیني و اسلامی دادن به اعمال و کردارخود ،اسلامیت نظام با جمهوریت آن توأمان به مسلخ برده نشود.تاز مان باقی است به خود آیید وبه مسیری برگردید که بزرگان ودلسوختگان نظام پیش پای شماگذاشته اند، ادامه این وضعیت به نفع هیچکس نیست. به این بازی بازنده- بازنده خاتمه دهید.مطمئن باشید این بازی نهايتا برنده ای نخواهد داشت. و در پایان ضمن ابراز همدردی با خانواده های آسیب دیده و عزیز از دست داده و بویژه مادران عزادار و آرزوی علو درجات برای شهدای گرانقدرحوادث اخیر و سلامتی و شفا برای مجروحین و صدمه دیدگان عزیزوبويژه جواناني كه اين روزها روح ورواني به مراتب زخم خورده تردارند،و آرزوی استخلاص تمامی عزیزان در بند، خانم ها شيوا نظرآهاري، هنگامه شهيدي و همه زنان ودختران گمنام دربند،اعلام می کنیم که ثابت قدم ومصمم تر ازهمیشه در کنارمردم و برای احقاق حقوق معترضین وآسيب ديدگان ایستاده ایم و بر عهدی که در این راه بسته ایم وفاداریم ودراين ايام عزيز همدل وهمنوا با مؤمنان وآزاديخواهان هردم زمزمه مي كنيم: اللهم فك كل اسير،اللهم اصلح كل فاسد من امور المسلمين، اللهم غير سؤ حالنا بحسن حالك. مجمع زنان اصلاح طلب در خواست مادران بازداشت شدگان حوادث اخیر برای ملاقات با نمایندگان مجلس صبح امروز، چهارشنبه 18 مرداد 1388، تعدادی از مادران بازداشت شدگان در جریانات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، با مراجعه به مجلس هشتم که خانه ملت نامیده می شود و با توجه به اصل 76 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر محق بودن مجلس در تحقیق و تفحص در تمام امور کشور، خواستار رسیدگی به وضعیت نا مشخص فرزندان در بندشان شدند. این مادران ابتدا قصد دیدار با علاءالدين بروجردی، رياست کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس را داشتند که ظاهرا در مجلس حضور نداشته است. همچنین به آن ها اطلاع داده شد تا هفته اول مهر ماه نمایندگان مجلس با مردم ملاقات حضوری نخواهند داشت. در نهایت، پس از گذشت یک ساعت انتظار و رفت و آمد بین دو در شمالی و شرقی و در پاسخ به درخواست دیدار با سيدمحمدحسن ابوترابي فرد، نايب رئيس اول مجلس، مادران، موفق به دیدار با حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مردم تهران و عضو کمیته حقیقت یاب مجلس شدند. کاتوزیان اسامی فرزندان در بند آن ها را یادداشت کرد و قول داد تا به وضعیت آن ها رسیدگی شود. یکی از مادران از کاتوزیان خواست تا به علی لاریجانی رئیس مجلس پیغام مردم را رسانده و بگوید: "ما تنها به هنگام انتخابات مردم فهیم نیستیم، پاسخ گوی مشکلاتمان باشید." کمیته گزارشگران حقوق بشر |