بیانیه شماره 11 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران کروبی: افشاگریهای بنده درباره آزار جنسی بازداشت شدگان موجب محدودیت در انتشار روزنامه و سایت اعتماد ملی شد افشاگری رمضان زاده در مورد نحوه بازداشت و نگهداری خود برگزاری تجمع اعتراضی مادران در پارک لاله تهران فشارهای سیاسی موجب لغو مراسم شبهای احیا در مرقد امام خمینی(ره) شد بیانیه شماره 11 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران به گزارش "کلمه" متن کامل بیانیه شمار 11 میرحسین موسوی بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم مردم شریف، آزاده و آگاه ایران! نزدیک به سه ماه پیش از این زمانی که شما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کردید، با این باور به پای صندوقهای رأی رفتید که با تأکیدهای مکرر مسئولان و تلاش نهادهای مدنی، از آرای تان در برابر مقاصد قدرتطلبانه گروهی اندک پاسداری خواهد شد. اما تخلفها و تقلبهای سازمانیافته و حوادث تلخی که متعاقب آن صورت گرفت، از رویدادی که بنا بود سرمایهای برای ملت ما فراهم آورد تاسفی بزرگ باقی گذاشت. مشکلی که میتوانست در فرآیندی منصفانه و بیطرفانه مهار شود با بیتدبیری مسئولان امر، با یورش تبلیغاتی رسانههای دولتی و حمله نیروهای امنیتی رسمی و غیررسمی به تجمعات آرام و مسالمتآمیز مردم، به بروز انشقاق، ابهام و اختلاف عمیق و گسترده اجتماعی منجر شد، وضعیتی که پیامد بلافصل آن جز گسسته شدن رشتههای اعتماد میان مردم و حکومت نیست. جمع کثیری از دلسوزان حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور و نیز مراجع عظام تقلید و نیروهای آگاه حوزههای علمیه نسبت به افسانهپردازیهای رسانههای دولتی و حوادثی چون برگزاری دادگاههای نمایشی فاقد پشتوانه حقوقی و شرعی، برملا شدن فهرست بلند قربانیان، برخوردهای غیرانسانی با بازداشتشدگان و افشای وجود بازداشتگاههای غیرقانونی واکنش نشان داده و خواستار رسیدگی به آنها هستند، بلکه همه دلبستگان به نظام جمهوری اسلامی، این دستاورد مبارزات یک صد ساله مردم و تبلور مطالبات اساسی آنان برای دستیابی به آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت در سایه دینداری، اینک نگرانند. حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتابزده حوادثی که پیدر پی رخ میدهند چارهچویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساخته است، هرچند همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاههای حكومتي و شبهحكومتي افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهابآفرینی و بحرانزاییهای پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانیهایی میدانند که خود مسبب آنها بودهاند. آنها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحران های موجود با بحران های بزرگ تر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناکترند، تا جایی که پس از ایجاد این همه پیچیدگی در فضای کشور اینک بيتوجه به عواقب سنگين رفتارهاي خود با بهانه جوییهای واهی زمزمه هایی خطرناک از جمله زمزمه تسویه های وسیع از دانشگاهیان آزاده و متعهد را سر میدهند. از این روست که اتخاذ رویکردی اجتماعی (و نه صرفاً حکومتی) برای حل مسئله به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است، ضرورتی که لازمه آن، بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی نظام جمهوری اسلامی است. اساس چنین رویکرد متفاوتی، پذیرش واقعیت تعدد و تنوع باورها و نگرشهای موجود در خانواده بزرگ، باستانی و خداجوی ایران زمین است. این راه و رسم پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده و نشان از سنتی الهی دارد که مقام و کارکرد هدایت نشان دادن راه است و وظیفه داعيان دين به فراهم ساختن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی توانمندیهای انسان جهت تعالی و تکامل محدود میشود. تاریخ به روشنی نشان میدهد که هر گاه حکومتها خواستهاند به سوی محو تعدد و تنوع موجود در جوامع بشری دست دراز کنند، چارهای جز متوسل شدن به چهرههای ظاهرا گوناگون اما در جوهر یکسان استبداد نداشتهاند، راه حلهایی که نتیجه آن نه یکدست شدن افراد جامعه، بلکه بروز نفاق و دوچهرگی در زندگی مردم خواهد بود و بس. اتخاذ چنین رویهای نه ممکن است و نه براساس آنچه آموزههای قرآنی به ما یاد میدهد مطلوب است. پس از حوادثی که در این مدت کوتاه بر جامعه ما گذشت کیست که نداند وضعیتی که ایران امروز در آن قرار دارد حاصل استیلای چنین طرز تفکر اشتباهی بر تصمیمگیریهای کلان كشور است. دستیابی به این وجدان عمومی دستاورد بزرگی است که گاهی قرنهای متمادی از عمر ملتها و تمدنها صرف تحصیل آن میشود و چه هزینههای گزافی که در این راه نمیپردازند. اما مردم ما این موهبت بزرگ را با هزینه هایی بسیار اندک و ظرف مدتی کوتاه به دست آوردند. مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافتهاند که تنها راه همزیستی مسالمتآمیز سلیقه ها و گرایشها، و اقشار، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی میکنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوههای زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینه ای است که آنان را به یکدیگر پیوند میزند، اگرچه فهمهای ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شده است. لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی. از اینروست که علیرغم تمامی حوادث تاسف بار و مرارتخیز این ایام، مردم ما اینک به نتایجی بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر از انتخاب یک فرد دست یافتهاند و این آن چیزی است که آنها را نسبت به اقدامشان برای شرکت در رویداد انتخابات و هزینه هایی که در قبل و بعد از آن متحمل شده اند دلگرم می کند. در ماه هایی که گذشت نیرویی عظیم از ملت ما آزاد شد، نیرویی که باید به کارآمدترین شیوه برای سعادت بلندمدت او به خدمت گرفته شود. مردم ما از آنچه میخواهند آگاهند. آنان تصویر شکوهمند اراده خود را در آیینه آنچه که سپری شد مشاهده کردهاند و میدانند که سرمایه و توان تحقق بخشیدن به خواستهای خود را دارند و در این میدان انبوه نخبگان و زبدگان دوشادوش آنان ایستادهاند. لذاست که اینک همه ما از یکدیگر میپرسیم چه باید کرد؟ این سوالی از سر ناامیدی و یا بلاتکلیفی نیست، بلکه میپرسیم با این سرمایه عظیم، با این امید تجدید حیات یافته و با این توانمندیهای فراهم شده چه باید کرد؟ به راستی چه باید کرد؟ در پاسخ به اين پرسش نخستین قدم آن است که بدانیم چه باید بخواهیم تا بهترین و بیشترین را خواسته باشیم. اگر در یافتن پاسخ این سوال خطا کنیم قطعا همه یا بخشی از این سرمایه فراهم آمده را از دست داده ایم. بلکه حساسیت این انتخاب بسیار بیشتر از این است. نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفتهای مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشي درازمدت فرو برد. این که نتیجه حرکت ما چه خواهد بود تماما به انتخاب درست ما در این مرحله بستگی دارد. برخلاف آنچه دستگاههای تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع میکنیم. ما خواستههایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می خواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلیترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاعرسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شده است ما امر غيرمتعارف و نابهنگامی نمی خواهیم. آنچه ما میخواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است. استیفای کدام حقوق؟ در درجه نخست حقوقی که قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته است و مطالبه برای اجرای بیکم و کاست و بدون تنازل آن. آری! در قانون اساسی برای اداره برخی از شئون کشور راهکارهایی ارائه شده است که شاید زمانی پاسخگوی مقتضیات جامعه و جهان ما نباشد. اما در بخشهایی دیگر از همین قانون راه روشن اصلاح آنها پیشبینی شده است. در میثاق ملی ما مشروعیت همه ارکان حکومت متکی به رأی و اعتماد مردم است، تا جائی که اگر دقیق ملاحظه شود خواهیم دید حتی نهاد نظارتناپذیری چون شورای نگهبان از هیمنه نگاه مردم به دور نیست. آری! در قانون اساسی وظایفی سنگین، از جمله وظیفه نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است؛ انسانهای غیرمعصومی که ممکن است در دام خطا و گناه بیفتند و دچار وسوسه قدرت شوند. اما در همین قانون به صراحت اعلام میشود که برگزاری اجتماعات از سوی مردم آزاد است. اگر تنها همین اصل از میثاق ملی ما به درستی اجرا شود حتم داشته باشید که هیچ یک از ارکان حکومت هرگز امکان سوءاستفاده از موقعیت خود را پیدا نمیکند. قانون اساسی ما پر از ظرفیتهایی است که هنوز به فعلیت نرسیدهاند؛ مسئولان گاهی با این حقیقت به گونهای برخورد میکنند که گویی به عنوان امری مستحب مخیرند همچنان استفادههای بیشتری از ذخائر قانون اساسی ببرند. نه! هرگز چنین نیست. آنها مکلفند که این ظرفیتها، آن هم تمامی این ظرفیتها را به فعلیت برسانند. قانون اساسی مجموعهای یکپارچه است و نباید بر روی بخشهایی از آن که منافع اشخاص و یا گروههایی خاص را تامین میکند به صورت اغراقآمیز تاکید شود و بخشهایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفته است معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دستاندرکاران را به خشم میآورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کرده است. تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و . . . هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود. مشابه همین برخورد گزینشی با آرمانهای انقلاب اسلامی نیز صورت گرفته است. ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن 57 تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بوده است. و مظلومتر از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود اسلام است؛ دینی که بسیار از آن نام میبرند و اندک به آن عمل میشود. چه بسیار که دین را سرند میکنند، هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی میسپارند و سلیقهها و مصلحتهای خود را متن اسلام مینامند، تا جایی که دروغ به مشخصهای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود و زشتترین بداخلاقیها نشانه تعهد به دین پیامبری تلقی گردد که برای تکمیل بزرگواریهای اخلاقی مبعوث شده است؛ شکنجه زندانیان و کشتن آنان، و اعمالی که قلم از ذکرشان شرم میکند. اگر برای حکمرانی مبتنی بر دین تنها یک رسالت وجود داشته باشد آن این است که زمینه را برای زندگی توأم با ایمان آمادهتر کند. پس چرا فاصله جامعه ما با زندگی ایمانی روزبهروز بیشتر میشود؟ این فاصله میراث انقلاب نیست. در تابستان گرم 58، چه بسیار بودند کسانی که برای نخستین بار رمضان را روزه گرفتند و از این تجربه خود لذت بردند؛ میراث انقلاب ما این بود. میراث انقلاب ما معنویتی بود که در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. میراث انقلاب ما پرورش روحهای بزرگ و اخلاصهای مثالزدنی بود. انقلاب ما نشان داد میتواند نورانیتی را که جامعه تشنه آن است تأمین کند. آخر یک بار هم که شده میراثی را که از امام خود تحویل گرفتیم با ایران امروز مقایسه کنیم؛ جامعهای سودازده که در آن تحجر دولتسازی میکند؛ جامعهای تقلبزده، دروغزده. برخورد گزینشی با پیام دین و آن را مناسب سلیقه و منافع خود درآوردن، خرافه و تحجر را به دامن آن بستن، پول و زور را جایگزین حکمت و موعظه حسنه کردن و بخشهایی از روحانیت، این شجره هزار ساله را دولتی ساختن بیش از این هم نباید نتیجه بدهد. زمانی که امام ما از اسلام ناب محمدی(ص) نام میبرد و آن را در مقابل اسلام تحجرگرا و اسلام آمریکایی قرار میداد چنین روزهایی را میدید. این پوستین وارونه اسمش اسلام هست، اما رسمش اسلام نیست. ما خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص)، این دین غریب هستیم. و خداونده وعده داده است که ما را به راههای رسیدن به این تحفه آسمانی هدایت کند. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. و کسانی که در راه ما کوشش کنند به تحقیق آنان را به راه هایمان هدایت میکنیم. آیا در این چند ماهه ندیدید که او چگونه به این وعده عمل کرد؟ پروردگار ما ایمانهایمان را ضایع نکرد و نخواهد کرد، زیرا او به خلاف مدعیان، نسبت به مردم دلسوز و مهربان است. و ما کان الله لیضیع ایمانکم ان الله بالناس لرئوف رحیم. کام ملت از آنچه که گذشت تلخ است، اما کیست که دستاوردهای حاصل شده در عين اين تلخكاميها را ناچیز بشمارد؟ ما با پوست و خون خود عظمت آنچه در این ایام کوتاه حاصل شده است را درک میکنیم. ما چه کردیم که به این دستاوردها رسیدیم. حقیقت آن است که جز ایمان به وعده الهی عملی متناسب با این همه پیشرفت نداشتهایم. به حوادث این ایام بنگرید و در هر كدامشان راه های خدا را که یکی پس از دیگری پیش پای ما گشوده شدند ملاحظه کنید. آنها را هم که ببندند دادار از وفا به وعدهای که داده است عاجز نمیشود و راههایی دیگر پیش پای کسانی که برای او میکوشند میگشاید؛ راههایی امن، راههایی هموار، راههایی مستقیم که بدون تردید ما را به مقصد می رسانند. چرا به خداوند توکل نکنیم حال آن که راههایمان را به ما نشان داده است؟ و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. با دسترسی به چنین راههایی ما نیاز به تخطی از قانون، پشیمانی از مسالمت، توسل به تخریب یا وارد شدن به هر کوره راه دیگری نداریم. و در آن سو نگاه كنيم كه مخالفان مردم با قدم گذاشتن در بیراهه ها چگونه رو به نشيب ميروند. فرزندان انقلاب را به زندان انداختند تا اوهام خويش را ارضا كنند. آنها چه نتيجهاي براي اين كار خود توقع داشتند؟ بدن رنجور قرباني ترور را به بند كشيدند و ضارب او را آزاد و متمتع قرار دادند. آنها انتظار داشتند از اين كار جز ريختن آبروي خود چه سودي ببرند؟ در سراشيبي كورهراهي كه درون آن افتاده بودند خردشان جا ماند و عنانشان در دست افراطگراني قرار گرفت كه نيمههاي شب به خوابگاه دانشجويان غريب و مظلوم حمله ميكنند و رايجترين كلمات در فرهنگ لغاتشان دشنامهاي ركيك است. رهروان راههاي خدا به اميدي كه از وعده او داشتند رسيدند؛ آيا مسافران بیراهه نيز به آن چيزي كه بايد انتظارش را ميكشيدند نرسيدهاند؟ ملاحظه تقيه و تملق اين و آن و شنيدن بوي حرص و بخل و آز از دهان تمجيدگران، برخورداري از حمايت خطيبي كه از منبر مقدس نمازجمعه به خشونت تشويق و به اعترافگيري مباهات ميكند؛ ترس، ترس از تنهايي، ترس از آينده، ترس از عاقبت، ترسي كه با ترساندن ديگران پنهانش ميكنند. مردم فداکار ایران! پیمانی است بر ذمه فرزندان انقلاب اسلامی که در بازگرداندن آن به اصل نخستیناش از بذل هیچ کوششی کوتاهی نکنند، و عهدی است بر عهده همراهان و یاران شما که در راه مبارزه با متقلبان و دروغگویان به سرمایه اجتماعی و اعتمادی که ایجاد شده است، خیانت ننمایند. در عین حال تکلیفی است بر همه ما که اگر مصلحت کشور و مردم را در امری دیدیم از ملامت نترسیم و از شجاعت دریغ نورزیم. بنا بر چنین تعهداتی اینجانب برای رسيدن به آرمانهایی که پیش روی خویش داریم به جز ادامه راه سبزی که در این چند ماهه دنبال کردهاید پیشنهاد نمیکنم؛ راه سبز امید. راهی که از پیش از انتخابات آغاز کردید و همچنان با عزم های استوار در آن گام می زنید. راهی که با دعا و ندا و تکبیر، با گردهمایی های بزرگ و کوچک، با کوشش ها و جوشش ها و گفتگوها و پرس و جوهای خود همچنان در آن قرار دارید. ما برای اشاره به جنبشی که آغاز کرده ایم از عنوان «راه» استفاده می کنیم تا توفیقهایی که در هر مرحله به دست میآوریم پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم. علاوه بر آن ما در این مسیر چشم به جادههایی داریم که هدایت الهی پیشپایمان قرار میدهد. ما میاندیشیم و تدبیر میکنیم، اما ایمان داریم که در عمل، تنها راههایی که او برایمان میگشاید از خود کارسازی نشان میدهند. ما در راهی که خداوند پیش رویمان قرار داده است از نماد «سبز» استفاده کردهایم تا پرچم دلبستگی نسبت به اسلامی باشد که اهل بیت پیامبر(ع) آموزگاران آن بودهاند؛ اهل بیت خرد، اهل بیت محبت، اهل بیت نورانیت. و ما «امید» را سرمایه خود قرار دادهایم تا حاکی از هویت ایرانیمان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنههای سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛ راه سبز امید. چندی پیش، زمانی که از این نام برای بیان ویژگیهای حرکت شما استفاده کردم تصور برخی بر آن قرار گرفت که حزب یا جبههای جدید در حال تشکیل است، حال آن که این راه به هیچ وجه مشابهی و یا جایگزینی برای سامانهاي سیاسی رسمی نیست و نیاز به آنها را منتفی نمی کند، بلکه حرکتی اجتماعی و دامنه دار برای ترمیم و ایجاد برخی از بنیادین ترین زیرساختهای سیاسی است که همه شئونات کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و از جمله تشکلها و احزاب برای فعالیت ثمربخش بدانها احتیاج مبرم دارند. قطعا جامعه ما برای محقق کردن فضای باثبات سیاسی به احزاب صالح و قدرتمند نیازمند است و چه بسا زمانی که زمینه برای فعالیت موثر و مفید سامان های سیاسی فراهم شود اینجانب و برخی از همفکران شما نیز کوشش های خود را در چارچوب تشکلی متعارف از این نوع قرار دهیم. اما راه سبز امید تشکلی از این نوع نیست. تحزب اساسا به معنای آن است که گروهی از همفکران در سازمانی مشخص و دارای سلسلهمراتب شناخته شده گردهم بیایند. همچنین در یک حزب تأکید بر بیشترین همفکری و وحدت حداکثری در عقاید است، حال آن که راه ما به عنوان مسیری که تجدید و تقويت هويت ملی را هدف گرفته، بر وحدت حول حداقل نکات مشترک تکیه میکند؛ مجموعهای پیاممحور و متشکل از تمامی سازوکارهای مدنی کوچک و بزرگ که در مسیر خود هدفی مشترک را انتخاب کردهاند. صورت ظاهری اقداماتی که برای تداوم و تقویت حرکت کنونی مردم انتخاب میشود در حکم لباسی است که بر قامت آن میدوزیم، و فاخرترین لباسها تنها در صورتی برازنده خواهد بود که به فراخور واقعیت برده شود. واقعیت موجود در کشور ما نسبت به آنچه که در گذشته بود تغییرات شگرفی کرده است. آنچه اینک در جامعه ما نقشآفرینی میکند شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است. این شبکه دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که به هنگام تصمیمگیری در مورد راهحلها و اقدامات آتی، باید به آنها توجه کرد. آنچه اينجانب در پاسخ به سوال چه بايد كرد پيشنهاد ميكنم تقويت و تحكيم اين شبكه اجتماعي است. تجربه چندین دهه از تاریخ ایران که ما از نزدیک شاهد آن بودهایم نشان میدهد حرکات جمعی مردم ما تنها در دوران باروری، حیات و سرزندگی این هستهها به نتیجه میرسند. آن چیزی که از آن به عنوان جامعهای زنده و فعال نام میبریم، جامعهای که به صورت موثر، آگاهانه و خلاق نسبت به حوادث واکنش نشان میدهد و امكان استبداد و تخطي ساختارهاي قدرت از خواست خود را از ميان ميبرد ترکیبی تشکیل یافته از چنین شبكه قدرتمندي است. وظيفهاي كه امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتي فطري از جمعهاي كوچك و بزرگ و حتي احزاب و تشكلهاي سياسي ما سر ميزند آن است كه به صورت هستههاي معين براي چنين شبكهاي عمل كنيم. از مهمترین نقاط قوت این شبکه، شکل طبیعی اجزای آن است. این واحدها عبارت از گروههایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقهدار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کردهاند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست، زیرا به معنای انحلال جامعه است. این واحدها همواره وجود دارند، اما به صرف وجود، شبکه اجتماعی موثری را شکل نمیدهند. با این همه اولین قدم در راهحل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هستههای اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانههایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانههای خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هستههای اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرتهای نهفته ای که دارند برای ما ظاهر شود. خانه های خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات میکردیم اینک هفته ای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه های اجتماعی ما در این امر است. گرد هم جمع شويم تا چه كنيم؟ اين نخستين سوالي است كه معمولا در چنين شرايطي از يكديگر ميپرسيم. ما معمولا تصور ميكنيم آنچه در اين گردهمآييها اهميت دارد كاري است كه در قالب آنها با كمك يكديگر به انجام ميرسانيم. البته این تصور درستی نیست، اما تصوری طبیعی است. از این روست که واحدهاي اجتماعي اگر محوری برای فعالیتهای ثمربخش قرار نگیرند بهمانند درختانی که میوههایشان چیده نشود بازدهی خود را از دست میدهند، لذا باید آنها را موضوع تلاشهای اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عامالمنفعه و دیگر فعالیتهای مدنی مشابه قرار داد تا در درازمدت و پس از عبور امواج حادثه و عاطفه همچنان به ایفای نقش تاریخسازی که از آنها انتظار داریم بپردازند. جمعهای خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی و ادبی، انجمنها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، نهادهای حرفهای، گروههایی که با هم ورزش میکنند یا در رویدادهای هنری حاضر میشوند، حلقه همکلاسیها، گروه فارغالتحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافتهاند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعههای کوچک عضویت داریم و این دستمایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هستههای جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد. ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم؛ شعاری دقیق و عمیق که قادر به تأمین خواستههای ما باشد. بخش مهمی از توانمندیهایی که اینک در شبکههای اجتماعی ما ایجاد شده است مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کرده ایم. تعادل طلايي ويژگي مهم اين شعار و آرمان است، به صورتي كه اگر بر آن بيفزاييم چه بسا كساني كه نتوانند يا نخواهند با آن همصدا شوند، و اگر از آن بكاهيم چه بسا قشرهايي كه اميدهاي خود را در آن نيابند. این بزرگترین سرمایه ماست که باید در پالایش و پاسداری از آن بیشترین دقت و همت را به کار بگیریم. ما اگر صرفاً در یک انتخابات شرکت کرده بودیم برخورداری از حمایت اکثریت مردم برایمان کافی بود. اما در یک حرکت عظیم اجتماعی، اکثریت تنها زمانی به پیروزی میرسد که به اجماع نزدیک شود و آن گاه از مشروعیت غیرقابلمقاومت برخوردار خواهد شد که توجه خود را نسبت به دغدغهها و حقوق کسانی که امروز یا فردا ممکن است متفاوت با او بیندیشند و در اقلیت قرار گیرند به اثبات برساند. نمیتوان از جامعهای که بخش قابل توجهی از آن دچار جبر نان و از تأمین نیازها اولیه خود ناتوان است انتظار مشارکت گسترده در فرآیند توسعه سیاسی را داشت. البته عکس این رابطه نیز صادق است و جامعهای که از آزادیها و آگاهیهای اساسی محروم شود در تأمین معیشتی که لیاقت آن را دارد نیز درمیماند و حتی در عهد درآمدهای افسانهای، به پیشرفتی بیشتر از صدقهپروری و واگذار کردن اختیار بازار و اقتصاد ملی خود به بیگانگان نائل نمیشود. ما بر این باوریم که آزادی زمانی دوام دارد که با عدالت توأم باشد. به همان اندازه که محدودیتهای جاری برای آزادی بیان و امکان برگزاری اجتماعات نگرانکننده است، وجود فقر، فساد و تبعیض در سطحی گسترده چشمانداز دسترسی به جامعهای آرمانی مبتنی بر قانون اساسی را تیره میکند، به ویژه آن که در سیاست سالهای اخیر دورنمای روشنی برای خروج از ا ین وضعیت ملاحظه نمیشود، به صورتی که وارد آمدن صدمات اساسی به تولید ملی، تداوم فعالیت سودآور اقتصادی را به یک آرزو و یافتن شغل مناسب را به دغدغه اصلی جوانان و خانوادههای آنان مبدل ساخته است. راههای خدا متکثر است و برای دفع ظلم و استبداد و تحقق ایرانی پیشرفته، ما نباید به قدم گذاشتن در یکی از آنها یا همراهی با یکی از همفکران خود اکتفا کنیم. ما در پیوندهای خود به نظمی نیاز داریم تا اگر دست تطاول و ظلم فردی یا افرادی از همراهانمان را ربود و واحد یا واحدهایی از این شبکه اجتماعی گسترده را ویران کرد، لطمهای به حیات و پویایی آن وارد نشود و با تکیه بر خرد جمعی، در هر مرحلهای از این مسیر بتوانیم اهداف پیشاروی خویش را شناسایی و با بلندترین گامها به سوی آن حرکت کنیم. همچنین اگر در جناحی که قدرت خود را در مخالفت با مردم و خواسته های به حق آنان توهم کرده است خواستی برای برون رفت از بحران وجود داشته باشد حداقل آنچه که در این مرحله می تواند به این هدف کمک کند اقدامات زیر است: 1. تشکیل گروه حقیقتیاب و حکمیت مورد قبول همه ذینفعان در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری و رسیدگی به تخلفات و تقلب های انجام گرفته و اعمال مجازات برای خاطیان 2. اصلاح قانون انتخابات به صورتی که شرایط برای برگزاری عادلانه و منصفانه انتخابات و اطمینان مردم از این امر فراهم شود. 3. شناسایی و مجازات عاملان و آمران فجایعی که در حوادث پس از انتخابات بر علیه مردم صورت گرفته است در تمامی نهادهای نظامی، انتظامی و رسانهای 4. رسیدگی به آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات و خانوادههای جانباختگان، آزادی همه دستاندرکاران، فعالان سیاسی و نیروهای مردمی دستگیر شده، مختومه کردن پروندهها، اعاده حیثیت از آنان و خاتمه یافتن تهدیدها و آزارهایی که همچنان برای واداشتن آنان به عدم تظلم و پیگیری حقوق شان صورت می گیرد. 5. اعمال اصل 168 قانون اساسي در خصوص تعريف جرم سياسي و رسيدگي به جرايم سياسي با حضور هيئت منصفه 6. تضمين آزادي مطبوعات، تغيير رفتار جانبدارانه صدا و سيما، رفع محدوديتهاي اعمال شده براي برخورداري احزاب، گروههاي سياسي و نگرشهاي مختلف از ارائه ديدگاههاي خود در رسانهها، به ويژه صدا و سيما و اصلاح قانون رسانه ملی به صورتی که رسانه ملی نسبت به اعمال خلاف قانون خود پاسخگو قرار گیرد. 7. به فعلیت درآمدن ظرفیت های ایجاد شده در قالب تفسیر اصل 44 قانون اساسی برای ایجاد رسانه های شنیداری و دیداری خصوصی 8. تضمين حق اساسي مردم در تشکيل اجتماعات و راهپيماييها با اعمال اصل 27 قانون اساسي 9. تصویب منع مداخله نظامیان در امور سیاسی و جلوگیری از دخالت نیروهای مسلح در فعالیتهای اقتصادی ما در راهی پر از نورانیت وارد شدهایم که از هم اینک سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته کرده است. برای خود و شما در این مسیر از خداوند یاری میطلبم و امیدوارم با همکاری و همراهی همه دلسوزان نظام و انقلاب اهداف ملت در هر مرحله از این مسیر روشن و محقق شود. میرحسین موسوی کروبی: افشاگریهای بنده درباره آزار جنسی بازداشت شدگان موجب محدودیت در انتشار روزنامه و سایت اعتماد ملی شد سحام نیوز: دبیر کل حزب اعتماد ملی گفت: تا زمانی که زنده باشم از آرمان ها، ارزش های انقلاب و نظام و منافع ملی و جامعه دفاع خواهیم کرد و لحظه ای آن را رها نمی کنم. حجت الاسلام مهدی کروبی در مراسم افطاری که از سوی ناصر قوامی در شهر قزوین برگزار شد طی سخنانی در جمع حامیان خود در این شهر با اشاره به حوادثی که پس از انتخابات روی داد ادامه این روند را یک نگرانی نسبت به آینده و سرنوشت کشور دانست و گفت : نگران وارد شدن خدشه به جمهوریت نظام هستم ، نگران اين هستيم كه جمهوريت از نظر محتوايي به مرور حذف شده و تنها يك چيز صوري و ظاهري از آن باقي بماند. شیخ اصلاحات تصریح کرد: جمهوریت و اسلامیت دو مبنای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است که هر دو به هم متصل بوده و تضعیف یکی، ضعف دیگری را در پی خواهد داشت . حجت الاسلام کروبی افزود: نباید به دلیل عدم مقبولیت جمهوریت توسط یک اندیشه و فکر خاص دلسرد شده و مسئولیت ها را سلب کنیم بلکه باید با تدبیر و دوراندیشی، مصمم و قاطع به کار خود ادامه دهیم. شیخ اصلاحات اضافه کرد: سختی ها، آزمایش و امتحانی است که باید از آن عبور کنیم تا معنای پیروزی و شکست را درک کرده تا بتوانیم به خوبی اندیشه و تفکرات خود را تبیین کنیم. دبیر کل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه موج عظیم و آرام معترضان به انتخابات موجب افزایش مسئولیت ها می شود، گفت: جریان حاکم به جای ادای مسئولیت، معترضان را سرکوب کرده، مورد ضرب و شتم قرار داد و موجب جان باختن کسانی شد که تنها به نتیجه یک انتخابات اعتراض داشتند و متاسفانه با بازداشت شدگان رفتاری صورت گرفت که موجب شده تا به امروز همچنان گرفتار حوادث پس از انتخابات باشیم که البته اکنون با مستنداتی که ارائه شد مسئولان متوجه آن شده اند که در کهریزک و امثال آن جنایتی رخ داده است که غیر قابل بخشش است. کروبی تصریح کرد: برخی مسئولان معتقدند معترضان به تقلب در انتخابات برنامه ای از پیش تعیین شده برای این موضع گیری خود داشته اند متوجه باشند که به مردم ایران توهین می کنند زیرا مردم خود نسبت به شرایط و اوضاع به خوبی آگاهند. وی در پاسخ به کسانی که تشکیل کمیته صیانت از آرا از سوی اصلاح طلبان را توطئه ای علیه جمهوریت نظام می دانستند، گفت: عملکرد شورای نگهبان در انتخابات های گذشته ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، موجب شد تا در انتخابات اخیر اصلاح طلبان خود در اندیشه نظارت بر روند انتخابات بیافتند بنابراین تشکیل این کمیته در مقابل کارهای غیر قانونی مجریان و ناظران انتخابات بود. دبیر کل حزب اعتماد ملی اظهار داشت: اگر نسبت به داوری مردم اعتقاد و اطمینان دارید پس چرا هنگام برگزاری هر مراسمی با کلاه خود، سپر و باتوم از آنان استقبال کرده و به میدان می آئید. کروبی تبعات عملکرد اشتباه برخی ازمسئولان را به ضرر همه مردم دانست . وی افزود: برخی از مسئولان درصورتی که مسئله ای به مصلحت و صلاح آنان باشد، آن را مصلحت نظام می دانند اما اگر این امر به مصلحت آنان نباشد و آنان رادچار مشکل کنند، بیان اینگونه مسائل را به ضرر نظام و خدشه وارد کردن به آن می دانند . دبیر کل اعتماد ملی همچنین در پاسخ به برخی از دانشجویان و فعالان سیاسی قزوین که نسبت به آینده خود ابراز ناراحتی می کردند، گفت: اکنون وضع به گونه ای است که دستمان خالی است و دیگر در موضع قدرت نیستیم تا بتوانیم از بازداشت ها و برخوردها ممانعت کنیم و تنها می توانیم به چانه زنی بپردازیم . شیخ اصلاحات ایجاد محدودیت در عرصه اطلاع رسانی رانشانه نگرانی جریان حاکم از افشاگری درباره حوادثی که پس از انتخابات روی داد دانست و گفت : برخی از افشاگری های بنده و اسنادی که درباره آزار جنسی بازداشت شدگان اخیر ارائه کردم موجب محدودیت در انتشار روزنامه و سایت اعتماد ملی شد ولیکن مسئولان بدانند که هیچ گاه توقیف یک روزنامه یا فیلتر کردن سایت مانع از انتشار خبری نمی شود . مطبوعاتي ها نیز نگران نباشند چرا که يك روزنامه تعطيل شد يك روزنامه ديگر راه اندازی می شود و هیچ گاه شرایط این گونه نخواهد ماند . وی با بيان اينكه نبايد با هیاهو صورت مسئله حوادث اخیر را پاک کنیم گفت: بايد آسيب شناسي كرده و مقصر را پيدا كنيم ، بايد معلوم شود چرا و از كجا خورده ايم. کروبی اظهار داشت: متاسفانه هنوز نتوانستیم اوضاع بعد از انتخابات را ساماندهی کنیم که امیدوارم با تدبیر مسئولان و به ویژه تلاش های مسئولان قضایی هرچه سریعتر به سمت آرامش حرکت کرده و تمام زندانیان حواداث اخیر آزاد شوند. وی در نهایت تاکید کرد: حوادثی که روی داده نشان می دهد که روزهای سختی را پیش رو داریم ولی باید درراستای فکر و اندیشه که بدان اعتقاد داریم ایستادگی کنیم و به تقویت کار تشکیلاتی و فردی بپردازیم . افشاگری رمضان زاده در مورد نحوه بازداشت و نگهداری خود پارلمان نیوز نوشت: سخنگوی دولت اصلاحات که روز چهارشنبه 11 شهریورماه برای آخرین دفاع از خود به دلیل شکایت معاونت حقوقی و پارلمانی نهاد ریاست جمهوری در شعبه 1083 دادگاه ویژه کارکنان دولت به همراهی چند مامور امنیتی حضور پیدا کرده بود، فاش کرد در طول بازداشت برای انجام مصاحبه تحت فشار بود. در جریان برگزاری این دادگاه یکی از روزنامهنگاران با عبدالله رمضان زاده گفتگویی انجام داد که این روزنامهنگار، متن این گفتگوی اختصاصی را در اختیار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز» قرار داد. عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با تاکید بر اینکه «هنوز پس از گذشت 80 روز از دستگیری تفهیم اتهام نشدهام»، اظهار داشت:«در طول این مدت بارها مورد بازجویی قرار گرفتهام و در تمام بازجوییها، شخص بازجو با این که چشم بند بسته بود، در پشت سرم قرار داشت و من هیچگاه بازجو را نمیدیدم و این در حالی است که بازجوییها از ساعت 9 یا 10 شب شروع و تا ساعت 3 یا 4 صبح ادامه پیدا میکرد.» وی ادامه داد:«در طول بازجوییها برای انجام مصاحبه همانند مصاحبههایی که آقایان عطریانفر و ابطحی انجام دادند تحت فشار بودم و مسئولان پرونده به من تاکید میکردند که در صورت مصاحبه شرایط مطلوبتری برای من فراهم میشود با این حال بنده تاکنون انجام مصاحبه را نپذیرفتهام.» رمضانزاده، که میگفت در طول این بازجویی ها متوجه شدم اتهام بنده شرکت در تجمعات غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی است، تصریح کرد:«در شرایطی سعی دارند بنده را متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی کنند درحالیکه تنها چند ساعت پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات در خیابان سرباز و آن هم با ضرب و شتم دستگیر شدم.» سخنگوی دولت اصلاحات تصریح کرد:«در جریان بازداشتم، پسر نوجوانم که در آن زمان همراهم بود را مورد ضرب و شتم قرار دادند و علاوه بر آن که سرم شکست، دندههایم نیز خرد شد و بخشهایی از بدنم نیز کبود شده که هنوز آثار آن باقی است.» وی، با اشاره به این که هنوز آثاری از خون بر روی خودروی بنده باقی مانده است، گفت:«با این وضعیت به زندان اوین منتقل شدم و پس از دو روز با وجود زخمهایی که داشتم، تنها مقداری دستمال کاغذی برای پوشاندن زخمهای سرم در اختیارم قرار دادند.» سخنگوی دولت اصلاحات، با اشاره به این که پس از 76 روز بازداشت در سلول انفرادی فقط یک بار با خانوادهاش ملاقات داشته از این که خود از وضعیت خانوادهاش بیخبر است و آنان نیز متقابلاً اطلاع چندانی از وضعیت وی ندارند، ابراز نگرانی کرد. رمضانزاده، با اشاره به این که در زندان تحت فشارهای جسمی یا شکنجه نبوده است، گفت:«پس از شروع ماه مبارک رمضان سلول بنده را که فاقد دستشویی بود، با یک سلول دیگر با شرایط کمی مناسب تر تعویض کردند.» وی بازداشت خود را آن هم پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات ، تنها یک تسویه حساب سیاسی قلمداد و خاطر نشان کرد:«واقعاً هنوز به من تفهیم اتهام نکردهاند و من نیز نمیدانم برای چه این همه مدت را در سلول انفرادی سپری کردهام.» گفتنی است، ماموران امنیتی که رمضانزاده را از زندان تا شعبه 1083 همراهی کردند، قصد داشتند برای کنترل گفتوگوهای احتمالی وی با افراد حاضر در شعبه مذبور همچنان تحت نظر داشته باشند که با تذکر قاضی و این که حضور آنان ممکن است مانع از آن شود که وی به راحتی بتواند از خود دفاع کند، مجبور به ترک جلسه شدند. برگزاری تجمع اعتراضی مادران در پارک لاله تهران فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از پارک لاله تهران گردهمایی مادران برای حمایت از ماداران داغدار و عزادار غروب امروز در پارک لاله تهران برگزار شد. روز شنبه 14 شهریور حوالی ساعت 18:00 در حدود 150 مادر که در بین آنها تعدادی از زنان و دختران جوان دیده می شد در کنار استخر پارک لاله تجمع کردند و دور این استخر شروع به راه پیمائی نمودند . در حین راه پیمائی تعداد بیشتری از مادران ،زنان و دختران جوان به آنها پیوستند و همچنین در حمایت از آنها تعداد زیادی جمعیت در دو طرف استخر ایستاده بودند و بعضا به جمع آنها می پیوستند.افرادی که در پارک بودن با بلند کردن انگشتان خود با علامت پیروزی حمایت خود را از آنها ابراز می داشتند. در بین مادران تعدادی از فعالین زنان دیده می شد همچنین مادارانی که فرزندانشان در اسارت بسر می برند در این جمع شرکت داشتند. آنها در اعتراض به سرکوب خونین مردم ایران و جانباختن تعداد زیادی از جوانان که آمار قطعی آنها هنوز نامشخص است و بازداشت تعداد بیشماری از مردم ایران در زندان ها اقدام به تجمع نمودند. این اعتراضات تا ساعت 19:00 ادامه داشت. در پایان مادران بصورت دست جمعی انگشتان خود را که باعلامت پیروزی بر افراشتند. تعداد زیادی از نیروهای سرکوبگر ولی فقیه ، نیروی انتظامی و گارد ویژه مادران و مردم را در محاصرۀ خود داشتند ولی مادران بدون توجه به حضور نیروهای سرکوبگر به راه پیمائی خود ادامه دادند. نیروهای سرکوبگر ولی فقیه در تمامی پارک و بخصوص در محل تجمع مادران حضور داشتند . شایعات به حقیقت پیوست فشارهای سیاسی موجب لغو مراسم شبهای احیا در مرقد امام خمینی(ره) شد پارلماننیوز:فشارهای سیاسی وارده به بیت امام خمینی(ره) و حوادث بعد از انتخابات سرانجام موحب شد تا امسال برای اولین بار، مراسم شبهای احیا در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برگزار نشود. به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، هرساله و همزمان با شبهای احیا در ماه مبارک رمضان حرم امام خمینی(ره) میزبان هزاران نفر از مردم تهران بودند که در سه شب با سخنان حجج السلام علی اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی و حسن روحانی مراسم این شبهای پربرکت را برگزار میکردند، اما همانگونه که پیشبینی میشد به دلیل آنکه این سه سخنران مورد غضب رئیس دولت نهم و دهم و نیز حامیانش قرار دارد و احمدینژاد نیز علنا به این سه شخصیت انقلاب در رسانه دولتی حمله کرد، این مراسم امسال برگزار نمیشود. هرچند خبرهای اولیه حاکی از فشار برای لغو سخنرانی سیدمحمد خاتمی در این مراسم و نیز پر کردن ردیفهای ابتدایی توسط برخی نیروها در صورت برگزاری این مراسم با سخنرانی خاتمی بود، اما امروز روابط عمومی آستان مقدس امام خمینی(ره) لغو کلیه مراسمها را اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده است:« آرزوی قبولی طاعات و عبادات مردم شریف ایران همچنین با ادعیه خالصانه به درگاه حضرت احدیت برای علو درجات امام خمینی سلامالله علیه و فرزندان برومند و همسر مكرمه ایشان به اطلاع روزهداران و شهروندان مومن تهران میرساند آستان مقدس امام خمینی متاسفانه امسال به واسطه مشكلاتی كه حرم مطهر امام با آن روبروست از برگزاری مراسم روحبخش شبهای احیا معذور میباشد. امید است مومنین روزهداران در سحرهای پرفیض ماه مبارك رمضان و شبهای قدر با دعای خویش روح مطهر امام و فرزندان محترم و همسر محترمه ایشان را غریق ادعیه خالصانه خویش بگردانند و دوام نظام مقدس جمهوری اسلامی را از خدای سبحان مسالت نمایند. انشاالله تعالی در سالهای آتی چون گذشته پذیرای خیل مشتاقان و عاشقان حضرت روحالله باشیم.» |